رقابتي كه رفاقتي در پايانش نيست
آزمون انتخاب رئيس مجلس دهم ميتواند رشد و بلوغ سياسي نمايندگان مجلس را به نمايش بگذارد. اگر در 7 اسفند 94 مردم (به ويژه تهران) نشان دادند كه فارغ از هيجانها و اقدامات مشاركت سوزي چون رد صلاحيتهاي گسترده و انگليسي خواندن ليستي از نمايندگانشان، عقلانيت را ميتوانند به رخ مخالفانشان بكشند، نمايندگان مجلس نيز بايد نشان دهند كه به اين بلوغ سياسي رسيدهاند. اين بلوغ سياسي ميتواند در رايگيري براي هيات رئيسه انجام پذيرد .
داوود حشمتي:آزمون انتخاب رئيس مجلس دهم ميتواند رشد و بلوغ سياسي نمايندگان مجلس را به نمايش بگذارد. اگر در 7 اسفند 94 مردم (به ويژه تهران) نشان دادند كه فارغ از هيجانها و اقدامات مشاركت سوزي چون رد صلاحيتهاي گسترده و انگليسي خواندن ليستي از نمايندگانشان، عقلانيت را ميتوانند به رخ مخالفانشان بكشند، نمايندگان مجلس نيز بايد نشان دهند كه به اين بلوغ سياسي رسيدهاند. اين بلوغ سياسي ميتواند در رايگيري براي هيات رئيسه انجام پذيرد .
سلام بي طمع گرگ؟
در اين ميان چند سوال مطرح ميشود. اول اينكه ، آيا رقابت لاريجاني و عارف به صلاح است؟ در گذشته كه عدهاي تشويق ميكردند تا ناطقنوري در انتخابات ثبت نام كند، نوشتيم «لاريجاني مجلس دهم ميتواند ناطق مجلس پنجم باشد كه به آن تمايل داريد». و پس از آن در گرماگرم نزديك به انتخابات يادآور شديم: «لاريجاني براي اصلاحات نه رفيق است نه رقيب» به اين معنا كه لاريجاني نه اصلاح طلب است نه رقيب اصلاح طلبان. همين حكم را ميتوان در مورد نزديكان لاريجاني نيز صادر كرد. لاريجاني يك اصولگراست و بايد اين نوع از اصولگرايي او را مورد توجه قرارداد و تقويت كرد. اصولگرايي كه بنا به دلايلي با تندروي پايداريها مخالف بود. به عبارت روشنتر اصلاحطلبان، اعتدالگرايان (دولتيها) و اصولگرايان معتدل (طيف لاريجاني) بر سر مخالفت با تندروها به نقطه اشتراك رسيده بودند. اما اين را فراموش نكنيم كه ماجراي مخالفت لاريجاني با تندروهاي پايداري يك دلخوري است كه امكان رفع آن هم وجود دارد. همانطور كه ميبينيم اين روزها اميرآبادي (نماينده پايداري قم) براي رياست لاريجاني تلاش ميكند. اگر به سال 92 و جايي كه قرار بود گزارش تحقيق و تفحص مجلس از جريان حمله به لاريجاني در قم قرائت شود، برگرديم ؛ به خاطر ميآوريم كه آقاي اميرآبادي براي ممانعت از قرائت اين گزارش به همراه برخي از نمايندگان به دفتر رهبري نامه نوشتند. لذا بايد توجه كنيم در مرام و مسلك تندروها اين موضوع ديده ميشود كه براي رسيدن به اهدافي، از تاكتيك «فراموشي موقت اختلافات» استفاده كنند. در اين وضعيت آيا رقابت عارف و لاريجاني ميتواند به صلاح باشد؟
نظرهامحترم است،اما!
موضوع انتخاب رئيس مجلس آينده ابتدا در بيرون از مجلس (توسط گروههاي مختلف) و بعد در درون مجلس بايد با عقلانيت به پيش برود. اين روزها گروههاي سياسي نقطه نظراتشان را در اين باره مطرح و به طور مشخص از يك كانديداي خاص حمايت كردند،كه البته برخي از افراد با اين نگرش مخالفند. اما يك طرف ديگر معتقد است كه مردم خواهان تغيير در تركيب مجلس بودند. عباس عبدي دراين ميان به نكته مهمي اشاره ميكند و ميگويد:« اصرار بر رياست عارف اشتباهي است كه اصلاح طلبان در انتخاب شهردار تهران نيز انجام دادند و موجب همگرايي مخالفان شد.»
