کد خبر: ۱۷۱۳۹
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴
بروکینگز:

نتانياهو فريب ايران را خورد/او در حال اجرای نقش منفی بازی تهران است

: احساس مشترکی که اکنون در اینجا، اورشلیم غالب است، ترکیبی از آرامشی کوتاه‌مدت به سبب تصمیم فرانسه، و نگرانی بسیار عمیقی در خصوص شکاف تازه و قابل گسترشی است که میان اسرائیل و دولت آمریکا ایجاد و در 24 ساعت گذشته آشکار شده است.
ناتان ساکس در بروکینگز نوشت: احساس مشترکی که اکنون در اینجا، اورشلیم غالب است، ترکیبی از آرامشی کوتاه‌مدت به سبب تصمیم فرانسه، و نگرانی بسیار عمیقی در خصوص شکاف تازه و قابل گسترشی است که میان اسرائیل و دولت آمریکا ایجاد و در 24 ساعت گذشته آشکار شده است.

به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، اخبار رسیده از آخرین نشست نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو و جان کری، وزیر خارجه آمریکا نتانیاهو را شدیداً نگران و کاملاً خشمگین توصیف می‌کنند. اظهارات و تفسیر زبان بدن نخست وزیر [اسرائیل] عمیقاً این احساس را ایجاد می‌کند که آمریکا این روزها به تصور وی، از تعهدات پیشین خود دست کشیده است.

اسرائیل ادعا می‌کند که مقامات آمریکا پیش از این، خلاصه‌ای از نکات مهم توافقی احتمالی را که آنها، اسرائیلی‌ها، هر چند علاقه‌ای به آن نداشتند، اما -علی‌رغم سخنان اخیر نتانیاهو- می‌توانستند با آن کنار بیایند در اختیار آنها قرار داده است. با این حال اسرائیل ادعا می‌کند که مفادی که در قرارداد پیشنهادی ژنو مطرح شد، بسیار بدتر از آن چیزی بود که آمریکا به اسرائیل اطلاع داده بود. آنقدر بد که زمانی که کری پس از ملاقات تنش‌آمیز خود با نتانیاهو درخواست کرد که نشست رسانه‌ای مشترکشان را لغو کنند، نتانیاهو به تنهایی به سراغ خبرنگاران رفت و اعلام کرد که اسرائیل خود را به هیچ عنوان به توافق احتمالی ژنو متعهد نمی‌داند. به نظر نمی‌رسد که حتی تماس تلفنی باراک اوباما، در پی این رویداد، توانسته باشد از نگرانی‌های نتانیاهو بکاهد.

در واقع، اسرائیلی‌ها نیز مانند فرانسه بسیار نگران مواد لحاظ شده در توافق موقت پیشنهادی هستند: (الف) ماده‌ای که به تهران اجازه می‌دهد تا اندازه‌ای غنی‌سازی اورانیوم را ادامه دهد؛ (ب) ماده‌ای که به ایران اجازه می‌دهد ساخت راکتور آب سنگین در اراک را (با شرطی نمایشی برای فعال نکردن آن) ادامه دهد، که اجازه می‌دهد تهران راه میان‌بری برای ساخت یک سلاح هسته‌ای از مسیر پلوتونیوم -و نه اورانیوم- در اختیار داشته باشد؛ (ج) موادی که مشوق‌هایی را برای تهران ایجاد می‌کند که از دید اسرائیل به مثابه گام نخست در مسیر ناکارآمد ساختن نظام تحریم‌ها است. نگرانی اسرائیل این است که در حالی که کاهش پیشنهادی تحریم‌ها، عملاً غیرقابل بازگشت است، اما تهران می‌تواند تعهدات توافق‌شده خود را به راحتی زیر پا گذارد (و این توافق در مورد فعالیت راکتور اراک حتی وقفه‌ای نیز ایجاد نخواهد کرد) .

