کد خبر: ۱۰۶۲۰۱
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴۹۸

نبايد بحران‌ها را به گفتمان سياسي تبديل كرد



دكتر نمكدوست تقسيم‌بندي خوبي از روزنامه‌نگاري بين‌المللي، روزنامه‌نگاري جنگ و روزنامه‌نگاري بحران و تعبير دقيق همپوشاني بين آنها ارايه كردند. يك روزنامه‌نگار بايد براي همه اين شرايط آمادگي داشته باشد؛ اگر در اروپا جنگ شده و ماجراي پاكسازي قومي صرب‌ها پيش آمده بايد به آن برسد و اگر بمبگذاري در متروي لندن يا زلزله بم و منجيل براي او مهم است به آنها نيز بايد برسد. در گام اول روي سخن من با خود روزنامه‌نگاران است و در مراحل بعد مي‌توان مقامات و مردمي را نيز خطاب قرار داد كه به عبارتي قرباني فاجعه شده‌اند.

 در دنيا معمولا روزنامه‌نگاري جنگ و بحران را باهم درس مي‌دهند زيرا يك سري انسان ساز است و يك سري نيز طبيعي است اما هيچ يك از اينها يك موضوع را نفي نمي‌كنند، اينكه بحران در هر سطحي كه اتفاق افتد، آمادگي اتاق خبر را نفي نمي‌كند و ستاد خبر بايد از قبل تقسيم كار را انجام داده باشد. آيا ما روزنامه‌نگاراني كه در حال حاضر در اين جلسه هستيم به‌طور دقيق اطلاع داريم كه زير زمين اين شهر، در كجا انشعابات آب يا لوله‌هاي گازكشي وصل شده است؟
 آيا نقشه‌اي از گسل‌ها داريم؟ آلترناتيوهاي ما چيست؟

بنابراين اول سخن من با خود روزنامه‌نگاران است؛ متاسفانه ما روزنامه‌نگاران تنبل هستيم، نه مي‌خوانيم، نه وقت مي‌گذاريم و نه به ضريب اهميت موضوعي كه در آن مساله فوريت نهفته است - حتي با ابعاد كم- آشنا هستيم. تنها كاري كه مي‌كنيم اين است كه تيترها را درشت‌تر و عكس‌ها را لب برتر مي‌كنيم! در حالي كه براي روزنامه‌نگاري بحران و انعكاس ابعاد بحران، سه دايره را بايد هميشه در ذهن داشت؛
 دايره اول مربوط به گذشته آن اتفاق است به‌طور مثال در فاجعه منا كاش يك روزنامه به اين نكته اشاره مي‌كرد كه اين اتفاقات از دهه ٦٠ در حج سابقه داشته است. ما نيازمند سابقه خبر هستيم يعني نوعي نگاه به عقب و بدون آن نمي‌توان روزنامه‌نگاري بحران داشت.

 دايره دوم، نگاه به آينده است و اينكه اين بحران به كجا خواهد رفت؟ چند نفر از ما بعد از فاجعه منا در رسانه‌هاي‌مان در مورد خطرات آلودگي حجاج مطلب نوشتيم يا تاثيرات بعدي اين فاجعه را بررسي كرديم؟ آينده سياسي اين اتفاق و پيامدهاي اقتصادي آن چه خواهد بود؟ حلقه حرفه‌اي و دردآور و سخت آن، حلقه دروني حال است. چگونه بايد به بحران ورود كرد؟ در اينجا بحث اخلاق مطرح مي‌شود، بايد ديد چقدر مي‌توان كاهش درد داشت.

در حلقه گذشته و آينده مي‌توان روزنامه‌نگارانه و محققانه‌اي داشت اما در حلقه دروني حال، يك روزنامه‌نگار حرفه‌اي بايد همه حرفه‌اي گرايي خود را نشان دهد و يك، حمايت روحي، مالي، اجتماعي و رواني فراهم كند و دو، حضور او اميدبخش خانه‌اي باشد كه در آن شرايط حتي از امكانات اوليه نيز محروم است. نكته ديگري كه باز روزنامه‌نگاران لازم است بدانند، اين است كه نبايد بعد از يك فاجعه، هيستري‌سازي كرد و فضاي هيستريكي را به وجود آورد. به‌طور مثال چرا فكر مي‌كنيم پمپاژ عكس‌هاي فجيع از يك فاجعه، مي‌تواند كمكي به حل بحران بكند چرا كه اگر هدف مشاركت است چنين رفتاري اين مشاركت را نابود مي‌كند.

در روز ۱۲ سپتامبر روزنامه يو. اس.‌اي. تودي با تيراژ چهار ميليون نسخه حاضر نشد تصوير جنازه حتي يك نفر از بيش از سه هزار نفري را كه در انفجار برج‌هاي دوقلو كشته شده بودند منتشر كند، بنابراين مي‌توان ياد گرفت از زاويه‌هاي ديگري غير از نشان دادن اجساد و تصاوير دردآور، عمق فاجعه را نشان داد و مي‌توان به جاي هيستري‌سازي، خرد را حاكم كرده و يك جو عقلاني با پرسش‌هاي سخت داشت. نبايد بحران‌ها را به گفتمان سياسي تبديل كرد. پس از فاجعه منا، متاسفانه اين واقعه در شبكه‌ها سياسي‌سازي شد؛ آنها بحران را كنار گذاشته و بيشتر به جنبه سياسي ماجرا پرداختند.

٭استاد دانشگاه تهران و مدرس روزنامه‌نگاري