کد خبر: ۱۳۰۶۱۱
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۷۲۱

چرا فلسطین برای ایران یک اولویت مهم است؟

علیرضا میریوسفی، رایزن سابق نمایندگی ایران در سازمان ملل در یادداشتی با عنوان" هزینه‌های بجای ایران برای آرمان فلسطین" دلایل اولویت فلسطین برای ایران را برشمرده است.
به موازات جبهه‌های نبرد در جهان عرب از سوریه و عراق گرفته تا یمن، جنگ پنهان دیگری نیز در جریان است؛ جنگ بر سر جذب اعراب خاکستری. جهان عرب بیش از پنج سال است که دچار تحول و دگردیسی بوده و به شدت دوقطبی شده است.

به گزارش تیک، به‌ویژه در چندماه گذشته دو قطب محور مقاومت و کشورهای مخالف آن بیش از هر زمان دیگری به مقابله پرداخته‌اند. اقدامات اخیر کشورهای حوزه خلیج‌فارس با همراهی متحدان غربی‌شان علیه حزب‌الله لبنان در راستای همین دوقطبی‌سازی تفسیر و تعبیرپذیر است. برخی رسانه‌های عربی سعی می‌کنند این دوقطبی شدن را نتیجه تشدید تقابل ایران و اعراب قلمداد کنند و برخی دیگر این دو را در امتداد همدیگر می‌بینند.

برخی نظرسنجی‌های عربی نیز ادعا می‌کنند که چهره ایران در جهان عرب پس از تحولات سال‌های اخیر مخدوش شده است. همه این مسائل لزوم یک دیپلماسی فعال‌تر و پویاتر در عرصه سیاست خاورمیانه‌ای جمهوری اسلامی ایران و به‌ویژه با جهان عرب را گوشزد می‌کند. واقعیت این است که در 37 سال گذشته، تقابل برخی کشورهای عربی با ایران جریان داشته و دارد. برخی دولت‌های عربی با در اختیارداشتن منابع مالی وسیع و همسو با متحدان غربی‌شان در دهه‌های گذشته همواره آشکارا یا پنهان دشمنی خود را با ایران و جبهه مقاومت نشان داده و می‌دهند.

با این حال پس از خروج رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان و به‌ویژه شکست این رژیم در جنگ 33روزه سال 2006 با حزب‌الله لبنان، این جریان‌ها کمتر فضای تبلیغات علنی ضد ایرانی و ضد جبهه مقاومت را یافتند. با وجود این، بعد از تحولات و انقلاب‌های عربی در سال 2011، به تدریج این تبلیغات ضد ایرانی و دشمنی با جبهه مقاومت مجددا تشدید شده و به حدی رسیده است که نیازی به ذکر مصادیق آن نیست. جامعه‌شناسی اکثر کشورهای عربی به گونه‌ای است که وابستگی‌های قومی، تاریخی، مالی و عقیدتی، مرزبندی روشنی بین جریان محور مقاومت و مخالفان آن ایجاد کرده‌ است و چشم‌انداز روشنی هم برای تفاهم این دو جریان اصلی و تأثیرگذار در جهان عرب در حال حاضر وجود ندارد.

با این حال بخش بزرگ‌تری از روشنفکران و گروه‌های مرجع جهان عرب، در میان این دو ایستاده‌اند و جذب این افراد توسط هر یک از دو جریان مسلط، می‌تواند در آینده خاورمیانه نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد. این قشر خاکستری عمدتا شامل سه گروه عمده و ریشه‌دار در نخبگان جهان عرب می‌شوند: ملی‌گرایان عربی، چپ‌گراها و اسلام‌گرایان معتدل. هر سه جریان اصلی و قوی خاکستری در جهان عرب، به‌ویژه در میان روشنفکران شمال آفریقا و شامات دارای همدلی و سمپاتی نسبی با محور مقاومت و به‌ویژه آرمان قدس هستند و این واقعیت می‌تواند فرصت مناسبی را در اختیار ایران قرار دهد تا با یک سیاست عربی فعال‌ و پویاتر، به دنبال ایجاد و تقویت بیش‌ازپیش روابط با این قشر خاکستری باشد.

این پیشینه و گرایش تاریخی می‌تواند بسیاری از نابرابری‌های مالی و سازمانی در مقایسه با رقبای منطقه‌ای ایران را جبران کند. برای این منظور گسترش ارتباطات با این گروه‌ها به منظور رفع مستقیم ابهامات این گروه‌های مرجع و تأثیرگذار در جهان عرب به‌ویژه در ارتباط با سیاست‌های منطقه‌ای ایران در مناطقی چون سوریه، عراق، بحرین و یمن ضروری است. گسترش ارتباطات با این قشر خاکستری، با توجه به پیشینه تاریخی و فکری آنها، می‌تواند برگ برنده سیاست عربی و خاورمیانه‌ای نوین ایران بعد از تحولات اخیر باشد.

لازمه توفیق این رهیافت جدید، اتخاذ یک دیپلماسی پررفت‌وآمد و فشرده با افراد تأثیرگذار در سه جریان یادشده در دو مسیر دیپلماسی رسمی و غیررسمی و بهره‌برداری از اشتراکات تاریخی با این گروه‌هاست. نخ تسبیحی که این سه گروه را به هم و آنها را به ایران می‌تواند پیوند دهد، آرمان قدس و موضوع فلسطین است. دلایل این امر مشخص است. در بین گروه‌های ملی‌گرای عربی، اشغال قدس و آرمان فلسطین مهم‌ترین نماد تحقیر اعراب و ملیت عربی محسوب می‌شود. در میان متفکران چپ عربی که برخی از آنها دارای شهرت جهانی نیز هستند، ایجاد یک دولت نامشروع ساختگی در منطقه، مهم‌ترین ابزار تداوم استعمار و توسعه‌نیافتگی در منطقه خاورمیانه و جهان عرب است.

اسلام‌گرایان معتدل نیز اشغال قبله اول مسلمانان را چون خاری بر چشم جهان اسلام و اعراب می‌بینند، بنابراین هرچقدر تمرکز بر موضوع فلسطین و تأکید بر نفی اشغالگری پررنگ‌تر باشد، به همان نسبت تمایل قشر خاکستری جهان عرب به نزدیکی با ایران و محور مقاومت بیشتر خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران در دهه‌های گذشته به درستی موضوع فلسطین را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده و هزینه‌های بجایی را هم بر سر آرمان فلسطین صرف کرده است. این تصمیم تاریخی و راهبردی، سرمایه قابل اتکایی است که ایران می‌تواند در اوضاع متلاطم منطقه و به‌ویژه جهان عرب، روابط خود را با گروه‌های خاکستری جهان عرب سامان بخشیده و تقویت کند. این سرمایه برخلاف ادعاهای برخی رقبای منطقه‌ای ایران، مبتنی بر نمایش‌های تلویزیونی یا برخی سخنرانی‌های پرحرارت نیست که به سرعت فرونشیند. یقینا تحرک جدید سیاست منطقه‌ای ایران در این مسیر می‌تواند نقشی تعیین‌کننده و مهم در چشم‌انداز آتی این منطقه داشته باشد.

منتشر شده در روزنامۀ وقایع اتفاقیه