نتانیاهو شخصاً و علناً این توافق احتمالی را یک «اشتباه تاریخی» نامید، و گفته بود که کاملاً قابل درک است که چرا ایرانی‌ها این چنین شادمان بودند، زیرا آنها «توافق قرن» را به دست آورده بودند. آمریکا حتی اگر از ابتدا تصمیم نداشت چنین نرمشی نشان دهد، در مناقشات امروز اسرائیل اینطور گفته می‌شود که آمریکایی‌ها که بیش از اندازه مشتاق دستیابی به توافقی هسته‌ای با ایران بودند، اجازه دادند تا مفاد اولیه قرارداد به شکل چشمگیری کارآمدی و استحکام خود را از دست بدهد.

نتانیاهو بر این باور است که به جای آنکه ایران به سبب تحریم‌های گزنده غرب، خود را برای عقد قراردادی دیپلماتیک در تنگنا احساس کند، این غرب بود که برای دستیابی به توافقی، هر چند بد، خود را تحت فشار می‌دید و شتاب‌زده رفتار می‌کرد. این رویکرد منجر به ایجاد دیدگاه مشترکی در منطقه شده است مبنی بر اینکه دولت آمریکا تنها برای احتراز از برخوردی نظامی، شدیداً مشتاق دستیابی به یک -یا هر گونه- راه حل دیپلماتیک است؛ و پرونده سلاح‌های شیمیایی در سوریه، نمونه آشکاری از چنین اشتیاقی را به نمایش می‌گذارد.

هانگبی، در سخنان خود در یک شبکه رادیویی اسرائیلی، به مقایسه وضعیت ایران از دید آمریکا و دید اسرائیل پرداخته بود. به گفته وی، آمریکا جنگ سرد را، با هزاران موشک هسته‌ای که شهرهایش را هدف گرفته بودند، با موفقیت پشت سر گذاشته است و طبیعتاً نگرانی‌های کمتری در مورد ایران دارد. اما در طرف دیگر، اسرائیل کوچک و آسیب‌پذیر قرار دارد که (به ویژه تحت رهبری نتانیاهو) ایران را به عنوان یک تهدید وجودی می‌بیند. با این حال به گفته هانگبی، آمریکا و اسرائیل هنوز دارای یک هدف راهبردی مشترکند: ممانعت از شکل‌گیری یک ایران هسته‌ای.

با این حال هم او و هم «شائول موفاز» ، نماینده حزب مخالف در کنست، اتخاذ موضع مخالف بی‌سروصداتری را از سوی اسرائیل توصیه کرده‌اند، که بیشتر بر یک رایزنی آرام با آمریکا تمرکز و تکیه داشته باشد. گزارش رسانه‌ها نشان می‌دهد که اسرائیل در حقیقت، در پشت صحنه رایزنی‌ها با قدرت‌های غربی، از جمله فرانسه، بسیار فعال بوده است. من کارشناس امور فرانسه نیستم، اما این نکته را بسیار جالب توجه می‌بینم که در این برهه، یک حکومت سوسیالیست در فرانسه به آخرین مدافع اسرائیل بدل شده باشد؛ و اطمینان دارم که این مسئله برای هیچ کس در حکومت آمریکا جالب نخواهد بود.

اکنون نتانیاهو خود را در وضعیت بسیار پیچیده و دشواری می‌بیند. به نظر می‌رسد که اعتماد عمیق اسرائیل به آمریکا در خصوص این مسئله آسیب‌هایی دیده باشد؛ هر چند تصور می‌کنم که این تنش‌ها به زودی رفع خواهد شد. از سوی دیگر، در حال حاضر این اسرائیل است که به عنوان مانع اصلی به نتیجه رسیدن مذاکرات شناخته می‌شود، و نه مانند سابق ایران. «لوران فابیوس» ، وزیر خارجه فرانسه، در جریان مذاکرات، از ضرورت توجه به نگرانی‌های اسرائیل و همسایگان عرب ایران (عبارتی برای اشاره به عربستان سعودی) سخن گفته بود. و تمام این موارد، این خطر را به همراه دارد که بحران هسته‌ای ایران، به جای یک مسئله بین‌المللی، یک مسئله «اسرائیلی» تلقی شود؛ رویدادی که می‌تواند اسرائیل را بسیار آشفته سازد.

