بازیگر اصلی ماجرای ورامین، از این حادثه میگوید
به گزارش پایگاه خبری «تیک»، متن این گفتگو در زیر می آید:
نشستی که با عنوان گردهمایی اصلاحطلبان در ورامین روز جمعه
۲۹ آبان برگزار شد با حواشی همراه بود. شما چه زمانی از برگزاری چنین
نشستی مطلع شدید؟
فکر میکنم ۳-۲ روز قبل از برگزاری این نشست خبرش در شهرستان منتشر شده
بود که اصلاحطلبهای شهرستانهای ورامین، قرچک، پیشوا و پاکدشت قرار است
گردهمایی داشته باشند. حتی در همان زمان انتشار خبر هم اسامی میهمانان
مطرح بود چون میهمانها برای مردم شهرستان شناخته شده هستند بنابراین
سهشنبه بود که مثل بقیه مردم خبر برگزاری آن گردهمایی را شنیدم.
آیا بعد از اطلاع یافتن از این نشست تحقیقی هم انجام دادید که این نشست مجوز دارد یا ندارد؟
خیر، در این رابطه تحقیقی نکردیم منتها در محاورات با بعضی از افراد سوال
میشد که مجوز گرفتند یا نگرفتند و یا اگر مجوز دارند به نام چه کسی است،
هدف نشست چیست، درباره این نوع موضوعات گفتوگو میکردیم، آن موقع نگفتند
اینها مجوز دارند یا ندارند، تا روز قبل از برگزاری نشست به ما گفتند
اینها مجوز دارند ولی کسی مجوزی نشان نداد یا به این سوال پاسخ ندادند که
مجوز به چه کسی داده شده است.
بعد متوجه شدید مجوز به چه کسی داده شده است؟
بعد دنبال این بودیم که مجوز به چه کسی داده شده است، من نامهای
مشاهده کردم که در آن نامه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات شهرستان ورامین،
قرچک، پیشوا درخواست مجوز کرده و به این مجموعه مجوز داده شده است بر همین
اساس هنوز سوالی که برای ما مطرح است و من از وزیر کشور این سوال را مطرح
کردم و باید بیاید مجلس پاسخ دهد، این است که فقط گروههایی میتوانند مجوز
اجتماع دریافت کنند که مصوب کمیسیون ماده ۱۰ احزاب باشند یعنی بهعنوان یک
حزب رسمی ثبت شده باشند و چنین عنوانی در وزارت کشور بهعنوان یک گروه
شناخته شده باشد. این طوری نیست که هر مجموعهای برود آنجا مجوز اجتماع
بخواهد، وزارت کشور یا فرمانداری یا استاندار به آن مجوز اجتماع دهد و بعد
آن مجموعه برود گردهمایی بگذارد. حتی شعبه و شاخه یک حزب هم نمیتواند چنین
مجوزی بگیرد مگر آنکه در فرمانداری آن شهرستان پرونده تشکیل داده باشد.
الان شعبه ورامین حزب موتلفه باید برود فرمانداری شهرستان پرونده تشکیل
دهد، اعضا و دبیر معرفی کند و اسناد و مدارک دهد، وقتی پروندهاش تایید شد
فعالیت این شعبه قانونی است.
پس چطور وزارت کشور به این گردهمایی مجوز داده است؟
همین سوال را از وزیر کشور کردیم، اینهایی که میگویند گردهمایی مجوز
داشته است من ادعا میکند مجوزش غیرقانونی است چون چنین گروهی بهعنوان یک
تشکیلات سیاسی در سه فرمانداری شهرستان ورامین، پیشوا و قرچک نه پرونده
دارد و نه فعالیتش تایید شده است، بنابراین به اعتقاد من صدور این مجوز
غیرقانونی بوده است.
