کمک مربی آمریکایی تیم ملی فوتبال از زندگی در ایران می گوید:
با پیروزی روحانی و تیم ملی یک احساس عجیب امید ملی در ایران ایجاد شد/از تنوع فرهنگی حاکم بر اینجا تعجب می کنید/هیچ سفیری بهتری از فوتبال نیست/احمدی نژاد دانش فوتبالی زیادی داشت
گاسپار به جز شش هفته مرخصی، بقیه سال را در تهران زندگی میکند. او میگوید تجربه او با تصور عمومی آمریکاییها از ایران به عنوان یک جای منزوی، فرق دارد: «احتمالا تعجب میکنید که چه تنوع فرهنگی اینجا هست، خیلی بیشتر از چیزی که من انتظار داشتم. در ساختمانی که من زندگی میکنم معمولا خارجیهای زیادی میبینید.»
سایت شبکه ان بی سی نوشت: یک آمریکایی هست که زندگی در ایران را از یک زاویه منحصر به فرد میبیند - از حاشیه استادیوم اصلی تهران که معمولا بیش از صد هزار تماشاچی در حال فریاد کشیدن هستند. دن گاسپار ۵۸ ساله، کمک مربی تیم ملی فوتبال ایران است.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، گاسپار میگوید: «تجربه من با چیزی که در تلویزیون میبینم یا در روزنامهها میخوانم فرق دارد. من اینجا زندگی میکنم، زندگی واقعی. شاید برای بعضیها عجیب باشد اما من در چهار قاره کار کردهام و ایران یکی از امنترین جاهایی است که من در آن کار کردهام. وقتی خبرها را در رسانهها میخوانم یا میشنوم، میروم به بالکن آپارتمانم و تهران را تماشا میکنم اما چیز دیگری میبینم.»
برخورد منفی ندیدهام
گاسپار به جز شش هفته مرخصی، بقیه سال را در تهران زندگی میکند. او میگوید تجربه او با تصور عمومی آمریکاییها از ایران به عنوان یک جای منزوی، فرق دارد: «احتمالا تعجب میکنید که چه تنوع فرهنگی اینجا هست، خیلی بیشتر از چیزی که من انتظار داشتم. در ساختمانی که من زندگی میکنم معمولا خارجیهای زیادی میبینید.»
گاسپار میگوید وقت آزادش را با دیگر کارکنان تیم فوتبال میگذراند، در خانه برای هم غذا میپزند. البته او از رستورانهای تهران هم خیلی تعریف میکند: «من اینجا غذای مکزیکی خوردهام، غذای ایتالیایی خوردهام، غذای فرانسوی خوردهام. چون اینجا مشروب فروشی و دیسکو شبانه نیست، رستوران یکی از تفریحهای مهم مردم است. رستورانهایشان در مقایسه با کشورهای دیگر دنیا، استاندارد بالایی دارد.»
او میگوید عموما با استقبال گرمی روبرو میشود که احتمالا دلیلش موفقیت روز افزون تیم ملی فوتبال است، البته اصولا تجربه مثبتی دارد: «در سطح شهر وقتی مردم متوجه میشوند که من آمریکایی هستم، علاقه نشان میدهند. باعث میشود سر صحبت باز شود، به شکل مثبت. تا حالا هیچ برخورد منفی ندیدهام.»
راه پر پیچ و خم تا تهران
گاسپار قبل از تهران، مسیر پر پیچ و خمی را طی کرده بود. او مربیگری را در دهه ۱۹۷۰ میلادی در لیگ آماتور فوتبال در ایالت کنتیکت آمریکا شروع کرد. از آنجا به چندین تیم در پرتغال رفت - گاسپار ملیت دوگانه پرتغالی و آمریکایی دارد و چند زبانه است - تا سال ۱۹۹۶ که دوباره به آمریکا برگشت و به تیم مترو استارز نیویورک رفت و تا مرحله دور حذفی لیگ برتر فوتبال آمریکا رسید. او در لیگ برتر فوتبال ژاپن معروف به جی-لینگ و در آفریقای جنوبی هم کار کرده است. اما همکاری با کارلوس کیروش، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال پرتغال بود که نهایتا او را به مقصد تهران رساند.
کیروش در حلقه مربیان فوتبال یک اسطوره است که از رئال مادرید و منچستر یونایند جوایز مختلفی گرفته است. اما در سال ۲۰۱۰ میلادی که سرمربی تیم پرتغال بود از این تیم اخراج شد. گزارش شده که او به یک گروه ضد دوپینگ که میخواستند در محل تمرین او نمونه برداری کنند توهین کرده بود.
