کد خبر: ۱۴۴۸۳
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۰
عضو سابق تیم آمریکا در مذاکرات هسته‌ای با ایران:

اکنون که روحانی روی کار آمده، حمله نظامی باعث همدلی بین ایرانیان و لغو سریع تحریم ها می شود

هیچ راه‌حل مذاکراتی برای مسئله هسته‌ای ایران ایده‌آل نخواهد بود. ایالات متحده به تمامی آنچه که خواستار آن است دست نخواهد یافت. هرگونه توافقنامه‌ای هم در اسرائیل و هم در ایالات متحده مورد انتقاد قرار خواهد گرفت. اما نحوه آزمودن توافقنامه نباید سنجش و مقایسه آن با بهترین نتیجه‌ای که برای ما قابل تصور است، باشد. برای آزمودن، بهتر است آن را با روش‌های جایگزین برای حل مشکل مقایسه نماییم.
«رابرت آینهورن» مشاور ویژه سابق اوباما و عضو سابق تیم آمریکا در مذاکرات هسته‌ای با ایران در بروکینگز نوشت: هیچ راه‌حل مذاکراتی برای مسئله هسته‌ای ایران ایده‌آل نخواهد بود. ایالات متحده به تمامی آنچه که خواستار آن است دست نخواهد یافت. هرگونه توافقنامه‌ای هم در اسرائیل و هم در ایالات متحده مورد انتقاد قرار خواهد گرفت. اما نحوه آزمودن توافقنامه نباید سنجش و مقایسه آن با بهترین نتیجه‌ای که برای ما قابل تصور است، باشد. برای آزمودن، بهتر است آن را با روش‌های جایگزین برای حل مشکل مقایسه نماییم.

به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، بحث‌های زیادی هم در اینجا و هم در ایالات متحده در مورد گزینه نظامی صورت گرفته است. مزیت اصلی این گزینه این است که می‌تواند باعث شکست و عقب افتادن برنامه هسته‌ای ایران شود و خطرات موجود در تداوم مسیر حرکت به سوی سلاح‌های هسته‌ای را برای ایران معتبر سازد.

اما فرقی نمی‌کند که اسرائیل نیروی نظامی را به کار بگیرد یا ایالات متحده این کار را انجام دهد، یا هردو؛ به هر حال خطرات و عدم قطعیت‌های موجود قابل توجه هستند. یکی از عدم قطعیت‌های مهمی که وجود دارد این است که آیا عقب افتادن برنامه هسته‌ای ایران کوتاه‌مدت خواهد بود یا به طول خواهد انجامید. موضوع دیگری که در مورد آن اطمینانی نیست، تأثیر اقدامات تلافی‌جویانه ایران یا نمایندگان آن است. این تأثیرات سیاسی طیفی از تحریکات قابل کنترل تا درگیری‌های مسلحانه بزرگ مقیاس را در برمی‌گیرند.

شاید نگران‌کننده‌ترین ضعف بالقوه گزینه نظامی این است که می‌تواند باعث شود ایران تصمیم بگیرد بازرسان را از کشور بیرون انداخته، از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای کناره‌گیری کند، و با سرعت هرچه تمام‌تر سلاح هسته‌ای بسازد. این حمله می‌تواند چیزی را به ایران بدهد که سال‌ها به دنبالش بوده‌اند، چراغ سبزی برای گذر از آستانه هسته‌ای شدن. حمله نظامی پیامدهای مهمی برای ائتلاف تحریم‌های بین‌المللی نیز خواهد داشت. با وجود استفاده از نیروهای نظامی، ما می‌خواهیم که تحریم‌ها همچنان در جای خود بمانند تا از برنامه تسلیحاتی ایرانیان جلوگیری شود. اما حمله نظامی تقریباً به طور مطمئن موجب از بین رفت تلاش‌ها برای تحریم‌های بین‌المللی خواهد شد.

این خطر امروز نسبت به یک سال پیش بزرگ‌تر شده است. یک سال پیش، استفاده از نیروی نظامی علیه ایران را می‌شد پاسخی قابل درک به ناسازگاری آن‌ها در میز مذاکره دانست. اما اکنون که پست رئیس جمهوری ایران را فردی آماده به مصالحه در دست گرفته است، حمله به آن‌ها موجب ایجاد همدلی با ایرانیان و لغو سریع تحریم‌ها خواهد شد.

جایگزین دیگری برای راه‌حل مذاکراتی آن است که فشار را به تدریج افزایش دهیم و دوباره بر مسیر دیپلماتیک تاکید ورزیم. امید می‌رود که در نهایت بتوان ایران را متقاعد ساخت تا رویکردی مسالمت‌آمیز را در مذاکرات در پیش بگیرد یا به طور یک‌جانبه روند خود را تغییر دهد و نکات بحث‌انگیز برنامه هسته‌ای خود را متوقف کنند.

منطق این روش آن است که، اگر تحریم‌های فعلی ایران را واداشته‌اند که انعطافی بیش از قبل نشان دهند، پس تحریم‌های شدیدتر می‌تواند انگیزه بیشتری برای ایران ایجاد کند تا دوباره به اهداف برنامه هسته‌ای خود بیندیشد.

