کد خبر: ۱۵۶۹۵
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۶۶۱۷
موسسه «مرکز مطالعات امنیت ملّی» اسرائیل:

عربستان در مقابل ایران توان دفاع از خود را ندارد/ریاض نگران بی نیازی واشنگتن از اعراب است/تماس بی سابقه آل سعود با شورشیان به دلیل ناراحتی از اوباما

امتناع عربستان سعودی از عضویت موقت شورای امنیت سازمان ملل آخرین حرکت در تبادل پیام‌های دیپلماتیک است، که اغلب پشت صحنه رخ داده و هدف آن اعلام این نکته به آمریکا است که پادشاهی از سیاست آمریکا در خاورمیانه ناراضی است.
موسسه «مرکز مطالعات امنیت ملّی» اسرائیل نوشت: امتناع عربستان سعودی از عضویت موقت شورای امنیت سازمان ملل آخرین حرکت در تبادل پیام‌های دیپلماتیک است، که اغلب پشت صحنه رخ داده و هدف آن اعلام این نکته به آمریکا است که پادشاهی از سیاست آمریکا در خاورمیانه ناراضی است.

به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، رویدادهای بهار عربی همچنان ادامه یافته و رابطه و اتحاد نانوشته بین این دو کشور بسیار متفاوت را که یکی دموکراسی لیبرال و دیگری دیکتاتوری مطلقه است را می‌آزماید. دولت فعلی آمریکا از نظر ریاض ضعیف و تقریباً به هر قیمتی مایل به احتراز از بکارگیری قدرت نظامی است. به هر حال، تصمیم عربستان سعودی برای ردّ کرسی شورای امنیت لزوماً نشانگر تغییری در نظم جهانی و اختلال در روابط راهبردی بین دو کشور نیست. عربستان اولین کشوری است که از این قطع رابطه آسیب می‌بیند.

امتناع عربستان سعودی برای عضویت موقت در شورای امنیت سازمان ملل آخرین حرکت از برخوردهای دیپلماتیکی است که اغلب پشت صحنه رخ داده و هدف آن اعلام این مطلب به آمریکا است که این پادشاهی از سیاست آمریکا در خاورمیانه ناراضی است. اتحاد نانوشته‌ای که دو کشور بسیار متفاوت، یک دموکراسی لیبرال و یک دیکتاتوری مطلقه را مرتبط کرده است، بر این اصل بنا شده که آمریکا به اقتصاد خلیج فارس دسترسی یافته (و در عین حال به نبود آزادی سیاسی و حقوق بشر در این پادشاهی بی‌توجه بماند) ، و در مقابل چتری دفاعی علیه تهدیدهای خارجی برای این کشور فراهم کند. به هر حال، رویدادهای بهار عربی همچنان روابط دو کشور را به بوته آزمایش می‌گذارد.

اعتماد عربستان به این اتحاد وقتی خدشه‌دار شد که دولت آمریکا به حمایت از خاندان خلیفه در بحرین پرداخت؛ و از نظر عربستان، آمریکا به متحدان دیرینش، رئیس‌جمهور «حسنی مبارک» مصری و رئیس‌جمهوری «زین‌العابدین بن علی» در تونس پشت کرده و ترجیح داده بود که از «روند دموکراسی» در این کشورها حمایت -اگرچه برخلاف انتظارها، اخوان المسلمین پیروز این روند بود. اگرچه آمریکا سعی کرد با دولت اخوان‌المسلمین در مصر روابط خوبی برقرار کند اما عربستان سعودی، که این جنبش را رقیبی ایدئولوژیک و عامل کاهش ثبات منطقه می‌دانست، تا زمانی که اخوان‌المسلمین در قدرت بود روابطش با مصر را کاهش داد.

با اخراج رئیس‌جمهور «مُرسی» طی یک کودتای نظامی، عربستان نتوانست رضایتش را مخفی کند. «ملک عبدالله» با شتاب اقدام رئیس‌جمهور «عدلی منصور» را تبریک گفت و حتی عربستان اعلام کرد که اگر غرب به مصر کمک نکند، آنها از دولت نظامی حمایت خواهند کرد. پادشاهی، در کنار کویت و امارات متحده عربی، بسته کمکی سخاوتمندانه‌ای را به مصر اختصاص دادند تا حکومت این کشور بتواند روی پای خود بایستد. آمریکا به نوبه خود تردیدش در زمینه کودتا را، که آن را مخالف منافع خود می‌دانست، ابراز کرد، و تصمیم گرفت در واکنش به سرکوب خشن اعتراضات اخوان‌المسلمین به طور موقت کمک‌های نظامیش به مصر را قطع کند.

