تندروهای آمریکا بدانند که می توانند با همتایان ایرانی شان همدری کنند/4 نقطه ی اشتراک تندروهای ایران و آمریکا چیست؟
چنانچه تندروهای غربی به دنبال پیدا کردن کسی هستند که با آنها احساس همدردی کند، باید بدانند که در ایران نیز گروهی به همین اندازه سرسخت از تندروها هستند که درست مانند آنها از شروع این دور از مذاکرات دلسرد و ناامید شدهاند.
هافینگتن پست نوشت: آغاز دور اول مذاکرات میان ایران
و اعضای گروه پنج به علاوه یک، بر سر برنامه هستهای بحث برانگیز این
کشور، باعث شد تا خوشبینی بسیار زیادی در میان بخشی از کشورهای غربی شکل
گیرد. یک مقام ارشد کاخ سفید پس از برگزاری این مذاکرات با شور و شوق زیادی
گفت: «پیش از این هرگز چنین گفتوگوهای مشتاقانه، دقیق، ساده و بیپردهای
با هیات نمایندگان ایرانی نداشته ام.»
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، ممکن است چنین شور و شوقی پیش از موعد به نظر برسد، اما مطمئنا برای شکاکان و منتقدان تندرو این مذاکرات، برای آنکه نظرات مخالف خود را بیان کرده و با مذاکرات مخالفت کنند، زودهنگام نیست. در ایالات متحده بسیاری از موافقان جنگ علیه ایران، شکلگیری این مذاکرات را حتی پیش از شروع، شدیدا مورد انتقاد قرار داده و هیچ نشانهای از عقبشینی یا صحه گذاشتن بر رویکرد دولت اوباما در این مذاکرات را بروز ندادهاند.
چنانچه تندروهای غربی به دنبال پیدا کردن کسی هستند که با آنها احساس همدردی کند، باید بدانند که در ایران نیز گروهی به همین اندازه سرسخت از تندروها هستند که درست مانند آنها از شروع این دور از مذاکرات دلسرد و ناامید شدهاند. در اینجا برخی از موارد که تندروهای ایرانی و غربی با یکدیگر اشتراک نظر دارند، آمده است:
۱- آنها به دنبال یک پیروزی کامل هستند. هر چیزی کمتر از آن در حکم یک فاجعه خواهد بود.
جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، هدف اصلی مذاکرات ژنو است، اما جزییات بسیاری وجود دارد که باید مورد بحث قرار گیرد. یکی از این جزییات این است که ایران اجازه دارد تا چه میزان اورانیوم غنی شده و تا چه سطحی از غنیسازی را در اختیار داشته باشد. (برای راکتورهای تولید انرژی، اورانیوم غنی شده بین ۳/۵ تا ۵ درصد کافی است؛ برای راکتورهای تحقیقاتی نیز اورانیوم غنی شده نزدیک یه ۱۹ درصد لازم است. هر میزان اورانیوم غنی شده بالای ۲۰ درصد، برای ساخت سلاح هستهای کافی است. اگرچه اغلب سلاحهای هستهای مناسب نیاز به اورانیوم غنیشده ۸۵ درصد یا بیشتر دارند.)
چنانچه این جزییات نادیده گرفته شود در اینده باعث مشکلات زیادی خواهد شد، اما تندروها در حال حاضر علیه هر آنچه غیر از هدف بی قید و شرط آنها باشد، انتقادهای تندی مطرح کردهاند. این تندروها در غرب با لابی طرفداران اسراییل در گروه AIPAC و بسیاری از اعضای گنگره، معتقدند که ایران به هیچ وجه نباید اجازه غنیسازی داشته باشد.
گروه دیگری که دیدگاههای کمی معتدلتر دارند، به پیشنهاد یک سازمان مطالعاتی اسراییل، میگویند که گرچه هر راهی که منجر به صدور اجازه غنیسازی برای ایران شود، «بد» است، اما صدور اجازه غنیسازی در درصدهای پایین و برای تولید انرژی راهی «نه خیلی خوب، اما قابل تامل» برای حل مشکل است. اما موضع تندروهای امریکایی همانطور که جیمز فیلیپس، نماینده بنیاد میراث به تازگی آن را مطرح کرده، این است که غنیسازی اورانیوم به طور کلی متوقف شده، ذخایر موجود به خارج از کشور منتقل و تاسیسات هستهای فردو منحل شود.
