آیا ایران میتواند به آمریکا اعتماد کند؟
مردم میپرسند که آیا ایالات متحده آمریکا میتواند به ایران اعتماد کند؟ پرسش درستتر این است که آیا ایران میتواند به آمریکا اعتماد کند؟
آنتی کریگ نوشت: مردم میپرسند که آیا ایالات متحده آمریکا میتواند به ایران اعتماد کند؟ پرسش درستتر این است که آیا ایران میتواند به آمریکا اعتماد کند؟
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، دولت آمریکا از سال ۱۹۷۹ جنگی مخفی و نیابتی علیه ایران انجام داده است. هدف این جنگ تغییر حکومت و ایجاد دولتی بوده که وفادارانه درخدمت اهداف آمریکا باشد. این جنگ با سقوط دستپروردهی آمریکا، محمدرضا شاه پهلوی شروع شد که حکومت سرکوبگرش را دولت آیزنهاور و سازمان سیا برپا نگهه داشته بودند؛ به این شکل که نخست وزیر محبوب ایران محمد مصدق را در سال ۱۹۵۳ با کودتا از کار برکنار کردند.
اگر دولت آمریکا از شاه حمایت نمیکرد، کار به گروگانگیری ۴۴۴ روزه دیپلماتهای آمریکایی در سفارت این کشور در تهران میکشید.
دولت آمریکا جنگ خود را علیه ایران به شکلهای مختلف انجام داد. وقتی ارتش صدام حسین در سال ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد، دولت ریگان به صدام اطلاعات و مواد لازم برای ساخت سلاحهای شیمایی داد. صدام با کمک این اطلاعات، گاز سمی علیه نیروهای ایرانی به کار بست.
در جنگ عراق و ایران، نیروی دریایی آمریکا یک هواپیمای مسافربری ایران را در آسمان این کشور سرنگون کرد و به این ترتیب ۲۹۰ مسافر و خدمهی پرواز را کشت. فرماندهی یواساس وینسنس گفت ناو جنگیاش در این فاصلهی زمانی مورد حملهی قایقهای توپدار قرار گرفته بود و ایرباس ۳۰۰ ایران به اشتباه به عنوان هواپیمای جنگندهی اف۱۴ تامکت متعلق به نیروی هوایی ایران شناسایی شده بوده است. ایران در پاسخ گفت هواپیمای مسافربری، هر روز ایران را در وقت مشابه ترک میکرد. شاهدان وابسته به نیروی دریایی ایتالیا و یک کشتی جنگی آمریکایی که در نزدیکی محل حادثه بود، گزارش دادند که هواپیمای مسافری وقتی مورد شلیک قرار گرفت که رو به بالا پرواز میکرد و نه رو به پایین.
دولت آمریکا و نزدیکترین متحد آن در خاورنزدیک یعنی اسراییل به شورشیان قومی کمک کردند تا به دولت ایران حمله کنند. برخی از گروههایی که آمریکا آنها را تحریک کرده مانند جندالله و منافقین، در فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجهی آمریکا قرار دارند. جنگ مخفی به شکل قتل دانشمندان ایرانی و نیز جنگ سایبری انجام شد.(نمیتوان فرض کرد که اسراییلی که سالانه میلیاردها دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت میکند بدون آگاهی این دولت کاری انجام دهد.)
سپس موضوع مجازاتهای اقتصادی پیش آمد. طبق حقوق بینالملل، مجازاتها نوعی اقدام جنگی است. چگونه میتواند جز این باشد؟ هدف این مجازاتها جلوگیری از دسترسی مردم به غذا و دارو و دیگر کالاهست. گفته میشود که تحریمها «اقتصاد ایران را فلج میکند» اما اقتصاد متشکل از مردم است. تحریمها به انسانهای بیگناه و از همه بیشتر به کودکان و سالخوردگان و بیماران آسیب میزند. این اقدام وحشتناک و وقیحانه است. باید تحریمها متوقف شود اما برخی در کنگرهی آمریکا میخواهند که بر شدت آن بیافزایند.
