آیا باید آماده جنگی 30 ساله در خاورمیانه باشیم؟

با وجود ادعای بوش در خصوص موفقیت جنگ آمریکا با تروریسم، اکنون خاورمیانه بی ثبات تر و خطرناک تر از همیشه به نظر می رسد.

اگر تدابیر لازم اتخاذ نشود، باید خود را برای تداوم جنگ 30 ساله در خاورمیانه آماده کنیم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «پاول راجرز» استاد دانشگاه «برادفورد» در یادداشتی برای روزنامه «میل اند گاردین» انگلیس نوشت: 12 سال پس از آن که «جورج بوش» زئیس جمهور سابق آمریکا مدعی شد که یک دوره جدید از صلح و ثبات در عراق برقرار شده است، خاورمیانه بی ثبات تر و خطرناک تر از همیشه است.

اما این تنها ذهنیت بوش بود و حقیقت این است که در طول دهه بعد، صدها هزار نفر در جنگ در عراق، افغانستان و لیبی کشته شدند.

در دو سال گذشته، آخرین تجلی ایدئولوژی تروریستی القاعده، یعنی داعش میلیون ها نفر از مردم در سراسر شمال شرق سوریه و شمال غرب عراق را به رغم حملات هوایی گسترده علیه خود، تحت آزار و اذیت قرار داد. با توجه به آخرین آمار و ارقام از وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) جنگ هوایی آمریکا شامل بیش از 8،125 مورد حمله هوایی است که بیش از 16 هزار موضع را مورد هدف قرار داده است. گفته می شود که در حدود 20 هزار داعشی کشته شده اند اما شمار تروریست که داعش می تواند جذب کند، همچنان در رقم بین 20 هزار تا 30 هزار ثابت مانده است.

علاوه بر این، ارزیابی سازمان های اطلاعاتی آمریکا در سال گذشته نشان داد که 15 هزار نفر از 80 کشور جهان به داعش ملحق شده اند.

جنگ به نفع داعش است و آنها خود را در برابر جنگ ها و حملات، مدافع اسلام جلوه می دهند و در عین حال نفرت از مسلمانان را افزایش داده و تبلیغات خود را گسترش می دهند.

تا بهار گذشته، داعش در درجه اول بر خلافت ادعایی خود متمرکز شده بود اما در حال حاضر براساس یک نظریه برگرفته شده از کتاب قدیمی القاعده، عملیات خود را به خارج از عراق و سوریه نیز گسترش داده است.

این اتفاق به دو شکل دیده می شود: برقراری ارتباط با گروه های هم فکر در لیبی، نیجریه، قفقاز، افغانستان و یا در خاورمیانه و یا طراحی حملات مستقیم از حمله به تونس گرفته تا سرنگونی هواپیمای مسافربری روسی و حملات مرگبار پاریس در هفته گذشته.

همانطور که داعش می خواهد، فرانسه حملات هوایی تازه ای را در سوریه آغاز کرده، و در سراسر غرب صحبت از گسترش یک جنگ هوایی و حتی استفاده از نیروهای زمینی است. این اقدام همچون موسیقی برای سرکردگان داعش گوش نواز خواهد بود. بی شک برخی از آنها کشته خواهند شد اما اهمیتی ندارد زیرا مهم این است که چنین حملاتی اسلام هراسی را افزایش خواهد داد و جذب نیرو به داعش را تسهیل خواهد بخشید.

 غرب باید چه کند؟

اگر ما بدانیم تشدید حملات هوایی و جنگ ایده خوبی نیست، قطعا خواهیم پرسید: «پس چه باید کرد؟». این کافی نیست که بگوییم برای مثال در وهله نخست نباید به عراق حمله می کردیم. این حرف است اما در حال حاضر گام های اساسی باید در آغاز مبارزات چند ساله برای مهار داعش برداریم.

نخستین اولویت تاکید بسیار بیشتر بر پایان دادن به جنگ داخلی سوریه و ممانعت از پیشروی های داعش در این کشور است. دو نشست اخیر در وین در همین راستا صورت گرفته است اما این روند باید با شتاب بیشتری صورت گیرد. پیروزی در این جبهه نیاز به بیشترین تلاش ها و بهترین مهارت های کارشناسی دارد.

بخش دیگری که نیاز به تلاش های فوری و گسترده دارد، کمک به بیش از 3 میلیون پناهجو از عراق و سوریه و بهبود شرایط آنها در اردن، لبنان و ترکیه به ویژه در مواجهه با سرما در فصل زمستان است. انگیزه اصلی این اقدام باید بشردوستانه باشد - اما اگر کمک ها به موقع ارئه نشود، داعش می تواند به سوء استفاده از این اردوگاه های پناهندگان نیز بپردازد.

در نهایت، موضوع گسترش شبکه های داعش در جهان به ویژه لیبی است. در حال حاضر هنوز هم حمایت چندانی از تلاش های سازمان ملل برای بازگرداندن ثبات به این کشور صورت نگرفته است.

در مصر نیز شاید ضروری ترین اقدام کنونی، تغییر در سیاست های سرکوبگرانه دولت «عبد الفتاح السیسی» رئیس جمهور این کشور باشد. در حالی که بیش از هزار تن از حامیان اخوان المسلمین کشته، بیش از 10 هزار تن دیگر محبوس و شمار زیادی نیز به اعدام محکوم شده اند، این کشور در معرض افراط گرایی و خشونت قرار دارد.

هیچ یک از این اقدامات پاسخ کاملی را به چالش های بسیاری که در حال حاضر با آنها مواجه هستیم، ارائه نمی کند. ما به تازگی وارد پانزدهمین سال از آنچه «جنگ علیه ترور» نامیده می شود، شده ایم  و با تامل کم در خصوص اثرات و تبعات شکست های پیشین، این جنگ به این زودی به پایان نخواهد رسید.

اگر ما مسیر جدیدی را برنگزینیم، باید خود را برای یک جنگ 30 ساله آماده کنیم.