توافق آمریکا-روسیه برای خلع سلاح شیمیایی سوریه –که در حال حاضر، گزینه عملیات نظامی علیه حکومت «اسد» را از دستور کار حذف کرده است- نیز موجب خشم آل سعود شده است. حذف سلاح‌های شیمیایی اولویت اصلی عربستان نبود زیرا این کشور درگیری را فرصتی برای ضربه زدن به حکومت «اسد» و برهم زدن مقیاس‌های نبرد به نفع شورشیان، خارج ساختن سوریه از حوزه تمرکز ایران و تضعیف بیشتر جایگاه حزب‌الله در لبنان می‌دانست.

عربستان سعودی توافق آمریکا-روسیه را به عنوان خلف وعده‌ای می‌داند که بقای حکومت را طولانی‌تر کرده یا حداقل تصمیم‌گیری برای حمله به سوریه را به تعویق خواهد انداخت. شاهزاده «ترکی الفیصل» ، سفیر سابق عربستان در آمریکا، استیصال ریاض را با بیان این نظر نشان داد که «تظاهر فعلی به کنترل بین‌المللی بر زرادخانه شیمیایی «بشار» می‌توانست خنده‌دار باشد، اگر تا این حد آشکارا خائنانه نبوده و صرفاً برای دادن فرصتی به آقای «اوباما» برای عقب‌نشینی و نیز کمک به «اسد» برای کشتار مردمش طراحی نشده بود». خشم عربستان به کلمات محدود نشده و آل سعود مکرراً با مسلح کردن مخالفان سوری، کاهش همکاری خود با آمریکا را نشان داده‌اند. به عبارت دیگر، امکان دارد ریاض تسلیحاتی را برای مخالفان تهیه کند که تا به حال نکرده است، یا با شورشیانی رابطه برقرار کند که تاکنون از آنها اجتناب کرده است.

همچنین عربستان سعودی از دوستی مجدد آمریکا-ایران نیز بیمناک است. حرکت نرم ایران از نظر کشورهای حاشیه خلیج فارس تمرینی برای فریب است. عربستان از وقوع توافق ایرانی-غربی می‌ترسند که به ایران امکان فرار از انزوا و در عین حال پیشرفت به سمت کسب توان نظامی هسته‌ای را بدهد. مهم‌تر از همه، عربستان سعودی نگران آشتی دوباره ایران و غرب است که به هزینه عربستان تمام شده، مشروعیت ایران را در چشم جهان احیاء کرده و به ایران اجازه می‌دهد نفوذش در منطقه را گسترش دهد. توافق با ایران، و یقیناً تنش‌زدایی احتمالی از روابط آمریکا-ایران، ضربه سنگینی بر روابط آمریکا-عربستان خواهد بود. بنابراین فقط در حوزه مذاکرات است که آمریکا می‌تواند به همکاری با عربستان ادامه دهد.

بر اساس گزارشات، «بندر بن سلطان» ، رئیس سازمان اطلاعات سعودی و سفیر سابق سعودی در آمریکا، در واکنش به تغییرات اخیر گفت که احتمال «تغییری عمده» در روابط عربستان سعودی و آمریکا وجود دارد. مناقشه بین دو کشور فقط به سیاست آمریکا نسبت به آشفتگی‌های خاورمیانه مربوط نمی‌شود. عربستان سعودی نگران تغییر جهت راهبردی آمریکا است که قبلاً سربازان خود را از عراق خارج کرده و انتظار می‌رود در سال 2014 اکثر نیروهای خود را از افغانستان نیز خارج کند. دولت آمریکا اعلام کرده که در آینده، آسیای شرقی اولویت اصلی آمریکا خواهد بود. بعلاوه، در سال‌های اخیر آمریکا روند تولید نفت و گاز در قلمرو آمریکا را افزایش داده، و بر اساس پیش‌بینی‌ها تا پایان دهه اخیر از نظر انرژی خودکفا می‌شود. آل سعود نگران آن هستند که اگر وقتی که آمریکا به استقلال کامل انرژی دست یافت، دیگر نیازی به متحدان عرب نداشته و تا حد زیادی مداخله خود در خاورمیانه را کاهش می‌دهد.

