کد خبر: ۱۵۰۳۱۵
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۴۸۰

شهرداری دست از فرافکی بردارد/«حوادثی» که «فاجعه» می شوند

وصف حال این روزهای کشور است. یک روز تصادف قطارها در سمنان، یک روز پلاسکو در تهران، حادثه بعد کجا است؟ بازار تهران؟ زلزله در تهران و کرمان و ...؟ خشک و شور شدن کارون و نابودی حاصلخیزترین زمین ها کشاورزی؟ سقوط هواپیماهای از رده خارج شده خطوط هوایی کردستان و ایلام؟ نابودی دریاچه ارومیه؟ آنقدر به خبرهای بد عادت کرده ایم که تنها منتظر حادثه بعدی هستیم.
 وصف حال این روزهای کشور است. یک روز تصادف قطارها در سمنان، یک روز پلاسکو در تهران، حادثه بعد کجا است؟ بازار تهران؟ زلزله در تهران و کرمان و ...؟ خشک و شور شدن کارون و نابودی حاصلخیزترین زمین ها کشاورزی؟ سقوط هواپیماهای از رده خارج شده خطوط هوایی کردستان و ایلام؟ نابودی دریاچه ارومیه؟ آنقدر به خبرهای بد عادت کرده ایم که تنها منتظر حادثه بعدی هستیم.

حوادثی که در هرکجای دنیا رخ بدهد حتی اگر پیش بینی ناپذیر و قابل پیشگیری نباشد در حد حادثه باقی می ماند و تبدیل به فاجعه نمی شود. پلاسکو نمونه بارز حادثه ای بود که تبدیل به فاجعه شد. اگر امکانات آتش نشانی کافی بود، اگر بودجه هایی که باید صرف توسعه و بهبود زیرساخت های سازمان های امدادی بشود در نتیجه فساد سیستماتیک حیف و میل نشود آتش نشانان و نیروهای امدادی قربانی نمی شدند. تمام تدابیر مسئولان در این سه روز صرف مجبور کردن مردم به قبول به روز، مجهز و پیشرفته بودن امکانات آتش نشانی بوده مبادا مردم حقوق خود را مطالبه کنند و از مقصران توقع پاسخگویی داشته باشند. توقع دارند مردم بپذیرند که با شلنگ باغبانی می شود آتش طبقه دهم یک ساختمان 17 طبقه را خاموش کرد، می شود یا نردبان هایی که تا نیمه ساختمان نرسیده را جایگزین هلی کوپتر آب پاش کرد. مهر ماه سال جاری بود که شریف زاده مدیرعامل آتش نشانی در مصاحبه ای که با خبرگزاری صدا و سیما داشت از کمبود امکانات و تجهیزات گفت. چگونه است که از مردم می خواهند این ها را باور کند. چه خوش گفت نسیم شمال که "کور شوم، کر شوم، لیک محال است که من خر شوم" تا کی باید تنها پاسخ گویی مسئولان گرفتن عکس انتخاباتی و ژست با بی سیم و مصاحبه و یادداشت باشد و به هفته نرسیده همه چیز فراموش شود تا برسد به فاجعه بعد و باز مسئولان بیایند از آمادگی کمتر از 20 درصد در برابر بحران بگویند و فقط بگویند و بگویند.

           «حادثه»هایی که «فاجعه» می شود

چندی پیش بود که در استان سمنان با برخورد کردن دو قطار به هم در اثر خطای انسانی بسیاری از هموطنان مان کشته شدند و همزمان با آن در میان زائرین بازگشته از اربعین هم حادثه روی داد، داغ دیدگان این حوادث هنوز پیراهن عزا از تن درنیاورده که پلاسکو آتش گرفت و جان و مال مردم در آتش بی تدبیری و بی کفایتی مسئولین گرفته شد. اسماعیل نجار رییس ستاد بحران کشور در مصاحبه هایی که داشته از عدم آمادگی در برابر بحران می گوید، او در مصاحبه ای بعد از فاجعه پلاسکو گفت که در صورت بروزحادثه غیر مترقبه بزرگی در تهران، تنها ٢٠ درصد آمادگی لازم برای مواجهه با آن وجود دارد. رییس سازمان مدیریت بحران کشور بروز هر حادثه‌ غیرمترقبه‌ای در تهران را پرمخاطره ارزیابی کرد و گفت: «آمادگی ما نسبت به حادثه‌ محتمل، خیلی پایین است و در حد ۱۵ تا ۲۰درصد است». نجار افزود: بسیاری از کشورها به این مساله توجه کردند اما ما هنوز با مطلوب فاصله داریم و باید با ابزار و علم و دانش و امکاناتی که در اختیار داریم خودمان را ایمن‌تر کنیم. نجار گفت: ما نیاز به پیش‌بینی و پیشگیری داریم. تجربه «بم» که به اندازه یک محله تهران نیز نبود، این مساله را به ما ثابت کرد. اگر در بازار تهران یا مترو حادثه‌ای رخ دهد بحث ایمنی چگونه خواهد بود؟ و این در حالی است که ایران به عنوان یکی از 10 کشور بلاخیز دنیا نام برده

