کد خبر: ۱۲۰۲۹۴
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۷۵۸

جشن‌های ایرانی برگرفته از دین خاصی نیستند

 هیچکدام از جشن‌های ایرانی برگرفته از دستورهای هیچ دین خاصی نیستند.

بررسی جشن‌های ایرانی و زمان برگزاری آن‌ها نشان دهنده ویژگی‌هایی مشترک در میان همه آن‌هاست. تقریبا همه‌ی جشن‌های ایرانی در پیوند با پدیده‌های طبیعی و کیهانی و اقلیمی هستند و به همین دلیل کوشش شده تا زمان برگزاری آن‌ها هر چه بیشتر با تقویم طبیعی منطبق باشد.

ویژگی گردهمایی‌ها و مراسم ایرانی در این است که با سرور و شادی همراه هستند و غم و اشک و گریه در آن‌ها جایی ندارد. حتی مراسم عید «بمو» در میان مانویان که اتفاقا همزمان با روز جانباختن مانی بوده، همراه با سرود و شادی برگزار می‌شده است.

«سیزده به‌در»، غم انگیزترین روز زمین

به گزارش خبرنگار فرهنگ ایسنا، محمدحسین موسوی در کتاب "جشن‌های ایران باستان" با بیان سه ویژگی جشن‌های ایران در بالا، چهارمین ویژگی‌ جشن‌ها و مراسم ایرانی را در احترام و پاسداشت همه مظاهر طبیعت بیان می‌کند. در هیچکدام آیین‌های ایرانی اثری از خشونت و بدرفتاری نسبت به گیاهان و حیوانات دیده نمی‌شود. بلکه حتا با آیین‌هایی همراه است که به انگیزه پاکیزگی و پاسداری از محیط زیست برگزار می‌شود. بگذریم از اینکه امروزه، روز سیزده‌بدر، به راستی روز سوگ طبیعت و تخریب و تباهی و آلودگی آن شده است. برای ایزد بانوی زمین، روز «سیزده به‌در» غم‌انگیزترین روزهای سال است.

ویژگی پنجم، پیوند ناگسستنی جشن‌های ایرانی با‌ آتش است. حتا اگر آن جشن پیوند چندانی با آتش نداشته باشد اما عموما روشنایی کوچک به آن رسمیت و تقدسی بیشتر می‌دهد.

ششمین ویژگی عمومی جشن‌ها و مراسم ایرانی چنین است که با زادروز یا سالمرگ کسی در پیوند نیست و آنگونه که از متون کهن همچون شاهنامه برمی‌آید، برای ایرانیان زاد روز کسی اهمیتی فراوان نداشته و به ندرت آنرا ثبت می‌کرده‌اند؛ چرا که هر کسی در روزی زایش یافته و در روزی در می‌گذرد. آنچه برای ایرانیان با ارزش بوده و آن را ثبت کرده و گاه جشن می‌گرفته‌اند، «انجام کاری بزرگ» بوده است که نمونه‌های آن را در شاهنامه فردوسی می‌بینیم. فردوسی نیز تنها به ثبت زمان پایان کار بزرگ خود که همانا «سرایش شاهنامه» است، بسنده کرده و از یادآوری صریح زادروز خود خودداری کرده است.

آیین‌های ایرانی، متعلق به همه ایرانیان

هفتمین ویژگی‌های عمومی در گستردگی مراسم است. ایرانیان، جشن‌ها و آیین‌های میهنی خود را به گونه‌ای یکپارچه و با همبستگی و همزیستی شگفت‌انگیزی برگزار کرده و تفاوت‌های قومی و دینی و زبانی را عامل بازدارنده این یگانگی نمی‌دانسته‌اند. آیین‌های ایرانی متعلق به همه ایرانیان است و همه برای نگاهبانی از آن کوشیده‌اند. کسانی که با تعصب‌های نابجای دینی یا قومی نقش خود را در پاسداری فرهنگ ایران بیشتر از دیگران می‌دانند، به این همبستگی باشکوه مردمان ایرانی آسیب می‌زنند.

ایرانیان باستان در هرماهی از سال جشن‌های بسیاری برپا می‌کردند. از جمله جشن «سپندارمذگان» یا «اسفندگان» روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده و این روز در پنجم اسفندماه به نام «مرد گیران» یا «مژدگیران» یا «مزدگیران» (هدیه گرفتن از مردان) نیز در ادبیات فارسی به‌کار رفته است.

آبسالان و جشن اسفندی

برابر با نخستین روز اسفند جشن «اسفندی» شروع می‌شود و در نیاسرِ کاشان و محلات با پختن آش «اسفندی» آغاز سال نو در تقویم محلی نطنز، ساوهو کاشان آغاز می‌شود. این جشن در فراهان معروف به «آفتو به حوت» (آفتاب در برج ماهی) است.

