کد خبر: ۱۴۶۳۵
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
یادداشت وزیر خارجه سابق هند:

تندروها در ایران به روحانی کفش پرتاب کردند و در آمریکا فضای آرام را از اوباما گرفتند/روحانی بلندپروازتر از آن بود که امید داشتیم

چنین موقعیت‌هایی نیازمند استثنائی‌گرایی آمریکایی است. ایران که مهد یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌های جهان است، خواستار پایان دادن به دهه‌ها خصومت است- که اگر این اتفاق رخ دهد می‌تواند تأثیر عمیقی بر خاورمیانه داشته باشد. آمریکا نباید بگذاردکه انزواطلبی‌اش و یا محافظه‌کاران تندروی خود مانع استفاده از چنین فرصت دیپلماتیکی بشوند.
«جاسوانت سینگ» وزیر سابق دارایی، وزیر سابق امور خارجه و وزیر سابق دفاع کشور هند در «پراجکت سیندیکیت»  نوشت: البته، تمام رؤسای جمهور آمریکا باید از «استثنائی بودن» کشور خود سخن بگویند. اوباما نیز در ماه سپتامبر این کار را کرد و گفت: «آنچه ما را استثنائی کرده این است که ما در عین فروتنی، مصمم هستیم.» علیرغم میل او به پایان دادن به درگیری آمریکا در جنگ‌های خاورمیانه، به نظر می‌رسد که او مصمم است به ادعای استثنائی بودن آمریکایی‌ها جان تازه‌ای بخشد.

به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، شاهد این موضوع نیز زمانی بود که اوباما و حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران، اولین روسای جمهور کشورهای خود بودند که در ۳ دهه گذشته با یکدیگر گفتگو کردند. روحانی که در دیدار یک هفته‌ای خود از نیویورک که برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد،‌ با چندین دیپلمات آمریکایی ملاقات کرد، برخوردی آشتی‌جویانه با همتای آمریکایی خود داشت. با وجود اعتراض سیاستمداران محافظه‌کار و رسانه‌های آمریکا، واکنش اوباما به روحانی سیاستمدارانه بود.

در پایان سفر روحانی، اوباما با او تماس گرفت. با اینکه مکالمه آن دو کوتاه بود، یک مقام ارشد دولت اوباما گزارش داد که هر دو مذاکره بر سر مسائل هسته‌ای ایران را ضروری می‌دانند و اینکه این توافق «می‌تواند در را به سوی روابطی عمیق‌تر باز کند.»

احیای روابط دو جانبه مستلزم این است که هر دو طرف بر مخالفان داخلی خود فائق آیند. زمانی که روحانی به ایران بازگشت، معترضان محافظه‌کار تخم‌مرغ و کفش به سوی او پرتاب کردند؛ و در آمریکا، به جای اینکه به اوباما زمان دهند تا در فضای آرام‌تری به مذاکرات هسته‌ای بپردازد، محافظه‌کاران تندرو از جمله مارکو روبیو، سناتور فلوریدا، خواستار تحمیل دور جدیدی از تحریم‌های اقتصادی علیه ایران شدند.

به نظر می‌رسد که دیپلمات‌های باتجربه آمریکایی از اقدام برای تقویت رابطه دوجانبه بیشتر حمایت می‌کنند. سوزان مالونی، یکی از مقامات سابق وزارت امور خارجه آمریکا،‌ خوش‌بینی توأم با احتیاط خود را ابراز کرد و گفت: «در روزهای نخست هستیم و کارهای زیادی باید برای آزمودن روحانی و قصد وی انجام شود. اما آقای روحانی بلندپروازتر از آن بود که من امید داشتم.»

استیو کلمونز، خبرنگار آمریکایی، از آن هم امیدوارتر است و می‌گوید:‌ «آشتی با ایران بزرگ‌ترین تغییر مثبت در امور جهانی پس از پایان جنگ سرد و عادی شدن روابط با چین خواهد بود.» وی همچنین معتقد است که از دست دادن این فرصت توسط آمریکا می‌تواند «بزرگ‌ترین اشتباه راهبردی این کشور پس از جنگ به عراق باشد.»

سؤال این است که اوباما با اینکه به لحاظ داخلی جای کمی برای مانور دارد، چگونه می‌تواند چنین تغییر اساسی را ایجاد کند؟ با توجه به اینکه ایران همچنان به سوی هسته‌ای شدن پیش می‌رود، توجه به خواسته محافظه‌کاران برای بازگشت به خصومت و درگیری با ایران اشتباه خواهد بود. در واقع در این مورد، گفتگو نکردن مساوی با داشتن هیچ گونه راهبردی است- که طرحی بسیار پرمخاطره است. حتی اگر روابط همچنان سرد باقی بماند، خطوط ارتباطی که اکنون باز شده است باید باز باقی بماند.

هیچ‌کس معتقد نیست که دهه‌ها بی‌اعتمادی و خصومت بین این دو کشور می‌تواند یک شبه از بین برود. ایران نمی‌تواند کودتایی را که شش دهه پیش به رهبری آمریکا علیه محمد مصدق برپا شد را فراموش کند و آمریکا نیز نمی‌تواند اشغال سفارت آمریکا در ایران در سال 1979 را که منجر به گروگان‌گیری بیش از 50 کارمند و دیپلمات آمریکایی به مدت 444 روز شد، از یاد ببرد.

اما با اینکه دولمتردان نمی‌توانند گذشته را بازنویسی کنند، می‌توانند آینده بهتری را بسازند؛ و مسئله تاریخی امروز، برنامه هسته‌ای ایران است. طبق پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، ایران حق دارد که تنها برای اهداف صلح‌آمیز به انرژی هسته‌ای دست یابد. اگر ایران و آمریکا هر دو نگرشی واقع‌بینانه داشته باشند می‌توانند در این چارچوب به نقطه‌نظر مشترکی برسند.

گزینه دیگر اوباما- یعنی حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای ایران- کاری بیهوده است. چنین حمله‌ای، احتمال موفقیت را از بین می‌برد، به خصوص پس از بدبیاری‌هایی هزینه‌بری که آمریکا در افغانستان، عراق و لیبی تجربه کرد که منجر به شکستش نیز شد.

خوشبختانه با اینکه هر دو طرف برای هم خطوط قرمز تعیین کرده‌اند، رویدادهای اخیر شتاب بیشتری به بهبود اوضاع داده است. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه تمایل خود را به توافق بر سر «نقشه‌راهی» برای رسیدن به راه‌حل ابراز کرده است. ظریف همچنین گفت که بحران هسته‌ای می‌تواند با تعیین یک زمان‌بندی مشخص ظرف یک سال برطرف شود زیرا این اطمینان حاصل می‌شود که «هیچ یک از طرف‌ها تصور نکنند می‌توانند با وقت کشی برخی اهداف جانبیشان را به پیش ببرند.»

چنین موقعیت‌هایی نیازمند استثنائی‌گرایی آمریکایی است. ایران که مهد یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌های جهان است، خواستار پایان دادن به دهه‌ها خصومت است- که اگر این اتفاق رخ دهد می‌تواند تأثیر عمیقی بر خاورمیانه داشته باشد. آمریکا نباید بگذاردکه انزواطلبی‌اش و یا محافظه‌کاران تندروی خود مانع استفاده از چنین فرصت دیپلماتیکی بشوند.
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
محسن ع
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۷
10
5
به وزیر خارجه هند چه ربطی دارد دیگه انقدر ما بی کس و کار شدیم