کد خبر: ۱۰۲۳۳۵
تاریخ انتشار: ۰۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۳۵۵

جنگ ایتالیایی علیه خاطرات ضد ایرانی

  چند روزی از منتشر شدن سفرنامه دو خبرنگار زن ایتالیایی در سایت «Notizie Geopolitiche» می گذرد که بازتاب های زیادی در میان رسانه های ایتالیایی داشته است. گزارشی که حتی به تیتر یک برخی روزنامه های این کشور خصوصا روزنامه های جناح راست آن تبدیل شد.

سفرنامه ای غریب که به خواننده اینگونه القا می شود در ایران، زنان تماما در تیررس نگاه ها و آزارهای مختلفی از سوی مردان قرار دارند و در سفر تراژدیک خود هیچگونه نکته مثبتی از ایران ندیده اند! البته ما هم منکر برخی کاستی ها و ضعف ها در این زمینه نیستیم و نمی خواهیم همه واقعیت ها را ندیده بگیریم اما در گزارش خبرنگاران ایتالیایی آش آنقدر شور شده که خبرنگاران و دانشجویان ایتالیایی نیز به صف حمایت کنندگان از ایران پیوسته اند و در مورد خاطرات خود از ایران نوشته اند.

نکته جالب تر آنجاست که اگر به صفحه این خبرنگار سر بزنید او در یک ماه گذشته تماما عکس هایی از ایران به اشتراک گذاشته که همگی حاوی مضامین خوب و خوش هستند! از کاخ سعدآباد بگیرید تا رستوران های مختلف شام خوردن در منزل ایرانی ها، آش رشته، مکان های تاریخی در شیراز، اصفهان و ... نشستن در کنار یک راننده مرد در یک پیکان و تجربه عجیب پیکان سواری و ... سوال اینجاست که تفاوت 180 درجه ای میان تصاویر صفحه شخصی او با گزارشش از کجا پیدا شده و ایرانی ها ناگهان چگونه به چنین مردمانی تبدیل شده اند؟!

بگذارید شرح ماجرا را از زبان یکی از افراد ایرانی که در ایتالیا حضور دارد و با پرسنل این سایت در ارتباط است روایت کنیم. توضیح آن که این روایت در صفحه شخصی او آمده و مجبور به حذف برخی لغات و جملات شدیم.

چه اتفاقی رخ داد؟

او در توضیح نوشته است: «امروز صبح از شدت عصبانیت بعد از سال ها معده درد گرفتم؛ صبح، سردبیر سایت ایتالیایی «Notizie Geopoligiche» که عمدتا اخبار خاورمیانه را پوشش می دهد تماس گرفت و گفت دو روزنامه نگار زن ایتالیایی که یکی از آنها (Giulia Innocenzi) مجری برنامه های تلویزیونی و روزنامه نگار نسبتا شناخته شده ای است، به ایران سفر کرده اند و گزارشی از تجربیات سفرشان نوشته اند و برایمان فرستاده اند تا منتشر کنیم؛ گفت دوست دارد قبل از انتشار، آن را بخوانم و نظرم را بگویم؛ در یک کلام یک «سیاه نمایی تمام عیار» بود از وضعیت جامعه ایران؛ تصویری که از مردان ایرانی در این گزارش به مخاطب ارائه شده، «بمب شهوت» است که هر لحظه ممکن است منفجر شوند.

در اولین روز در بازار تهران، مردی تعقیب شان می کند و در شلوغی ... در روز دیگری در تهران در مترو پسری به دنبال این دو می افتد، از آنها رسما درخواست می کند که با یکدیگر باشند؛ چندین ایستگاه این دو را تعقیب می کند و در نهایت این دو به مامورین مترو متوسل می شوند اما مامورین هم نمی توانند پسر را متوقف کنند تا اینکه واگن می رسد و این دو سوار می شوند و از دست پسر مزاحم خلاص می شوند.

پس از بازدید از یک مکان تاریخی، مردی جلوی آنها می آید و ...

در کاشان یک پسر موتوری تعقیب شان می کند و در یک کوچه خلوت اینها را گیر می اندازد و ... اینها فریاد می زنند و کمک می خواهند؛ یکی پیدا می شود و پسر فرار می کند.

بعد از این اتفاقات، در تهران سعی می کنند یک راهنمای تور زن پیدا کنند؛ از قضا راهنمایی که پیدا می کنند هم در دوران کودکی از سوی پیرمرد بقال محل مورد تعرض ق4رار گرفته بود! دختر ایرانی به آنها از دوران کودکی اش گفته است؛ که یک روز این پیرمرد... که از شانس اش مردی می رسد و پیرمرد فرار می کند؛ پدرش کاری نتوانسته انجام دهد؛ فقط از آن محل با کوچه تنگ به یک محل با کوچه های بزرگتر نقل مکان می کنند.

نوشته اند در طول دو هفته ای که به ایران سفر کرده اند، هرگز احساس امنیت نکرده اند.

