احمدینژادی بودن و کوتاه آمدن در مقابل آمریکا
کدام روش در برخورد با ترامپ مناسب بود؟
داوود حشمتی: پس از سخنرانی ترامپ در سازمان ملل این انتظار در جامعهی ایران دیده میشد که به اظهارات او پاسخ داده شود. پاسخ درست و منطقی آقای روحانی اگرچه در جامعه جهانی بازتاب داشت، اما دلواپسان را همانطور که انتظار میرفت راضی نکرد.
داوود حشمتی: پس از سخنرانی ترامپ در سازمان ملل این انتظار در جامعهی ایران دیده میشد که به اظهارات او پاسخ داده شود. پاسخ درست و منطقی آقای روحانی اگرچه در جامعه جهانی بازتاب داشت، اما دلواپسان را همانطور که انتظار میرفت راضی نکرد.
چه آنکه آنها همچنان مدلشان در سیاستورزی بین المللی مدل محمود احمدینژاد است که با عبارتهایی مانند: «چی کی هستی؟»، «گندهتر از تو هم نتونست غلطی بکند»، «آبرو بریز اونجا که میسوزه» و «اون ممه رو لولو برد» در مجامع عمومی حرف میزد.
تیم دولت قبل هم بلافاصله دست به کار شد و بعد از سخنرانی روحانی، با انتشار بخشهایی از حرفهای احمدینژاد خطاب به دولتمردان آمریکا معتقد بود که اینطور پاسخگویی شایسته است. در این باره گروههای احمدینژادی و فعالان مجازی آنها فعالتر از قبل عمل کردند.
خود احمدینژاد هم که فضا را مناسب دید، با انتشار توئیتی انگلیسی نوشت: "به نظر میرسدترامپ چند نفر را دیده است، فکر میکند بقیه مردم ایران هم مثل آنها ضعیف هستند.”
او همچنین در یادداشتی کوتاه آورده است: «اندیشه خود برتر بینی و سلطه گری دولتمردان آمریکا بار دیگر از زبان آقای ترامپ در صحن سازمان ملل منتشر شد و ذات خودخواهی را به نمایش گذاشت. او نشان داد که با تاریخ و جغرافیا بیگانه است و تصور میکند که همه ملتها ، مانند او زورگو ، خودخواه و بدون تاریخ ، فرهنگ و ادب هستند.»
اما آنچه احمدینژادیها و دلواپسان تعمدا نخواستند آن را بیان کنند (و با فریبکاری از آن عبور کردند) این بود که اولا فراموش کردند با آمدن ترامپ او تا چه اندازه خوشحال بود و در نامهای بلند بالا به ترامپ، او را نیز همچون خودش معرفی کرد که توانسته برخلاف سیاستهای هیات حاکمه آمریکا، به قدرت برسد. احمدینژاد همچنین بارها او را عالیجانب خطاب کرد و در آخر نامه برایش آرزوی موفقیت کرده بود.
دوم: آنها با فریبکاری مواضع سالهای آخر احمدینژاد را مخفی میکنند. خصوصا موضعگیریهای او در آخرین سفرش به نیویورک در سال ۹۱٫ احمدینژاد براساس آنچه بعدها مشخص شد در آن حوالی در جلسهای خصوصی به رهبری گفته بود: «به آخر خط رسیدیم و باید آنچه آمریکاییها میخواهند انجام دهیم.» این موضوع را مصباحی مقدم سال گذشته افشا کرد. او با همین رویکرد به نیویورک رفت و چراغسبزهایی متعددی به طرف آمریکایی نشان داد تا بلکه بتواند با ارتباط با آمریکا بتواند فردی از نزدیکانش را به قدرت برساند.
در همان سفر سال ۹۱ او بارها از آمریکاییها خواست به گفتوگو با او بپردازند که دولت آمریکا حتی به این اظهار شکست علنی هم بی توجهی کرد. موارد زیر از جمله نمونههای وادادگی احمدینژاد بعد از سخنان آتشین سالهای قبل اوست که با بیاعتنای مواجه شد.
احمدی نژاد: «چرا توان خود را صرف تعامل با یکدیگر نکنیم؟… اگر آمریکایی ها اراده کنند که این مساله تمام شود کمک بزرگی به تفاهم خواهد بود.» (مصاحبه با سیبیاس و ای بیسی آمریکا)
«روابط خصمانه میان ایران و آمریکا "باید در جایی پایان یابد”.» (مصاحبه با شبکه ان اچ کی ژاپن)
«گفتوگو با واشنگتن را رد نمیکنم اگر بنا به مذاکره در آمریکا باشد، مسائل زیادی برای گفتگو وجود دارد.” (مصاحبه با آسوشیتد پرس)
چه آنکه آنها همچنان مدلشان در سیاستورزی بین المللی مدل محمود احمدینژاد است که با عبارتهایی مانند: «چی کی هستی؟»، «گندهتر از تو هم نتونست غلطی بکند»، «آبرو بریز اونجا که میسوزه» و «اون ممه رو لولو برد» در مجامع عمومی حرف میزد.