الان اصلاحطلبان میگویند خوب اصولگرایان هم چنین نشستهایی را در سایر
شهرستانها میگذارند چرا آنها میروند در مسجد و محفلی صحبت میکنند ولی
به اصلاحطلبان که میرسد اینقدر باید ریز و دقیق همه چیز بررسی شود؟
اعتراض مردم به این نشست به خاطر داشتن مجوز یا عدم داشتن مجوز نبود یا
اعتراض مردم به این نشست به خاطر گردهمایی اصلاحطلبان نبود و نیست بلکه
اعتراض مردم به حضور عوامل، محکومان وبازداشت شدگان فتنه در چنین نشستی
بود. این دروغ محضی بود که رسانههای اصلاحطلب با غوغاسالاری و ناجوانمردی
در فضای خبری کشور راه انداختند که مردم قرچک به گردهمایی اصلاحطلبان
اعتراض کردند و از آنجا که ارتباطشان با رسانههای خارجی خیلی خوب است در
رسانههای خارجی دائم اعلام شد که مردم با نشست قانونی مجوز دار مخالفت
کردند. مگر ما با نشست قانونیمجوزدار کسی مخالفت کردیم؟ اعتراض مردم به
حضور فتنهگران در نشست سیاسی اصلاحطلبان بود. این نکته اعتراض ماست و کسی
به این اعتراض ما جواب نداده است، بنابراین با تفاسیر یادشده دو مظلومیت
به مردم شهرستان قرچک تحمیل شد. انتظار دارم رسانهها از مظلومیت مردم ما
دفاع کنند چون به دروغ گفتند مردم ما به نشست اصلاحطلبان حمله کردند،
نگذاشتند نشست برگزار شود، میهمانان نشست را کتک زدند و داعشبازی
درآوردند، حال آنکه هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاد.
در میان کسانی که حضور یافتند فقط آقای الویری جزو بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ بود.
شما که نمیشناسید. ما حاضران آن نشست را میشناسیم.
افراد دیگری هم از اصلاحطلبان ورامین در آن جمع بودند که سابقه بازداشت در سال ۸۸ را داشتند؟
بله، افرادی بودند. مردم شهرستان ما کاملا آنها را میشناسند. متأسفانه
محافل سیاسی خارج از شهرستان و استان به خوبی درنیافتند که علت اعتراض مردم
قرچک چه بود. حتی متأسفانه وزیر محترم کشور که متولی امور استانها و
شهرستانهاست مرز تفکیکی شهرستانها را نمیداند در حالیکه نشست در قرچک
برگزار شد اعتراض از طرف مردم شهرستان قرچک بود و مردم شهرستان قرچک به
حضور فتنهگران در این نشست اعتراض کردند. آقای وزیر کشور در ابلاغی به
استاندار مینویسد که اتفاق ورامین را بررسی کند. یعنی اصلا وزیر کشور هنوز
نمیداند شهرستان قرچک، شهرستان ورامین و شهرستان پیشوا از یکدیگر جدا
هستند. در واقع آقای وزیر تسلط بر حوزه کاری خودش ندارد و واقعا ما از این
موضوعات متأسف میشویم. آن وقت روزنامههای اصلاحطلب مینویسند؛
«داعشبازی در ورامین«. اصلا این اتفاق ربطی به ورامین نداشت. اگرچه
باید بگویم اگر فتنهگران بخواهند در ورامین هم نشست داشته باشند همه مردم
ورامین اعتراض خواهند کرد چون فتنه خط قرمز نظام است. مگر میشود اجازه
داد فتنهگران بیایند و جولانگاه سیاسی پیدا کنند؟ اصلاحطلبان همایش،
گردهمایی و اجتماع بگذارند. اصلا اعتراض ما به نشست اصلاحطلبان نبوده و
نیست اما شعارهای تبلیغاتی روزنامههای اصلاحطلب باعث شد که به ذهن جامعه
القا شود که مردم با نشست اصلاحطلبان مخالفند. ما چه مخالفتی داریم؟ حالا
اینکه تمام اصلاحطلبان چهار شهرستان قرچک، ورامین، پیشوا و پاکدشت را جمع
کردند و مجموع آنها به ۶۰ نفر نرسیدند.
یعنی کل مجموعهای که در آن جلسه بودند ۶۰ نفر هم نشدند؟
بله، همایش اصلاحطلبان چهار شهرستان ۶۰ نفر آدم نبودند. مگر مردم
شهرستانهای قرچک، ورامین و پیشوا نگرانی از اینها دارند؟ اعتراض مردم به
این بود که فتنه و فتنهگر نباید جولانگاه سیاسی پیدا کند چون فتنه خط قرمز
نظام است. این مساله را نه فرمانداری، نه استانداری و نه وزارت کشور و نه
مردم فهیم و عزیز و ولایتمدار کشورمان متوجه شدند. روزنامهها، نشریات و
رسانههای اصلاحطلب نگاه خود را به همه ملت ایران القا کردند، رسانههای
خارجی هم در تقویت این نگاه کم نگذاشتند. دائم اعلام کردند معترضان
نگذاشتند نشست برگزار شود. در صورتی که نشست برگزار شد سخنرانان سخنرانی
کردند و به هیچ کس هیچ تلنگری وارد نشد.
