کد خبر: ۱۴۹۶۴۶
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۰۰۴

روحانی می تواند خود جریان ساز باشد

کمتر سیاست مداری در ایران و حتی در کشورهای در حال توسعه به اندازه آیت الله هاشمی رفسنجانی حضور پیوسته و تأثیرگذاری داشته است .
کمتر سیاست مداری در ایران و حتی در کشورهای در حال توسعه به اندازه آیت الله هاشمی رفسنجانی حضور پیوسته و تأثیرگذاری داشته است .

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ او کسی بود که حداقل در طول چهار دهه مدام در همه صحنه ها حاضر بوده و خود به نوعی مرکز اصلی سیاست هم بوده است. در واقع هاشمی در هر مسئولیتی قرار گرفته است ، آن مسئولیت به کانون تأثیرگذاری در نظام سیاسی تبدیل شده است. او در گفتمان انقلابی جامعه ما و هم در گفتمان آن نقش محوری و مؤثر داشته است.

حضور مردم قدرشناس و تمام اعضای احزاب و جریان های مختلف سیاسی در تشیع و تجلیل این بزرگوار نشان داد که هاشمی دارای ششخصیت و جایگاه برجسته ای ، نه تنها در ایران بلکه در جهان بود.

چنانچه در یکی از رسانه ها ، گری سیک، مشاور امنیت ملی دولت ریگان و کارتر  طی مقاله ای نوشت: «بر اساس مشاهدات من در طول این سالها اول از همه آیت الله رفسنجانی به واقع یک عملگرا بود. او معتقد بود که ایران تنها زمانی میتواند بقا داشته باشد که با جهان تعامل کند. هرگز نباید نسبت به از خودگذشتگی او برای سیستم انقلابی ایران شک داشت.

او یک تاجر بود و راه حل های او همیشه به توافق ختم می شد. تلاش او برای نزدیکی ایران و آمریکا پیشنهاداتی بود که به سختی می توانستند از آن بگذرند. رفسنجانی یک شخصیت پشت پرده بود. او راحت نبود که از پشت پرده بیرون بیاید و مستقیما بازی کند. درعوض او درسایه به چینش اتفاقات دست می زد. مردم در غرب او را به اصلاح طلبی می شناختند این البته بدان دلیل نبود که شجاعت لازم را نداشت.

انتخابات استراتژیک در سال 2013 یک تاکتیک هوشمندانه و کلاسیک از سوی رفسنحانی بود و اظهار نظرات او همیشه مهم بود.

اگر من هم جای روحانی بودم حتما از اینکه حامی به این بزرگی را از میان انقلابیون اصلی از دست دادم ناراحت بودم. از همه این ها گذشته میانه رو ها به همه نیروهایشان همزمان نیاز دارند.با این حال نتیجه انتخابات آتی به توانایی روحانی برای قانع کردن ایرانی ها در اجرای درست برجام و قابلیتش برای تامین منابع ایرانی ها بستگی دارد.»

در رابطه با این موضوع با کارشناسان سیاسی به گفت و گو پرداختیم.
هادی بهادری نماینده مردم ارومیه در مجلس به نوآوران گفت: منتقد سیاسی غربی در این مقاله به چند بحث اشاره کرده است . یکی از این بحث ها ، صحبت از شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی است که به نقش او در جامعه سیاسی بر می گردد . به نظر من هاشمی هیچ وقت پشت پرده نبود . او فردی بود که در سال 92 ، تقریباً در 89 سالگی کاندیدای ریاست جمهوری شد و همچنان خود را در معرض رأی مردم قرار می داد و اگر از طرف شورای نگهبان رد صلاحیت نمی شد شاید در حال حاضر رئیس جمهور ما بود. به هر صورت او هیچ وقت پشت پرده قرار نگرفت و همیشه در صحنه عمل بود و از ارکان نظام حذف نشد و همیشه در لایه های اصلی قدرت باقی ماند.