اما ترک مذاکرات و حساب کردن روی فشارهای بیشتر برای رسیدن به نتیجه بهتر مشکلاتی نیز دارد. یک مشکل آن است که ایجاد حمایت بین‌المللی برای افزایش تحریم‌ها بسیار دشوار است –به ویژه در شرایطی که ما بر راه‌حل دیپلماتیک تاکید می‌ورزیم و ایرانیان نهایتاً به قبول محدودیت‌های مهم در مورد برنامه هسته‌ایشان تمایل نشان داده‌اند.

بنابراین این موارد جایگزین‌های اصلی برای راه‌حل مذاکراتی هستند. به عقیده من، هیچ یک از این موارد چندان امیدبخش نیست. سؤال آن است که آیا نتیجه مذاکرات بهتر خواهد بود.

می‌توان نتیجه‌ای را برای مذاکرات طراحی کرد که به وضوح بهتر باشد. اسرائیل این کار را کرده است. این نتیجه شامل ممنوعیت دائم غنی‌سازی در ایران، ممنوعیت نگهداری هرگونه ذخیره اورانیوم غنی‌شده در قلمرو ایران، و منحل کردن تأسیسات غنی‌سازی فردو و رآکتور اراک. احتمالاً می‌توان معیارهای بازرسی سختی را نیز در این شرایط گنجاند.

بنابراین، آیا ما باید برای رسیدن به چنین نتیجه‌ای فشار بیاوریم و به کمتر از آن هم قانع نشویم؟ به طور کلّی، تحریم‌ها تأثیری مخرب داشته‌اند. «روحانی» و مشاورانش این نکته را دریافته‌اند و ظاهراً معتقدند که یک توافق هسته‌ای کلید حذف تحریم‌ها و بهبود اقتصاد آنها است. بنابراین چرا از این اهرم برای رسیدن به هدفی بالاتر و وادار کردن ایران به تسلیم استفاده نکنیم؟

مشکل آن است که بعید است ایران پیشنهاداتی که به منزله تسلیم هستند را قبول کند. اغلب ناظرانی که ایران و محرک‌های داخلی آن را دنبال می‌کنند دریافته‌اند که هر قدر هم تحریم‌ها مخرب باشد، صرف‌نظر از اینکه رئیس‌جمهور چگونه بر سر میز مذاکره بنشیند، و جدای از اینکه اعتبار گزینه نظامی تا چه حد باشد –ایران با شرایط افراطی پیشنهادی اسرائیل و برخی حامیان آمریکایی‌اش کنار نخواهد آمد.

پرونده هسته‌ای در داخل ایران به شکلی موفق به یک «حق» مبدل شده، و آمریکا و شرکای آن سعی دارند ایران را از حقوق مشروعش بازدارند. حفظ حقوق ملّی دلیلی است که می‌تواند حمایت تمام حوزه سیاسی ایران را برانگیزد.

پیروزی انتخاباتی «روحانی» فرمانی برای بهبود اقتصاد، برای اعتدال بیشتر، برای حذف تحریم‌ها، برای آزادی بیان بیشتر، و برای انعطاف بیشتر در رسیدن به توافق هسته‌ای بود. این پیروزی فرمانی برای کنار گذاشتن حقوق ایران نیست.

«روحانی» و گروه مذاکراتی وی، اگرچه در برخی موارد تعادل و انعطاف نشان داده‌اند، اما مکرراً و در زمینه‌های مختلف از حقوق هسته‌ای ایران و به ویژه آنچه «حق غنی‌سازی» می‌نامند، دفاع کرده‌اند.

حتی تهدید نظامی نیز برای واداشتن ایران به قبول درخواست‌های افراطی کافی نیست. احتمالاً رهبران ایران این خطر را نیز محاسبه کرده‌اند، به ویژه آنکه با ظاهر میانه‌رو جدید ایران، احتمال حمله نظامی به شدت کاهش می‌یابد.  اما حتی اگر گزینه نظامی بسیار هم جدی باشد، کسانی در ایران هستند که از آن استقبال کنند –زیرا آنها معتقدند که چنین حمله‌ای ائتلاف جهانی حامی تحریم را برهم زده و زمینه‌ای برای عبور از آستانه تسلیحاتی هسته‌ای فراهم می‌کند.

اکنون ایران به وضوح به دنبال توافقی است که تحریم‌ها را کاهش دهد. برای رسیدن به این توافق، ایران احتمالاً آماده اجماع در مورد مسائلی است که قبل از انتخابات هرگز در تهران مطرح نمی‌گردید. اما ما نباید گمان کنیم که با وجود اهرم نیرومند تحریم‌های فعلی، آنها گزینه‌ای به جز قبول توافقی با شرایط ما نخواهند داشت. آنها آماده‌اند تا بدون توافق ادامه دهند، به ویژه اگر بفهمند که آمریکا و شرکایش برای به بن‌بست کشاندن مذاکرات متهم می‌شوند و در این حالت سیستم بین‌المللی تحریم‌ها تخریب می‌شود. ایرانیان هم مثل ما معتقدند که عدم توافق بهتر از یک توافق بد است؛ و برای آنها، یک توافق بد توافقی است که آنچه آنها حقوق هسته‌ای خود می‌دانند را قربانی کند.