کد خبر: ۱۶۷۸۴۴
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۲۴۱

کجای کار اصولگرایی می لنگد

اصلاح‌طلبان به جوهر و اصول پایدار، باورمند و پایبندند، و اصلاح در فروع و کارکردها را به مقتضای شرایط و نیاز زمان، ضروری می‌دانند. در حقیقت نگرش عقلانی به اداره کشور دارند؛ تناسب هدف و روش‌ها. اصلاح‌طلبان به اسلام، نظام اسلامی، ایران، قانون اساسی، ولایت فقیه و رهبری، وحدت ملی، کرامت انسانی، اخلاق و ارزش‌های ایرانی- اسلامی، دموکراسی، قواعد بازی سیاست و... عمیقا معتقد و دلبسته و وفادارند.
اصلاح‌طلبان به جوهر و اصول پایدار، باورمند و پایبندند، و اصلاح در فروع و کارکردها را به مقتضای شرایط و نیاز زمان، ضروری می‌دانند. در حقیقت نگرش عقلانی به اداره کشور دارند؛ تناسب هدف و روش‌ها. اصلاح‌طلبان به اسلام، نظام اسلامی، ایران، قانون اساسی، ولایت فقیه و رهبری، وحدت ملی، کرامت انسانی، اخلاق و ارزش‌های ایرانی- اسلامی، دموکراسی، قواعد بازی سیاست و... عمیقا معتقد و دلبسته و وفادارند.

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ الف- در پی نتایج انتخابات ٢٩ اردیبهشت، برخی شخصیت‌های واقع‌بین اصولگرایان، به نقد خویش پرداخته‌اند، نقد عقلانی: نقد روش‌ها، نقد هدف‌ها، نقد عوامل، نقد کارکردها؛ مهم‌ترین نکته در نقدهای درونی آنان، نبود پویایی در اهداف، برنامه‌ها، سیاست‌ها، شعارها، کارکردها، روش‌های اصولگرایی و عملکرد دست‌اندرکاران حامی و مروج تفکر و سیاست اصولگرایی است. فقدان پویایی، به تنهایی برای شکست هر ایده‌ای کافی است.

ب- اصولگرایان در چهار دوره انتخابات ٨٤، ٨٨، ٩٢ و ٩٦ نتوانستند کاندیدایی در تناسب و شأن منزلت جایگاه ریاست‌جمهوری معرفی کنند. گرچه در انتخابات ٨٤ و ٨٨ پیروز شدند و سکان را به‌دست گرفتند، اما در ادامه، به دلیل عملکرد و کارکرد ناصحیح دولتمردان دولت‌های نهم و دهم، دچار پشیمانی ژرف شدند و زخم ناشی از آن خنجر به خود، دشوار است که بهبود یابد. برخی سران آن دولت‌ها، با رفتارهای دون شأن انسانی در این انتخابات و روز رأی‌گیری، ضمن آشکارکردن زوایای دیگری از ماهیت پنهان خود، درس جدیدی به اصولگرایان دادند. در انتخابات ٩٦ هم برخی نامزدهای این طیف، با پافشاری بر سیره غیراخلاقی و غیرعقلایی، نشان دادند که اصولگرایان در معرفی نامزدها، - و اصل: به کارهای بزرگ، مرد کارآزموده فرست- باز هم دچار بی‌دقتی شده‌اند. همچنین دریافتند که مبنای پیروزی، نه اجماع، نه هزینه‌کردهای شگفت‌آفرین، نه حمایت بی‌چون و چرا، نه شعارهای پرطمطراق، نه زرق‌وبرق، نه پوپولیسم، نه رفتار تهاجمی بی‌پایه و... که در کنار اصل با مردم و برای مردم بودن، بایستگی و شایستگی شخص نامزد هم رکن اساسی است. به کارگاه حریربافی، باید حریرباف ماهر فرستاد.

