کد خبر: ۱۰۲۶۸۱
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۶
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۲۲۲۷

هاآرتص: اوباما چگونه در ماجرای ايران، ايپک را شکست داد؟

اگر مخالفان توافق هم بتوانند طرح رد آن را به تصویب برسانند، تعداد حامیان آن به اندازه ای خواهد بود که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا می تواند از حق وتوی خود در مجلس نمایندگان استفاده کند.
روزنامه هاآرتص نوشت: اکنون تقریبا قطعی است که توافق هسته ای ایران از چالش کنگره جان سالم به در خواهد برد.

به گزارش پایگاه خبری «تیک»، اگر مخالفان توافق هم بتوانند طرح رد آن را به تصویب برسانند، تعداد حامیان آن به اندازه ای خواهد بود که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا می تواند از حق وتوی خود در مجلس نمایندگان استفاده کند.

احتمالا طرح مخالفت با توافق هسته ای ایران در مرحله اول در سنا حتی نمی تواند رای کافی برای تصویب به دست آورد. حال سئوال این است که چرا؟

اولین و بدیهی ترین پاسخ این است که وقتی یک رئیس جمهور حقیقتا می خواهد یک سیاست خارجی را به پیش ببرد، به سختی می توان مانع وی شد. پس از جنگ جهانی دوم، از زمانی که آمریکا یک امپراتوری جهانی ایجاد کرد، توازن قدرت بین رئیس جمهور و کنگره برهم خورد. در حال حاضر قوه مجریه از یک بروکراسی امنیت ملی نیمه محرمانه برخوردار است که اختیارات زیادی در اختیار آن قرار می دهد به گونه ای که مثلا می تواند بدون پرسیدن نظر کنگره با پهپادهای خود آنسوی جهان را هدف حمله قرار دهد. در زمان جنگ عراق حتی زمانی که اختلافات سیاسی شدت گرفت بازهم کنگره هیچگاه بودجه مربوطه را قطع نکرد. کنگره همچنان از رای دادن به جنگ اوباما برضد [گروه تکفیری صهیونیستی] داعش خودداری می کند؛ آنها ترجیح می دهند تصمیم گیری را به خود رئیس جمهور واگذار کنند.

به اعتقاد نویسنده توافق هسته ای ایران از این قاعده مستثنی است. در حقیقت مخالفت با رئیس جمهور بر سر موضوع ایران به راهی برای تحکیم پایگاه سیاسی جمهوریخواهان تبدیل شده است. اما این مسئله ما را به سمت دلیل دوم این که چرا تصویب توافق ایران تقریبا قطعی است، هدایت می کند و آن این که هرچه مخالفت با توافق حزبی تر شود، در مقابل دموکرات های بیشتری درصدد حمایت از اوباما برخواهند آمد.

این مشکل اصلی است که ایپک با آن مواجه است. سال هاست که این سازمان تلاش می کند هم دموکرات ها و هم جمهوریخواهان را به حمایت بدون قید و شرط از اسرائیل ترغیب کند. اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل با حمایت از میت رامنی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 آمریکا، همراه شدن با جمهوریخواهان به منظور ترتیب دادن سخنرانی در کنگره در بهار امسال و انتخاب رون درمر به عنوان نماینده ارشد خود در واشنگتن کار را برای ایپک دشوارتر ساخته است.

ایپک هم تغییراتی کرده است. در دهه 1980 زمانی که تام داین رهبری کمیته روابط عمومی اسرائیلی های آمریکا را برعهده داشت، دموکراتها سهم بیشتری در مدیریت آن داشتند. اما با گذشت زمان رونالد ریگان و جرج دبلیو بوش دست یهودیان جنگ طلب را در حزب جمهوریخواه باز گذاشتند. عده ای هم به خاطر باراک اوباما حزب دموکرات را ترک کردند. در حال حاضر یهودیان ارتدوکس هم که عموما به جمهوریخواهان رای می دهند، نسبت به چند دهه قبل نقش بیشتری در ایپک ایفا می کنند.

در نتیجه در حالی که ایپک همچنان قدرتمند است اما توازن قوا در آن تغییر یافته است. قدرت ایپک را اعضای آن در واشنگتن تشکیل نمی دهند. بلکه قدرت آن ناشی از توانایی اش در بسیج افراد با نفوذ در یک ایالت یا منطقه است، افرادی که نمایندگان خود را در کنگره خوب می شناسند. اما اگر در هر ایالت یا شهر فعالان کمتری از میان دموکرات ها باشند، دیدگاه های آنان در مورد ایران بر روی اعضای دموکرات کنگره تاثیر کمتری خواهد داشت.

به گفته یک مقام یهودی که زمان زیادی به بحث درمورد توافق ایران در کنگره پرداخته است، اعضایی که درمورد چگونگی تغییرات ایپک توضیح داده اند، معتقدند زمانی که در نشست های ایپک شرکت می کنند این احساس را دارند که در فضایی کاملا محافظه کار و جمهوریخواه قرار گرفته اند. اکنون این سئوال مطرح است که چرا دموکراتها باید به سخنان فعالان جمهوریخواه آیپک که با آنها مخالفند، گوش فرا دهند؟

اما یک دلیل سوم هم برای پیروزی اوباما درمورد مسئله ایران وجود دارد و آن اینکه رئیس جمهور آمریکا رای به توافق هسته ای را در برابر رای به جنگ قرار داده است.

تا پیش از جنگ عراق دموکرات های جاه طلب جنگ طلبی را از لحاظ سیاسی مطمئن تر می دانستند. اما سیاست های جنگ عراق عکس آن را ثابت کرد.

در سال 2008 و در زمان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا اوباما با مخالفت با جنگ توانست هیلاری کلینتون را شکست دهد.

باراک اوباما تاحدودی به این خاطر به ریاست جمهوری رسید که سیاست های امنیت ملی را تغییر دهد و به دموکرات ها اطمینان دهد که می توانند کاری را انجام دهند که فکر می کنند صحیح است. وی در اواخر سال 2007 در آیووا گفت: نمی خواهم شاهد آن باشم که آمریکاییان بیشتری در معرض خطر هستند زیرا هیچ کس این درک یا شهامت را نداشته است که پیش از اعزام نیروهایمان به میدان نبرد در برابر یک جنگ اشتباه بایستد.

اکنون که ریاست جمهوری اوباما وارد آخرین سال های خود می شود، بدیهی است که وی موفق عمل کرده است. جمهوریخواهان همانند همیشه جنگ طلب هستند اما دموکرات ها دیگر احساس نمی کنند باید با آنها همراه شوند. آنها دیگر فکر نمی کنند که حمایت از دیپلماسی نشان دهنده ضعف یا انعطاف آنها است.

در زمینه امنیت ملی اوباما اصول بحث را تغییر داده است و بنیامین نتانیاهو یا ایپک هم نمی توانند دراین زمینه کاری انجام دهند.