کد خبر: ۱۵۴۱۲
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴۲۵۴
موسسه اسرائیلی «مرکز مطالعات راهبردی بگین سادات»:

دوست و دشمن از سیاست‌های اوباما در قبال ایران حیرت‌زده‌اند/عراق، اذربایجان و استان شرقی عربستان به اختیار ایران درخواهد آمد

و در نهایت، ایران به آزمون سرنوشت‌ساز اتکاپذیری و قدرت اثربخشی آمریکا در امور جهانی بدل شده است. پس از بارها تکرار این ادعا از سوی واشنگتن که یک ایران هسته‌ای غیرقابل پذیرش است، اکنون اجازه دادن به این نظام، برای دستیابی به یک بمب هسته‌ای یا توانمندی گریز هسته‌ای، به منزله ضربه‌ای مهلک و ویرانگر به وجهه بین‌المللی آمریکا خواهد بود.
موسسه اسرائیلی «مرکز مطالعات راهبردی بگین سادات» نوشت: ایران همچنان به خریدن وقت ادامه می‌دهد تا زمانی که به توانمندی گریز هسته‌ای دست یابد. یک ایران هسته‌ای باعث گسترش سلاح‌های هسته‌ای، خطر افزایتش بهای انرژی، ایجاد تهدیدی در برابر امنیت منطقه و جهان، و تضعیف بیشتر جایگاه بین‌المللی آمریکا خواهد شد. و آمریکا برای متوقف ساختن ایران و بازیابی اعتبارش در چشم هم‌پیمانان بدگمان خاورمیانه‌ای خود چاره ندارد جز آنکه دست به اقدامی نظامی برد.

به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، ایرانی‌ها بار دیگر موفق شدند غرب را به پشت میز مذاکره‌ای بیاورند که مدت‌های مدیدی به درازا کشیده شده است. آنان برای دو دهه است که چنین رفتاری در پیش گرفته‌اند، و در همین حین نیز برنامه غنی‌سازی اورانیوم خود را گسترش داده، در زمینه تسلیحاتی کردن این برنامه فعالیت داشته، و اقدام به ساخت موشک‌های دوربرد کرده‌اند؛ و این بی‌شک نشان می‌دهد که آنها در پی ساخت بمب اتمی هستند. باور و امید به اینکه ایران تغییر کرده باشد، دیدگاه رقت‌انگیز و اسفناکی است.

پر واضح است که ایران به دنبال لغو تحریم‌های جامعه بین‌المللی است، اما آنچه ایران حقیقتاً در پی آن است، نه توافقی هسته‌ای -آنگونه که مذاکره‌کنندگان زودباور مایل به پذیرش آنند- بلکه در پی خرید زمان است. ایران شاید چند ماه به زمان نیاز دارد، ، تا دنیا را در برابر عمل انجام‌شده قرار دهد: دستیابی به توانمندی گریز هسته‌ای، یعنی زیرساخت لازم برای گرد آوردن زرادخانه‌ای هسته‌ای تنها در عرض چند هفته.

متأسفانه، تعداد بسیاری از کشورهای جهان، از جمله آمریکا در حال همراهی با این راهبرد وقت‌کشی و رویکرد طفره‌آمیز ایران بوده، و در دریافت این نکته که معضل راهبردی ایران از اهمیت غیرقابل مقایسه‌ای با دیگر مسائل منطقه‌ای و جهانی برخوردار است، غافل مانده‌اند. هیچ موضوع دیگری در خاورمیانه یا دیگر نقاط جهان نمی‌تواند یک چنین تأثیر نامطلوبی بر امور دنیا، از قبیل گسترش هسته‌ای، بهای کالاهای راهبردی چون نفت، تروریسم بین‌المللی، و جایگاه جهانی آمریکا داشته باشد.

هسته‌ای شدن ایران یا کسب توانمندی گریز هسته‌ای از سوی این کشور منجر به گسترش سلاح‌های هسته‌ای، دست‌کم در مناطق اطراف خواهد شد.

بسیار بعید است که کشورهایی چون عربستان سعودی، مصر، و ترکیه با این مسئله کنار آمده و برای جبران عقب‌ماندگی خود در برابر ایران نکوشند؛ رویدادی که در نهایت منجر به شکل گرفتن یک خاورمیانه هسته‌ای چند قطبی خواهد شد -کابوسی راهبردی در منطقه‌ای بی‌ثبات. یک ایران هسته‌ای با یک کره شمالی هسته‌ای، که در محیط جغرافیای سیاسی‌اش دو کشور هسته‌ای -چین و روسیه- برای حفظ نظارتی دائمی بر رفتار پیونگ‌یانگ حضوری قاطع دارند، بسیار متفاوت است. یک ایران هسته‌ای بی‌تردید منجر به فروپاشی پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خواهد شد که عاملی برای ایجاد ثبات در عرصه بین‌المللی محسوب می‌شود.

