«هيتلر»هاي جديد در راهند؟
نفوذ احزاب راستگرا در اروپا در حال افزایش است. بحران مالی و
نابسامانیهای اقتصادی این قاره، سبب گسترش دامنه نفوذ این احزاب شده است.
شعارهای ضد اتحادیه اروپا و ضد اسلامی، شعارهای اصلی این گروهها را تشکیل
میدهند.
به گزارش خبرگزاري آلمان، نتایج تازهترین نظرسنجیهای نهاد آلمانی «کنراد آدنائر» درباره گسترش دامنه نفوذ راستگرایان در آلمان و اروپا، نشان میدهند که طرفداران و رایدهندگان به این احزاب، متعلق به قشر و خاستگاه اجتماعی خاصی نیستند و تمام اقشار جامعه را دربرمیگیرند. به گفته فلوریان هارتلب، کارشناس امور احزاب در آلمان، اغلب هواداران گروههای راستگرا در آلمان را، اعضای پیشین حزب سوسیال دموکرات تشکیل میدهند. به نظر این کارشناس، دلیل گرایش سوسیال دموکراتهای پیشین به احزاب راستگرای آلمان را باید در بحران شدید این حزب در میانه دهه سالهای ۱۹۹۰ جستوجو کرد. هارتلب در این رابطه میگوید: «در این دوره، اعضایی که با سیاست وقت حزب موافق نبودند، در پی یافتن راه سوم از نظر سیاسی بیوطن شدند.»
تیپارتیهای اروپایی
فلوریان هارتلب، با این حال ادعای روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز را رد میکند که در یکی از شمارههای واپسین خود نوشته بود در اروپا، تی پارتیهای جدیدی در حال شکلگیری است. نیویورک تایمز در این شماره همچنین وضعیت کنونی آلمان را با شرایط دوره جمهوری وایمار مقایسه کرده است. شرایط نابسامان اقتصادی سیاسی جمهوری وایمار، زمینهای مناسب برای رویکار آمدن حزب ناسیونال سوسیالیست هیتلر در اوایل سالهای دهه ۱۹۳۰ فراهم آورد. هارتلب که خود در تدوین گزارش بررسی کنراد آدنائر شرکت داشته است، این مقایسه را بیمورد ارزیابی میکند.
نفوذ راستگرایان در اروپا
نویسندگان این گزارش که دوم دسامبر در برلین منتشر شد، معتقدند راستگرایان در حال حاضر تقریبا در تمام کشورهای اروپایی به عنوان نیروی سیاسی مطرح پیشرفتهاند و نفوذ خود را نه تنها در کشورهای خود، بلکه در اروپا نیز گسترش دادهاند. به نظر این نویسندگان، گرایشها و شعارهای اصلی این احزاب، ترکیبی از مواضع ضد اسلامی و ضد اروپایی است.
به نظر کارشناسان سیاسی، راستگرایان امکان کسب ۲۵ درصد از کرسیهای پارلمان اروپا را دارند. حتی حزب «آلترناتیوی برای آلمان» (AfD) که هنوز به مجلس این کشور راه نیافته، از شانس فرستادن نمایندهای به پارلمان اروپا برخوردار است. هارتلب، دلیل این امر را، سه درصدی بودن شرط ورود به پارلمان اروپا میداند. در آلمان برای دست یافتن به کرسیهای مجلس، شرط کسب پنج درصدی آرا، در نظر گرفته میشود. همین معیار و نبود شخصیتی برجسته در میان سیاستمداران راستگرای آلمان، تا کنون راه ورود این حزب به بوندستاگ این کشور را مسدود ساخته است. احزاب راستگرا در حال حاضر در گستره سیاسی کشورهای فرانسه، انگليس، سوئیس، اتریش، هلند، دانمارک و فنلاند فعالند. در این گزارش همچنین از تاثیر گرایشهاي ضداروپایی راستگرایان، بر مواضع سایر احزاب ابراز نگرانی شده است.
راهکارهای مبارزه با راستگرایان
نویسندگان این گزارش برای مبارزه با احزاب راستگرا، دو راهکار اصلی پیشنهاد میکنند: «ابتدا باید ریشههای فقر و بیکاری در جامعه را از بین برد.» به نظر این نویسندگان، این امر باعث میشود که سادهانگاران در پی یافتن راههای مبارزه با نابسامانیهای اجتماعی به دام راهحلهای ساده راستگرایان بیفتند. راهکار دوم این است که احزاب حاکم، قوانین موجود را بهکار ببندند یا آنها را تشدید کنند، تا جلوی سوءاستفادههای مکرر از امکانات دولتی تامین اجتماعی گرفته شود.
یکی دیگر از پیشنهادهای اصلی نویسندگان گزارش، بازگرداندن ثبات به اروپاست. به گفته هارتلب، شهروندان اروپایی باید معتقد شوند که اتحادیه اروپا، نهادی مفید برای آنهاست. در گزارش بررسی نهاد کنراد آدنائر در این رابطه آمده است: «شهروندان اروپایی وعده سیاستمداران خود را مبنی بر این که واحد پول یورو برای کشورهای عضو، ثبات اقتصادی به همراه خواهد داشت، باور کردند. ولی عکس آن اتفاق افتاد.»
