کد خبر: ۱۰۲۳۷۱
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴۵۱

سعودی‌ها مجری سیاست‌های صهیونیستی

 جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:

فهمی هویدی، نویسنده معاصر مصری، اخیراً نوشته است: «حال و روز جهان عرب اکنون به گونه‌ای است که نمی‌دانیم بخندیم، یا گریه کنیم». وی در این باره افزود: «در کنفرانس هرتزلیا که اخیراً در تل‌آویو برگزار شد، اسرائیلی‌ها از افزایش فشار اروپا به رژیم صهیونیستی ابراز نگرانی می‌کنند، اما همزمان بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل به تقویت همپیمانی با جهان عرب به ویژه سعودی‌ها دل بسته است».

هویدی، این مقاله را که در روزنامه لبنانی «السفیر» به چاپ رسیده، اینگونه ادامه داد: «این تغییرات در جهان عرب زمانی نگران کننده‌تر می‌شود که به یاد آوریم طرف عربی روزی فلسطین را محور اصلی سیاستهای خود می‌دانست و اسرائیل را دشمن نخست خود معرفی می‌کرد.»

وی با استناد به گزارش روزنامه انگلیسی اکونومیست که معتقد است اسرائیل و جهان عرب وارد مرحله همکاری و تفاهم شده و اکنون به یک همپیمان اعلام نشده تبدیل شده‌اند، می‌نویسد: «سعودی‌ها و اسرائیلی‌ها هم اکنون نه تنها در کنار هم نشسته و درباره یک سیاست مشترک سخن می‌گویند بلکه علناً توطئه تجزیه کشورهای عربی مانند، عراق، سوریه، یمن و لیبی را دنبال می‌کنند.»
این تحلیلگر مشهور مصری سپس در تشریح همسوئی سیاستهای عربستان با اسرائیل و نمایندگی آل‌سعود از طرف رژیم صهیونیستی برای اجرای توطئه‌های صهیونیست‌ها معتقد است: «اولویت‌های عربستان آنچنان دچار تحول و دگرگونی شده که سیاستهای ریاض و تل آویو بر یکدیگر منطبق گردیده، آنگونه که به جای تشکیل ارتش مشترک عربی برای مبارزه با اسرائیل، سران عرب تصمیم گرفته‌اند یک ارتش مشترک تاسیس کنند که هدف آن، اجرای توطئه‌های اسرائیل در خاورمیانه و قتل عام مردم یمن، لیبی و سوریه است».

واقعیت اینست که تحولات اخیر منطقه که در قالب جنگهای مستقیم و یا نیابتی در کشورهایی مثل عراق، سوریه، یمن و لیبی دنبال می‌شود هدفی جز تضعیف، تخریب و در نهایت، تجزیه کشورهای مسلمان و از هم پاشیدگی کامل آنها را دنبال نمی‌کند و این درست همان هدفی است که سالها آمریکا و رژیم صهیونیستی با سازوکارهای نظامی و امنیتی، آنرا دنبال می‌کردند اما حمایت‌های بی‌دریغ آنها و همپیمانان عربی‌شان از گروههای تکفیری و تروریستی و اظهارات صریح مقامات آمریکایی و اسرائیلی مبنی بر ضرورت تجزیه کشورهای اسلامی که از عراق و سوریه آغاز شده و به سرعت در حال پیشروی به سوی دیگر کشورهاست، اثبات می‌کند که این طرح اکنون مستقیماً توسط عربستان سعودی دنبال می‌شود.

برنامه‌ای که برای مقابله با انقلاب‌های مردمی یا «بهار عربی در منطقه به اجرا گذاشته شد، هر چند به ظاهر توسط گروههای افراطی و تکفیری در سوریه کلید خورد ولی در واقع توطئه‌ای کاملا صهیونیستی بود که با حمایت مالی، تسلیحاتی و سیاسی عربستان و مرتجعین عرب فعال گردید و به تدریج نمادهای مشابه آن در دیگر کشورها تکرار شد و اکنون نوبت به یمن رسیده است، اما توطئه جنگ یمن که 5 ماه پیش آغاز شد به دلیل پیچیدگی‌های خاص جغرافیایی و مقاومت مثال‌زدنی مردم این کشور، همانند نمونه‌های قبلی قابل واگذاری به گروههای تروریستی و اداره آن به صورت نیابتی نبود لذا عربستان به همراه همپیمانان عرب مشخصاً مسئولیت این تجاوز را بر عهده گرفته و آنرا دنبال کردند.

