محسن رضایی بالاخره در کدام عرصه میماند؟ / کاندیدای همیشه در صحنه که در همه حوزه ها ورود می کند
محسن رضایی در یک حرکت زیگزاگی میان سیاست و پاسداری، این بار در جهت سیاسی حرکت خود قرار گرفته است، آن هم در حالی که لباس پاسداری برتن دارد و بر طبق قانون نباید در احزاب و دستجات سیاسی قرار گیرد.
محسن رضایی در یک حرکت زیگزاگی میان سیاست و پاسداری، این بار در جهت سیاسی حرکت خود قرار گرفته است، آن هم در حالی که لباس پاسداری برتن دارد و بر طبق قانون نباید در احزاب و دستجات سیاسی قرار گیرد.
نگاهی به زندگی سیاسی این چهره سیاسی – نظامی، نشان میدهد که او در یک حرکت زیگزاگی میان دو وجهه خود در حرکت است و عملکرد سیاسی وی نشان میدهد که در هر جهتی که باشد، هنوز مردد است و دل در جانب دیگر دارد. او در سالهای پیش از انقلاب که هنوز دانشجوی رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت در تهران بود با ورود به گروه سیاسی و انقلابی منصورون وارد مبارزات چریکی علیه سلطنت پهلوی شد. موقعیتی که نشان میدهد او با دو وجهه سیاسی و نظامی وارد فضای عمومی ایران شد. دو وجههای که در همه سالهای حضور این چهره مطرح پس از انقلاب در فضای جامعه نتوانست به طور کل 57 تا 60 -تبدیل یک چهره سیاسی به نظامی او در راستای پر رنگتر شدن وجهه سیاسی خود در پس از انقلاب به ائتلافی پیوست که از گروههای مختلف سیاسی همسو تشکیل شد و عنوان «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» را بر خود گرفت. کمی بعد و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 1358 «برادر محسن رضایی» به عضویت شورای مرکزی سپاه درآمد و پس از دو سال فرماندهی واحد اطلاعات سپاه به فرمان امام خمینی(ره) لباس فرماندهی کل سپاه پاسداران را پوشید.
60 تا 76- اصرار بر وجهه نظامی
شرایط ویژه جنگی کشور در هشت سال دفاع مقدس و سپس سالهای دولت سازندگی، این فرصت را به او نداد که دل در گرو سیاست بگذارد و به مدت 16سال فرماندهی سپاه پاسداران با نام محسن رضایی عجین شده بود و عنوان «پاسدار» در قامت و سیمای «آقا محسن» تجلی یافته بود.
76 -آغاز تولد یک چهره سیاسی از دل سپاه
سال 76 اما ایران آبستن حادثهای بود که جهان را به حیرت واداشت و آن انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست جمهوری ایران برخلاف پیشبینیهای اولیه و البته خواست بسیاری از چهرههای متنفذ نظام بود. همان سال هم سرنوشت دیگری برای محسن رضایی رقم خورد. او پس از 16سال لباس پاسداری از تن به در کرد و ردای سیاست پوشید و با حکم مقام معظم رهبری به دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.
78 -وداع محسن رضایی با هویت فراجناحی
دو سال بعد او که لباس نظامی بر تن نداشت و بر طبق قانون دیگر مانعی برای حضور در عرصه سیاست نمیدید، در اولین آزمون سیاسی خود شرکت کرد و علیرغم حمایت تشکلهای قدرتمند نظام، توفیقی نیافت. او در سال 78 خود را نامزد نمایندگی برای مجلس ششم تهران کرد و در فهرست «ائتلاف خط امام و رهبری» (معروف به جناح راست) و جامعه روحانیت مبارز قرار داشت، اما به جهت پیروزی قاطع اصلاحطلبان که محسن رضایی دیگر نسبتی با آنان نداشت، موفق به کسب آرای لازم نشد. از این زمان به بعد محسن رضایی از موقعیت فراجناحی خود که حاصل 16سال پاسداری بود، بیرون آمد و در زیر پرچم یک جناح قرار گرفت.