همچنین در این روز جشن «آبسالان، بهار جشن، جشن روباه» به مناسبت روان شدن جویبارها و طلیعه بهار برگزار می‌شود. خجستگی دیدار روباه، واژه «آبسالان» با «آبشار» و فشار آب‌ها در پیوند است. در متون کهن، هنگام این جشن به گونه‌های مختلفی آمده است که مانند بسیاری از دیگر دگرگونی‌ها ناشی از محاسبه زمان با تقویم‌های گوناگون و کبیسه‌گیری‌های متنوع بوده است. همچنین روز جشنی به نام «کوسه‌سواری، کوسه‌برنشین» مراسم نمایشی خنده‌آور که توسط مردی کوسه‌رو که بر درازگوشی سوار بوده برگزار می‌شده است.

جشن‌ گلدان

جشن «وخشنکام»

برابر با دهمین روز اسفندماه جشن «وخشنکام» در گرامیداشت رود «آمودریا، جیحون» بزرگترین رود سرزمین‌های ایرانی برگزار می‌شد. این نام از بزرگترین شاخه آمودریا بنام رود «وخش» برگرفته شده است.

جشن «نوروز رودها»

همزمان با نوزدهمین روز اسفند در تقویم ایرانی این روز گرامی داشته می‌شود. لایروبی و پاکسازی رودها، کاریزها و چشمه‌ها همراه با پاشیدن عطر و گلاب بر آن‌ها از جمله اقداماتی بوده که در این روز انجام می‌شده است.

جشن گلدان

همزمان با 20 اسفندماه در تقویم ایرانی جشن «گلدان» یا «اینچه» روز آماده‌سازی و کاشت گل‌ها و گیاهان در گلدان‌ها و نیز جشن درختکاری برگزاری می‌شده است.

اوشیدر جشن

برابر با 29 و 30 اسفند در تقویم ایرانی جشن پایان فصل زمستان که در اوستایی «هَمَسْپَث مَشدَیه» به معنای «برابری شب و روز،برابری سرما و گرما»است، جشن «اوشیدر» برگزار می‌شد. همچنین هنگام این جشن در سیستان مردم دختری را بر شتری آذین شده می‌نشانند و همراه با شادی و سرود او را به سمت دریاچه هامون می‌برند. جشن «علفه» در خمین، همراه با بردن علف‌های صحرایی به خانه و روشن کردن چراغی در همه اتاق‌ها همراه بوده است و شامگاه آخرین روز سال در بسیاری از نواحی ایران بر بام‌ها آتش روشن می‌کردند.

جشن‌های ایرانی

پای بران

همزمان با آخرین روز سال در تقویم ایرانی مراسمی به نام «پای بَران» در زنجان برگزار می‌شود. در این مراسم خانواده‌ها برای وابستگان خویش «پای» (سینی مسی حاوی برنج پخته، بورانی و غذاهای تدارک دیده شده برای عید و مقداری پارچه یا پوشاک) می‌فرستند و کسی که این هدیه را می‌برد «پای»،‌ هدایایی از صاحب خانه دریافت می‌کند.

برخی از جشن‌ها و گردهمایی‌های ایران در زمان ثابتی برگزار نمی‌شوند و به پدیده‌ای طبیعی و یا به روز خاصی در هفته وابسته هستند.

جشن «بیل گردانی» در روستای «نیمه ور» محلات، به مناسبت پایان لای‌روبی و جوی‌روبی صورت می‌گیرد. این مراسم در فاصله بین نوروز تا سیزده‌بدر و همراه با بازی‌های آیینی و نمایشی برگزار می‌شده و متأسفانه امروزه فراموش شده است. جشن «گلاب‌گیری» در نیاسر و قمصر کاشان، در میانه‌های اردیبهشت‌ماه و به مناسبت آغاز هنگام چیدن «گلِ گلاب» و گلاب‌گیری، جشن «علم واچینی» یا «جشن خرمن» در گیلان و در یکی از جمعه‌های پایان تابستان، به مناسبت اتمام درو کردن محصول و پایان سال زراعی، جشن برفی به مناسبت «نخستین برف سال» در بخش‌هایی از آسیای میانه، محلات، خمین و مناطق دیگری در ایران، به مناسبت بارش نخستین برف سال برگزار می‌شده است. این مراسم در آسیای میانه همراه با نمایش‌ها و بازی‌های گروهی و سیاه کردن سر و صورت کسی برگزار می‌شود. پختن آش دسته‌جمعی و اشتراکی در صحرا از ویژگی‌های این جشن است.