میتوان دید که ایرانیها طرف متضرر در بحران با آمریکا هستند. از اینرو دلایل موجهی دارند که نسبت به صداقت حرفهای آشتیجویانهی اخیر تردید روا دارند؛ به ویژه وقتی رییسجمهور آمریکا همچنان میگوید: «تمام گزینهها روی میز قرار دارد» که منطقا حمله نظامی و حتی اتمی را نیز در بردارد. اوباما باید حرفهای آشتیجویانهاش را عملی کند.
اما عدهای خواهند گفت که ایران در حال ساخت بمب اتمی است. مشکل این حرف این است که درست نیست. دو بار مجموعهی دستگاههای اطلاعاتی آمریکا (بیش از ده) به این نتیجه رسید که ایران هرگونه برنامهی سلاح اتمی را، در صورتی که داشته بود، در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده یعنی در سالی که دولت آمریکا دشمن قسم خوردهی ایران، صدام حسین را سرنگون کرد. در واقع رهبر عالی ایران آیتالله علی خامنهای نیز سالها پیش با صدور فتوایی، سلاحهای اتمی را خلاف شرع اعلام و پیوسته به آن اشاره کرده است.
این درست است که ایران، اورانیوم را تا غلظت بیست درصد غنیسازی کرده است (که به لحاظ قانونی مجاز به آن است) اما این اورانیوم را به میلههای سوختی تبدیل کرده که برای اهداف پزشکی و نه تولید بمب (اورانیوم برای مصرف نظامی به غلظت نود درصد نیاز دارد) مناسب است.
افزون بر این ایران، به عنوان عضو پیمان جلوگیری از گسترش سلاح اتمی، تن به بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی داده که بارها تأیید کرده که ایران از اورانیوم موجود برای امور نظامی استفاده نکرده است. البته اسرائیل که (همراه با گروههای طرفدار خود در آمریکا) تحریک کننده به جنگ بین آمریکا و ایران است عضو این پیمان نیست.
از خودتان بپرسید: ایران احتملا با یک بمب اتمی چه خواهد کرد، در حالیکه اسراییل صدها و آمریکاییها هزار تا از آن را دارند؟
بدون توجه به پیشنهادهای صلح روحانی، رییسجمهور ایران که مطابق پیشنهادهای پیشینیان خود است، اوباما در مسیر جنگ گام بر میدارد. او باید جنگطلبان را کنار بگذارد و تصمیم به صلح بگیرد.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، دولت آمریکا از سال ۱۹۷۹ جنگی مخفی و نیابتی علیه ایران انجام داده است. هدف این جنگ تغییر حکومت و ایجاد دولتی بوده که وفادارانه درخدمت اهداف آمریکا باشد. این جنگ با سقوط دستپروردهی آمریکا، محمدرضا شاه پهلوی شروع شد که حکومت سرکوبگرش را دولت آیزنهاور و سازمان سیا برپا نگهه داشته بودند؛ به این شکل که نخست وزیر محبوب ایران محمد مصدق را در سال ۱۹۵۳ با کودتا از کار برکنار کردند.
دولت آمریکا جنگ خود را علیه ایران به شکلهای مختلف انجام داد. وقتی ارتش صدام حسین در سال ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد، دولت ریگان به صدام اطلاعات و مواد لازم برای ساخت سلاحهای شیمایی داد. صدام با کمک این اطلاعات، گاز سمی علیه نیروهای ایرانی به کار بست.
در جنگ عراق و ایران، نیروی دریایی آمریکا یک هواپیمای مسافربری ایران را در آسمان این کشور سرنگون کرد و به این ترتیب ۲۹۰ مسافر و خدمهی پرواز را کشت. فرماندهی یواساس وینسنس گفت ناو جنگیاش در این فاصلهی زمانی مورد حملهی قایقهای توپدار قرار گرفته بود و ایرباس ۳۰۰ ایران به اشتباه به عنوان هواپیمای جنگندهی اف۱۴ تامکت متعلق به نیروی هوایی ایران شناسایی شده بوده است. ایران در پاسخ گفت هواپیمای مسافربری، هر روز ایران را در وقت مشابه ترک میکرد. شاهدان وابسته به نیروی دریایی ایتالیا و یک کشتی جنگی آمریکایی که در نزدیکی محل حادثه بود، گزارش دادند که هواپیمای مسافری وقتی مورد شلیک قرار گرفت که رو به بالا پرواز میکرد و نه رو به پایین.