بدتر اینکه، ممکن است ائتلاف بین‌المللی [ضد ایران] تا همین لحظه نیز شکاف‌هایی برداشته باشد که در نهایت بتواند به طور جدی، یکپارچگی و کارآمدی نظام تحریم‌ها را به مخاطره اندازد؛ و اگر اسرائیل زمانی مجبور به بروز واکنشی نظامی شود، اکنون دیگر به سختی می‌توان انتظار داشت که این ائتلاف پس از چنین حمله‌ای همچنان متحد و منسجم باقی بماند؛ آن هم زمانی که اعمال فشارها و تحریم‌هایی یکپارچه علیه ایران، بیش از هر زمان دیگری مورد نیاز خواهد بود.

ظاهراً گفت‌وگوهای ژنو نتانیاهو را قانع کرده است که ایرانی‌ها به راحتی آمریکا را بازی داده‌اند؛ و اگر تلاش فرانسه نبود، اکنون آنها ممکن بود از فشارها تحریم‌هایی رهایی یابند، که آن طور که او می‌اندیشد، در صورت شکست مذاکرات در بلندمدت، شانس بسیار اندکی برای اجرای مجدد و کامل آنها وجود دارد. نتانیاهو و هم‌پیمانانش، مانند یووال اشتاینیتز، اکنون به وضوح ناامیدی خود را نسبت به موضع آمریکا به زبان می‌آورند.

نتانیاهو حتی ممکن است احساس کند که اعتمادی که تا کنون به پایبندی دولت اوباما به تعهد خود برای ممانعت از شکل‌گیری یک ایران هسته‌ای داشته، نابجا بوده است و اینکه او ممکن است تا همین لحظه نیز بیش از اندازه صبر کرده، و توان و آمادگی نیروهای اسرائیل را برای صورت دادن به یک اقدام نظامی یک‌جانبه موثر از دست داده باشد. حتی به نظر می‌رسد که اکنون مواضع آمریکا وی را به وحشت می‌اندازند.

اما آنچه نتانیاهو حقیقتاً از دست داده، به طور قطع، هزینه مواضع افراط‌گرایانه خود وی و این خطر حقیقی است که ایران دیگر کشور بدی به نظر نمی‌رسد. حال اگر ایران واقعاً و محاسبه‌گرانه، صرفاً در حال بازی کردن یک نقش «مثبت» باشد، یعنی درست همانطور که نتانیاهو دائماً در مورد آن هشدار می‌دهد، به نظر می‌رسد که حتی خود او نیز با تقبل نقشی منفی که ایران پیش از این برای وی در نظر گرفته بود، فریب ایران را خورده و ناخواسته در حال اجرای بخشی از بازی تهران است.

در حال حاضر من بیشتر نگران این مسئله‌ام که تنش‌های کنونی میان آمریکا و اسرائیل، حاصل تمام همکاری‌های اخیر نتانیاهو را که آمریکا از آن بهره می‌برد، نابود کرده و پیامدهای مخربی برای روند مذاکرات صلح در خاورمیانه به همراه داشته باشد.

اگر نتانیاهو به این باور برسد که واشنگتن خواهان پایان دادن به تقابل خود با ایران است، آنگاه دیگر هر چقدر هم که برای پیشرفت روند صلح در خاورمیانه (در قالب مرزهای عملیاتی محدودی که نتانیاهو تعیین کرده است) وقت گذاشته شود، دیگر دولت اوباما نخواهد توانست این روند را در مسیر درست خود هدایت کند. نتانیاهو ممکن است اینطور تصمیم گرفته باشد که اگر در مورد ایران به نتیجه مطلوب خود نرسد، دیگر در مورد فلسطین حاضر به همکاری نخواهد بود؛ و در این صورت، روند متزلزل صلح که در حال حاضر نیز به سبب شهرک‌سازی‌های جدید اسرائیل آسیب دیده است، به باور من، ممکن است متحمل ضربه هولناک دیگری شود.

روی هم رفته اینکه، این دو روز، برای رابطه آمریکا و اسرائیل و احتمالاً همینطور برای روند صلح در خاورمیانه روزهای بسیار سختی بوده است.