یک ایران هسته‌ای بر اقتصاد جهانی انرژی تأثیر نامطلوبی خواهد داشت. قرار گرفتن ایران در مجاورت خلیج‌فارس و دریای خزر که حدود 75 درصد از ذخایر نفتی جهان را در خود جای داده است- تهران را از قدرت اثرگذاری بر بهای نفت، به عنوان یک کالای راهبردی بین‌المللی، برخوردار می‌کند. و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت در منطقه، به ناچار باید حضور رعب‌انگیز ایرانی هسته‌ای را در تصمیمات خود لحاظ کنند.

عراق همین حالا نیز به یکی از توابع ایران بدل شده است، و آذربایجان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی نیز ممکن است دنباله‌روی چنین روندی شوند. به علاوه، ایرانی هسته‌ای ممکن است برخورد تهاجمی‌تری در پیش گرفته و کنترل استان شرقی عربستان سعودی را که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل داده و بخش عمده نفت پادشاهی را در خود دارد، در اختیار گیرد. کاملاً درست است که ایران و دیگر کشورهای تولیدکننده نمی‌توانند از فروش نفت خودداری کنند، با این حال، در چنان شرایطی تهران می‌تواند تصمیم بگیرد که این نفت به چه کسانی و به چه بهایی فروخته شود.

تهرانی که موشک‌های دوربرد مسلح به بمب‌های هسته‌ای در اختیار داشته باشد، می‌تواند تهدیدی حقیقی برای بسیاری از کشورهایی محسوب شود که در محدوده ۲۵۰۰کیلومتری ایران قرار دارند. چنین شعاعی، اروپای شرقی، کل خاورمیانه، آسیای مرکزی، و شبه‌قاره هند را در بر می‌گیرد. به علاوه ایران سخت‌کوشانه در تلاش است که برد موشک‌های خود را چنان افزایش دهد که حتی به آمریکای شمالی نیز دسترسی یابند. در چنین شرایطی، امید بستن به کارآمدی راهبرد بازدارندگی در برابر ایران، یک واکنش غیر مسئولانه و سهل‌انگارانه خواهد بود.

و در نهایت، ایران به آزمون سرنوشت‌ساز اتکاپذیری و قدرت اثربخشی آمریکا در امور جهانی بدل شده است. پس از بارها تکرار این ادعا از سوی واشنگتن که یک ایران هسته‌ای غیرقابل پذیرش است، اکنون اجازه دادن به این نظام، برای دستیابی به یک بمب هسته‌ای یا توانمندی گریز هسته‌ای، به منزله ضربه‌ای مهلک و ویرانگر به وجهه بین‌المللی آمریکا خواهد بود.

به نظر می‌رسد که آمریکا امروزه در نازل‌ترین جایگاه تاریخی خود در منطقه قرار داشته باشد. اکنون دوست و دشمن به یک اندازه از سیاست‌های دولت اوباما حیرت‌زده‌اند، و رئیس جمهور بی‌نهایت ضعیفی را در راس امور واشنگتن می‌بینند که به نظر می‌رسد کوچک‌ترین اطلاعی از سیاست‌های بین‌المللی خاورمیانه ندارد. تمایل آمریکا به مجاز دانستن فعالیت‌های غنی‌سازی در ایران و آمادگی واشنگتن برای دستیابی به توافقی هسته‌ای با تهران، در این منطقه دنیا، مسئله بسیار تکان‌دهنده و غیرقابل درکی محسوب می‌شود.

در این مرحله، و پس از چندین سال نمایش رفتارهای غیرقابل درک و اقدامات اشتباه از سوی آمریکا، تنها چیزی که می‌تواند قدرت نفوذ واشنگتن بر منطقه را حفظ کند، حمله‌ای نظامی به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران است.

سران خاورمیانه بدون استثنا دارای یک منشور قدرت سیاسی در امور بین‌المللی بوده، و تحملشان در برابر سخنان آزادی‌خواهانه اوباما، که مایه مضحکه خاورمیانه‌ایها شده است، رو به پایان است.

بنابراین تنها چیزی که می‌تواند مجدداً منجر به جلب احترام آنان شود، واکنشی جدی و اقتدارآمیز از جانب واشنگتن خواهد بود؛ و این دقیقاً همان چیزی است که هم‌پیمانان آمریکا در منطقه به آن نیاز داشته و خواهان آنند. آنها، بسیار بهتر از واشنگتن، حقایق کنونی منطقه و خطرات یک ایران هسته‌ای را درک می‌کنند.

به علاوه، لزوم حمله‌ای نظامی با هدف ممانعت از ناپایدارسازی نظم بین‌المللی از سوی ایرانی هسته‌ای نیز کاملاً قابل درک است. اگر واشنگتن بخواهد مانع گسترش سلاح‌های هسته‌ای شده، ثبات بخش انرژی را حفظ کرده، خطر تروریسم بین‌المللی را به حداقل رسانده، و تهدیدات هسته‌ای یک نظام را کاهش دهد، باید به تعهدات خود به عنوان یک ابرقدرت بین‌المللی و رهبر جهان آزاد عمل کند. در چنین شرایطی، تسلیم شدن به تاکتیک‌های تأخیری و وقت کشی ایران، اقدامی بسیار غیر مسئولانه و خطرناک است.