چند درصد از ۶۰ نفر حاضر در گردهمایی اصلاحطلبان ۴ شهرستان ورامین، قرچک، پیشوا و پاکدشت را فتنهگر میدانید؟
قرار نیست درصد بگویم. بعد مناقشه شود دو نفر بود نه پنج نفر. اصلا یک
نفر همان آقای الویری. بالاخره فتنهگر، فتنهگر است. ما نباید به نشست
فتنهگران مجوز قانونی بدهیم. اگر فرمانداری، استانداری و وزارت کشور به
فتنهگران مجوز دهد خلاف قانون عمل کرده است.
ممکن است اصلاح طلبان بگویند،آقای الویری در دوره فتنه بازداشت شد، حبس خود
را هم کشید و بعد آزاد شد آیا در حکم قضایی او آمده که بعد از تمام شدن
دوره زندانش منع فعالیت سیاسی و حضور در نشست سیاسی دارد؟
ما که نگفتیم چه کسی فعالیت سیاسی بکند یا نکند. اینکه اصلا درست نیست.
وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند فتنه خط قرمز نظام است یعنی کسی که عامل
فتنه، بازداشت شده فتنه و محکوم فتنه بوده، فتنهگر است و این خط قرمز نظام
است، حالا یک ماه دوره محکومیتش باشد یا دو ماه، کم یا زیادش فرقی
نمیکند.
باز هم ممکن است آنها بگویند مگر آقای الویری میخواهد وارد ارکان حاکمیت شود؟
این چه حرفی است، خوب به میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم اجازه دهند بیایند
کار سیاسی کنند. با این توجیه که میخواهند دیگران انتخاب شوند نه اینکه
خودشان کاندیدا باشند. وقتی میگوییم فتنه خط قرمز نظام است یعنی کسانی که
عامل، محکوم و بازداشتشده فتنه بودند حق و اجازه فعالیت سیاسی و تشکیل حزب
ندارند و اگر هم حزبی تشکیل میدهند منحله است.
با این تعبیر برخی میگفتند بعضی اعضای شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران هم عوامل فتنه هستند، پس چطور مجوز فعالیت گرفتند؟
عامل فتنه تعریف دارد. عامل فتنه، محکوم فتنه، بازداشتشده فتنه اینها
عوامل فتنه هستند. حالا یک کسی میگفت «فلانی که هنوز محاکمه نشده است» من
جواب دادم «میرحسین موسوی هم هنوز محاکمه نشده است.»
به لحاظ مصوبه شورای عالی امنیتملی میرحسین موسوی و مهدی کروبی باید در
حصر بمانند و این یک حکم قانونی است ولی کسانی که در ایام فتنه بازداشت
شدند و دستگاه قضایی به اتهام آنها رسیدگی کرد حکمشان خیلی روشن است. مدت
حبس، دوره منع فعالیت سیاسی یا عضویت در احزاب و گروههای سیاسی برای آنها
مشخص شده است آیا کسانی در نشست قرچک اصلاحطلبان بودند که این حکم قضایی
را نقض کرده باشند؟
حالا سوال میکنم برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس شورای اسلامی نباید
محکومیت قضایی داشت، حالا یک نفر محکومیت قضایی داشته و زندان هم رفته و
آزاد شده است آیا میتواند کاندیدا شود؟ خیر، چنین شخصی دیگر نمیتواند
کاندیدای نمایندگی مجلس شود.
آقای الویری مگر میخواست کاندیدای انتخابات مجلس شود؟
عامل فتنه، بازداشتشده فتنه و زندانی فتنه حق فعالیت سیاسی و حق حضور در
احزاب را ندارد، هر حزبی که به نام فتنهگران مجوز بگیرد آن حزب مجوزش
غیرقانونی است.
