فرار رو به جلو به سبک «دکتر»
همزمان با مصادره 2 ميليارد دلاري آمريكا از داراييهاي ايران و مشخص شدن اين موضوع كه «مقصر داخلي» ماجرا دولت محمود احمدينژاد است، دفتر رئيسدولت قبل بيانيهاي صادر كرد كه در بهترين حالت مي توان آن را تلاشي براي بازگشت به صدر توجه «اصولگرايان» ارزيابي كرد.
داوود حشمتي: همزمان با مصادره 2 ميليارد دلاري آمريكا از داراييهاي ايران و مشخص شدن اين موضوع كه «مقصر داخلي» ماجرا دولت محمود احمدينژاد است، دفتر رئيسدولت قبل بيانيهاي صادر كرد كه در بهترين حالت مي توان آن را تلاشي براي بازگشت به صدر توجه «اصولگرايان» ارزيابي كرد. متاسفانه بيانيه دفتر احمدينژاد نه تنها واجد هيچ توضيحي در مورد اين «اقدام مشكوك» در دولتش نبود، بلكه با روش هميشگياش «شهر را شلوغ كن، همه يادشان برود» تلاش كرد نقش ويژهاي كه خود و دولتش در اين امر داشته را مخفي كند. اما تفكراحمدينژادي نميداند دوران يكطرفه اتهام زني گذشته و سوابقشان براي مردم موجود است.به طور حتم او امروز فقط «به همراه كردن اصولگرايان فكر ميكند».به ياد داشته باشيم اين دومين باري است كه او رودرروي دولت روحاني درميآيد. او در اين بيانيه ميگويد: «باید گفت اولا دولت آمریکا در نتیجه برخورد عالمانه و عزتمدار دولتهای نهم و دهم جرات نزدیک شدن و دست اندازی به منابع ملت ایران را نداشت.» اين دروغ روشن و آشكاري است كه مراجعه به سخنان خود احمدينژاد آن را اثبات ميكند. لازم نيست براي اثباتش به حرفهاي مسئولان دولت يازدهم توجه كنيم. سرتاسر اين بيانيه حتي يك خط هم در رابطه با تاثير دولتش بر حيف و ميل بيتالمال و مصادره 2 ميليارددلاري يا همان اقدامي كه به تعبير وزيراطلاعات «گوشت انداختن در دهان گربه» بود، توضيح يا توجيهي ندارد!
اعتراف متهم
اين پرونده به سال 2007 باز ميگردد و حكم آن در سال 2014 صادر شده بود. اتفاقي كه هر دو در دولت احمدينژاد روي داد. (قانون، 5/2/95). با اين حال احمدينژاد مدعي است: «غارت صورت گرفته، ناشی از ضعیف نشان دادن ملت ایران در عرصه بین المللی و در نتیجه تجری دولتمردان آمریکایی طی سالیان اخیر» است. در سال 91 كه بحران ارزي پيش آمد، احمدينژاد در كنفرانسي خبري به خبرنگار شبكه خبر گفته بود: «احمدي نژاد هيچ وقت دروغ نميگويد!» همان جا به توقيف همين داراييهاي ايران اشاره و اعتراف كرده بود. متاسفانه در آن تاريخ همه رسانهها محو ادبيات غيرمودبانه او شدند و اين اعتراف نامه را نديدند. احمدينژاد گفته بود: «پولامون همش تو بانکای خارجی بود بخش مهمیش رو آوردیم داخل گفتیم آقا اینجا سرمایهگذاری بشه خودتون جنس بخرید بیارید پولمون رو گذاشتن تو بانک اروپایی مثلاً چهار میلیارد دلار توی یه بانکه، 200 میلیون دلار ازش قرض میخوان نمیده! تازه تحریم هم می کنه! قفل میکنه.» شما موقعیکه نمیدونستید چهجوری طارت (طهارت) بگیرید ملت ایران تمدن داشت حالا شما میخواید به ما جنس بفروشید؟! نفروشید!»(مهر91) اين بخش از اظهارات احمدينژاد در شبكههاي مجازي يكي از پربازديدترين ويدئوهاست. همه به بخش دوم كه به «طهارت» مربوط مي شود توجه كرده بودند. درحالي كه او صراحتا از بلوكه شدن پولها در دولت خودش كه حتي 200 ميليون دلارش را هم به او قرض نميدادند سخن گفته بود.
كارغلط
او در اين بيانيه تلاش كرده تا از خود چهرهاي ضداستكباري به نمايش بگذارد. احمدينژاد در اين بيانيه از دايره ادبيات مشايي فاصله گرفته و بر واژههايي تاكيد مي كند كه بيشتر مطلوب نظر اصولگرايان است و واژههايي مثل نظام، ايران، آمريكا و ملت در آن موج ميزند. رئيسدولتهاي نهم و دهم كه مدعي است «هرگز دروغ نميگويد»، در كنفرانس خبري جنجالياش درباره تلاطم بازار ارز يك موسسه مالي-اعتباري را متهم كرده بود به خريد اوراق قرضه راهآهن آمريكا و آن را كارغلطي دانسته و گفته بود: «يك موسسه مالي- اعتباري سال گذشته از بانك مركزي پول گرفته و با آن اوراق قرضه راهآهن آمريكا را خريداري كرده است البته بانك مركزي با آن برخورد كرده ولي اين كار غلطي است و بايد احساس تعهد ملي وجود داشته باشد. اخلال در اقتصاد همين است.» (كنفرانس خبري،11/7/91)اين درحالي است كه مشخص شده در بدترين شرايط اوراق قرضه يك كشور متخاصم را دولت خودش خريداري كرده و با وجود تهديدهاي آشكار اين پول را از آنجا خارج نكرده است. حال تلاش ميكند آن را تنها يك «بياحتياطي» جلوه دهد. اين سخاوتمندي كسي است كه در ظاهر دم از مبارزه با استكبار ميزد اما به تعبير هوشنگ امير احمدي، (دلال رابطه با آمريكا) «احمدینژاد كسي است كه بیش از هر کس ديگري درصدد شکستن قفل رابطه باآمریکاست». اميراحمدي كه از رفتار دولت خاتمي در راه ندادن او به ايران ناراحت بود در اسفند 86 (همان زمان كه پرونده شكايت براي دريافت غرامت تازه به جريان افتاده بود) با نشريه شهروند امروز (كه توسط نزديكان احمدينژاد اداره مي شد) مصاحبه كرده و گفته بود: «بعد از 10 سال که دولت آقای خاتمی به بهانه های واهی مرا از حضور در ایران منع می کرد، آقای احمدی نژاد درخواستم برای حضور در ایران را پذیرفت و من به این سفر آمدم».(25/12/86)
روياي مخالفت با روحاني!
كسي كه بيشترين تمايل و تلاش را براي شكستن قفل رابطه با آمريكا انجام ميدهد و اين «بياحتياطي مشكوك» از سوي دولت او سبب دستدرازي آمريكا به اموال ايران ميشود، نميتواند ديگران را متهم كند. او حتي توان دفاع از خود را از دست داده است. احمدينژاد امروز فقط به دلبري از اصولگرايان فكر ميكند تا او را به سرحلقه مخالفان دولت تبديل كنند.