لیبراسیون: تندروها از توافق ژنو خوشحال نیستند، چون روحانی آن را بدست آورده/ایرانیها باید نشان دهند که اعراب خلیج فارس خطرناکند/از نظر سعودیها، ایرانیها بدترینِ کافرها هستند
یان ریچارد، استاد دانشگاه سوربون و متخصص جامعهشناسی دینی شیعه مدرن و تاریخ ایران معاصر در گفتگو با روزنامه فرانسوی "لیبراسیون" اظهار داشت: ایران توانست با نرمش، مطالبات سختگیرانه «۱+۵» را کم کند.
یان ریچارد، استاد دانشگاه سوربون و متخصص جامعهشناسی دینی شیعه مدرن و تاریخ ایران معاصر در گفتگو با روزنامه فرانسوی "لیبراسیون" اظهار داشت: ایران توانست با نرمش، مطالبات سختگیرانه «۱+۵» را کم کند.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، وی گفت: پیشتر هم محمد خاتمی (رییسجمهور اصلاحطلب ایران بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵) رویای برقراری مجدد این روابط را دیده بود، اما بیل کلینتون ندانست چگونه از این فرصت استفاده کند و زمانی که احمدینژاد برای جرج دبلیو بوش نامه نوشت، فارغ از انتقاداتی که به او وارد کرد، در سرش سودای برقراری این روابط را داشت. اما حالا که روحانی موفق شده، این موضوع او را خیلی از لحاظ سیاسی قوی میکند.
متن این گفتگو در زیر می آید:
آیا این توافق، پیروزی مهمی برای رییسجمهوری ایران محسوب میشود؟
واضح است که اگر حسن روحانی بدون این توافق به ایران برمیگشت، مقابل رادیکالهایی که یقینا خوشحال نیستند، خیلی ضعیف میشد. آنها خوشحال نیستند، نه برای اینکه توافقی صورت گرفته، بلکه برای اینکه حسن روحانی آن را کسب کرده است.
روحانی به این توافق مخصوصا در اوایل دوران ریاست جمهوریاش نیاز داشت. او در حال حاضر با اقبال عمومی روبهروست و به این ترتیب برایش ضروری است که به یک توافق کامل دست یابد.
مساله مهم دیگر این است که این مصالحه را او پیش از همه با آمریکا کرده است. بنابراین، ضروری بود که رابطه اعتماد با واشنگتن برقرار شود. واشنگتن هم به طور قطع در بهبود روابط دیپلماتیک پیشی میگیرد.
پیشتر هم محمد خاتمی (رییسجمهور اصلاحطلب ایران بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵) رویای برقراری مجدد این روابط را دیده بود، اما بیل کلینتون ندانست چگونه از این فرصت استفاده کند و زمانی که احمدینژاد برای جرج دبلیو بوش نامه نوشت، فارغ از انتقاداتی که به او وارد کرد، در سرش سودای برقراری این روابط را داشت. اما حالا که روحانی موفق شده، این موضوع او را خیلی از لحاظ سیاسی قوی میکند.
افکار عمومی ایران هم به نوبه خود به این توافق نظر مساعد دارد. چراکه از اینکه دایما سر زبانها باشد خسته است. این موضوع ایران را از حصر اقتصادی خارج میکند و داراییهای ایران را از توقیف درخواهد آورد که این امر موجب راهاندازی مجدد تمام برنامههای کشور خواهد شد. همینطور برای اقتصاد ایران؛ به محض اینکه مبادلات بینالمللی آغاز شود، دوباره سر پا خواهد ایستاد.
با این توافق، آیا ایران از وضعیت فعلی خارج میشود؟
ایران به هرحال به یک قدرت منطقهای تبدیل میشود. چهرهی این کشور هم از این امر بهره خواهد برد؛ چراکه ایران توانست با نرمش، مطالبات سختگیرانه «۱+۵» را کم کند. این اتفاق نشان میدهد که ایران بسیار قوی است؛ چراکه گفتمان خود را نسبت به اسراییلیها خیلی هم نرمتر نکرده است. در حالیکه تمام کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی، به واقع در سیاست خود در قبال اسراییل، بد عمل کردند، ایرانیها همواره روی مسیر عدم سازش بودند و همیشه به این رویههای نادرست صلح با فلسطینیها نه گفتهاند.
کشورهای عربی خلیج فارس چه خواهند کرد؟
آنها سعی میکنند تا نشان دهند که ایران خطرناک است. بنابراین ایرانیها هم باید نشان دهند که کمتر از آنها خطرناکند. این مساله میتواند در سوریه نقش بازی کند. اگر ایرانیها برای مذاکرات دعوت شدهاند، به این معناست که حرفی برای گفتن دارند. من فکر نمیکنم که این کشورها که در حال از دست دادن برتری خود در منطقهاند، آن را به حال خود رها کنند. عربستان سعودی فکر میکرد که تنها مخاطب با اهمیت آمریکاییهاست. حالا، سعودیها باید توجه کنند که یک کشور دیگر با جمعیتی بسیار بیشتر و منابعی عظیم و موقعیت استراتژیک مهمتر از آنان نیز وجود دارد.