یعنی شما میگویید کسانی که در دوره فتنه بازداشت شدند، دوره محکومیتشان هم گذشته، هیچ حق حضور در اجتماعات را هم ندارند؟
بله، این تفسیر جمله «فتنه خط قرمز بودن نظام است» میشود.
اما معنایش این است که نمیتواند در ارکان نظام حضور پیدا کند؟
یعنی میتواند بیاید فعالیت کند و دیگران را در ارکان نظام بفرستد و خودش نرود؟
او عامل فتنه بود. تفسیر ما هم این است که «همه عوامل فتنه همین حکم را
دارند» اگر غیر از این است مراجع قضایی و سیاسی بگویند این طور نیست.
حالا به لحاظ قضایی این مساله را پیگیری کردید یا پیگیری میکنید که روشن
شود چنین حکمی برای آقای الویری صادق است، یا خیر تا دیگر تکرار نشود؟
خیر، من به لحاظ سیاسی وظیفه قانونی خودم میدانم از وزیر کشور سوال کنم،
وزیر کشور هم باید جواب دهد که چرا به حضور فتنهگران در یک نشستی مجوز
داده است.
بعد از آن اتفاق روز جمعه وقتی در محافل عمومی و سیاسی همچون مجلس شورای
اسلامی حضور یافتید و با چهرههای اصولگرا برخورد کردید، واکنش آنها چه
بود؟
تمام کسانی که به خط قرمز بودن فتنه اعتقاد داشته و دارند، از اینکه مردم
به حضور فتنهگران در آن نشست اعتراض کردند استقبال داشتند و گفتند این
وظیفه قانونی، ملی و شرعی ماست چون نباید اجازه داد از خط قرمز کسی عبور
کند. حتی خیلی از دوستان اصلاحطلب من هم متوجه نبودند که ما با برگزاری
همایش مخالف نبودیم، همایش که برگزار شد و اصلا مشکلی برای همایش پیش نیامد
اعتراض ما به حضور محکومان فتنه، عوامل فتنه وبازداشت شدگان فتنه در آن
نشست بود. قطعا در آینده هم بخواهند فتنه گرانجایی فعالیت کنند حتما وظیفه
مان را انجام میدهیم.
پس هم اردوگاهیهای شما در جناح اصولگرا نگاه حمایتی به اعتراضات انجام شده داشتند؟
جناح را نگفتم. فردا تیتر شود اصولگرایان از نقوی حمایت کردند. من چنین چیزی نگفتم.
شما برای اینکه چنین اعتراضی را انجام دهید مجوز داشتید یا خیر؟
من نداشتم اما مردم داشتند.
مردم معترض مجوز گرفته بودند؟
نه، وقتی سوال میشود شما مجوز داشتید؟ مثل این است که من این کار را
انجام دادم. مردم تجمع کرده بودند. یک ساعت بعد من حضور پیدا کردم.
یعنی معترضان هیچ هماهنگی قبلی با شما نداشتند؟
هیچ هماهنگی هیچکس با کسی نداشته است. اگر میخواستیم اجتماع هماهنگ شده
برگزار کنیم که ۱۰ هزار نفر جمع میشدند. اصلا هماهنگی نبوده، اینکه
بعضیها گفتند «نقوی با هماهنگی ۵۰ نفر را جمع کرده است» دروغ است، من اگر
میخواستم هماهنگی کنم ۱۰ هزار نفر جمع میشدند. مردم بهطور خودجوش تجمع
کردند، یک ساعت بعد تازه من رسیدم و در پایان این تجمع صحبت کردم. بعضی
روزنامهها نوشتند که نقوی فرمان حمله داد، اصلا من چه کار با کسی داشتم؟
در پایان تجمع من صحبت کردم صحبتم هم سه بخش داشت. بخش اول اینکه همه
گروههای سیاسی طبق قانون حق تجمع و برگزاری همایش دارند، بخش دوم آنکه
فتنهگران به هیچ عنوان حق برگزاری تجمع ندارند و هر کسی برای آنها مجوز
صادر کند با او برخورد میکنم و اجازه نمیدهم چنین نشستی برگزار شود چون
فتنه خط قرمز نظام است، سوم اینکه از مردم خواستم متفرق شوند و گفتم خودم
از طریق قانون و مجلس از وزیر کشور سوال و حق مردم را به لحاظ قانونی
پیگیری میکنم. بعد از صحبتهای من مردم هم متفرق شدند.
