کد خبر: ۱۰۶۳۸۸
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۵۶۵

گره معاملات بورس تهران در کجاست؟


بورس تهران چند ماهی است که به کما فرو رفته است. اما باید ریشه‌یابی کرد که گره معاملات بورس تهران در چه نقطه‌ای رخ داده است تا با رفع آن وضعیت بازار بهبود یابد.
سامان حقیقی: با نگاهی به کارنامه بورس‌های دنیا بسیار دیده می‌شود که معاملات در برخی از ادوار به کما فرو می‌رود. بورس تهران نیز چند ماهی است که به کما فرو رفته است.

در این حال به سختی در بعضی روزها علائم حیاتی صادر می‌کند و باز به کما فرو می‌رود.شاید این حال و روز ، مانند ماه‌های پس بحران 2008آمریکاست زمانی‌که بن برنانکه، رییس فدرال رزرو متوجه شد با اینکه برای تحریک اقتصاد ، به عرضه بیشتر پول پرداخته است اما نتیجه‌ای در تولید دیده نمی‌شود.

ابهامی اساسی که پاسخش انتظارات بود . مردم آمریکا با نبود چشم‌اندازی مشخص از آینده سرعت گردش پول را به نزدیک صفر رسانیده بودند. این به آن معنی است که مصرف‌کنندگان آمریکایی به محض دریافت عایدی آن را مستقیماً در بانک‌ها و موسسات اعتباری می‌گذاشتند و به ندرت به مصرف می‌رساندند . همین امر سرمایه را از مصرف دور می‌کرد و به طور مستقیم به تولید ضربه می‌زد.

آیا این شرایط برای شما آشنا نیست؟ این همان روند چند سال گذشته در اقتصادمان است. برنانکه با کمک خزانه‌‌داری آمریکا تلاش کرد تا نگاهی تورمی را به جامعه القا کند . یا به زبانی دیگر گفت که اگر اکنون نخرید فردا باید گران‌تر بخرید. یک تلنگر اساسی به انتظارت ، مصرف و سرعت گردش پول را به سطح مطلوب خود رسانید و بحران رکود تا حدودی حل شد . پس تغییر انتظارات می‌تواند یک استراتژی مفید باشد به شرطی که مدیریت شود .

منطق سرمایه‌گذاری می‌گوید با روند رو به‌رشدی که مقابل تولید و به‌تبع بازار سرمایه مان است، این حال و هوای بازار بسیارغریب است و به‌مانند حالتی است که دو طرف میز شطرنج دست به مهره‌ها نمی‌زنند و منتظرند . اینکه تعدد معاملات سهام در این چند ماه به شدت کاهش یافته است نشان از دور شدن ذهنیت قیمت‌گذاری دو طرف خرید و فروش دارد . یا بهتر بگوییم قیمت فروش و خرید پیشنهادی فاصله زیادی با هم دارد . قیمت گذاری فروشندگان با توجه به شرایط بوجود آمده برای اقتصاد کشور نسبت به قیمت‌گذاری خریداران منطقی‌تر به نظر می‌رسد.

به گزارش اقتصادنیوز، در عین حال باید از خریداران پرسید که آیا این قیمت‌گذاری‌ها با توجه به اطلاعات جدید وارد شده به اقتصاد کشور نباید دستخوش تغییر می‌شد؟ برخی از تحلیلگران مدعی هستند که هنوز اتفاق واقعی اقتصادی رخ نداده است که بخواهیم در مفروضات‌مان تجدید نظر کنیم.

در جواب باید گفت شما با این گفته مبنای آینده‌نگر قیمت‌گذاری را نادیده می‌گیرید( با دانشی اندک از مباحث سرمایه‌گذاری می‌دانیم که قیمت اوراق بهادار به طور حدودی تابعی مستقیم از عایدات نقدی آتی آن است).

 آیا این خطای رفتاری در قیمت‌گذاری دلیل این رکود عمیق است ؟ وقتی طرف خریدار دچار این خطا می‌شود و به این نتیجه می‌رسد که قیمت‌های کنونی حتی بعضا بالا هم هستند دست از بازی می‌کشد .

پس متوجه شدیم که اکنون نوبت بازی خریدار است تا دست به مهره شود . شاید با تلنگری رفتاری و انتظاری به توان بازیگر سمت خرید بازار را به حرکت درآورد . نکته اینجاست در این نقطه نیاز به شوک‌های انتظاری و رفتاری داریم تا سیاست‌گذاری مالی و پولی. چرا که با تغییر سیاست‌گذاری عمدتاً  نقدینگی به بازار هدف وارد می‌شود ولی بازهم مفروضات قیمت‌گذاری خریداران بازار لزوما عوض نمی‌شود.

نهاد‌هایی که درگیر یافتن راه‌حلی برای خروج ازین رکود هستند باید بدانند که باید طرف خریدار خود به این نتیجه برسد که این قیمت‌گذاری ناصحیح است ، بدون اینکه با فشارهای مصنوعی خرید تلاشی در تغییر فضای بازار شود .

این مهم زمانی رخ می‌دهد که خریداران از نظر رفتاری مطمئن شوند اگر اکنون نخرند فردا گرانتر خواهند خرید . یکی دیگر از راه‌های گشایش این گره ، ورود هر چه سریع‌تر سرمایه‌گذاران خارجی به بازار است. دانش و تجربه آنها بی‌شک بر روند قیمت‌گذاری اوراق بهادار تاثیر بسزایی خواهد داشت و قیمت‌گذاری را کاراتر خواهد کرد.
امید است نهادهای مسوول به جهت از سر بازکردن این معضلات اقدام به تحریک تصنعی بازار نکنند و با صبر و حوصله برنامه‌ایی مدون برای تغییر این فضا داشته باشند.