کد خبر: ۱۳۴۴۱۰
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۵۰۳

آيت الله هاشمی به دنبال تکمیل پروژه 92 در سال 96 است/ حمایت از روحانی و صیانت از آبروی آیت الله

امروز آيت الله هاشمی دیگر آن هاشمی که دستانش را برصندلی بسته و دهانش را نیز چسب زده باشند، نیست.
 
امروز آيت الله  هاشمی دیگر آن هاشمی که دستانش را برصندلی بسته و دهانش را نیز چسب زده باشند، نیست.

به گزارش تيك، پیچ تاریخی در عرصه بین الملل با پیروزی ایران در موضوع برجام و وادار کردن قدرت های جهان به قبول حقانیت هسته ای کشورمان پشت سر گذاشته شد ولی به نظر امروز مهترین پیچ تاریخی که وجود دارد در مسائل داخلی و ماجرای انتخابات سال 96 است.
 
حمایت از روحانی برای حفظ دستاوردها
 
بدون شک شکست خوردگان و ورشکستگان سیاسی این سال های اخیر برای بازگشت به قدرت و تلافی چندین سال سرخوردگی روز شماری می کنند و اگر این جماعت وارد میدان قدرت شوند بسیاری از دستاوردهای دولت روحانی و به ویژه موضوع برجام را زیر پا له خواهند کرد.
 
دستاوردهایی که چهره هایی مانند هاشمی رفسنجانی از آن دفاع کرده و آبروی سیاسی خود را برای حفط آن به چوب حراج زده اند. در همین راستا بدون شک هاشمی رفسنجانی برای دفاع از زحماتی که در این سال ها کشیده است، به عنوان پدر معنوی دولت روحانی و با تمام انتقادهایی که به شیوه مدیریتی برخی اعضای کابینه یازدهم دارد، در دوره پیش روی ریاست جمهوری از دولت اعتدال حمایت خواهد کرد.
 
عبور ممنوع!
 
این نکته را در سخنان فاطمه هاشمی، فرزند آیت الله نیز مشاهده می کنیم. وی درباره مطرح شدن احتمال عبور از روحانی از ناحیه اصلاح‌طلبان و هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 می گوید: این قیبل مسائل در فضای مجازی گفته شده است، اما من به عنوان شخصی که به پدرم نزدیک هستم تا به حال چنین سخنانی را از ایشان نشنیدم. ضمن اینکه هفته گذشته آیت‌الله هاشمی حمایت خودشان را از آقای روحانی، در انتخابات رئیس‌جمهوری اعلام کردند، پدرم از روحانی عبور نمی‎کند. فراموش نکنیم،اولین بار ادعای عبور از روحانی را مهدی خزعلی فرزند آیت الله خزعلی که دل خوشی از هاشمی و به طبع آن از روحانی نداشت، منتشر کرد و این موضوع خود جای شک دارد.
 
به چپ،چپ مناسب هاشمی
 
برای قیاس وضعیت هاشمی رفسنجانی در نظام ایران باید او را به دو بازه زمانی متفاوت تقسیم کرد. دوره اول از ابتدای انقلاب و کنار رفتن جریان بازرگان و دوره دوم از پایان دولت اصلاحات و روی کار آمدن جریان نوانقلابی که به دنبال نهضت دوم و حذف چهره های صاحت قدرت و پیشینه دار ایران بود.
 
هاشمی از همان سال هایی که تصور می کرد با حضور ناطق نوری در صدر قدرت می توان به ادامه سیاست های خود در امور داخلی ادامه دهد، راه را اشتباه رفت ولی در ادامه و با مشاهده آینه تمام و کمال رفتار خود در دهه های شصت و هفتاد در تمثال فردی مانند احمدی نژاد در دهه هشتاد، متوجه شد که باید رویکرد خود را با حفظ مواضع اصیل انقلابی تغییر دهد.
 
آیت الله حذف نا شدنی!
 
