کد خبر: ۱۸۳۸۵۴
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۱۷۲

موسوی: دیوان محاسبات به تخلفات دولت احمدی نژاد اشراف کامل ندارد

چندی پیش دادستان دیوان محاسبات از پرونده‌های احمدی نژاد گزارشی ارائه کرد. مصطفی پورمحمدی وزير پيشين دادگستري و مشاور رئیس قوه قضاییه هم که مدتی وزیر کشور احمدی نژاد بوده، خواستار رسیدگی جدی به تخلفات رئیس دولت های نهم و دهم شد. یکی از نهادهايي که در دولت احمدی نژاد پیگیر رسیدگی به تخلفات او بود، کمیسیون اصل 90 قانون اساسی مجلس هشتم بود.

درباره ابعاد پرونده‎هاي در دست بررسي آن زمان، فاضل موسوی، عضو کمیسیون اصل 90 مجلس هشتم با خبرآنلاین به گفت وگو نشسته است که متن آن را در ادامه می خوانید:

دیوان محاسبات می گوید 50 مورد پرونده از دولت احمدی نژاد در دیوان وجود دارد. شما هم قبلا از 40 تا 50 مورد پرونده از دولت گذشته در کمیسیون اصل 90 مجلس هشتم اطلاع داده بودید. آیا این پرونده ها همان‎ها هستند یا اینکه تعداد تخلفات بیشتر بوده و تنها بخشی از پرونده های دیوان با کمیسیون اصل 90 همپوشانی دارد؟

بخشی از پرونده ها تطابق دارد. پرونده هایی که دیوان محاسبات می گوید همه تخلفات دولت احمدی نژاد نیست. دولت نهم و دهم بعد از مجلس هشتم هم فعاليتش ادامه داشت. بنابراین بخشی از پرونده های دیوان محاسبات مربوط به بعد از دوران نمایندگی ما است.

بنا به گفته دیوان محاسبات تخلف دولت گذشته 48 هزار میلیارد تومان بوده که 12 هزار میلیارد آن متعلق به شخص احمدی نژاد است. او در یک پرونده هفت هزار میلیارد تومان تخلف دارد. البته به بیان دیوان محاسبات، دارایی او کفاف این میزان تخلف را نمی دهد. رقم هایی که اعلام شده چقدر به گزارش های کمسیون اصل 90 نزدیک است؟ تا سال 90 میزان تخلفات چقدر بود؟

من معتقدم دیوان محاسبات به همه واقعیاتی که درباره بودجه، بانک مرکزی، فروش شرکت ها و مسائل دیگر وجود دارد اشراف لازم را ندارد. من در یک سخرانی در سال 88 هم گفتم مگر نه اینکه باید همه درآمد کشور به خزانه ریخته شود؟ دولت طبق قانون فقط حق برداشت از خزانه را دارد. دیوان محاسبات و سازمان بازرسی هم باید روی این موضوع نظارت کنند. اما آیا چنین کاری اتقاق افتاد؟ متاسفانه ما عملا نظارت به معنای خاص آن را در حوزه های بودجه و مالی نداریم.

یادم می آید آن زمان نامه ای از آقای نوذری وزیر نفت وقت خطاب به رئیس جمهور دیدم که نوشته بود ما حق وارد کردن بنزین به این صورت که شما می گویید را نداریم. طبق روال مرسوم یا مجلس باید تصویب کند یا به اذن مقام معظم رهبری باشد. آقای احمدی نژاد اما زیر آن نامه به صورت خیلی خلاصه پاسخ داده بود «باید انجام شود»! سازمان بازرسی خیلی راحت می توانست جلوی این قضیه را بگیرد. گردش مالی که ما در آن هشت سال داشتیم بسیار عظیم بود. دیوان محاسبات و سازمان بازرسی آن زمان باید این ها را گزارش می دادند. الان که بعد از چند سال این مسائل مطرح می شود دیگر چه فایده ای دارد؟ رهبری یک بار فرمودند دیوان محاسبات باید اختیارات خود را بسیار جدی بگیرد. دیوان موظف است در مورد هر مبلغی که از خزانه برداشت می شود بررسی کند ببیند این برداشت طبق قانون بوده یا نه.

