کد خبر: ۱۳۰۶۰۵
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۴۹۸

آیا تیم جدید ظریف می‌تواند رابطه ایران با اعراب را متحول کند؟

امید می‌رود که طی یک سال باقیمانده از دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی، مسائل میان ایران و کشورهای عربی منطقه حل و فصل شود تا هم منافع ملی ایران تامین شود، هم هزینه‌های سیاست خارجی کاهش پیدا کند و هم حضور منطقه‌ای ایران تقویت شود.
امید می‌رود که طی یک سال باقیمانده از دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی، مسائل میان ایران و کشورهای عربی منطقه حل و فصل شود تا هم منافع ملی ایران تامین شود، هم هزینه‌های سیاست خارجی کاهش پیدا کند و هم حضور منطقه‌ای ایران تقویت شود.

به گزارش تیک، حسین امیرعبداللهیان از سال 90 و دولت پیشین به‌عنوان معاون عربی آفریقایی وزارت امور خارجه انتخاب شده بود و به نظر می‌رسد که طی سه‌سال گذشته در دوران وزارت‌خارجه محمد‌جواد ظریف، همسویی میان امیرعبداللهیان و وزیرخارجه کم بوده است.

در این میان بحث‌های سلیقه‌ای، اندیشه‌ای و روش‌های اجرایی افراد نیز مدنظر است. به نظر می‌رسد که این تفاوت‌ها منجر به آن شده تا ظریف، معاون عربی آفریقایی وزارت‌خارجه را تغییر دهد. ضمن اینکه به نظر می‌رسد طی سه‌سال اخیر، دستگاه دیپلماسی اولویت خود را بر مسائل هسته‌ای متمرکز کرده بود و از آنجایی که امروز موضوع برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) تاحدودی روی روال افتاده، توجه وزارت‌خارجه بیشتر به مسائل منطقه‌ای معطوف شده است.

از طرف دیگر در ایران مجلس دهم آغاز به کار کرده و آرایش جناح‌های سیاسی نیز بالانس شده است. به بیان دیگر شاید فشارها از سوی مجلس به وزیر خارجه نیز کاهش یافته است که دست به اعمال چنین تغییراتی زده‌اند. در پی این تغییرات حسین جابری‌انصاری، به جای حسین امیرعبداللهیان به‌عنوان معاون عربی آفریقایی وزارت‌خارجه منصوب شد. جابری‌انصاری به لحاظ بعد آکادمیک از امیرعبداللهیان قوی‌تر است و رویکرد دو طرف نیز تفاوت‌هایی دارد. در مسائل منطقه‌ای نیز دیدگاه جابری‌انصاری به ظریف نزدیک‌تر است.

از بعد خارجی باتوجه به تحولات سوریه به نظر می‌رسد که ایران حرف‌های جدیدی برای ارائه کردن داشته باشد. درواقع این تغییر رویکرد ایران با جابه‌جایی مهره اصلی در بحث مسائل‌ منطقه‌ای همراه شده و می‌توان گفت که رفتار و رویکرد ایران در قبال سوریه تاحدودی متحول خواهد شد. ضمن آنکه رویکرد کشورهای خارجی نیز بر‌مواضع و رفتارهای ایران تاثیرگذار است. تحولات یک ماه اخیر نشان می‌دهد که احتمالا حوادث جدیدی را در عرصه نظامی و سیاسی در سوریه شاهد خواهیم بود و این مساله منجر به آن خواهد شد که بازیگران صحنه تاحدودی مواضع خود را تغییر دهند.

یکی از فاکتورهای بین‌المللی تاثیرگذار بر بحران سوریه این است که باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا ماه‌های آخری است که در کاخ‌سفید حضور دارد و در این مدت تلاش دموکرات‌ها این است که بتوانند به‌نوعی بحران سوریه را سروسامان بدهند. زیرا در این صورت این مساله به‌عنوان یک برگ برنده برای دموکرات‌ها در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری استفاده خواهد شد. دوم اینکه این احتمال وجود دارد که دموکرات‌ها در مسائل منطقه‌ای با ایران همکاری بیشتری داشته باشند. رسیدن به برجام که دستاورد ایران و آمریکا بوده است می‌تواند به ابعاد دیگر همکاری‌ها و مذاکرات میان ایران و آمریکا تسری پیدا کند.

در مورد سوریه، روس‌ها اخیرا مذاکراتی با آمریکا‌یی‌ها داشتند و پیشنهاداتی به آنها دادند که این پیشنهادات مورد قبول واشنگتن قرار نگرفت. بنابراین اختلافاتی که میان روسیه و آمریکا وجود دارد کماکان برقرار است.