درباره همین اتفاقات آقای هاشمی یک جملهای گفته بود که «عدهای برای بر هم
زدن مجالس و ناامن جلوه دادن کشور استان به استان سفر میکنند» نظر شما
چیست؟
متاسفانه آقای هاشمی خودش سردمدار بسیاری از تحولاتی است که در سالهای
اخیر اتفاق افتاده است. چه کسی استان به استان سفر میکند؟ مردم خودجوش
آمدند و به فتنهگران اعتراض کردند، همه جای کشور هم این کار را انجام
میدهند. اگر آقای هاشمی فکر میکند میتواند فتنهگران را تطهیر و تبرئه و
میدان را برای جولان آنها فراهمکند، اشتباه میکند. مردم بیدارند و جلوی
فتنهگران هم میایستند. اگر آقای هاشمی میخواهد فعالیت سیاسی کند این
گوی و این میدان. میتواند فعالیت کند همانطوری که کاندیدای ریاستجمهوری
شد و صلاحیتش هم رد شد بنابراین میتواند فعالیت کند اما به مردم، به
خانواده شهدا و فرزندان شهدا تهمت نزند. من در جمعیت آن روز دیدم که چندین
نفر از فرزندان شهدا آنجا بودند. آقای هاشمی همان خانواده خودش را اداره
کند خدمت بزرگی به انقلاب کرده است.
اصلاحطلبان با برنامه و هدفدار تعبیر «اصولگرایان افراطی و دلواپس»
معترضان را توصیف میکنند و معتقدند «این طیف چون میداند دیگر در انتخابات
مجلس رای ندارد اقدام به حرکتهای انتحاری میکند تا تنور انتخابات سرد
شود» پاسخ شما به این اظهارات یک سویه و جهت دار چیست؟
اتفاقا به اعتقاد من اصلاحطلبان بهدنبال این هستند که جنجالآفرینی و
بحران درست کنند چون پایگاه اجتماعی ندارند. در واقع چون کسی به آنها رای
نمیدهد و به آنها توجه نمیکند بهدنبال مظلوم نمایی هستند. در همین نشست
بررسی شود که چه کسی بحران سازی و جنجال درست کرد؛ خدا شاهد است همه افراد
شرکتکننده در این نشست از جمله الویری آرام رفتند در نشست حضور یافتند
هیچکس تلنگری به آنها نزد، اصلا کاری با آنها نداشتند، همه آمدند و به
داخل سالن چلوکبابی که البته واقعا جای تاسف دارد. کارمان به جایی رسیده
که گروههای سیاسی در نظام جمهوری اسلامی همایش شان را در چلوکبابی
میگذارند، مگر مسجد و حسینیه یا تالارهای نمایش و همایش نیست که در
چلوکبابی نشست گذاشتند این خیلی عجیب است و تعجب میکنم وزارت کشور چه طور
به چنین نشستی مجوز داد؛ در کل همه میهمانان نشست آمدند و به داخل مراسم
رفتند. آقای موسوی لاری با طرح و برنامه وارد شد. محافظان او هم با طرح و
برنامه آمدند جنجال درست کردند. همه آقایانی که میآمدند از کنار تونلی که
نیروی انتظامی درست کرده بود رد میشدند و به داخل سالن میرفتند و هیچ
اتفاقی نیفتاد. ماشین آقای موسوی لاری وسط جمعیت متوقف شد محافظان دورش را
گرفتند آنقدر این بنده خدا را این ور و آن ور کردند که عمامهاش را
انداختند و بعد یک دفعه دیدیم که یکی از محافظان گاز اشک آور زد. اصلا
دلیلی نداشت گاز اشک آور بزنند، کسی با آقای موسوی لاری کار نداشت، فکر
کردیم نیروی انتظامیزده است. سوال کردیم چرا گازاشک آور میزنید؟ نیروی
انتظامیتکذیب کرد و گفت محافظان خود آقای موسوی لاری بیدلیل گاز اشک
آور زدند. یعنی اصلاحطلبان دنبال بحران وجنجال آفرینی هستند تا رای
مردم را با مظلوم نمایی جذب کنند وگرنه اصولگرایان هیچ نیازی به بحرانسازی
ندارند. فتنهگران، بازداشت شدگان و محکومان فتنه بروند خانه شان بنشینند و
اصلاحطلبان بیایند به میدان آن وقت مشخص میشود چقدر رای دارند.
