کد خبر: ۱۷۴۶۸۹
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۶۳۸

جريان ها ي خاص پشت پرده ريزش ها و رويش ها را به نمايش گذاشتند!/افول‌گرايان

خاطرمان هست برخي افراد كه خالكوبي‌ها و تتوهايي بر بدن خود زده بودند، براي حضور در مجموعه‌ورزشي‌ نهادهاي خاص،استخدام‌‌ و ... با مشكل روبه‌رو مي‌شدند و به نوعي با آن‌ها برخورد مي شد كه گويي مرتكب گناهي كبيره شده يا به بيماري واگيردار مبتلا هستند! اما گويي بانيان اين نوع تفكر استحاله شده‌اند و براي ماندن در قدرت راهي جز دستاويز قرار دادن مكروه‌هاي ديروز و تبديل آن‌ به مستحبات امروز، ندارند.

برداشت‌هاي جناحي از بيت‌المال

ماجرا اين‌گونه بود كه طبق معمول گذشته، تالار انديشه حوزه‌هنري كه جزوي از بيت‌المال است و بايد در اختيار همگان باشد، دوباره شاهد حضور جرياني خاص بود. همان‌گونه كه در انتخابات‌هاي مختلف به جايگاهي براي تبليغ گروه‌هاي خاص تبديل شده بود و همچنان برداشت‌ها و سوءاستفاده‌هاي جناحي از آن ادامه دارد.

تبليغ براي نمايش افول

آن‌ها مدت‌ها بود براي مراسمي با اين محتوا تبليغ مي‌كردند:« به جشن تولد داغ فارس پلاس دعوتین!قراره جشن تولد یک‌سالگی بگیریم. خیلی از اونایی که در فضای مجازی جنجالی شدن هم، میان!عصر یک‌شنبه ۲۵تیر!ظرفیت محدوده سریع‌تر ثبت نام کن».
جرياني كه همواره برخي تفكرهاي ناهمسو با خود را تكفير مي‌كردند، امروز مي‌كوشند تا ريزش‌هاي خود را با رويش‌هاي تخيلي جبران كنند. آن‌ها بزرگاني مانند آيت‌ا...‌هاشمي، ناطق‌نوري،علي‌لاريجاني، حسن‌روحاني و ساير شخصيت‌هاي نامدار انقلاب را از خود دور كردند تا به پديده‌هاي اجتماعي كه حال و روز مشخصي دارند، نزديك شوند. حال اين نزديكي تا چه حد براي آن‌ها راهبردي است، مشخص نيست ولي بيشتر شبيه به ‌تاكتيك‌هاي برگرفته از تفكر ماكياوليستي است كه اين روزها شديد دچارش شده‌اند.
انتحار و نمايش عريان
آن‌ها خوش مي‌دانند كه مردم امروز زير بار تفكرهاي پوشالي آن ها نمي‌روند بنابراين با عملكردي انتحاري سعي در خود نمايي براي ملت دارند.نمايشي عريان كه تمام خصوصيات و آرمان‌هاي آن‌ها را نمايان مي‌كند.

اين جريان در روز گذشته برگ زريني در تاريخ ثبت كردند.برگي كه نه براي آن‌ها درخشان باشد، خير! بلكه برگي كه سبب شد تا افول آن‌ها را تا سرحد واپس‌گرايي 40 يا شايد50 ساله به سمت دوران گذشته به نمايش بگذارد.

ابتذال فرهنگي

آن‌ها روز گذشته، فردي به نام اميرحسين‌مقصودلو را كه مقتداي‌شان ابراهيم رئيسي وارد دنياي سياست‌كرد، به ميان خود آوردند. تتلويي كه روزگاري امثال او به عنوان نماد ابتذال و تهاجم فرهنگي از سوي بزرگان همين تفكر به خورد مردم داده مي شد، امروز به سنبل مقاومت براي اين افراد تبديل شد‌ه‌است.

طعمه اي به نام تتلو

تتلو شايد نماينده قشري باشد كه در سال‌هاي اخير توسط همين تفكر كه او را امروز تقديس مي‌كند، سركوب شده و دفتر نقاشي كه بر روي بدن او نقش بسته است، عقده‌هاي سرگشاده از فشارهاي همين جماعت افول‌گراست!

بازيگرداناني كه در پشت صحنه، امثال تتلو را مديريت مي‌كنند، شايد به آهنگ «بذار تو حال خودم باشم» او راگوش نداده باشند يا كليپ‌هاي آنچناني او را نديده‌باشند(يا شايد هم ديده باشند) ولي بي شك خوب مي‌دانند كه تقدير از تتلو، شايد بتواند كار آن آب و صابوني را كند كه روزگاري روحاني براي طهارت آن‌ها بعد از انتخابات به زبان آورد.
تتلو نه شخصيت سياسي است و نه عمق‌فرهنگي دارد، اما به خوبي مي‌داند كه عالم سياست، دنياي بده و بستان است. زماني كه مي‌خواند:« من‌خستم، دنيا يك جور رقصه خاصه، باهاش برقص» يعني فرماني كه اين روزها، در دستور جريان‌هاي محافظه‌كار قرار دارد براي آنكه به خواسته‌هاي خود برسند.
دفاع لشگري از تتلو
مقصودلو آن‌قدر به نفوذي‌ها و توان ناتوي فرهنگي داخلي اعتقاد دارد كه مي‌گويد:« من خستم اما می‌دونم، که می‌رسم بالاخره‌، من می‌سازم دوباره دنیامو یه نفره!» تتلو دنياي خود را ساخت اما نه به تنهايي، يك‌ لشگر پشت او ايستادند.

آرايشي جديد اما عجيب كه برگرفته از اعضاي كميسيون امنيت ملي‌مجلس! نمايندگان محترم شهرقم!اعضاي جبهه پايداري!مسئولان رسانه‌وابسته به نهادهاي خاص! رييس پيشين و ارزشي! صداوسيما و افسران جنگ نرم! است.

صاحبان قيچي و تفنگ، دست به دستان فردي دادند كه در مرام گذشته آن‌ها، روي بدن خود صور قبيحه را درج كرده و تنها وجه مشترك آن‌ها، مخالفت با روحاني و رفاقت با رئيسي است.

اين جريان، ژست اپوزوسيون به خود گرفته اند و به نوعي سعي دارند تا براندازي نرم روحاني را در جامعه عملي كنند اما بي شك مردم ما همان‌گونه كه در انتخابات سال‌هاي گذشته نشان دادند، در ادامه نيز به اين جماعت ثابت مي‌كنند كه اينان به ناكجا آباد مي‌روند.

هيهات

منتظر مي‌مانيم تا ائمه‌جمعه و مدعيان انقلابي‌گري، نسبت به اين نوع اقدامات كه با پول بيت‌المال انجام مي‌شود، موضع بگيرند. فرياد وامصيبتا سر دهند و وضعيت‌ فرهنگي كشور را برباد رفته بخوانند.

كاش تشخيص خوب از بد در اين روزگار آخرالزماني، كمي توسط صاحبان خرد تبيين شود تا هر جماعتي با هر وسيله اي تلاش نكند به خواسته‌ها و اهداف خود دست پيدا كند و با پنهان شدن در پشت‌انقلابي‌گري و مقدسات، هر عاملي را دستاويز حيات سياسي خود قرار ندهند.