رفسنجانی، رییسجمهور سابق ایران فکر میکرد که نمیتواند سیاست صحیحی را بدون داشتن روابط محکم و دوستانه با ریاض در پیش گیرد. یکی از چالشهای روحانی برقراری اعتماد با کشورهای خلیج فارس است. اما این مساله حساستر از رابطه با غربیهاست؛ یادمان نرود که از نظر سعودیها، ایرانیها بدترینِ کافرها هستند. یکی از بزرگترین آزمونها، سوریه خواهد بود و باید دید که آیا طرفین میتوانند به نقطهی واحدی برسند. از طرف دیگر، آمریکاییها که شروع کردند به رعایت احتیاط در مقابل بازی سعودیها و قطریها، از اینکه تعادل نیرو در خاورمیانه اصلاح شود، ناراضی نخواهند بود؛ این اتفاق فقط به منافع آنها کمک خواهد کرد.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، وی گفت: پیشتر هم محمد خاتمی (رییسجمهور اصلاحطلب ایران بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵) رویای برقراری مجدد این روابط را دیده بود، اما بیل کلینتون ندانست چگونه از این فرصت استفاده کند و زمانی که احمدینژاد برای جرج دبلیو بوش نامه نوشت، فارغ از انتقاداتی که به او وارد کرد، در سرش سودای برقراری این روابط را داشت. اما حالا که روحانی موفق شده، این موضوع او را خیلی از لحاظ سیاسی قوی میکند.
متن این گفتگو در زیر می آید:
آیا این توافق، پیروزی مهمی برای رییسجمهوری ایران محسوب میشود؟
واضح است که اگر حسن روحانی بدون این توافق به ایران برمیگشت، مقابل رادیکالهایی که یقینا خوشحال نیستند، خیلی ضعیف میشد. آنها خوشحال نیستند، نه برای اینکه توافقی صورت گرفته، بلکه برای اینکه حسن روحانی آن را کسب کرده است.
روحانی به این توافق مخصوصا در اوایل دوران ریاست جمهوریاش نیاز داشت. او در حال حاضر با اقبال عمومی روبهروست و به این ترتیب برایش ضروری است که به یک توافق کامل دست یابد.
مساله مهم دیگر این است که این مصالحه را او پیش از همه با آمریکا کرده است. بنابراین، ضروری بود که رابطه اعتماد با واشنگتن برقرار شود. واشنگتن هم به طور قطع در بهبود روابط دیپلماتیک پیشی میگیرد.
پیشتر هم محمد خاتمی (رییسجمهور اصلاحطلب ایران بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵) رویای برقراری مجدد این روابط را دیده بود، اما بیل کلینتون ندانست چگونه از این فرصت استفاده کند و زمانی که احمدینژاد برای جرج دبلیو بوش نامه نوشت، فارغ از انتقاداتی که به او وارد کرد، در سرش سودای برقراری این روابط را داشت. اما حالا که روحانی موفق شده، این موضوع او را خیلی از لحاظ سیاسی قوی میکند.
افکار عمومی ایران هم به نوبه خود به این توافق نظر مساعد دارد. چراکه از اینکه دایما سر زبانها باشد خسته است. این موضوع ایران را از حصر اقتصادی خارج میکند و داراییهای ایران را از توقیف درخواهد آورد که این امر موجب راهاندازی مجدد تمام برنامههای کشور خواهد شد. همینطور برای اقتصاد ایران؛ به محض اینکه مبادلات بینالمللی آغاز شود، دوباره سر پا خواهد ایستاد.
با این توافق، آیا ایران از وضعیت فعلی خارج میشود؟
ایران به هرحال به یک قدرت منطقهای تبدیل میشود. چهرهی این کشور هم از این امر بهره خواهد برد؛ چراکه ایران توانست با نرمش، مطالبات سختگیرانه «۱+۵» را کم کند. این اتفاق نشان میدهد که ایران بسیار قوی است؛ چراکه گفتمان خود را نسبت به اسراییلیها خیلی هم نرمتر نکرده است. در حالیکه تمام کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی، به واقع در سیاست خود در قبال اسراییل، بد عمل کردند، ایرانیها همواره روی مسیر عدم سازش بودند و همیشه به این رویههای نادرست صلح با فلسطینیها نه گفتهاند.
کشورهای عربی خلیج فارس چه خواهند کرد؟
آنها سعی میکنند تا نشان دهند که ایران خطرناک است. بنابراین ایرانیها هم باید نشان دهند که کمتر از آنها خطرناکند. این مساله میتواند در سوریه نقش بازی کند. اگر ایرانیها برای مذاکرات دعوت شدهاند، به این معناست که حرفی برای گفتن دارند. من فکر نمیکنم که این کشورها که در حال از دست دادن برتری خود در منطقهاند، آن را به حال خود رها کنند. عربستان سعودی فکر میکرد که تنها مخاطب با اهمیت آمریکاییهاست. حالا، سعودیها باید توجه کنند که یک کشور دیگر با جمعیتی بسیار بیشتر و منابعی عظیم و موقعیت استراتژیک مهمتر از آنان نیز وجود دارد.
رفسنجانی، رییسجمهور سابق ایران فکر میکرد که نمیتواند سیاست صحیحی را بدون داشتن روابط محکم و دوستانه با ریاض در پیش گیرد. یکی از چالشهای روحانی برقراری اعتماد با کشورهای خلیج فارس است. اما این مساله حساستر از رابطه با غربیهاست؛ یادمان نرود که از نظر سعودیها، ایرانیها بدترینِ کافرها هستند. یکی از بزرگترین آزمونها، سوریه خواهد بود و باید دید که آیا طرفین میتوانند به نقطهی واحدی برسند. از طرف دیگر، آمریکاییها که شروع کردند به رعایت احتیاط در مقابل بازی سعودیها و قطریها، از اینکه تعادل نیرو در خاورمیانه اصلاح شود، ناراضی نخواهند بود؛ این اتفاق فقط به منافع آنها کمک خواهد کرد.