برخی اصلاحطلبان میگویند اگر اصولگرایان چنین نشست و گردهمایی را در
ورامین بگذارند بعد یکسری هواداران اصلاحطلب بیایند اعتراض کنند که چرا
اعضای جریان انحرافی در آن نشست حضور دارند، شما چنین قیاسی را وارد
میدانید یا خیر؟
مگر مقام معظم رهبری فرمودند که انحراف خط قرمز نظام است.
یعنی انحراف خط قرمز نظام نیست؟
این حرف را مقام معظم رهبری گفتند؟ شاخص ما ولایتفقیه است.
اما خیلی از اصولگرایان میگفتند که فتنه و انحراف دو لبه یک قیچی هستند شما این را قبول ندارید؟
اصلا همه اصولگرایان و اصلاحطلبان بگویند. نظام شاخص دارد. من که با حرف
خودم جلو نرفتم. من با شاخص ولی امرم جلو رفتم. مقام معظم رهبری بیش از ۲۵۰
بار درباره فتنه صحبت کردند و فتنه را خط قرمز نظام اعلام کردند و اخیرا
هم بر آن تاکید کردند. من با انحراف مبارزه کردم و جنگیدم، من همیشه هم در
محاوراتم میگویم انحراف و فتنه، یعنی هر دو را کنار هم میگذارم ولی شاخص
ما ولی امرمان است.
به نظر شما فکر میکنید این اتفاق به نفع اصلاحطلبان شد یا به ضررشان؟
ما مثل اصلاحطلبان دنبال زد و بند، سیاسی کاری و بهره برداری سیاسی از این ماجرا نیستیم.
حتی اگر این کار شما باعث مشهورتر شدن و تقویت رای اصلاحطلبان در انتخابات
شود باز این حرکت را تکرار میکنید؟ خود اصلاحطلبان میگویند این کارها
به نفع ماست؟
خوب به نفع آنها باشد. بله، آنها غوغاسالاری میکنند. بلدند استفاده کنند منتها به معنای این نیست که ما به تکلیف مان عمل نکنیم.
یعنی حتی اگر به ضرر شما تمام شود این کار را انجام میدهید؟
بله، مگر الان به ضرر من تمام نشده است مگر تمام رسانههای اصلاحطلب نوک
پیکان حملهشان من نیستم؟ مگر نمیدانستم اگر به این تکلیفم عمل کنم، چقدر
مورد هجمه قرار میگیرم؟ بنابراین من باید به تکلیف خود عمل میکردم.
یک موضوع دیگر که اخیرا درباره شما خیلی خبرساز شد لغو عضویت شما در
فراکسیون رهروان ولایت مجلس بود چندی پیش آقای نعمتی نایب رئیس فراکسیون
اصولگرایان اعلام کرد که هیاترئیسه فراکسیون لغو عضویت شما را تصویب کرده
است. آیا به شما اطلاع دادند یا خیر؟
تا آنجا که اطلاع دارم در آخرین نشست شورای مرکزی فراکسیون بحث مطرح شد
اعضا گفتند چون آقای دکتر نقوی نیست، نباید در این زمینه تصمیمگیری شود.
هیاترئیسه فراکسیون این اختیار را ندارد که خود رأسا لغو عضویت نمایندهای را انجام دهد؟
شورای مرکزی به هیاترئیسه چنین اختیاری نداده است.
اصلا مهم است در ماههای آخر مجلس عضویت یک نماینده در یک فراکسیون لغو شود؟
من واقعا نمیفهمم اینها چه میگویند. حرفهای مصاحبهکنندگان را واقعا
نمیفهمم، یک روز میگویند نقوی لغو عضویت شد، یک روز میگویند قرار است
لغو عضویت شود، یک روز میگویند دیگر در فراکسیون دعوتش نمیکنیم، یک روز
میگویند به او مهلت دادیم ببینیم نظرش چیست، آقای جلالی رئیس فراکسیون
رهروان ولایت گفته ما بهدنبال لغو عضویت نیستیم، میخواهیم آقای نقوی در
مسیر ما قرار بگیرد، خلاصه هر کسی یک چیزی میگوید. من اصلا نمیفهمم اینها
چی میگویند چون نمیدانم اصلا مشکل چیست.