84 -مشق ناتمام در مصاف با احمدینژاد
او همچنان در عرصه سیاست حضور داشت و شش سال بعد تصمیم بزرگتری گرفت و آن نامزدی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود. همان انتخاباتی که محمود احمدینژاد سربرآورد و بزرگان اصولگرا را مسحور چشمبندیهای خود در بازی سیاست کرده بود. رضایی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ با شعار انتخاباتی «دولت عشق» حضور یافت، اما دو روز پیش از برگزاری انتخابات کنارهگیری خود را اعلام کرد. در بیانیهای که او در آن زمان منتشر کرد، دلیل کنارهگیری خود را «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم» در اثر کثرت نامزدها عنوان کرد. اما اتفاقات پیش و پس از انتخابات نشان داده بود که رضایی به خوبی متوجه گرایش عام اصولگرایان به احمدینژاد نورسیده شده بود و دیگر چهرههای باسابقه این جناح دربرابر وی چندان شانسی ندارند.
88 -شکست، اعتراض و انصراف
سال 88 اما فضای سیاسی ایران زلزله بزرگی را تجربه کرد. محسن رضایی در کنار محمود احمدینژاد نامزد جناح اصولگرا بود در برابر دو نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان؛ میرحسین موسوی و مهدی کروبی. در آن سال نیز بزرگان جناح اصولگرا شکست محمود احمدینژاد را باخت حیثیتی خود میدانستند و چندان توجهی به استدلالهای اقتصادی و سیاسی محسن رضایی مبنی بر «در پرتگاه بودن کشور» با ادامه سیاستهای احمدینژاد نکردند. پس از اعلام نام محمود احمدینژاد به عنوان برنده آن انتخابات جنجالی، محسن رضایی نیز در کنار دو نامزد دیگر در نامهای به شورای نگهبان به جمع معترضین به نتایج انتخابات پیوست و اعلام کرد که برخی نظرسنجیها از آرای 3.5 تا 6 میلیونی و در برخی موارد 9میلیونی او حکایت دارند، این در حالی بود که آرایی که به نام او از سوی شورای نگهبان اعلام شد 678240 رای بود. رضایی به این آرا اعتراض کرد وگفت که تا آخر اعتراض خود را پیگیری میکند. اما پس از آن که اعتراضات به خیابانها کشیده شد، با انتشار بیانیهای گفت که از اعتراض خود منصرف شده است.
92 -ناکامی در جلب توجه بزرگان اصولگرا و مردم
سال 92 برگ دیگری از کتاب سیاستورزی پاسدار سابق ورق خورد. او همچنان ردای سیاست بر تن داشت و عنوان دکترای اقتصاد هم بر عناوین گذشته او اضافه شده بود. از همینرو خود را مستحق توجه بیشتر بزرگان اصولگرا میدید، بزرگانی که البته حدادعادل، علیاکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف و حتی سعید جلیلی را بر او ترجیح میدادند. او نیز ترجیح داد بدون توجه به نشستهای پشت پرده اصولگرایان تا آخر در میدان بماند و ماند و البته به همراه 4 نامزد دیگر اصولگرا، بازی را به تدابیر انتخاباتی بزرگان اصلاحات و اعتدال واگذار کرد تا درباره وجهه آینده خود تصمیم تازهای بگیرد.
94- بازگشت به کسوت پاسداری
پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 92 او را متقاعد کرد که نه در میان بدنه خواهان اصلاح و اعتدال جایی دارد و نه در میان بزرگان اصولگرا و باید برای آینده فعالیت خود در نظام اسلامی تدبیری بیندیشد. از اینرو بازگشت به سپاه را مناسبترین راه دید و با ارسال نامهای به مقام معظم رهبری درخواست بازگشت خود به نهاد نوستالوژیک را مطرح کرد، که با آن موافقت شد و از آن پس او بار دیگر در کسوت پاسداری در مجامع عمومی ظاهر میشد و به نظر میرسید که قید سیاست را زده است.