فرضا احمدی نژاد الان محاکمه شود و به زندان بیفتد، اصلا او پنج میلیارد تومان دارد که بتواند به بیت المال برگرداند؟ دیوان محاسبات برای این است که از تخلف پیشگیری کند نه اینکه تخلف اتفاق بیفتد و بعد ماجرا پیگیری شود.
کمیسیون برنامه و بودجه و تلفیق مجلس سالانه از دخل و خرج کشور گزارش می خواهند. دستگاه ها هم موظف به ارائه گزارشند. در بعضی موارد که دیده می شود عملکرد با قانون تطابق ندارد باید به دادستانی گزارش شود تا آنجا پیگیری شود. به باور من پیگیری های کنونی هیچ کاربردی ندارد. چون مسئول قبل از اینکه بخواهد تخلف کند باید جلوی او گرفته شود. ماهیت دیوان محاسبات و سازمان بازرسی این است که مسئولین اصلا به سمت تخلف نروند. به قول قدیمی ها گربه را باید دم حجله کشت.
پس کدام دستگاه نظارتی به عملکرد دولت اشراف داشت؟
کمیسیون اصل 90 از نظر قانونی عالی ترین مرجع نظارتی در جمهوری اسلامی است. افرادی که در این جایگاه قرار می گیرند باید بتوانند ردای این سمت را بر تن کنند، یعنی اولویت اولشان قانون و مردم باشد. اگر ضعفی وجود دارد برای این است که از این قاعده فاصله گرفته می شود. اگر نگاه کنید، آخرین روحانی رئیس کمیسیون اصل نود مرحوم آیت الله فاکر بود. قبل از ایشان هم روسای کمیسیون همه مجتهد بودند. افرادی در این کمسیون بودند که از روسای قوه جایگاه سیاسی، حقوقی و اجتماعی کمتری نداشتند. اکثر این افراد هم عضو مجلس خبرگان بودند. کمیسیون اصل 90 می تواند در صورت بروز تخلف، روسای سه قوه را دعوت و از آنها توضیح بخواهد.
در جریان پرونده امیرمنصور آریا، یک سال و نیم یا دو سال قبل از آشکار شدن تخلف، کمیسیون اصل 90 به مسئولان مختلف گزارش داده بود که این تخلفات در حال وقوع است. اما چون خیلی ها نمی توانند بر حقوق مردم ایستادگی کنند، پیگیری ها به جایی نمی رسد. قسم می خورم با پیگیری و فشارهایی که کمیسیون اصل نود وارد کرد که قضیه باید شفاف شود، تعدادی از وزرا در کمیسیون گریه کردند. آنها باید می دانستند کمیسیون پای قضیه ایستاده است و با کسی شوخی ندارد.

از تصمیمات و پیگیری های کمیسیون اصل 90 چقدر حمایت می شد؟
من مکرر به مرحوم آیت الله فاکر که از پاکدست ترین سیاسیون کشور بود اصرار می کردم که ما باید با قوه قضاییه هماهنگ کنیم تا یکی دو شعبه مختص پرونده های کمیسیون اصل 90 ايجاد شود. پرونده های کمیسیون باید در زمان خاصی رسیدگی شوند، در غیر این صورت کسی که پرونده دست اوست، متخلف است. اما این عملی نشد. ایشان می گفتند آقای موسوی اگر این شمشیری که بالا بردیم را پایین بیاوریم دست مان را می خوانند. این نشان می داد کسی نمی خواهد از تصمیمات کمیسیون حمایت کند.