گفته میشود در جلسه شورای مرکزی فراکسیون رهروان ولایت شما تاکید کردید که
فقط باید یک لیست از فراکسیون رهروان ولایت ارائه شود و همان لیست هم برای
تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام رای بیاورد و اصلا نیاز نیست ائتلافی با
فراکسیون اصولگرایان انجام شود...
بله این نظر من بود.
اما در جلسه کمیسیون ویژه شما برخلاف رای فراکسیون که آقای وحید احمدی را
بهعنوان نامزد ریاست کمیسیون ویژه بررسی برجام انتخاب کرده بود رای به
آقای زاکانی دادید. آنها میگویند این رای شما خلاف کار تشکیلاتی است، شما
قبول ندارید؟
خیر، فراکسیون خلاف توافق عمل کرد. روز قبل از انتخاب رئیس کمیسیون برجام
آقای دکتر لاریجانی شخصا با من صحبت کردو گفت؛ «میخواهیم بالاخره یکی از
دوستانی که با تجربه و توانمند است و شأن قرار گرفتن در جایگاه ریاست
کمیسیون را دارد رئیس کمیسیون شود» بعد من گفتم «آقای بروجردی به نظرم
مناسب است» آقای لاریجانی هم تایید کرد و گفت؛ «آقای بروجردی مناسب است»
بنابراین ما روی ریاست آقای بروجردی در کمیسیون ویژه برجام توافق کردیم،
بعد البته ایشان همانجا گفت «آقای وحید احمدی هم ادعاهایی در این زمینه
دارد و من با او قرار گذاشتم که بیاید با هم صحبت کنیم من سعی میکنم او
انصراف دهد و آقای بروجردی رئیس کمیسیون بشود» این توافقی بود که ما انجام
دادیم. چون رای من مهم بود،کاندیدای هفت عضو فراکسیون اصولگرایان آقای
زاکانی بود، هفت عضو فراکسیون رهروان نیز با هم همراه بودند. من بودم که
رایم معلوم نبود و بههرکدام رای میدادم او رئیس میشد. من با آقای
لاریجانی توافق کردم که آقای بروجردی رئیس شود. فردای آن روز که آقای
جلالی برای ما هشت نفری که قرار بود به آقای بروجردی رای بدهیم جلسه
هماهنگی تشکیل داد، آنجا دیدیم حرفهای دیگری مطرح است، آقای جلالی صحبت
کرد و گفت: «هرکدام از آقایان ابوترابی، بروجردی و احمدی رئیس شود ما
موافقیم ولی میخواهیم هماهنگی کنیم که رئیس کمیسیون ویژه از بین اعضای
فراکسیون ما انتخاب شود» من فکر میکردم نظرشان آقای بروجردی است اما دیدم
آقای جلالی گفت: «آقای بروجردی البته انصراف داد چون رئیس کمیسیون امنیت
ملی و سیاست خارجی هستند و کاندیدا نمیشوند، آقای وحید احمدی کاندیدای
فراکسیون رهروان است». من همانجا صریح و روشن گفتم که اگر بین آقای زاکانی و
آقای وحید احمدی رایگیری شود من به آقای زاکانی رای میدهم.
این تصمیم بهخاطر اختلافی که با آقای وحید احمدی داشتید نبود؟
خیر.
میگویند شما نظر تشکیلاتی را فدای اختلاف شخصی با آقای وحید احمدی کردید؟
خیر. در همان جلسه نیز دلایل و نظراتم را گفتم، من هیچ دعوای شخصی با
آقای وحید احمدی نداشتم، آقای وحید احمدی کاندیدای ریاست بود و با آقای
بروجردی دعوا داشت. مگر کاندیدای سخنگویی بود که با من دعوایی داشته باشد.
هیچ اختلافی من با وحید احمدی نداشتم. دوست بودیم و هستیم، خیلی بهتر آقای
احمدی را شناختم انسان بسیار مستقل و توانمندی است. الان اگر بخواهم رای
بدهم شاید یک نظر دیگری داشته باشم اما آن روز قرار ما ریاست آقای بروجردی
بود و وقتی دیدم دوستان ما به سمت دیگر رفتند من صریح اعلام کردم بین آقای
زاکانی و وحید احمدی، زاکانی را اصلح میدانم و موظفم به اصلح رای بدهم.