بنابراین انتظار می‌رود که چند سال آینده دوره آزمودن روابط آمریکا-عربستان باشد، اما هنوز برای مدیحه‌سرایی در وصف اتحاد تاریخی بین دو کشور خیلی زود است. روابط بین آمریکا و عربستان سعودی بر اساس منافع مشترک مهم بنا شده و از بحران‌های قبلی، از تحریم نفت 1973 تا بحران جدی ناشی از 11 سپتامبر 2001 جان سالم بدر برده است. حتی وقتی آمریکا به استقلال انرژی دست یابد، ادامه ثبات خلیج فارس یکی از منافع واضح آمریکا بوده، و حتی اگر بیشتر حجم نفت و گاز برای فروش در آسیا در نظر گرفته شود، باز هم قیمت نفت همچنان در خلیج تعیین می‌شود. کمبود ثبات امنیت در خلیج]فارس تأثیری شدیدی بر بهای جهانی نفت و شرایط اقتصادی جهان دارد، که برای آمریکا بسیار مهم است.

بعلاوه، آشفتگی منطقه نیز موجب تقویت همکاری آمریکا-عربستان شده است. آمریکا و عربستان سعودی در کنار هم به توافقی دست یافتند که اجازه خروج رئیس‌جمهور یمن، «علی عبدالله صالح» از قدرت را ممکن می‌ساخت. عربستان با نظام تحریم علیه ایران همکاری کرده و حتی روند تولید نفتش را افزایش داده تا کمبود ناشی از حذف نفت ایران از بازارها را جبران کند. همچنین این دو کشور به همکاری برای جنگ علیه القاعده در شبه‌جزیره عربی ادامه داده‌اند، که کنترل بخش‌های جنوبی یمن را در دست داشته و برای هر دو کشور تهدیدی امنیتی محسوب می‌شد. بعلاوه، آمریکا به فروش حجم زیادی از سیستم‌های تسلیحاتی پیشرفته به عربستان سعودی ادامه داده، که بخش مهمی از اقتصاد آمریکا (در میانه اکتبر 2013، پنتاگون اعلام کرد که یک معاهده تسلیحاتی دیگر را با عربستان و امارات متحده عربی امضاء کرده که بیش از 10 میلیارد دلار ارزش دارد) را شامل می‌شود.

به طور کلّی، گزینه‌های عربستان سعودی محدود است. این پادشاهی، علیرغم ثروت کلانش، به تنهایی توان مقابله با تهدیدات مهم در محیط راهبردی خود را ندارد؛ مرزهای طولانی این کشور به راحتی قابل نفوذ بوده، تأسیسات راهبردی خود آسیب‌پذیر بوده، و ارتش این کشور کوچک و بی‌تجربه است. بعلاوه، در حال حاضر هیچ قدرت مهم دیگری توان و تمایل اجرای نقش آمریکا در حفظ ثبات و امنیت منطقه، یا به عبارت دیگر، بازداشتن و حفاظت از کشورهای خلیج فارس در مقابل ایران را ندارد. به هر حال، با کاهش اعتماد عربستان به آمریکا، شاید این پادشاهی بخواهد خطرات بیشتری را متقبل شده و شبکه‌ای موازی از روابط را ایجاد کند، که حداقل بتواند شرایط امنیتی خود را ارتقاء دهد، از جمله ممکن است برای کسب نیروی بازدارنده آماده و مستقل اتمی در آینده تلاش کند.

شاید یک کرسی در شورای امنیت برای ریاض اهمیتی نداشته باشد، زیرا هم حق وتوی روسیه و چین تصویب قطعنامه را مشکل می‌سازد، و هم آنکه عربستان ترجیح می‌دهد در پشت صحنه فعالیت کند. حتی بدون شورای امنیت، عربستان نفوذ زیادی در جامعه بین‌الملل و از جمله در جهان اسلام دارد. این آخرین اقدام عربستان، که به قصد فشار بر آمریکا بوده، نا معمول است زیرا نارضایتی و خشم روبه رشد آل سعود از آنچه سیاست غلط آمریکا می‌دانند را آشکارا اعلام می‌کند. از نظر ریاض دولت فعلی آمریکا ضعیف، خام و تقریباً به هر قیمتی مایل به اجتناب از بکارگیری نیروی نظامی است. به هر حال، این اقدام هر قدر هم نامعمول باشد، لزوماً نشانگر تغییر در نظم جهان و تیره شدن روابط راهبردی بین دو کشور –روابطی که طی بیش از هفتاد سال شکل گرفته‌اند- نیست. عربستان اولین کشوری است که از قطع این روابط آسیب می‌بیند.