فیلیپس نتیجهگیری کرده است که که هرگونه توافق بدون در نظر گرفتن این جزییات، «بدتر از عدم توافق است.» به گزارش لسآنجلس تایمز، تندروهای ایرانی، بسیاری از این خواستهها را نقض اساسی «خط قرمز» خود میدانند: پیش از برگزاری مذاکرات مقامات ایرانی اعلام کردند سه خط قرمز را هرگز نخواهند پذیرفت: تعطیل شدن تاسیسات هستهای فردو و نطنز، تعلیق غنیسازی در سطح پایین، و انتقال ذخایر غنیشده به خارج از کشور.
بر اساس گزارش ال مانیتور، اخیرا، عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران تاکید کرده است که توقف غنیسازی و همچنین انتقال دخایر اورانیوم ایران به کشوری دیگر غیرممکن است: «غنیسازی اورانیوم، اولویت اصلی و خط قرمز ماست. البته درباره شکل، اندازه و سطوح مختلف غنیسازی مذاکره خواهیم کرد. بههرحال ما اجازه نخواهیم داد غنیسازی به حالت تعلیق درآمده یا حتی برای یک روز متوقف شود.»
۲- زمانبندیها اشتباه است
به نظر میرسد تندروهای هر دو طرف بر این گماناند که بهترین زمان برای درگیری لفظی، در میانه مذاکرات است. شلدون ادلسون، میلیاردر امریکایی، از حامیان میت رامنی، نامزد ریاستجمهوری امریکا و دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل، روز سه شنبه پیشنهاد داد که ایالات متحده به جای ادامه مذاکرات، ایران را با یک سلاح هستهای هدف قرار دهد.
او در اظهاراتی که برای نخستین بار توسط Mondoweiss منتشر شد، گفت: «دربارهی چه چیزی مذاکره کنیم؟» من به شما میگویم: «گوش کنید، بیرون از اینجا یک بیابان است، میخواهم به شما چیزی نشان دهم.... شما موبایل خود را بر میدارید و به جایی در نبراسکا تلفن میزنید و بعد میگویید برویم. و خب آنجا یک سلاح اتمی هست، قویتر از موشکهای بالستیک در وسط بیابان؛ جایی که هیچ کسی نیست. شاید فقط یک جفت مار زنگی، عقرب و یا هر چیز دیگری باشد.»
فراخوان ادلسون برای بمباران ایران و نابود کردن سلاحهای کشتار جمعی این کشور، شاید در آمریکا کمک زیادی نکرد، اما در ایران تبدیل به محمل مناسبی برای پیشروی تندروها شد. در همان روز تندروها در ایران اعلام کردند که همایشی با عنوان «مرگ بر امریکا» در اوایل ماه نوامبر و به مناسبت سالگرد یورش به سفارت امریکا در تهران برگزار میشود.
تندروهای ایرانی نگران هستند که با برقراری ارتباط اخیر میان حسن روحانی، رییسجمهور ایران و باراک اوباما، رییسجمهور امریکا، شکافی عمیق در روح ضد امریکایی به وجود بیاید.
به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، هفته گذشته، تظاهرات مشابهی به صورت برنامهریزی نشده و با حمایت برخی چهرههای رادیکال صورت گرفت. این مقاله هم چنین یادآوری کرده که به واسطه تنشزداییهای اخبر تا چه اندازه شعارهای ضد امریکایی کمرنگ شده است:
۳- حفظ و تشدید فشار
در شرایطی که به نظر میرسد اولین دور از تحریمها برای کاهش تنش زدایی در میان ملتها کافی بوده، جنگطلبانِ حاضر در کنگره ایالات متحده از کاخ سفید خواستهاند که تحریمها را علیه ایران افزایش دهد. آنها، با رهبری نمایندگانی مانند سناتور مارک روبیو و مارک کرک و حمایت شدید AIPAC وعده دادهاند که اجازه نخواهند هیچیک از تحریمها لغو شود. امری که به نظر میرسد کاخ سفید برای نشان دادن تمایل خود به سازش به عملی کردن آن نیاز زیادی دارد.