در ماه آوریل سال ۲۰۱۱ کیروش به عنوان سرمربی جدید تیم ملی ایران اعلام شد - تغییری بزرگ برای کشوری که فوتبالش چندان معروف نیست - و او از گاسپار خواست که به عنوان دستیارش و مربی دروازهبانها همراه او به تهران بیاید. گاسپار میگوید: «برای من از نظر حرفهای، این یک چالش عظیم و جالب بود. فرصتی منحصر به فرد.»
فوتبال در آمریکا به اندازه فوتبال آمریکایی و بیسبال و بسکتبال محبوب نیست. اما در خانه جدید گاسپار، مثل اکثر کشورهای دنیا در مرکز توجه است. گاسپار میگوید: «ایران عاشق فوتبال است. شکی نیست که تماشاچیان فوتبال در ایران از احساساتیترین تماشاچیان دنیا هستند — آنها عاشق فوتبال هستند.»
او که از سال ۲۰۱۱ به عنوان دستیار سرمربی و مربی دروازهبان ها به ایران رفته میگوید: «در مسابقات ما اصلا عجیب نیست که ۱۲۰ هزار تماشاچی به استادیوم آزادی تهران بیایند. فضا کاملا هیجانی است و دریایی از پرچمهای سبز و سرخ و سفید استادیوم را میپوشاند، ضمنا بلندترین صداهایی را که در عمرم شنیدهام برای تشویق قهرمانهای فوتبالشان در میآورند.»
گاسپار میگوید تخصص او در سیاست نیست اما هم رئیس جمهور جدید ایران یعنی حسن روحانی را ملاقات کرده و هم رئیس جمهور قبلی یعنی محمود احمدی نژاد - که به گفته او درباره فوتبال دانش زیادی داشت.
لحظه «امید ملی»
انتخاب حسن روحانی در خرداد ۱۳۹۲ در زمان جالبی اتفاق افتاد. سه روز بعد از انتخابات، با کمک گاسپار تیم ملی ایران بود که با پیروزی در کره جنوبی به جام جهانی فوتبال سال آینده در برزیل راه پیدا کرد. او میگوید این دو اتفاق یک «طوفان کامل» راه انداخت که باعث شد یک احساس عجیب امید ملی در کشور ایجاد شود. گاسپار میگوید: «یک حس شادی بین مردم بود و میتوانستید احساس کنید که این امید ایجاد شده که وضع بهتر میشود.»
او میگوید کمک به تیم ایران برای رسیدن به جام جهانی، شادترین لحظه تاریخ کاری او بود: «تصور کنید بار ۷۵ میلیون نفر روی دوش شماست، با امید و آرزو که ما کشورشان را به جام جهانی سال ۲۰۱۴ برزیل میرسانیم، و ما این ماموریت را انجام دادیم. بعد از مسابقه در کره جنوبی، جشن و شادی که در رختکن شاهدش بودم خیلی احساساتی بود. اشک شادی، آغوش و آواز.»
اما گاسپار میگوید حتی او هم تعجب کرد که سفیر ایران در کره جنوبی صندوق سیار رای را به هتل محل اقامت بازیکنها آورد تا اعضای تیم و کارکنان هم با اینکه در خارج از کشور هستند، بتوانند در انتخابات شرکت کنند: «فکر نکنم هیچکس در خارج باور کند که چنین چیزی امکان پذیر است.»
دیپلماسی فوتبال
سال آینده در صورتی که تلاشهای آمریکا به سرانجام برسد و تیم ایران را برای بازیهای آمادگی جام جهانی به آمریکا دعوت کند، نقش گاسپار میتواند خیلی مهمتر شود. او میگوید: «فعلا گفتگوها در مرحله مقدماتی است اما به نظر میرسد هر دو طرف واقعا علاقه دارند که این بازی به واقعیت بپیوندد.»
ایران و آمریکا فقط دو بار با هم بازی کردهاند. در سال ۱۹۹۸ ایران در جام جهانی آمریکا را ۲-۱ شکست داد که هم از نظر ورزشی و هم دیپلماسی، اهمیت تاریخی زیادی داشت. ۱۸ ماه بعد از آن یک بازی دوستانه در شهر پاسادنا در ایالت کالیفرنیا انجام شد.
گاسپار میداند حالا که این دو کشور در نقطه دیپلماتیک حیاتی قرار گرفتهاند، بازی سال آینده چقدر میتواند مهم باشد. او میگوید: «آن ۹۰ دقیقه یک حرکت ایدهآل در جهت دیپلماسی است. کسی چه میداند شاید فوتبال بتواند نقطه شروعی برای روابط صادقانه و صلحآمیز بین دو کشور باشد. مطمئنا چنین بحثهایی به نفع همه دنیاست. تاریخ نشان داده که فوتبال میتواند بین ملتها رابطه ایجاد کند. قدرت و نفوذ فوتبال خارق العاده است. هیچ سفیری بهتر از فوتبال نیست.»