به دوستم گفتم من نمی گویم این گزارش را منتشر نکن چون در این سایت هم منتشر نکنند جای دیگری برای انتشارش پیدا می کنند؛ به او گفتم در دانشگاه ما در ونیز دست کم همین امسال بیست دختر دانشجوی ایتالیایی که زبان فارسی می خوانند به ایران سفر کرده اند؛ من با هر کدام از آنها صحبت کرده ام روایت های کاملا متفاوتی از این گزارش داشته اند. تجربیات منفی شان فقط محدود به این بوده که جایی از آنها پول اضافه گرفته اند که خب این در تمام کشورهایی که توریست زیاد تردد می کند، اتفاق می افتد؛ از جمله در همین ونیز یا رم... گفتم این دو روزنامه نگار به چهار پنج شهر سفر کرده اند؛ در هر شهری که رفته اند با آزار روبرو شده اند؛ در آن کشور به آن بزرگی در این دو هفته هیچ اتفاق خوبی برایشان نیفتاده جز آزار؟

به او گفتم شماره تلفن و ایمیل این دخترهای دانشجویی که به تازگی از سفر ایران برگشته اند را می دهم و همزمان با انتشار این گزارش روایت متفاوت آنها را هم منتشر کن؛ قبول کرد که بعد از انتشار این گزارش، تجربیات متفاوت آنها را هم منتشر کند. با گذشت چندین ساعت از خواندن آن چرندیات هنوز آرام نشدم...»

نکته

واکنش های ایرانی

کاربران ایرانی که در ایتالیا زندگی می کنند به انتقاد از این گزارش پرداخته اند. برخی از آنها را مرور می کنیم:

* یکی از ایرانی های ساکن اروپا در صفحه فیس بوکش نوشت: «در چند ماهی که اخیرا بلژیک بودم، چند نفر در همان دانشکده خودمان... تا فهمیدند من ایرانی هستم با خوشحالی و شوق فراوان گفتند اخیرا به ایران سفر کرده اند و از امنیت و زیبایی ایران و میهمان دوستی ایرانی ها تعریف می کردند. زن ها هم می گفتند به جز محدودیت هایی مثل حجاب که قانونی است و از قبل به آنها اطلاع داده شده بود، محدودیت دیگری حس نکرده اند. بخصوص ناامنی ندیده بودند و تعجب می کردند از اینکه در خاورمیانه جایی اینقدر امنیت برقرار است...»

* یکی از دانشجوهای مقیم ایتالیا در صفحه فیس بوکش نوشت: «... در دانشگاه ما در ونیز دست کم همین امسال بیست دختر دانشجوی ایتالیایی که زبان فارسی می خوانند به ایران سفر کرده اند؛ من با هر کدام از آنها صحبت کرده ام روایت های کاملا متفاوتی از این گزارش داشته اند. تجربیات منفی شان فقط محدود به این بوده که جایی از آنها پول اضافه گرفته اند که خب این در تمام کشورهایی که توریست زیاد تردد می کند، اتفاق می افتد؛ از جمله در همین ونیز یا رم...»

واکنش ایتالیایی ها

این گزارش جنجالی آنقدر بزرگ شده که خود ایتالیایی ها هم دست به کار شدند و در صفحه شخصی کی از آن خبرنگارهای خانم به انتقاد از این گزارش پرداخته اند. برخی از این واکنش ها را می خوانید:

* دختری ایتالیایی به نام «جولیا» که اخیرا به ایران سفر کرده نیز در واکنش به گزارش ضد ایرانی مذکور در صفحه فیس بوک خود نوشت: «... در بیش از یک ماهی که در ایران بودم هرگز چنین تجربیاتی را که در این گزارش آمده نداشتم. از اتوبوس، مترو، هواپیما استفاده کردم. اینکه شما ایران را یک کشور نامناسب برای زنان معرفی کنید یک نگاه احمقانه است.

در همه جا متاسفانه آزار و اذیت علیه زنان رخ می دهد اما نه فقط در ایران. من در ایران حس امنیت بیشتری داشتم تا در ایتالیا. این گزارش به وضوح برای بدنام کردن یک واقعیت ساخته شده است، چیزی که ما دیر یا زود باید با آن مقابله کنیم... من عصبانی هستم، چون این افراد خودشون ایران بودند و واقعیت رو دیدند و عمدا نوشته اند. اینها فقط می خواهند از وضعیت کشوری که خیلی برای مردم آشنا نیست سوءاستفاده کنند.»

* تیتزینا چاواردینی که خود در تهران به سر می برد و تنها به ایران سفر کرده نیز دست به کار شد، ویدئویی از خود پر کرده و برای ایتالیایی ها فرستاده است. او در این ویدئو که در بازار تهران گرفته شده، می گوید: «می خواهم پیامم را برای ایرانی ها و ایتالیایی ها بفرستم؛ خصوصا در این روزها که بحث ضد ایرانی درگرفته است. ما در موردت اقتصاد، فرهنگ، ورزش و از همه مهمتر توریسم ایران می دانیم.

می دانیم که در این روزها تعداد زیادی توریست ایتالیایی و غیرایتالیایی در ایران هستند و عده زیادی برنامه ریزی کرده اند برای سفر به ایران؛ من از شما می خواهم که به پروپاگاندای ضد ایرانی که اخیرا راه افتاده است اهمیتی ندهید. ایران یک کشور واقعا میهمان نواز است. من می خواهم به عنوان یک زن تنها که به ایران سفر کرده است شهادت بدهم که به عنوان زنی تنها که در بازارها و مناطق مختلف گشتم، هرگز با مشکلی - از جنس گزارش آن دو خانم - مواجه نشدم. البته که مشکلاتی هست. پیام من، پیش از هر چیز صلح است و پیامی است برای همه آنهایی که برنامه ریزی کرده بودند برای سفر به ایران در ماه های آینده، ایران به راستی یک کشور دیدنی است. تهران- تیتزینا چاواردینی 28 آگوست.»

*روزنامه هفت صبح