سوئیسِ خاورمیانه در برزخ / هرج و مرج در انتظار عمان
[عمان، يکي از کشورهاي هميشه آرام خليجفارس حداقل در چهار دهه اخير بوده است. کشوري پادشاهي که بهواسطه روابط خوبش با تمامي همسايگان و کشورهاي جهان به ميانجيگري محبوب و مورد قبول همگان تبديل شده است.
[عمان، يکي از کشورهاي هميشه آرام خليجفارس حداقل در چهار دهه اخير بوده است. کشوري پادشاهي که بهواسطه روابط خوبش با تمامي همسايگان و کشورهاي جهان به ميانجيگري محبوب و مورد قبول همگان تبديل شده است.
عمان تاکنون در پرونده بحران يمن، پرونده هستهاي ايران، ارتباط ايران با ايالاتمتحده آمريکا و ارتباط ايران با بريتانيا در زماني که قطعي روابط ميان تهران و لندن وجود داشت، پرونده صلح فلسطين و اسرائيل و بسياري پروندههاي ديگر نقشآفريني کرده است. سلطان قابوس، پادشاه اين کشور از افراد مورد احترام جامعه جهاني است که از ثقل بينالمللي بالايي برخوردار است اما اين کشور پادشاهي که به سوئيس خليجفارس معروف است، اين روزها حال و روز خوبي ندارد. پادشاه بيمار است و هنوز جانشيني براي او تعيين نشده است. سلطان قابوس در سال 1979 همسرش را از دست داد و تاکنون ازدواج نکرده است و همچنين فرزندي هم ندارد.
شايعات بسياري درباره زندگي او وجود دارد، حتي عدهاي ميگويند وي همسرش را که دختر عمويش بود، دو يا سه سال بعد از ازدواجش طلاق داد و برخي منابع ديگر ميگويند که همسر وي در سال 1979 فوت کرده است. بههرحال اطلاعات چنداني درباره زندگي خصوصياش در دسترس نيست. از سال 2014 پزشکها کشف کردند که سلطان قابوس مبتلا به بيماري سرطان روده است و از آن موقع بحث جانشينياش به مسئلهاي نگرانکننده تبديل شده است.
گفته ميشود يک توافق نانوشته ميان خاندان سلطنتي وجود دارد که تا زماني که سلطان قابوس زنده است، درباره جانشينياش صحبتي نشود اما اين توافق مانع از آن نميشود که کارشناسان و ناظران نگران از آينده اين کشور آرام حاشيه خليجفارس نباشند. ميشله کليفورد، روزنانه نگار انگليسي در اسکاي در اين رابطه مينويسد: عمان اغلب به «سوئيس خليجفارس» شناخته ميشود. قطعهاي زيبا، آرام و غني از نفت با مناظري دلربا که به بيطرفي در عالم سياست مشهور است اما بسياري از ناظران خاورميانه اکنون نگرانند که عمان نتواند نقطهعطفي در مشکلات کنوني منطقه باشد. عمان مدتهاست که از توانايي خود بهعنوان بلوک و رابطي ميان دو قدرت بزرگ منطقهاي، يعني عربستانسعودي و ايران بهره برده است؛ همانطور که در اختلافات اين دو کشور با دنياي بيرون نيز نقش بازي کرده است؛ بهعنوان مثال سياست «دوستي با همه و دشمني با هيچکس»، نقشي اساسي در توافقنامه سال 2013 ايران و غرب بر سر برنامه هستهاي تهران ايفا کرد. اين کشور همچنين در مذاکرات صلح پيشين بين اسرائيل و فلسطين دخيل بود و به آزادي آمريکاييهايي که در ايران و يمن دستگير شده بودند، کمک کرد. مهارت ديپلماتيک سلطان عمان، قابوس بن سعيد، او را بهعنوان کارگزاري صادق اثبات کرده است. اين مهارت بهويژه با رويکرد کمتر تهاجمي او نسبت به ايران ديده شده است. بههميندليل است که دونالد ترامپ طي تماس تلفني در هفتههاي گذشته با او، مسئله دخالت ايران در کشورهاي منطقه را مطرح کرد و بر ضرورت مقابله با «فعاليتهاي بيثباتکننده» تأکيد کرد.