به گزارش خبرگزاري آلمان، نتایج تازهترین نظرسنجیهای نهاد آلمانی «کنراد آدنائر» درباره گسترش دامنه نفوذ راستگرایان در آلمان و اروپا، نشان میدهند که طرفداران و رایدهندگان به این احزاب، متعلق به قشر و خاستگاه اجتماعی خاصی نیستند و تمام اقشار جامعه را دربرمیگیرند. به گفته فلوریان هارتلب، کارشناس امور احزاب در آلمان، اغلب هواداران گروههای راستگرا در آلمان را، اعضای پیشین حزب سوسیال دموکرات تشکیل میدهند. به نظر این کارشناس، دلیل گرایش سوسیال دموکراتهای پیشین به احزاب راستگرای آلمان را باید در بحران شدید این حزب در میانه دهه سالهای ۱۹۹۰ جستوجو کرد. هارتلب در این رابطه میگوید: «در این دوره، اعضایی که با سیاست وقت حزب موافق نبودند، در پی یافتن راه سوم از نظر سیاسی بیوطن شدند.»
تیپارتیهای اروپایی
فلوریان هارتلب، با این حال ادعای روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز را رد میکند که در یکی از شمارههای واپسین خود نوشته بود در اروپا، تی پارتیهای جدیدی در حال شکلگیری است. نیویورک تایمز در این شماره همچنین وضعیت کنونی آلمان را با شرایط دوره جمهوری وایمار مقایسه کرده است. شرایط نابسامان اقتصادی سیاسی جمهوری وایمار، زمینهای مناسب برای رویکار آمدن حزب ناسیونال سوسیالیست هیتلر در اوایل سالهای دهه ۱۹۳۰ فراهم آورد. هارتلب که خود در تدوین گزارش بررسی کنراد آدنائر شرکت داشته است، این مقایسه را بیمورد ارزیابی میکند.
نفوذ راستگرایان در اروپا
نویسندگان این گزارش که دوم دسامبر در برلین منتشر شد، معتقدند راستگرایان در حال حاضر تقریبا در تمام کشورهای اروپایی به عنوان نیروی سیاسی مطرح پیشرفتهاند و نفوذ خود را نه تنها در کشورهای خود، بلکه در اروپا نیز گسترش دادهاند. به نظر این نویسندگان، گرایشها و شعارهای اصلی این احزاب، ترکیبی از مواضع ضد اسلامی و ضد اروپایی است.
به نظر کارشناسان سیاسی، راستگرایان امکان کسب ۲۵ درصد از کرسیهای پارلمان اروپا را دارند. حتی حزب «آلترناتیوی برای آلمان» (AfD) که هنوز به مجلس این کشور راه نیافته، از شانس فرستادن نمایندهای به پارلمان اروپا برخوردار است. هارتلب، دلیل این امر را، سه درصدی بودن شرط ورود به پارلمان اروپا میداند. در آلمان برای دست یافتن به کرسیهای مجلس، شرط کسب پنج درصدی آرا، در نظر گرفته میشود. همین معیار و نبود شخصیتی برجسته در میان سیاستمداران راستگرای آلمان، تا کنون راه ورود این حزب به بوندستاگ این کشور را مسدود ساخته است. احزاب راستگرا در حال حاضر در گستره سیاسی کشورهای فرانسه، انگليس، سوئیس، اتریش، هلند، دانمارک و فنلاند فعالند. در این گزارش همچنین از تاثیر گرایشهاي ضداروپایی راستگرایان، بر مواضع سایر احزاب ابراز نگرانی شده است.
راهکارهای مبارزه با راستگرایان
نویسندگان این گزارش برای مبارزه با احزاب راستگرا، دو راهکار اصلی پیشنهاد میکنند: «ابتدا باید ریشههای فقر و بیکاری در جامعه را از بین برد.» به نظر این نویسندگان، این امر باعث میشود که سادهانگاران در پی یافتن راههای مبارزه با نابسامانیهای اجتماعی به دام راهحلهای ساده راستگرایان بیفتند. راهکار دوم این است که احزاب حاکم، قوانین موجود را بهکار ببندند یا آنها را تشدید کنند، تا جلوی سوءاستفادههای مکرر از امکانات دولتی تامین اجتماعی گرفته شود.
یکی دیگر از پیشنهادهای اصلی نویسندگان گزارش، بازگرداندن ثبات به اروپاست. به گفته هارتلب، شهروندان اروپایی باید معتقد شوند که اتحادیه اروپا، نهادی مفید برای آنهاست. در گزارش بررسی نهاد کنراد آدنائر در این رابطه آمده است: «شهروندان اروپایی وعده سیاستمداران خود را مبنی بر این که واحد پول یورو برای کشورهای عضو، ثبات اقتصادی به همراه خواهد داشت، باور کردند. ولی عکس آن اتفاق افتاد.»