او در ادامه گفت: هاشمی همیشه به نظام و انقلاب پایبند بود و با تمام کنش های سیاسی که در جامعه وجود داشت خود را از جرقه تصمیم گیری و سیاست گذاری نظام خارج نکرد. او یک بدنه اجتماعی را به همراه داشت که اگر هاشمی از لایه های اصلی قدرت حذف می شد ، یک بخش قابل توجهی از بدنه اجتماعی ، همزمان با او حذف می شد. اما چنانچه دیده شد با تبلیغات منفی که علیه او انجام شد ، عکس العملی از خود نشان نداد تا مبادا در مصلحت نظام و جامعه آشوبی پیش نیاید و این هنر هاشمی را نشان می داد . چنانچه در تشیع و تجلیل او دیده شد که تمام احزاب و گروه های مختلف و مردم  حضور پیدا کردند .

بهادری در ادامه گفت:اما بحث دیگر این منتقد غربی در مورد هاشمی ، حامی روحانی بودن است و این حرف را قبول دارم . درست است که هاشمی در انتخابات 92 ، نقش مؤثری در پیروزی روحانی داشت اما اگر منظور این منتقد غربی این است که روحانی یک حامی قدرتمند سیاسی خود را از دست داده و در حال حاضر تنها مانده است و امیدی به پیروزی در انتخابات آینده ندارد ، فکر اشتباه است. اتفاقاً روحانی در نبود هاشمی ، از فشارهای تندروهای جریانات مختلف سیاسی کمتر خواهد شد . در حال حاضر نقش روحانی سنگین شده و انتظارات از او هم بیشتر شده است او می تواند جریان سازی کند و خودش منشأ جریان باشد.

 روحانی یکی از حامیان خود را از دست داده است

حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی گفت: همیشه معتقدم که حتی دشمنان آیت الله هاشمی رفسنجانی افتخار می کنند به این که در مقابل شخصی قرار دارند که دارای ارزش هایی است و آنها نمی توانند در مقابل آن ارزش ها سر تعظیم فرود نیاورند. در واقع این مقاله بخشی از این واقعیت ها را بیان کرده است اما زیرکی خاصی در آن نوشته دیده می شود که دنبال آن است تا یک خلأ سیاسی را در ایران نشان دهد .

او در ادامه گفت: همه می دانند که جایگاه هاشمی در عرصه سیاست ایران  بی بدیل است اما تجربه نشان داده است که شخصیت های بزرگی در این نظام توسط توسط منافقین ترور شدند که هر کدام در نظام وزنه ای بودند و می توانستند خلأهای بزرگی را ایجاد کنند اما با توجه به ساختار حاکمیتی کشور که در رأس آن ولایت فقیه قرار دارد ، این چنین خلأ ها بلافاصله با تدبیر ترمیم می شود و مانع از آشفتگی سیاسی در کشور می شود.

کنعانی مقدم در ادامه گفت : به نظر می رسد که امریکایی ها در فقدان هاشمی دست به یک بازی خطرناک می زنند چرا که بر این باورند که ایران یک مهره اصلی بازی با امریکا را از دست داده است و آنها می توانند در این فضای خالی مانورای خودشان را دهند. چنانچه هاشمی همیشه به احزاب سیاسی تأکید داشت که آرمان های انقلابی را باید نهادینه کرد و این نهادها هستند که می توانند حرکت انقلاب را تداوم بخشد و در مقابل دشمنان مقاومت و ایستادگی کنند.

او در ادامه گفت: درست است که هاشمی یکی از حامیان روحانی بود و ممکن است در نتایج آرا انتخابات آینده تزلزل ایجاد کند اما نظر من این است که سیاستمداران ما اگر حمایت مردم را داشته باشند از ریزش آرا نباید هراسی داشت . دیدگاه غربی ها در این موضع حاکی از این است که انتخابات با یک نوع عدم پشتیبانی مردمی روبرو است  و این خلأ عدم پشتیبانی را افزایش می دهد.