ظاهرا کمیسیون اصل 90 به آقاي احمدی نژاد در مورد این پرونده ها هشدار  می داد. پاسخ او به اين هشدارها چه بود؟

بعضی از اعضای کمیسیون با آقای احمدی نژاد نشست هایی داشتند. در یکی دو مورد آن من حضور نداشتم. آقای احمدی نژاد بعضی از تخلفات را می پذیرفت و دستور پیگیری می داد اما بعضی موارد را نمی پذیرفت.
ما از یکی از سفارت خانه هایمان در یکی از کشورها گزارشی تهیه کردیم. ظاهرا گردش مالی با این کشور رقم بالایی بود. اما در گزارش ما آمده بود که گردش مالی ایران با این کشور خیلی پایین و به اندازه یک دهم بود! آقای احمدی نژاد به وزارت خارجه می نویسد که باید به این سوالات پاسخ دهید. اما هیچ اقدامی صورت نگرفت و آقای احمدی نژاد سفیر را کنار گذاشت. این یعنی مسئولین وظیفه خود را انجام نمی دهند.
من معتقدم هرجا که فشاری بود و پیگیری می شد، آقای احمدی نژاد عکس العمل نشان می داد و سعی می کرد پیگیری کند. اما بحث فقط احمدی نژاد نبود. مجموعه‌اي بود که نمی خواست موارد پیگیری شود. من یک سخنرانی در نقد دولت کرده بودم؛ برخي دوستان اصولگرای کمیسیون اصل 90 جلوی من ایستادند و گفتند شما دارید سیاه نمایی می کنید. چند سال بعد یکی از دوستان که در مصدر دیوان محاسبات قرار گرفت، گفت: سید چهار سال فریاد زدی و ما گوش نکردیم اما حرف هایت درست بود. این یعنی کسانی که در کشور مسئول نظارت هستند، عزم جدی نظارت ندارند.
در موارد زیادی هم به دولت و وزرا تذکر می دادیم اما اصلا کار پیش نمی رفت. البته همانطور که گفتم این بی توجهی ها فقط از طرف دولت نبود، در مجلس هم خیلی ها سنگ اندازی می کردند. اگر پروسه کمیسیون اصل 90 مجلس هشتم را بررسی کنید می بینید خیلی کارها اتفاق افتاد. اما در آخر دیدیم در کمیسیوني که باید حامی نظریات نمایندگان باشد، وضعیتی پیش آمد که از دوازده-سیزده مورد تخلف فقط چهار یا پنج مورد را پذیرفتند.

بیشتر پرونده هایی که از کمیسیون به قوه قضاییه فرستاده می شد در حوزه تفریغ بودجه بود؟

نه فقط تفریغ بودجه نبود. مثلا وزیری در یک دوره وظیفه اش را انجام نمی داد، یا اینکه مردم شکایت می کردند آن موقع ما کارشناس می فرستادیم تا موضوع را بررسی کند. وقتی تخلف احراز می شد، پرونده تشکیل می دادیم.

سرنوشت این پرونده ها چه شد؟ از کمیسیون های دوره های بعد خبری ندارید که آنها چه پیگیری هایی کردند؟
در بعضی پرونده ها تخلف قطعی وارد دانسته شد و برای دولت فرستاده شد. شنیدم که برای بعضی پرونده ها، قوه قضاییه آقای احمدی نژاد را خواست اما اینکه او رفته یا نه را خبر ندارم. می دانید که پرونده های این چنینی که به قوه قضاییه می رود باید به مجلس بیاید و کمیسیون اصل 90 آن را گزارش بدهد.
من خیلی کم مجلس می روم، تقریبا سالی یک بار آن هم با دعوت نمایندگان به مجلس سر می زنم. به همین خاطر از پیگیری ها اطلاعی ندارم. اما بعید می دانم پیگیری ای صورت گرفته باشد چون حجم کار بالاست، انگیزه  می خواهد و البته این پیگیری ها هزینه هایی هم دارد. متاسفانه نمایندگانی که بخواهند برای حقوق مردم بایستند و دفاع کنند باید هزینه بدهند.