محسن رضایی میان ماندن و رفتن
رضایی نیمه اول سال 95 را با حضور در کسوت پاسداری گذراند و برای این اقدام از سوی برخی تحلیلگران نیز مورد تمجید قرار گرفت. برخی از دلسوزان که به شدت از حضور نظامیان در عرصه سیاست انتقاد میکردند، بازگشت رضایی به سپاه و دوری او از فعالیت سیاسی در این لباس را نشانهای از قانونگرایی وی عنوان کردند. موضوعی که البته به نظر میرسد چندان نپایید و رضایی پاسدار در حالی که هنوز کسوت نظامی بر تن دارد، از دیگر سو دل در سودای سیاست دارد، آن هم در جناحی که چندین بار بخت خود را در آن جا آزموده است.
و اینک رضایی اصولگرا
او روز گذشته در اظهارنظری خواستار پیوستن نیروهای انقلاب به یک تشکل تازه تاسیس جناح اصولگرایی شد. وی که با خبرگزاری فارس گفتوگو میکرد، با تاکید بر اینکه نیروهای انقلاب امروز بیش از هرروز دیگر باید متحد شوند،گفت: بسیاری از گروهها به «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» پیوستهاند و ظرفیت تحت پوشش قرار دادن همه گروههای انقلاب نیز وجود دارد.
محسن رضایی با تاکید بر اینکه امروز روز ایثار و وحدت است، خاطرنشان کرد: جبهه مردمی نیروهای انقلاب را که توسط عدهای از دوستان ایجاد شده به فال نیک میگیرم و امیدوارم همه گروهها به این جبهه بپیوندند؛ همچنین این جبهه آغوش خود را برای همه گروهها باز کند، هیچ گروهی را خط نزند و از موضع مشارکت و همرایی عمل کند.
در حالی که برخی از نیروهای باسابقه اصولگرا به این جبهه نپیوستهاند، رضایی به تبلیغ آن پرداخته است و تاکید کرد که«من به آینده جبهه مردمی نیروهای انقلاب امیدوارم.»
عبور دبیر از مصوبه مجمع تشخیص؟
او درحالی در کسوت پاسداری به تبلیغ یک تشکل اصولگرا میپردازد که روز ۳۰مهرماه امسال، سیاستهای کلی انتخابات، مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام، پس از تایید مقام معظم رهبری ابلاغ شد و در بند ۱۶ این ابلاغیه آمده است: «ممنوعیت ورود نیروهای مسلح، قوای سهگانه اعم از وزارتخانهها و دستگاههای تابعه آنها، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، سازمانها، نهادها و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی در دستهبندیهای سیاسی و جناحی انتخاباتی و جانبداری از داوطلبان.» آیا او که همزمان با حضور در سپاه سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده دارد، این مصوبه مهم را زیر پاگذاشته است؟ و آیا بر این شیوه جدید خود اصرار میورزد؟
مردد میان دکتر و سردار
محسن رضایی در سالهای اخیر سیاستورزی خود، دو عنوان را با هم انتخاب کرده است:«دکتر محسن رضایی» و «سردار سرلشکرمحسن رضایی» که اولی وجهه سیاسی و اجرایی او را نشان میدهد و دومی چهره و سابقه نظامی وی را گوشزد میکند. او برای استفاده از هر کدام از این دو عنوان و در زیر هر کدام از این عناوین باید یکی را موقتا یا برای همیشه به کناری بگذارد، اما سیر عملکرد محسن رضایی نشان داده است که او در زمان حضور در زیر این عنوان، دلتنگ آن یکی میشود و کمی بعد خود را به آن سو میاندازد. از اینرو سیر حضور وی در چهار دهه اخیر نشان میدهد که او در میان انتخاب نهایی یکی از این دو عنوان، دو چهره و دو وجهه خود مردد است. باید در انتظار بود که این چهره انقلابی، نظامی، سیاسی و اقتصادی با کدام عنوان خود را بازنشسته خواهد
کرد؟