ج- هر اصلاح‌طلبی، اصولگراست؛ اما هر اصولگرایی، نه اصلاح‌طلب، که اصولگرا نیز نیست.اصلاح‌طلبان به جوهر و اصول پایدار، باورمند و پایبندند، و اصلاح در فروع و کارکردها را به مقتضای شرایط و نیاز زمان، ضروری می‌دانند. در حقیقت نگرش عقلانی به اداره کشور دارند؛ تناسب هدف و روش‌ها.  اصلاح‌طلبان به اسلام، نظام اسلامی، ایران، قانون اساسی، ولایت فقیه و رهبری، وحدت ملی، کرامت انسانی، اخلاق و ارزش‌های ایرانی- اسلامی، دموکراسی، قواعد بازی سیاست و... عمیقا معتقد و دلبسته و وفادارند. همان‌گونه که دکتر روحانی سوم خرداد، روز حماسه مقاومت ملی- سالگرد آزاد‌سازی خرمشهر عزیز- در مراسم قدردانی از فعالان ستادهای انتخاباتی گفت: اصلاح‌طلبان، صددرصد رهبری را دوست دارند؛ برخی گمان می‌کنند که تنها خودشان رهبری را صددرصد دوست دارند و اصلاح‌طلبان کمتر، مثلا ٩٦ درصد؛ نه این‌گونه نیست، ما همه رهبری عزیز را دوست داریم». اما هر اصولگرایی اصولگرا نیست، نه از این حیث که رقیب را باور و تحمل نمی‌کند، غافل از اینکه گفتمان، تنها در پذیرش و تفکیک مرز خود با گفتمان‌های دیگر، هویت می‌یابد، بلکه از این حیث که لازمه تداوم اصولگرایی، اصلاح‌طلبی است. یعنی دولت و قدرت و حکومت تنها و تنها با بازخورد و اصلاح و پیرایش و پالایش مداوم روش‌ها و کارکردهای سیستم، امکان دوام پیدا می‌کند. تفکر ایستا و ناپویا و «این همانی» هرگز نمی‌تواند در جان و ذهن مردم جا باز کند. اصولگرایی مستلزم اصلاحات است.

د- همان‌گونه که یکی از خبرگزاری‌های خارجی تحلیل کرده بود، پیروز انتخابات ٩٦، مقام معظم رهبری است. رهبری یعنی مردم؛ مردم یعنی رهبری! در ١٢ سال گذشته، اقلیتی متکی به ابزارها و منابع قدرت سیاسی و اقتصادی، تلاش کردند با غیریت‌سازی و بیگانه‌نمایاندن اصلاح‌طلبان، رهبری را که مطلوب و محبوب همه ایرانیان از هر کیش و آیین و هر قوم و نژاد در پهنه این سرزمین و این سرای امید است، در انحصار خویش درآورند. اما در این انتخابات، با تدابیر و درایت رهبری عزیز، مردم اثبات کردند که جدایی مردم و رهبری ممکن نیست و خیال محدودکردن و تعلق ایشان به گروهی و تفکری خاص، باطل است. محور تأکیدات رهبری معظم، نظام اسلامی، ایران و مردم است. پیروز انتخابات اخیر، رهبر معظم انقلاب است که امواج خروشان عاشقان ایران و جمهوری اسلامی را به صحنه آوردند، درخت جمهوریت شاداب و شکوفا شد تا گل‌های معطر و زیبای اسلامیت بشکفند و جان و جهان مردمان را خوشبو و دوست‌داشتنی سازند.

ه- ما، ملت ایران، پیروز شدیم. همواره پیروزی از آن ماست تا مادام که دست در دست هم باشیم، تا خرد رهنمای ما باشد، تا باور به روح و عظمت انسانی در ما زنده است، تا روابط اجتماعی را بر پایه احترام و برادری بنا کنیم، تا عشق بورزیم، وجودمان آیینه مهر و دوستی و ایمان باشد، تا پاسدار حقوق هم باشیم، تا یاور ستمدیده و دشمن ستمگر باشیم، تا از دروغ و دورنگی و نیرنگ و دغل بپرهیزیم، تا آزاد باشیم، تا راستی و درستی پیشه کنیم، تا سه اصل جاودانه از میراث نیاکانمان: پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را پاس بداریم تا...برای سربلند زیستن، برای با هم زیستن، برای جاودانگی، باید عاشق بود.  ایرانیان سربلند، ایرانیان عاشق، پیروزی‌تان مبارک!