جشن «چارشنبه‌سوری» در سراسر ایران‌زمین در شبِ آخرین چهارشنبه سال همراه با آتش‌افروزی و پریدن از روی آن برگزار می‌شود. این جشن با «آب» نیز در پیوند است و در برخی نقاط ، پریدن از روی نهر یا آوردن آب از چشمه توسط دختران و شکستن کوزه‌های آب دیده شده است.

در آذربایجان (و نیز در جمهوری آذربایجان/آران) جشن چارشنبه‌سوری در هر چهار چارشنبه اسفندماه برگزار می‌شود. برخی جشن چارشنبه‌سوری را به دلیل نبودِ روزهای هفته در ایران باستان، جشنی نو ساخته قلمداد می‌کنند در حالی که این پندار درست به نظر نمی‌رسد. هر چند که از دلایل دیرنگی چارشنبه‌سوری آگاهی چندانی در دست نیست، اما شواهد متعددی در وجود نام روزهای هفته در ایران باستان در دست است و از جمله در شاهنامه فردوسی هم به نام روزهای هفته و هم به جشن آتشی در «چارشنبه ‌روز» اشاره شده است. با توجه به شواهد موجود، احتمال می‌رود که این جشن با جشن «فروردگان» در بیست و ششم اسفند و نیز با خانه‌تکانی پایان سال و پاکیزگی خانه در پیوند باشد. پریدن از روی آتش نیز بر خلاف برخی پندارها به هیچ وجه بی‌احترامی به آتش نیست، بلکه این کار به گونه‌ای نمادین برای سوزاندن و پاک کردن همه بدی‌ها و نادرستی‌ها و کدورت‌ها انجام می‌شود. سرودها و ترانه‌های معروف چارشنبه‌سوری نیز به این نکته اشاره دارند.

جشن «لعل جبه» در افغانستان، بویژه در شهر کابل در هر چهار آدینه روز اسفندماه و همراه با بازار همگانی انجام می‌شود. در باورهای مردمی، این جشن در گرامی‌داشت پهلوان جوانی به نام «لعل جبه» که به خاطر نجات میهن در حمله دشمنان جان باخت، برگزار می‌شود. جشن «گل سرخ» به مناسبت شکوفایی این گل در اواخر زمستان یا اوایل بهار برگزاری این جشن در شمال افغانستان، «آسیای میانه، شیراز و کردستان، گزارش شده است. منظور از «گل سرخ» گلی است که امروزه به نام «شقایق» شناخته می‌شود.

جشن «بابای دهقان» به مناسبت آغاز هنگام شخم زدن زمین انجام می‌شود. در این جشن بجز شادی و سرور، از پیرمرد خوشنام و خوش‌یمنی می‌خواهند که نخستین حرکت گاوآهن و مقداری از شخم زدن زمین، توسط او انجام پذیرد. این آیین از مازندران و گیلان، کرمان، خراسان و افغانستان (بویژه بامیان و هزاره جات) و آسیای میانه گزارش شده است. در بسیاری جاها و از جمله در بامیان، گاو به گونه زیبایی با پارچه‌های رنگی آذین می‌کنند.

جشن «شاندَر» یا جشن انگور در آذربایجان غربی و در اواخر تابستان برگزار می‌شود. در این جشن با شادی و بازی‌های گروهی، هر کس بهترین انگورهای تاکستان خود را برای انتخاب بهترین‌ها به مسابقه می‌گذارد.

جشن «انار» در بخش «تارم/ طارم» استان قزوین و در اواخر تابستان یا اوایل پاییز برگزار می‌شود. در این جشن که با نواختن ساز و دهل و دایره همراه است، برای آغاز چیدن انار به انارستان‌ها می‌روند. مردم، چیدن انار پیش از این جشن را ناشایست می‌دانند.

جشن «فندق» در روستاهای منطقه «رودبار» قزوین و در میانه‌های تابستان انجام می‌شود. در این جشن مردم با سرود و ترانه‌خوانی آغاز به چیدن فندق می‌کنند و دختران با فندق‌ها برای نامزدان خود گردنبند فراهم می‌کنند.

جشن نخستین شنبه و چارشنبه سال در جنوب خراسان برگزار می‌شود. در این دو روز مردم مانند سیزده‌بدر به صحرا و بویژه به کشتزارها روی می‌آورند و به پختن آش رشته و شادی می‌پردازند.

جشن‌های متعدد دیگری مانند طلوع سیارگان «مشتری/ هرمزد» و «ناهید/زهره» باز بردن رمه‌ها از آغل به صحرا، گردآوری محصول زراعی، نخستین باران سال و بسیاری مناسبت‌های کیهانی و طبیعی دیگر که با زندگی روزمره مردم و با اقتصاد زراعی، دامی و معیشتی آنان در پیوند است، برگزار می‌شده است.