نو انقلابی ها در نزدیک به دودهه لایه برداری از بزرگان نظام، تلاش کردند تا هاشمی که خود به عنوان یکی از اضلاع اصلی انقلاب به حساب می آمد را حذف کنند ولی از آنجایی که بسیاری از اساتید این نواقلابی ها را نیز آیت الله انقلابی کرده بود، تیرمخالفان هاشمی به سنگ خورد. هاشمی در انتخابات سال 88 نیز رویکری متفاوت از خود نشان داد و چهارسال دوم احمدی نژاد، وی را بیشتر به دامان جریان چپ هدایت کرد. تریبون ها و لانه های قدرت هاشمی از دانشگاه آزاد گرفته تا نماز جمعه یک به یک از وی گرفته شد.
 
این روند در راستای حذف هاشمی از انقلاب و تبدیل وی به افرادی مانند منتظری و موسوی اردبیلی بود.هجمه ها به هاشمی وی را در لاک دفاعی نکشاند و وی تنها تریبون رسمی خود که مجمع تشخیص مصلحت نظام بود را به عنوان آخرین سنگر حفظ و از همانجا با برگزاری نشست های گوناگون با اقشار مختلف مردم، مصلحت نظام و انقلاب را پیگیری کرد.
 
استفاده از انحراف و ضربه به حریف
 
بدون تیم و وزیر و تنها با تجربه سال ها سیاست ورزی، انحراف در دولت تخریب گر را علنی و روی آن پافشاری کرد تا مردم و برخی طرفداران نظام به سمت وی سوق پیدا کنند.
 
هنگامی که هاشمی دست خود را در عرصه سیاست بازتر از گذشته دید، با پیش نمایش حضور در انتخابات و با اطلاع از اینکه می دانست شورای نگهبان اجازه حضور وی را در رقابت نمی دهد، وارد عرصه شد. هاشمی می دانست که شورای نگهبان، راه او را برای رسیدن به انتخابات خواهد بست ولی آمد تا هزینه ها را بالا برده و نگذارد اسفندیار رحیم مشایی که دست در دست احمدی نژاد برای انتخابات آمده بود، از فیلترها عبور کند. به نوعی هاشمی خود را روی مین هتک آبرو و رد صلاحیت انداخت، مشایی را حذف کرد تا روحانی بتواند از منطقه پاکسازی شده، بدون خطر عبور کند.
 
راه 96 و 92 هاشمی یکی است
 
این اولین نقش آفرینی و به نوعی پیروزی وی بعد از سال ها شکست دررقابت بود. در انتخاب میان عارف و روحانی نیز هاشمی یار ادوار خود را انتخاب کرد و زمان رای دادن در حسینه جماران امید زیادی به موفقیت داشت و در همین راستا مردم را برای حضور حداکثری در پای صندوق های رای دعوت کرد.
 
سرانجام نام حسن روحانی از صندوق ها بیرون آمد. مردی که همه دولت او را ماکتی از کابینه هاشمی و راه وی را همان راه سازندگی می دانستند.
 
در ادامه مسیر دولت تدبیر، هاشمی با پشتیبانی های خود از دولت و ایراد انتقاد های بجا سعی کرد دولت ائتلافی را سرپا نگهدارد.حمایت های هاشمی دراین چند سال از روحانی و تیم وی، سبب شده است تا همگان در این فکر باشند که گزینه هاشمی در سال 96 نیز همین رییس جمهور مستقر است.البته به طور حتم در دور دوم دست روحانی و هاشمی برای انتخاب کلیداران کابینه دوازدهم بازتر است و انتقادهای چهارسال اول را، هاشمی در دوره دوم اجرایی خواهد کرد.
 
آیت الله و تحکیم وحدت!
 
امروز هاشمی دیگر آن هاشمی که دستانش را برصندلی بسته و دهانش را نیز چسب زده باشند، نیست.قدرت نمایی هاشمی در انتخابات مجلس و به ویژه خبرگان سال 94 نشان داد که هنوز نیز او مرد روزهای سخت و حساس است و به طور حتم با برنامه برای سال 96 وارد میدان خواهد شد و اتحاد ایجاد شده این چند سال خود با رییس دولت اصلاحات،ناطق،خمینی و چهره های تاثیرگذار در تصمیمات را برای خودخواهی های زودگذر، خراب نخواهد کرد تا اهداف باقی مانده و نیمه کاره دولت یازدهم را به پایان رساند.

*نامه نيوز