(انديشه پويا، شماره 34، ارديبهشت 95) اين حرف صحيحي است همچنان كه ميبينيم امروز پايداريها به دنبال جمعآوري راي براي لاريجاني هستند. اما در عين حال اگر كسي توقع دارد احزاب اصلاح طلب عارف را رها كنند ومدافع رياست لاريجاني شوند، به خطا رفته اند و اين ممكن نيست.
آقاي صوفي عضو شوراي عالي سياستگذاري اصلاح طلبان در مصاحبه با ايلنا خبر مهمي را بيان كرد و گفت ناطق نوري با رهبر اصلاحات ديدار و خواستار حمايت از رياست لاريجاني شدهاست.اما اخباري خلاف اين موضوع را بيان ميكند.
از سويي صوفي رقابت را به صلاح ندانست و اين وزنكشي را به عهده خود آقاي لاريجاني و اطرافيانش گذاشت و گفت: «تاکید ما بر این است که پیام تغییر و احترام به رای مردم در دستور کار قرار گیرد و مدیریت مجلس و هیات رئیسه بر مبنای اکثریت آن مشخص شود.
البته این موضوع به خود آقای لاریجانی و دوستان او و اینکه در نهایت به چه نتیجهای خواهد رسید بستگی دارد. ما امیدواریم تا آن زمان با پادرمیانی رهبران اصلاحات و اصولگرایان میانه رو به نتیجه برسیم اما امروزه تفاهمی در این زمینه صورت نگرفته است.»(صوفي، ايلنا، 27/2/95)به نظر ما اصلاح طلبان نيز خواهان رقابت علني اين دو بزرگوار نيستندچون قصد ندارند با اين رقابت لاريجاني را به زمين تندروهاي «پايداري مسلك» هدايت كنند و اين موضوع از گفتار آنها مشخص است.
حق آب و گل سياسي
نكته مهم ديگر اين است كه نبايد فراموش كنيم دوستان آقاي لاريجاني تا چه اندازه خود را صاحب و مالك اين وضعيت ميدانند.
بخشي از آن را آقاي جلالي در نطق خود در مجلس بيان كرد. بخش ديگر را نيز صادقي (منتخب تهران) اين گونه فاش كرد: «هنگامی که برخی مباحث را به آقای لاریجانی منتقل کردم، ایشان چندینبار سوگند جلاله یاد کرد که از این رفتارها بیخبر بوده است و به ما حق داد که از این رفتارها ناراحت باشیم.» (ايلنا،28/2/95) از اين موضوع عدم تمايل خود لاريجاني براي رقابت علني را هم ميتوان برداشت كرد.
دفاع بحق از عارف
از طرف ديگر حمايت احزاب اصلاحطلب از عارف صحيح و بحق است. اين مسئله دست عارف را هم در چانهزنيها و آينده مجلس پر ميكند. در اين ميان شايد تنها حزب كارگزاران است كه نظر متفاوت دارد. عطريانفر سال گذشته به هفته نامه مثلث گفته بود «نقد لاريجاني را به نسيه عارف ترجيح ميدهد» و كرباسچي ديروز به شرق گفت «لاريجاني بهتر ميتواند مجلس را اداره كند تا عارف.»
وزنكشي مضر
بنابراين رقابت اين دو بزرگوار براي رياست مجلس، عارف و لاريجاني را در مقابل هم قرار ميدهد و خروجي اين رقابت هر چه مي خواهد باشد، يك آفت ضمني با خود به همراه دارد. اين آفت نيز اين است كه ديگر نميتوان انتظار داشت سه نيروي اصلاحطلب، اعتدالگرا و اصولگراي معتدل را در كنار هم داشته باشيم. جناح بندي دروني مجلس در اين وزنكشي تغيير خواهد كرد و اين تغيير پابرجا خواهد ماند. از همين روست كه فكر ميكنيم براي هر دو طرف به صلاح است كه وارد اين وزنكشي نشوند.