می شود. 90 درصد جمعیت کشورمان در معرض خطرات ناشی از وقوع زلزله و سیل قرار دارند. ایران در آسیا چهارمین کشور و در دنیا مقام ششم را از نظر وقوع حوادث طبیعی دارد وآسیب‌ پذیری کشورمان در برابر زلزله 1000 برابر آمریکا و ژاپن است. براساس آخرین آمارها کشور ما در حوزه حمل و نقل یکی از بالاترین میزان فوت و مصدومیت را در بین کشورهای جهان دارد. در حالی که در دنیا به ازای هر 10 هزار خودرو حدود 9 نفر و در اتحادیه اروپا ۱۳ نفر کشته می‌شوند، اما در ایران به ازای همان مقدار خودرو نزدیک به 37 نفر جان خود را از دست می دهند. وضعیت نامناسب حوادث جاده‌ای کشور ما باعث شده بانک جهانی در بررسی و مطالعات خود، وضعیت حوادث جاده‌ای ایران را بحرانی عنوان کند. بر اساس اعلام پژوهشکده بیمه مرکزی ایران، کشور ما از نظر تصادفات ناایمن رانندگی در بین ۱۹۰ کشور جهان، رتبه ۱۸۹ را به‌ خود اختصاص داده و از این جهت، تنها کشور سیرالئون در غرب قاره آفریقا است که وضعیت نامناسب‌تری نسبت به ایران دارد.

           محمد دامادی نماینده مجلس: معلوم نیست در بحران ها چه کسی مسئول است

محمد دامادی نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت و گویی که با روزنامه نوآوران داشت از  واکنش مسئولان در مواقع این چنینی انتقاد کرد، او گفت: « معمولا تنها عملکرد مسئولان ما در مواجهه با چنین حوادثی این است که جلوی دوربین و تلویزیون ظاهر شوند یا در شبکه های مجازی فریاد وا اسفا سر بدهند و احساسی تصمیم می گیریم، مثلا استاندار تهران درخواست بودجه ویژه برای آتش نشانی تهران می دهد و اقداماتی این چنینی و به زودی همه چیز فراموش می شود. ما اگر دلسوز هستیم باید همیشه به فکر باشیم نه در مواقع حادثه» او در ادامه افزود مشکل ما این است که در مواقع بحران به یک فرمانده و تشکیلات مستقل نیاز داریم. حادثه پلاسکو دردناک بود اما باید حواسمان باشد آن را تکرار نکنیم. اگر حواسمان را جمع نکنیم این حادثه به راحتی قابل تکرار است و باز ما می مانیم و تاسف».

در خصوص اظهارات مدیر سازمان مدیریت بحران، اسماعیل نجار که گفته بود مسئولیت مدیریت بحران این نیست که مردم را از زیر آوار بکشد بیرون و یکی را به بیمارستان و یکی را به قبرستان ببرد گفت:« پس چه کسی مسئول است؟ در یک حادثه هم آتش نشان هم هلال احمر و هم مدیریت بحران برای کمک می آیند اما در نهایت هیچ کس مسئول نیست و کسی کاری از پیش نمی رود. مشکل ما این است که همه خودمختار و جداجدا عمل می کنند، هماهنگی و اتحاد در مقابله با حادثه وجود ندارد.در همین حادثه پلاسکو سه روز باید طول بکشد تا برای کسی کارت ورود در محل صادر شود اما در همان زمان می بینیم که آن جا پر است از مسئولان کت و شلوار پوشیده، حضور آن ها چه کمکی می کند؟ما به آدم کاربلد نیاز داریم، به برش کار و دستگاه و راننده جرثقیل نیاز داریم».

دامادی با بیان این که در حادثه پلاسکو بی تدبیری موج می زد گفت:« در پلاسکو هر کس ساز خود را می زند، همه فقط آمده اند که عکس بگیرند و مصاحبه کنند. محل حادثه پر از کارشناس و فرمانده و ناظر است ما در واقع هیچ کس مدیر نیست. اگر کسی بود و مدیریتی واحدی بود چنین اتفاقی رخ نمی داد، همین امروز من به شما  می گویم اگر اتفاقی برای بازار تهران بیافتد که ابعاد فاجعه هزاران بار بدتر از پلاسکو باشد، ایا فکری برای برای احتمالات کرده ایم؟ حرف من این است که باید یک مدیریت بحران واحد داشته باشیم و به جای احساسی عمل کردن واقعی و عملی اقدام کنیم».