تیم دولت قبل هم بلافاصله دست به کار شد و بعد از سخنرانی روحانی، با انتشار بخشهایی از حرفهای احمدینژاد خطاب به دولتمردان آمریکا معتقد بود که اینطور پاسخگویی شایسته است. در این باره گروههای احمدینژادی و فعالان مجازی آنها فعالتر از قبل عمل کردند.
خود احمدینژاد هم که فضا را مناسب دید، با انتشار توئیتی انگلیسی نوشت: "به نظر میرسدترامپ چند نفر را دیده است، فکر میکند بقیه مردم ایران هم مثل آنها ضعیف هستند.”
او همچنین در یادداشتی کوتاه آورده است: «اندیشه خود برتر بینی و سلطه گری دولتمردان آمریکا بار دیگر از زبان آقای ترامپ در صحن سازمان ملل منتشر شد و ذات خودخواهی را به نمایش گذاشت. او نشان داد که با تاریخ و جغرافیا بیگانه است و تصور میکند که همه ملتها ، مانند او زورگو ، خودخواه و بدون تاریخ ، فرهنگ و ادب هستند.»
اما آنچه احمدینژادیها و دلواپسان تعمدا نخواستند آن را بیان کنند (و با فریبکاری از آن عبور کردند) این بود که اولا فراموش کردند با آمدن ترامپ او تا چه اندازه خوشحال بود و در نامهای بلند بالا به ترامپ، او را نیز همچون خودش معرفی کرد که توانسته برخلاف سیاستهای هیات حاکمه آمریکا، به قدرت برسد. احمدینژاد همچنین بارها او را عالیجانب خطاب کرد و در آخر نامه برایش آرزوی موفقیت کرده بود.
دوم: آنها با فریبکاری مواضع سالهای آخر احمدینژاد را مخفی میکنند. خصوصا موضعگیریهای او در آخرین سفرش به نیویورک در سال ۹۱٫ احمدینژاد براساس آنچه بعدها مشخص شد در آن حوالی در جلسهای خصوصی به رهبری گفته بود: «به آخر خط رسیدیم و باید آنچه آمریکاییها میخواهند انجام دهیم.» این موضوع را مصباحی مقدم سال گذشته افشا کرد. او با همین رویکرد به نیویورک رفت و چراغسبزهایی متعددی به طرف آمریکایی نشان داد تا بلکه بتواند با ارتباط با آمریکا بتواند فردی از نزدیکانش را به قدرت برساند.
در همان سفر سال ۹۱ او بارها از آمریکاییها خواست به گفتوگو با او بپردازند که دولت آمریکا حتی به این اظهار شکست علنی هم بی توجهی کرد. موارد زیر از جمله نمونههای وادادگی احمدینژاد بعد از سخنان آتشین سالهای قبل اوست که با بیاعتنای مواجه شد.
احمدی نژاد: «چرا توان خود را صرف تعامل با یکدیگر نکنیم؟… اگر آمریکایی ها اراده کنند که این مساله تمام شود کمک بزرگی به تفاهم خواهد بود.» (مصاحبه با سیبیاس و ای بیسی آمریکا)
«روابط خصمانه میان ایران و آمریکا "باید در جایی پایان یابد”.» (مصاحبه با شبکه ان اچ کی ژاپن)
«گفتوگو با واشنگتن را رد نمیکنم اگر بنا به مذاکره در آمریکا باشد، مسائل زیادی برای گفتگو وجود دارد.” (مصاحبه با آسوشیتد پرس)
«در شرایط عادلانه و بر اساس احترام متقابل، برای حل مسائل آماده گفت و گو هستیم.» (مصاحبه با نیویورک تایمز)
اما شاه بیت عقبنشینیهای احمدی نژاد در دیدار او با جمعی از دانشجویان و اساتید آمریکایی رقم خورد و تا آنجا پیش رفت که اعلام کرد «ایران آمریکا را به رسمیت میشناسد و معتقد است میتوانیم با یکدیگر رابطه داشته باشیم.»
او افزود: «جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد تا چنانچه دولت آمریکا قدمی برای ایجاد تفاهم بین دو کشور بردارد در ذهنیت منفی خود نسبت به آمریکا تأمل کرده و کمک کند تا سریعتر روابط دو کشور بهبود یابد.»
نتیجه شعارهایی که او داد و بعدها به شکلی خفت بار از آن کوتاه آمد، مردم ایران با فشارهای ناشی از تورم وحشتناک پرداخت کردند.