برخی مخالفان بشار اسد مانند نیروهای دموکراتیک کرد سوریه و برخی اعراب که مورد حمایت آمریکا هستند دستاوردهایی را در عرصه نظامی داشته‌اند. در این میان جبهه حامیان اسد در اردیبهشت‌ماه پیشرفت‌هایی داشتند اما در خرداد‌ماه تاحدی تضعیف شدند. اخیرا برخی کشورهای دیگر مانند آلمان، فرانسه و انگلیس نیز ارتش‌هایشان را برای کمک به سوریه اعزام کرده‌اند. بنابراین با در نظر گرفتن مجموعه تحولات این احتمال مطرح می‌شود که روسیه با آمریکا همکاری بیشتری داشته باشد. در این شرایط جمهوری اسلامی ایران نباید از روند تحولات غافل بماند.

در عین حال محتمل است که روسیه نتواند این بازی را تا انتها ادامه بدهد و همکاری‌هایش با آمریکا در خصوص سرنوشت بشار اسد را تداوم بخشد. بنابراین شاید وزارت خارجه به این موضوع پی برده و با این تغییرات داخلی درصدد است زمینه‌ای را فراهم کند تا با مواضع جدید وارد بحث سوریه شود. معاون عربی آفریقایی جدید وزارت‌خارجه رویکردی دیپلماتیک و نرم‌افزاری دارد و به نظر می‌رسد که یک تغییر رویکرد نگاه ایران از سخت‌افزاری به نرم‌افزاری در حال وقوع است؛ این تغییر معاونت نیز نمونه‌ای از همین فرآیند است.

در خصوص عملکرد وزارت‌خارجه با معاونت آقای امیرعبداللهیان در سه سال دولت روحانی باید به چند نکته توجه داشت؛ من به شخصه به مسائل نگاهی ساختارگرایانه دارم و معتقدم اگر در سازمانی اتفاقی بیفتد مسئولیت آن با مقام مافوق است. در عین حال باید توجه داشت که در جمهوری اسلامی ایران در مسائل سیاست خارجی، تنها وزارت‌خارجه دخیل نیست.

به‌خصوص در برخی مسائل مهم منطقه‌ای و جهانی، دستگاه دیپلماسی تصمیم‌گیر نیست بلکه در فرآیند تصمیم‌گیری‌ها قرار می‌گیرد. در این میان ماحصل حوزه عربی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سه سال گذشته دچار چالش و ضعف بوده و روابط ایران با برخی کشورهای عربی منطقه دچار مشکل شده است. امروزه روابط ایران با عربستان قطع شده است، با امارات و بحرین روابط را کاهش داده‌ایم و تقریبا با تمامی ‌کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس مشکل داریم. فقط با عمان مشکل خاصی نداریم. در نهایت نیز در سازمان‌ همکاری اسلامی مشکلاتی ایجاد شد و در آنجا برخی بندهای ضدایرانی را اعمال کردند.

در مورد سوریه، اگرچه ایران در مذاکرات بین‌المللی حضور داشت اما حضور ایران به بحث فعالیت حوزه عربی مربوط نمی‌شد و دلیل حضور ایران در این مذاکرات به حصول برجام بازمی‌گردد. ایران در دولت‌ پیشین نیز با اتحادیه عرب و کشورهای منطقه مشکلاتی داشت که این مشکلات در دوره حسن‌روحانی شدیدتر شد و به قطع رابطه و تنش منتهی شد. حتی صحبت از درگیری و حمله نظامی نیز به میان آمد. بنابراین در عمل آنچه در روابط ایران با کشورهای عربی آفریقایی مشاهده می‌شود این است که این روابط افت کرده، چالش‌برانگیز و هزینه‌بر شده. این در حالی است که در دوره پسابرجام انتظار می‌رفت که فضای جدیدی در عرصه روابط بین‌الملل اعم از مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی برای ایران ایجاد شود و در این فضا ما بیشتر به سمت بهبود روابط و تعامل سازنده با کشورها گام برداریم اما شاهد چنین روندی نبودیم.

در حال حاضر که توجه دستگاه دیپلماسی به مسائل منطقه‌ای بیشتر شده، امید می‌رود که طی یک سال باقیمانده از دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی، مسائل میان ایران و کشورهای عربی منطقه حل و فصل شود تا هم منافع ملی ایران تامین شود، هم هزینه‌های سیاست خارجی کاهش پیدا کند و هم حضور منطقه‌ای ایران تقویت شود.

منتشر شده در مجله مثلث