دولت آمریکا و نزدیکترین متحد آن در خاورنزدیک یعنی اسراییل به شورشیان قومی کمک کردند تا به دولت ایران حمله کنند. برخی از گروههایی که آمریکا آنها را تحریک کرده مانند جندالله و منافقین، در فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجهی آمریکا قرار دارند. جنگ مخفی به شکل قتل دانشمندان ایرانی و نیز جنگ سایبری انجام شد.(نمیتوان فرض کرد که اسراییلی که سالانه میلیاردها دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت میکند بدون آگاهی این دولت کاری انجام دهد.)
سپس موضوع مجازاتهای اقتصادی پیش آمد. طبق حقوق بینالملل، مجازاتها نوعی اقدام جنگی است. چگونه میتواند جز این باشد؟ هدف این مجازاتها جلوگیری از دسترسی مردم به غذا و دارو و دیگر کالاهست. گفته میشود که تحریمها «اقتصاد ایران را فلج میکند» اما اقتصاد متشکل از مردم است. تحریمها به انسانهای بیگناه و از همه بیشتر به کودکان و سالخوردگان و بیماران آسیب میزند. این اقدام وحشتناک و وقیحانه است. باید تحریمها متوقف شود اما برخی در کنگرهی آمریکا میخواهند که بر شدت آن بیافزایند.
میتوان دید که ایرانیها طرف متضرر در بحران با آمریکا هستند. از اینرو دلایل موجهی دارند که نسبت به صداقت حرفهای آشتیجویانهی اخیر تردید روا دارند؛ به ویژه وقتی رییسجمهور آمریکا همچنان میگوید: «تمام گزینهها روی میز قرار دارد» که منطقا حمله نظامی و حتی اتمی را نیز در بردارد. اوباما باید حرفهای آشتیجویانهاش را عملی کند.
اما عدهای خواهند گفت که ایران در حال ساخت بمب اتمی است. مشکل این حرف این است که درست نیست. دو بار مجموعهی دستگاههای اطلاعاتی آمریکا (بیش از ده) به این نتیجه رسید که ایران هرگونه برنامهی سلاح اتمی را، در صورتی که داشته بود، در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده یعنی در سالی که دولت آمریکا دشمن قسم خوردهی ایران، صدام حسین را سرنگون کرد. در واقع رهبر عالی ایران آیتالله علی خامنهای نیز سالها پیش با صدور فتوایی، سلاحهای اتمی را خلاف شرع اعلام و پیوسته به آن اشاره کرده است.
این درست است که ایران، اورانیوم را تا غلظت بیست درصد غنیسازی کرده است (که به لحاظ قانونی مجاز به آن است) اما این اورانیوم را به میلههای سوختی تبدیل کرده که برای اهداف پزشکی و نه تولید بمب (اورانیوم برای مصرف نظامی به غلظت نود درصد نیاز دارد) مناسب است.
افزون بر این ایران، به عنوان عضو پیمان جلوگیری از گسترش سلاح اتمی، تن به بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی داده که بارها تأیید کرده که ایران از اورانیوم موجود برای امور نظامی استفاده نکرده است. البته اسرائیل که (همراه با گروههای طرفدار خود در آمریکا) تحریک کننده به جنگ بین آمریکا و ایران است عضو این پیمان نیست.
از خودتان بپرسید: ایران احتملا با یک بمب اتمی چه خواهد کرد، در حالیکه اسراییل صدها و آمریکاییها هزار تا از آن را دارند؟
بدون توجه به پیشنهادهای صلح روحانی، رییسجمهور ایران که مطابق پیشنهادهای پیشینیان خود است، اوباما در مسیر جنگ گام بر میدارد. او باید جنگطلبان را کنار بگذارد و تصمیم به صلح بگیرد.
آری
این هم یکی از راه های درست کردن اقتصاد ایران است