نگاهی به عملکرد جنایت‌بار آل سعود و کشورهای همپیمانش در یمن نشان می‌دهد علیرغم بمباران وحشیانه و نسل‌کشی مردم این کشور، تنها چیزی که از این جنگ 5 ماهه عاید آنها شده، شکست در رسیدن به اهدافشان بود و بس! به عبارت دیگر، موفقیت ائتلاف تحت رهبری آل‌سعود و حامیان منطقه‌ای آنان در جنگ علیه یمن چیزی بالاتر از صفر نبوده و آنها به شدت به دنبال راهکاری برای تغییر موازنه به نفع خود هستند. آنها توطئه تجزیه یمن را در قالب واگذاری اداره دو استان «حضرموت» و «عدن» به شورای همکاری خلیج فارس مطرح کردند. «ضاحی خلفان» یک مقام امنیتی اماراتی نخستین بار در صفحه تویتر خود از این طرح رویایی عربستان خبر داد که می‌تواند زمینه‌ساز تجزیه یمن باشد. یک پایگاه خبری یمنی نیز از امضای نامه‌ای پرده برداشت که 95تن از شیوخ قبایل یمنی که سالها در عربستان زندگی می‌کنند مجبور شده‌اند بنویسند و در آن از ملک سلمان پادشان عربستان بخواهند، دو استان حضرموت و عدن را ضمیمه خاک این کشور کند. این قبیل اقدامات نشان می‌دهد اکنون که عربستان پس از 5 ماه تجاوز به یمن و ریختن هزاران تن بمب بر سر مردم این کشور و صرف میلیاردها دلار هزینه و دادن تلفات قابل توجه، دستاوردی نداشته و نتیجه‌ای عایدش نشده، به دنبال تحقق آرزوهای دیرین خود برای انضمام بخش‌های دیگری از یمن به خاک خود و تجزیه این کشور است.
سعودیها از دیرباز یمن را حیاط خلوت خود دانسته و در آرزوی بلعیدن بخش‌هایی از آن بوده و از این جهت شکل‌گیری یک حکومت مقتدر و مستقل را در این کشور خطری برای منافع خود تلقی می‌کردند. از این جهت همواره طرح‌هایی را در دستور کار داشته‌اند، از جمله آنکه سه استان یمن شامل استان‌های «عسیر»، «نجران» و «جیزان» را از گذشته به تصرف خود در آورده و علیرغم آنکه قرار بود در سال 1337 آنها را به یمن بازگردانند، همچنان از بازگرداندن این مناطق حاصلخیز و نفت‌خیز شمال یمن خودداری کرده و عملا آنرا ضمیمه خاک خود نموده‌اند.

رژیم سعودی همچنین 10 جزیره حساس یمنی را در دریای سرخ و دریای عرب در تصرف دارد و حاضر نشده آنها را پس بدهد. این واقعیت‌ها نشان می‌دهند که سعودیها از قبل به دنبال ضمیمه کردن بخشهایی از یمن بوده و اکنون نیز که به شکست دادن نیروهای انقلابی یمن موفق نشده‌اند، درصدد هستند بخش‌هایی از این کشور را عملا تجزیه و ضمیمه خاک خود کند.

در این میان آنچه مایه ننگ آل سعود و همپیمانان مرتجع آنان است اینست که کشوری که به دلیل مهد ظهور اسلام بودن و برخورداری از حرمین شریفین باید مظهر مقابله با رژیم اشغالگر صهیونیستی باشد، اکنون دست در دست صهیونیستها در حال اجرای نقشه آمریکا و صهیونیسم برای تضعیف و تجزیه کشورهای اسلامی و کشتار مسلمانان است، واقعیت تلخی که ملتهای مسلمان علت آنرا در ماهیت وابسته آل‌سعود و فاصله داشتن آن از تعالیم اسلام و امت اسلامی جستجو می‌کنند.