بااينحال، در پي افزايش تنش و رقابت بين دو قدرت منطقهاي، توان عمان نيز محدود شده و صبر آنها از حد مجاز گذشته است. عربستانسعودي و ايران در جنگ يمن دربرابر هم قرار گرفتهاند و عمان اصرار دارد که بيطرف باقي بماند. وي در ادامه مينويسد: اما عمان در اوايل سال جاري با پيوستن به ائتلاف نظامي سعودي، ناظران را شگفتزده کرد. ازسويديگر، در تنشِ بالاگرفته ميان قطر و عربستانسعودي به خاطر نزديکي قطر به تهران، عمان موضعي متفاوت را درپي گرفت. عمان حالا با تأمين لوازم ضروري براي قطر از طريق دريا، موضعي شبيه به ايران دارد. سعوديها نتوانستهاند در گرماي نسبي روابط ميان تهران و مسکو خللي ايجاد کنند و اين حرکت عمان در کمک به قطر باعث سرخوردگي مضاعف پادشاهي سعودي شده است. ميشله کليفورد سپس مينويسد: عمان به ايران نياز دارد زيرا ميلياردها دلار از سرمايههاي بانکي اين کشور در اختيار ايران است. از آنجايي که تحريمها عليه ايران در دو سال اخير کاهش يافته، تجارت بين دو کشور نيز بهشدت روندي رو به رشد پيدا کرده است. پيشبيني ميشود که تجارت بين دو کشور از 370 ميليون دلار در سال 2015 به پنج ميليارد دلار در سال 2021 افزايش يابد. بزرگترين شرکت خودروسازي ايران يعني ايران خودرو، سرمايهگذاري مشترکي را با طرف عماني براي ساخت کارخانه توليد محصولات در عمان انجام داده است. يک کارخانه فناوريهاي نانو، مجتمع جديد بيمارستاني و از همه مهمتر، خط لوله گاز زيردريايي به طول 124 مايل از ديگر پروژههاي مشترک دو کشور است.
پروژه خط لوله گاز، عمان را قادر ميسازد تا گاز ايران را به راحتي وارد کند و به عمانيها اجازه ميدهد تا گاز مايع خود را راحتتر به ديگر کشورها بفروشند. حمايت مالي ايران براي عمان حياتي است. حدود 80 درصد از درآمد عمان از طريق صادرات نفت تأمين ميشود اما افت شديد قيمتهاي نفت در طي سه سال گذشته، تأمين بودجه مالي مورد نياز را براي اين کشور مشکل کرده است. در سال 2016، عليرغم کاهش هشت درصدي هزينههاي دولتي، عمان با کسري بودجهاي معادل 21 درصد از توليد ناخالص داخلي روبهرو شد. اين عدد دوبرابر عميقترين بحران مالي رخداده در بريتانياست؛ بنابراين هرگونه تلاش و فشار بيشتر عربستانسعودي و متحدانش براي خدشه واردکردن به روابط ايران و عمان، اوضاع را بحرانيتر خواهد کرد. به تمام اين عدم اطمينانها، ميتوان موقعيت خود سلطان را نيز اضافه کرد. سلطان قابوس که در انگليس تحصيل کرده، قديميترين رهبر دنياي عرب است که پس از کودتاي 1970 با پشتيباني انگليس زمام رهبري را در دست دارد. بااينحال، او هيچ وارث يا اقوام نزديکي ندارد. با افزايش نگرانيها درباره سلامت او و ابتلا به بيماري سرطان، مشخص نيست که چه کسي جانشين او خواهد شد و آينده عمان چگونه خواهد بود. اين ميتواند منجر به بيثباتي بيشتري شود.
وي در ادامه به شيوه زمامداري سلطان قابوس در عمان اشاره ميکند و مينويسد: سلطان قابوس که در ايام جواني رويکردي اصلاحطلبانه داشت، درحالحاضر به شکلي فزاينده استبدادي برخورد ميکند و دستگاههاي دولتي و مقررات تنظيمشده رسانهاي بهشدت از او حمايت ميکنند. پليس ميتواند بدون حکم وارد خانههاي مردم شود. دولت سانسور روزنامهها را در دست دارد و ميتواند تصميم بگيرد که چه کسي کار روزنامهنگاري انجام دهد و اين کار براي چه کسي ممنوع است. خبرنگار اکونوميست اخيرا پس از ديدارش از عمان درباره فردي که به او زنگ زد، گفت: «آن فرد ممکن است تنها به خاطر گفتوگو با من بازداشت شود.» ميشله کليفورد در پايان مينويسد: پيشبيني هرجومرج در عمان با اين شرايط به قدرت تخيل زيادي نياز ندارد. اين وضعيتي است که مورد علاقه گروههايي مانند القاعده و داعش است که بتوانند با استفاده از هرجومرج در عمان پس از دوران قابوس، موقعيت خود را در منطقه محکم کنند. اين هشداري است که دنياي بيرون درباره عمان ميدهد.