فدراسیون فوتبال آمریکا و دولت ایالات متحده هیچکدام گفتگو با ایران درباره بازی سال آینده را تایید یا رد نکردند. اما ماری هارف، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اوایل این ماه در یک نشست خبری گفت: «ما همیشه گفتیم که برای مذاکره و گفتگوی مستقیم با ایرانیها آماده هستیم و چه جایی بهتر از زمین فوتبال، نه؟»
اگر تیمهای ایران و آمریکا سال آینده به مصاف هم بروند، گاسپار فقط یک مشکل خواهد داشت این که به کدام تیم وفادار باشد.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، گاسپار میگوید: «تجربه من با چیزی که در تلویزیون میبینم یا در روزنامهها میخوانم فرق دارد. من اینجا زندگی میکنم، زندگی واقعی. شاید برای بعضیها عجیب باشد اما من در چهار قاره کار کردهام و ایران یکی از امنترین جاهایی است که من در آن کار کردهام. وقتی خبرها را در رسانهها میخوانم یا میشنوم، میروم به بالکن آپارتمانم و تهران را تماشا میکنم اما چیز دیگری میبینم.»
برخورد منفی ندیدهام
گاسپار به جز شش هفته مرخصی، بقیه سال را در تهران زندگی میکند. او میگوید تجربه او با تصور عمومی آمریکاییها از ایران به عنوان یک جای منزوی، فرق دارد: «احتمالا تعجب میکنید که چه تنوع فرهنگی اینجا هست، خیلی بیشتر از چیزی که من انتظار داشتم. در ساختمانی که من زندگی میکنم معمولا خارجیهای زیادی میبینید.»
گاسپار میگوید وقت آزادش را با دیگر کارکنان تیم فوتبال میگذراند، در خانه برای هم غذا میپزند. البته او از رستورانهای تهران هم خیلی تعریف میکند: «من اینجا غذای مکزیکی خوردهام، غذای ایتالیایی خوردهام، غذای فرانسوی خوردهام. چون اینجا مشروب فروشی و دیسکو شبانه نیست، رستوران یکی از تفریحهای مهم مردم است. رستورانهایشان در مقایسه با کشورهای دیگر دنیا، استاندارد بالایی دارد.»
او میگوید عموما با استقبال گرمی روبرو میشود که احتمالا دلیلش موفقیت روز افزون تیم ملی فوتبال است، البته اصولا تجربه مثبتی دارد: «در سطح شهر وقتی مردم متوجه میشوند که من آمریکایی هستم، علاقه نشان میدهند. باعث میشود سر صحبت باز شود، به شکل مثبت. تا حالا هیچ برخورد منفی ندیدهام.»
راه پر پیچ و خم تا تهران
گاسپار قبل از تهران، مسیر پر پیچ و خمی را طی کرده بود. او مربیگری را در دهه ۱۹۷۰ میلادی در لیگ آماتور فوتبال در ایالت کنتیکت آمریکا شروع کرد. از آنجا به چندین تیم در پرتغال رفت - گاسپار ملیت دوگانه پرتغالی و آمریکایی دارد و چند زبانه است - تا سال ۱۹۹۶ که دوباره به آمریکا برگشت و به تیم مترو استارز نیویورک رفت و تا مرحله دور حذفی لیگ برتر فوتبال آمریکا رسید. او در لیگ برتر فوتبال ژاپن معروف به جی-لینگ و در آفریقای جنوبی هم کار کرده است. اما همکاری با کارلوس کیروش، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال پرتغال بود که نهایتا او را به مقصد تهران رساند.
کیروش در حلقه مربیان فوتبال یک اسطوره است که از رئال مادرید و منچستر یونایند جوایز مختلفی گرفته است. اما در سال ۲۰۱۰ میلادی که سرمربی تیم پرتغال بود از این تیم اخراج شد. گزارش شده که او به یک گروه ضد دوپینگ که میخواستند در محل تمرین او نمونه برداری کنند توهین کرده بود.
در ماه آوریل سال ۲۰۱۱ کیروش به عنوان سرمربی جدید تیم ملی ایران اعلام شد - تغییری بزرگ برای کشوری که فوتبالش چندان معروف نیست - و او از گاسپار خواست که به عنوان دستیارش و مربی دروازهبانها همراه او به تهران بیاید. گاسپار میگوید: «برای من از نظر حرفهای، این یک چالش عظیم و جالب بود. فرصتی منحصر به فرد.»
فوتبال در آمریکا به اندازه فوتبال آمریکایی و بیسبال و بسکتبال محبوب نیست. اما در خانه جدید گاسپار، مثل اکثر کشورهای دنیا در مرکز توجه است. گاسپار میگوید: «ایران عاشق فوتبال است. شکی نیست که تماشاچیان فوتبال در ایران از احساساتیترین تماشاچیان دنیا هستند — آنها عاشق فوتبال هستند.»