برخی از نمایندگان مجلس طی بیانیهای گفتهاند : «در حال حاضر زمان تقویت -و نه تضعیف- تحریمهای امریکا و تحریمهای بینالمللی [علیه ایران] است. ایالات متحده نباید پیش از آنکه تهران فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند، تحریمهای جدید را به حالت تعلیق درآورد و یا دارایی های محدودی را که مسدود شده، آزاد کند.» در همین حال برخی از تندروهای ایرانی معتقدند که ماه جاری، مناسبترین زمان جهت اعلام طرحهای جدید برای راکتورهای تولید انرژی است، مسالهای که موجب میشود مذاکره کنندگان امریکایی به مقاصد این کشور بدگمان شوند. علیاکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، - به نقل از بخش مربوط به ایران در موسسه اینترپرایز امریکا - گفته است: «ساخت این تاسیاست در سواحل خلیج فارس بر اساس "منافع ملی و منافع کشور" خواهد بود.»
۴- آنها طرف مقابل را خشونتطلب، غیرقابل پیشبینی و غیرقابل اعتماد میدانند.
بیلبوردی در تهران نصب شده بود که بنا بر این گزارش، مذاکرهکنندگان امریکایی را فریبکار و غیرقابل اعتماد به تصویر کشیده است. در این بیلبورد یک امریکایی دور یک میز در برابر همتای ایرانی خود نشسته است. نیمتنه بالای این مذاکره کننده امریکایی با یک کت و نیمتنه پایین او که زیر میز است با یک شلوار ارتشی پوشیده شده و یک شاتگان نیز به همراه دارد. به گفته ال مانیتور روی این بیلبورد نوشته شده: «صداقت امریکایی.» تندروهای ایرانی بارها به یک نقطهنظر رسیدهاند.
همزمان، تندروهای امریکایی، در طول این مذاکرات، مفهوم «عدم اعتماد و سپس بررسی» را در رابطه با ایران پذیرفته اند؛ با تاکید بر این مساله که امکان دارد تمام این پروسه یک ترفند بوده و ایران صرفا به دنبال فرصتی برای کاهش تحریمها از سوی اوباما باشد، بیآنکه بخشهای مهمی از برنامه هستهای خود را تسلیم کند. نتانیاهو بهویژه از مدافعان برجسته این نظریه است- او این نظریه را «بی اعتمادی، تخریب و بررسی» مینامد- با این فرضیه که ممکن است اوباما به واسطه ساده لوحیاش در آستانه فریب خوردن از ایران قرار داشته باشد.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، ممکن است چنین شور و شوقی پیش از موعد به نظر برسد، اما مطمئنا برای شکاکان و منتقدان تندرو این مذاکرات، برای آنکه نظرات مخالف خود را بیان کرده و با مذاکرات مخالفت کنند، زودهنگام نیست. در ایالات متحده بسیاری از موافقان جنگ علیه ایران، شکلگیری این مذاکرات را حتی پیش از شروع، شدیدا مورد انتقاد قرار داده و هیچ نشانهای از عقبشینی یا صحه گذاشتن بر رویکرد دولت اوباما در این مذاکرات را بروز ندادهاند.
چنانچه تندروهای غربی به دنبال پیدا کردن کسی هستند که با آنها احساس همدردی کند، باید بدانند که در ایران نیز گروهی به همین اندازه سرسخت از تندروها هستند که درست مانند آنها از شروع این دور از مذاکرات دلسرد و ناامید شدهاند. در اینجا برخی از موارد که تندروهای ایرانی و غربی با یکدیگر اشتراک نظر دارند، آمده است:
۱- آنها به دنبال یک پیروزی کامل هستند. هر چیزی کمتر از آن در حکم یک فاجعه خواهد بود.
جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، هدف اصلی مذاکرات ژنو است، اما جزییات بسیاری وجود دارد که باید مورد بحث قرار گیرد. یکی از این جزییات این است که ایران اجازه دارد تا چه میزان اورانیوم غنی شده و تا چه سطحی از غنیسازی را در اختیار داشته باشد. (برای راکتورهای تولید انرژی، اورانیوم غنی شده بین ۳/۵ تا ۵ درصد کافی است؛ برای راکتورهای تحقیقاتی نیز اورانیوم غنی شده نزدیک یه ۱۹ درصد لازم است. هر میزان اورانیوم غنی شده بالای ۲۰ درصد، برای ساخت سلاح هستهای کافی است. اگرچه اغلب سلاحهای هستهای مناسب نیاز به اورانیوم غنیشده ۸۵ درصد یا بیشتر دارند.)
چنانچه این جزییات نادیده گرفته شود در اینده باعث مشکلات زیادی خواهد شد، اما تندروها در حال حاضر علیه هر آنچه غیر از هدف بی قید و شرط آنها باشد، انتقادهای تندی مطرح کردهاند. این تندروها در غرب با لابی طرفداران اسراییل در گروه AIPAC و بسیاری از اعضای گنگره، معتقدند که ایران به هیچ وجه نباید اجازه غنیسازی داشته باشد.
گروه دیگری که دیدگاههای کمی معتدلتر دارند، به پیشنهاد یک سازمان مطالعاتی اسراییل، میگویند که گرچه هر راهی که منجر به صدور اجازه غنیسازی برای ایران شود، «بد» است، اما صدور اجازه غنیسازی در درصدهای پایین و برای تولید انرژی راهی «نه خیلی خوب، اما قابل تامل» برای حل مشکل است. اما موضع تندروهای امریکایی همانطور که جیمز فیلیپس، نماینده بنیاد میراث به تازگی آن را مطرح کرده، این است که غنیسازی اورانیوم به طور کلی متوقف شده، ذخایر موجود به خارج از کشور منتقل و تاسیسات هستهای فردو منحل شود.
فیلیپس نتیجهگیری کرده است که که هرگونه توافق بدون در نظر گرفتن این جزییات، «بدتر از عدم توافق است.» به گزارش لسآنجلس تایمز، تندروهای ایرانی، بسیاری از این خواستهها را نقض اساسی «خط قرمز» خود میدانند: پیش از برگزاری مذاکرات مقامات ایرانی اعلام کردند سه خط قرمز را هرگز نخواهند پذیرفت: تعطیل شدن تاسیسات هستهای فردو و نطنز، تعلیق غنیسازی در سطح پایین، و انتقال ذخایر غنیشده به خارج از کشور.
بر اساس گزارش ال مانیتور، اخیرا، عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران تاکید کرده است که توقف غنیسازی و همچنین انتقال دخایر اورانیوم ایران به کشوری دیگر غیرممکن است: «غنیسازی اورانیوم، اولویت اصلی و خط قرمز ماست. البته درباره شکل، اندازه و سطوح مختلف غنیسازی مذاکره خواهیم کرد. بههرحال ما اجازه نخواهیم داد غنیسازی به حالت تعلیق درآمده یا حتی برای یک روز متوقف شود.»
۲- زمانبندیها اشتباه است
به نظر میرسد تندروهای هر دو طرف بر این گماناند که بهترین زمان برای درگیری لفظی، در میانه مذاکرات است. شلدون ادلسون، میلیاردر امریکایی، از حامیان میت رامنی، نامزد ریاستجمهوری امریکا و دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل، روز سه شنبه پیشنهاد داد که ایالات متحده به جای ادامه مذاکرات، ایران را با یک سلاح هستهای هدف قرار دهد.
او در اظهاراتی که برای نخستین بار توسط Mondoweiss منتشر شد، گفت: «دربارهی چه چیزی مذاکره کنیم؟» من به شما میگویم: «گوش کنید، بیرون از اینجا یک بیابان است، میخواهم به شما چیزی نشان دهم.... شما موبایل خود را بر میدارید و به جایی در نبراسکا تلفن میزنید و بعد میگویید برویم. و خب آنجا یک سلاح اتمی هست، قویتر از موشکهای بالستیک در وسط بیابان؛ جایی که هیچ کسی نیست. شاید فقط یک جفت مار زنگی، عقرب و یا هر چیز دیگری باشد.»
