کد خبر: ۱۷۵۹۳۵
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴۳۱۲

سخنان تکان‌دهنده رئیس‌ مجلس

رئیس مجلس در همایش هیئت امنای دانشگاه علوم پزشکی مطالبی بیان داشت که در روز سه شنبه 3 مرداد ماه از شبکه یک پخش شد و آن این بود که بر اساس آمار هائی که ذکر می کرد در بسیاری از موارد ما هم در سطح منطقه و هم در سطح جهانی نمرات خوبی نداریم و بر عکس در جنبه های منفی یعنی اسراف و اتلاف سرمایه و عمر و نیز تخلیه روستا و افزایش روند شهر نشینی رتبه بسیار بالائی داریم. او می گفت ما به افق 1404 نمی رسیم و این یعنی اعتراف به شکست.

اعتراف بر این مسائل آنهم در سطح بالای کشور توسط رئیس قوه مقننه بسیار بسیار تکان دهنده است و این به این معنا است که باید تکانی خورد، تکانی سخت.

معمولا در بسیاری از موارد مقامات هر کشور اطلاعات و آمار هائی که توسط رقبا داده می شود را قبول نمی کنند و آن را حمل بر غرض ورزی و یا نا آگاهی و یا اغراق گویی می دانند و سعی می کنند رسما به آن اعتراف نکنند. در جنگ ها هم همینطور است تا آخرین مرحله و آخرین سنگر مدافعان سعی می کنند به شکست خود اعتراف نکنند ولی زمانی که شکست قطعی شد اعتراف هم صورت می گیرد.

دنیا سر تاسر جنگ و رقابت است و درمسائل اقتصادی و اجتماعی هم همانند جنگ، رقابت وجود دارد و همه باید خود را درگیر آن بدانند و اگر به چیزی به عنوان شکست اعتراف کردند معلوم می شود کار خیلی خطرناک شده است.

جهاد و اجتهاد هم ریشه اند و جهد و کوشش هم موضوع نمی شناسد همچنانکه رزمندگان با قطع و یقین با دشمن و احتمال کشته شدن مواجهند در مسائل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هم همینطور است و هر مجتهد و یا جهادگری باید به قصد فناشدن گام در مسیر بگذارد، فنائی که در آن بقا مستتر است.

نام نیکو گر بماند ز آدمی به کز او ماند سرای زرنگار

وقتی رئیس قوه مقننه به این آمارها اعتراف می کند معنی اش این است که اغلب نمایندگان مجلس هم با آن موافقند و لذا در زمان انتخاب وزرا باید از نهایت دقت استفاده کنند تا بتواند مسیر را قدری عوض کنند. رئیس مجلس اعتراف کرد که حتی در دولت یازدهم هم کار خیلی پیش نرفته است.

به قول آقای هاشمی طبا باید وضعیت فوق العاده اعلام شود و از اسراف و تبذیر پرهیز شود با متخلفان باید با قاطعیت بر خورد گردد و هر کس در هر مقامی در برابر قانون پاسخگو باشد و رابطه و شفاعت حذف شود.

به قول معروف شتر سواری دولا دولا نمی شود. یا می دانیم که بسیار عقبیم و دراین سالها عقب تر رفته ایم پس باید فکری اساسی کرد و از خود مایه گذاشت. تا کی خود را به جهالت می زنیم آیا به آنکه می گوئیم یقین و باور داریم پس بسم الله. به قول ابن یمین فریومدی:
آنکس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبذ گردون بجهاند
آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابد الدهر بمــــــاند
آنکس که بداند و نداند که بداند بیدارش نمائید که بس خفتـــه نماند
آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به مقصد برساند

دیگر نمی شود بودجه عمرانی نداشت و همه بودجه صرف امور جاری گردد و آنگاه ادعای پیشرفت کنیم. افتخار به افزایش تعداد مقالات بی ثمر چه فایده دارد. شما به عنوان مثال همین هزینه میوه و شیرینی که در همه جلسات دولتی و غیر دولتی از بالا و پائین هزینه می شود را بر آورد کنید ببینید چه مقدار می شود. آیا نمی توان آن راحذف کرد. البته و صد البته باید از بالا حذف شود. شما ویلاها و پلاژ های خاص وزارت خانه ها را در سراسر مناطق خوب بررسی کنید آیا نمی شود آنها را واگذار کرد و به هنگام نیاز از اجاره استفاده کرد. 

من در حدود سی سال قبل وقتی در سفری در چین بودم و در مجالس رسمی شرکت کردم تنها با چای سبز در جلسات از میهمانان و حتی میهمانان خارجی پذیرایی می کردند. حالا را نمی دانم ولی اگر حالا وضعیت عوض شده باشد حق دارند چون وضعیت اقتصادی کشورشان عوض شده است.

نبودن افراد شایسته پرکار در رأس امور و وجود تبعیض در مراکز مختلف سبب می شود که دلسوزی نباشد. دولت کار آمد دلسوز باید بر سر کار بیاید تا وضعیت کمی تکان بخورد. الگوی مصرف را باید عوض کرد و از خود دولت و رئیس آن باید شروع شود و الا کار پیش نخواهد رفت.

اقتصاد مقاومتی را اگر قبول دارید با دقت اجرا کنید و اگر ندارید شهامت آن را داشته باشید و بگویید اجرا نمی کنیم. و طرحی دیگر ارائه کنید. اجرای آن مثل اجرای اصل 44 نباشد که همه مسئولان هم به عدم اجرای آن اعتراف کرده اند.

ما اگر لالائی بلدیم چرا خوابمان نمی برد و اگر نقاط ضعف را می بینیم و به آن اعتراف می کنیم پس چه باید کرد و که باید مشکلات را جل کند.

الان وقت آزمون دولت و ملت است و تا چند روز دیگر ببینیم چه اتفاقی می افتد آیا نجات بخشی در راه است و یا همان آش و همان کاسه و توجیهات پس از توجیهات.

به نظر من باید معجزه اتفاق بیفتد و آن نشدنی است مگر به همت و همگامی دولت و ملت، واگر یگدیگر را باور داشته باشند؛ همچنانکه در آغاز انقلاب اتفاق افتاد.