او که از سال ۲۰۱۱ به عنوان دستیار سرمربی و مربی دروازهبان ها به ایران رفته میگوید: «در مسابقات ما اصلا عجیب نیست که ۱۲۰ هزار تماشاچی به استادیوم آزادی تهران بیایند. فضا کاملا هیجانی است و دریایی از پرچمهای سبز و سرخ و سفید استادیوم را میپوشاند، ضمنا بلندترین صداهایی را که در عمرم شنیدهام برای تشویق قهرمانهای فوتبالشان در میآورند.»
گاسپار میگوید تخصص او در سیاست نیست اما هم رئیس جمهور جدید ایران یعنی حسن روحانی را ملاقات کرده و هم رئیس جمهور قبلی یعنی محمود احمدی نژاد - که به گفته او درباره فوتبال دانش زیادی داشت.
لحظه «امید ملی»
انتخاب حسن روحانی در خرداد ۱۳۹۲ در زمان جالبی اتفاق افتاد. سه روز بعد از انتخابات، با کمک گاسپار تیم ملی ایران بود که با پیروزی در کره جنوبی به جام جهانی فوتبال سال آینده در برزیل راه پیدا کرد. او میگوید این دو اتفاق یک «طوفان کامل» راه انداخت که باعث شد یک احساس عجیب امید ملی در کشور ایجاد شود. گاسپار میگوید: «یک حس شادی بین مردم بود و میتوانستید احساس کنید که این امید ایجاد شده که وضع بهتر میشود.»
او میگوید کمک به تیم ایران برای رسیدن به جام جهانی، شادترین لحظه تاریخ کاری او بود: «تصور کنید بار ۷۵ میلیون نفر روی دوش شماست، با امید و آرزو که ما کشورشان را به جام جهانی سال ۲۰۱۴ برزیل میرسانیم، و ما این ماموریت را انجام دادیم. بعد از مسابقه در کره جنوبی، جشن و شادی که در رختکن شاهدش بودم خیلی احساساتی بود. اشک شادی، آغوش و آواز.»
اما گاسپار میگوید حتی او هم تعجب کرد که سفیر ایران در کره جنوبی صندوق سیار رای را به هتل محل اقامت بازیکنها آورد تا اعضای تیم و کارکنان هم با اینکه در خارج از کشور هستند، بتوانند در انتخابات شرکت کنند: «فکر نکنم هیچکس در خارج باور کند که چنین چیزی امکان پذیر است.»
دیپلماسی فوتبال
سال آینده در صورتی که تلاشهای آمریکا به سرانجام برسد و تیم ایران را برای بازیهای آمادگی جام جهانی به آمریکا دعوت کند، نقش گاسپار میتواند خیلی مهمتر شود. او میگوید: «فعلا گفتگوها در مرحله مقدماتی است اما به نظر میرسد هر دو طرف واقعا علاقه دارند که این بازی به واقعیت بپیوندد.»
ایران و آمریکا فقط دو بار با هم بازی کردهاند. در سال ۱۹۹۸ ایران در جام جهانی آمریکا را ۲-۱ شکست داد که هم از نظر ورزشی و هم دیپلماسی، اهمیت تاریخی زیادی داشت. ۱۸ ماه بعد از آن یک بازی دوستانه در شهر پاسادنا در ایالت کالیفرنیا انجام شد.
گاسپار میداند حالا که این دو کشور در نقطه دیپلماتیک حیاتی قرار گرفتهاند، بازی سال آینده چقدر میتواند مهم باشد. او میگوید: «آن ۹۰ دقیقه یک حرکت ایدهآل در جهت دیپلماسی است. کسی چه میداند شاید فوتبال بتواند نقطه شروعی برای روابط صادقانه و صلحآمیز بین دو کشور باشد. مطمئنا چنین بحثهایی به نفع همه دنیاست. تاریخ نشان داده که فوتبال میتواند بین ملتها رابطه ایجاد کند. قدرت و نفوذ فوتبال خارق العاده است. هیچ سفیری بهتر از فوتبال نیست.»
فدراسیون فوتبال آمریکا و دولت ایالات متحده هیچکدام گفتگو با ایران درباره بازی سال آینده را تایید یا رد نکردند. اما ماری هارف، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اوایل این ماه در یک نشست خبری گفت: «ما همیشه گفتیم که برای مذاکره و گفتگوی مستقیم با ایرانیها آماده هستیم و چه جایی بهتر از زمین فوتبال، نه؟»
اگر تیمهای ایران و آمریکا سال آینده به مصاف هم بروند، گاسپار فقط یک مشکل خواهد داشت این که به کدام تیم وفادار باشد.