فراخوان ادلسون برای بمباران ایران و نابود کردن سلاحهای کشتار جمعی این کشور، شاید در آمریکا کمک زیادی نکرد، اما در ایران تبدیل به محمل مناسبی برای پیشروی تندروها شد. در همان روز تندروها در ایران اعلام کردند که همایشی با عنوان «مرگ بر امریکا» در اوایل ماه نوامبر و به مناسبت سالگرد یورش به سفارت امریکا در تهران برگزار میشود.
تندروهای ایرانی نگران هستند که با برقراری ارتباط اخیر میان حسن روحانی، رییسجمهور ایران و باراک اوباما، رییسجمهور امریکا، شکافی عمیق در روح ضد امریکایی به وجود بیاید.
به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، هفته گذشته، تظاهرات مشابهی به صورت برنامهریزی نشده و با حمایت برخی چهرههای رادیکال صورت گرفت. این مقاله هم چنین یادآوری کرده که به واسطه تنشزداییهای اخبر تا چه اندازه شعارهای ضد امریکایی کمرنگ شده است:
۳- حفظ و تشدید فشار
در شرایطی که به نظر میرسد اولین دور از تحریمها برای کاهش تنش زدایی در میان ملتها کافی بوده، جنگطلبانِ حاضر در کنگره ایالات متحده از کاخ سفید خواستهاند که تحریمها را علیه ایران افزایش دهد. آنها، با رهبری نمایندگانی مانند سناتور مارک روبیو و مارک کرک و حمایت شدید AIPAC وعده دادهاند که اجازه نخواهند هیچیک از تحریمها لغو شود. امری که به نظر میرسد کاخ سفید برای نشان دادن تمایل خود به سازش به عملی کردن آن نیاز زیادی دارد.
برخی از نمایندگان مجلس طی بیانیهای گفتهاند : «در حال حاضر زمان تقویت -و نه تضعیف- تحریمهای امریکا و تحریمهای بینالمللی [علیه ایران] است. ایالات متحده نباید پیش از آنکه تهران فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند، تحریمهای جدید را به حالت تعلیق درآورد و یا دارایی های محدودی را که مسدود شده، آزاد کند.» در همین حال برخی از تندروهای ایرانی معتقدند که ماه جاری، مناسبترین زمان جهت اعلام طرحهای جدید برای راکتورهای تولید انرژی است، مسالهای که موجب میشود مذاکره کنندگان امریکایی به مقاصد این کشور بدگمان شوند. علیاکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، - به نقل از بخش مربوط به ایران در موسسه اینترپرایز امریکا - گفته است: «ساخت این تاسیاست در سواحل خلیج فارس بر اساس "منافع ملی و منافع کشور" خواهد بود.»
۴- آنها طرف مقابل را خشونتطلب، غیرقابل پیشبینی و غیرقابل اعتماد میدانند.
بیلبوردی در تهران نصب شده بود که بنا بر این گزارش، مذاکرهکنندگان امریکایی را فریبکار و غیرقابل اعتماد به تصویر کشیده است. در این بیلبورد یک امریکایی دور یک میز در برابر همتای ایرانی خود نشسته است. نیمتنه بالای این مذاکره کننده امریکایی با یک کت و نیمتنه پایین او که زیر میز است با یک شلوار ارتشی پوشیده شده و یک شاتگان نیز به همراه دارد. به گفته ال مانیتور روی این بیلبورد نوشته شده: «صداقت امریکایی.» تندروهای ایرانی بارها به یک نقطهنظر رسیدهاند.
همزمان، تندروهای امریکایی، در طول این مذاکرات، مفهوم «عدم اعتماد و سپس بررسی» را در رابطه با ایران پذیرفته اند؛ با تاکید بر این مساله که امکان دارد تمام این پروسه یک ترفند بوده و ایران صرفا به دنبال فرصتی برای کاهش تحریمها از سوی اوباما باشد، بیآنکه بخشهای مهمی از برنامه هستهای خود را تسلیم کند. نتانیاهو بهویژه از مدافعان برجسته این نظریه است- او این نظریه را «بی اعتمادی، تخریب و بررسی» مینامد- با این فرضیه که ممکن است اوباما به واسطه ساده لوحیاش در آستانه فریب خوردن از ایران قرار داشته باشد.