«رأی حلال» اسم رمز چه چیزی است
یکی از بزرگان جامعه روحانیت از «رای حلال» نامزد مورد حمایت خود خبر داد و این سخن او واکنش بسیار وسیع مخالفان را به همراه آورد. بررسی انواع واکنشها به سخن خاص این چهره شاخص روحانی و سیاسی کشور خودش میتواند موضوع یک تحقیق جدی باشد و جا دارد کسی همت کرده و این جوابیهها و نقدها را تجمیع و به این آقایان عرضه کند تا معلوم شود یک سخن خاص اگر دقیق و درست نباشد، چه پیامدهایی میتواند داشته باشد.
یکی از بزرگان جامعه روحانیت از «رای حلال» نامزد مورد حمایت خود خبر داد و این سخن او واکنش بسیار وسیع مخالفان را به همراه آورد. بررسی انواع واکنشها به سخن خاص این چهره شاخص روحانی و سیاسی کشور خودش میتواند موضوع یک تحقیق جدی باشد و جا دارد کسی همت کرده و این جوابیهها و نقدها را تجمیع و به این آقایان عرضه کند تا معلوم شود یک سخن خاص اگر دقیق و درست نباشد، چه پیامدهایی میتواند داشته باشد.
نخستین سوال در این زمینه این است که ملاک حلال و حرام بودن رای یک نامزد ریاستجمهوری چیست یعنی چگونه میتوان مدعی شد که رای نامزد ما حلال است و رای دیگران حرام؟ واقعیت این است که هیچ منطق و ملاکی برای سنجش کیفیت رای مردم وجود ندارد و نتیجه انتخابات بر اساس کمیت آرای مردم رقم میخورد. مردم به هر دلیلی و با هر سطح آگاهی و شناختی به سوی یک نامزد تمایل پیدا میکنند و به او رای میدهند و او میشود رییسجمهور کشور و هیچ شاخصی وجود ندارد که بتواند ماهیت رای هر نامزد را بر اساس کیفیت آن مورد سنجش قرار دهد.
شاید گفته شود فرق است میان رای نیروهای سیاسی متدین و انقلابی هوادار یک نامزد با رای افرادی که کمتر به دین وانقلاب معتقدند و به نامزد دیگری رای دادهاند. به نظر میرسد در عمل و در نتیجه هیچ فرقی میان این دو رای وجود ندارد و سرنوشت کشور را اکثریت همه این رایها فارغ از کیفیت آنها تعیین میکند. همچنین معلوم است که رای هیچ نامزدی خالص و ناب نیست و در درون هواداران هر نامزد میتوان همه تیپ آدمی را سراغ گرفت. مثلا در همین انتخابات کسانی به آقای رییسی رای دادند که از نظر تعلق ظاهری به دین و شعائر اسلامی مانند رعایت حجاب، شبیه بخشی از هواداران آقای روحانی بودند. در جمع هواداران هر دو نامزد میتوان افرادی را یافت که موسیقی گوش میکنند و به کنسرت میروند. در جمع رایدهندگان به هر دو نامزد میتوان فهرست علما و روحانیون برجسته را نشان داد. خانوادههای شهیدان و ایثارگران هم در میان هواداران هر دو نامزد فراوان دیده میشوند. بنابراین اصلا نمیتوان مدعی خلوص آرای یک نامزد شد و آرای دیگری را ناخالص تصور کرد.
از سوی دیگر در جمهوری اسلامی همه تیپ مردم زندگی میکنند که از نظر اعتقادی و سیاسی و سبک زندگی و میزان تعلق خاطر به نظام و مسوولان با هم فرق دارند و همه اینان هم در انتخابات شرکت میکنند و طبعا به نامزدهای مختلف هم رای خواهند داد. در همین راستا، رهبری نظام در یک اعلام نظر تاریخی از همه مردم خواسته بودند که در انتخابات شرکت کنند حتی اگر با اصل نظام و مسوولان آن مخالفند زیرا کشور متعلق به همه است و آنان به خاطر کشورشان باید در انتخابات شرکت کنند. حال اگر طیفی از مردم که با اصل نظام و مسوولان آن مخالفند وارد صحنه انتخابات بشوند، وضعیت حلال و حرام بودن رای آنان چه میشود؟ آیا باید تمایزی میان رای آنان با دیگران قایل شد؟ آیا میتوان مدعی شد که از میان این طیف کسانی به رییسی رای ندادهاند؟
شاید آقایان تصور میکنند که رای رییسی حلال است به این دلیل که آنان آگاهانهتر رای دادهاند. این سخن نیز محل خدشه است. معلوم است که اکثر هواداران رییسی را کسانی تشکیل میدادند که کاری به برنامه و توانایی او نداشتند و با قبول وعدههایش به او رای دادند. همچنین بخشی از رایدهندگان به رییسی از سر تقلید و تبعیت از نظر نهادهایی خاص به سمت او گرایش پیدا کردند. برخی هم برای مخالفت با دولت به رییسی گرایش پیدا کردند بدون آنکه او را بهتر بدانند. در واقع ادعای رای آگاهانه به رییسی را نباید جدی دانست به خصوص از این منظر که میدانیم بخش بزرگی از رایدهندگان به ایشان را کسانی تشکیل میدهند که از نظر سطح سواد و مطالعه در رتبهای پایینتر از کسانی قرار دارند که به روحانی رای دادند. حلال و حرام دانستن رای مردم بر اساس آگاهی هم شاخصی غیرقابل اندازهگیری است.
شاید آقایان مدعی باشند روش کسب رای و جلب نظر مردم شاخص اصلی حلال بودن رای است. آنان مدعی هستند که رای رییسی با رعایت اخلاق به دست آمده است و دولتیان در این زمینه کم آوردند. این ادعا با هزاران دلیل و مدرک قابل خدشه است.
آیا آقایان مدعی هستند در جریان تبلیغات انتخاباتی دروغ گفته نشد؟ آیا دستاوردهای بزرگ دولت را ناچیز جلوه ندادند؟ آیا دست به وارونه جلوه دادن آمارها و ارقام نزدند؟ آیا تهمت نزدند و نسبتهای خلاف به رییسجمهوری و اطرافیانش ندادند؟ آیا از اموال بیتالمال و بودجه عمومی برای حمایت از نامزد خودشان استفاده نکردند؟ آیا نهادهای انقلابی و خاص برای حمایت از نامزد آنان با تمام وجود وامکانات وارد صحنه نشدند؟ آیا وضعیت دولت روحانی را در قیاس با دولت احمدینژاد بدتر جلوه ندادند در حالی که با همه شاخصها، وضعیت بهتر شده است؟ آیا با مطرح کردن وارونه ماجرای سند ٢٠٣٠ یونسکو و با بسیج همه امکانات از جمله با اعزام صدها طلبه جوان به سراسر کشور مدعی هزاران امر خلاف علیه دولت نشدند؟ این فهرست را میتوان بسیار بلند و بلندتر کرد.واقعیت این است که ادعای «رای حلال» یک حرکت برای تسلی بخشیدن به هواداران در مقابل شکست انتخاباتی بود و ارزش دیگری نداشت.