کد خبر: ۱۹۲۷۶۰
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۵۵۴

نگاهی به عملکرد مسئولان در زلزله کرمانشاه

تاریخ ایران مملو از رخدادهای تلخ و شیرین است. این تاریخ پربار نشان می‌دهد مردم این سرزمین در مواقعی خاص کنش‌هایی را بروز داده‌اند که هیچ جامعه‌شناس یا مورخی توان پیش‌بینی آن را نداشته است. زلزله کرمانشاه هنگامه‌‌ بروز چنین پدیده‌ای بود

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ هجوم ملت ایران برای کمک‌رسانی به هموطنان کُردِ آسیب‌دیده به حدی غیرمنتظره بود که حیرت بسیاری از کارشناسان را برانگیخته است. دوستان و همکارانی که از مناطق زلزله‌زده بازگشته‌اند، کوله‌باری از خاطرات و تصویرهای باورنکردنی با خود به همراه آورده‌اند. آنان از گذشت و ایثار زنان و مردانی می‌گویند که تا هفته گذشته کسی نمی‌توانست نمونه‌ای از آن را در زندگی عادی خود سراغ گیرد. به شکلی واقعی و ملموس مفهوم «جامعه» در مناطق زلزله‌زده مشاهده شد. آنچه که در آنجا دیده می‌شد نه جامعه کلنگی و کوتاه‌مدت بود و نه مجموعه‌ای از افراد اتمیزه شده. آنجا جامعه به معنای واقعی خود جلوه یافته است. جامعه‌ای که افراد در آن با ریسمان‌های نامرئی به یکدیگر پیوسته بودند. آیا افتخاری از این بالاتر که مردم آسیب‌دیده خیالشان بابت آذوقه و نیازهای روزمره‌شان راحت است؛ چون می‌دانند مردم آن‌ها را تنها نمی‌گذراند؟ وقتی کامیون کمک‌های کسبه پاساژ پلاسکو را می‌بینیم، تنها یک سوال باقی می‌ماند؛ مسئولان و مدیران سیاسی کشور چه توضیحی برای این تصاویر دارند؟ آن‌هایی که از هر فرصتی برای انتشار پروپاگاندا سود می‌جویند آیا با دیدن این تصاویر شرمگین نمی‌شوند؟
 
بعد از موضوع مسکن مهر، حسن روحانی، رئیس‌جمهور کشور، نهایتا این نتیجه را می‌گیرد که دولت مجری خوبی نیست و ساختمان‌ها باید توسط مردم ساخته شود. آقای رئیس‌جمهور فرصت را مناسب دیده تا سیاست‌های خود را با سرعت هرچه تمام‌تر ادامه دهد. پرسش این است که پس آن همه خانه شخصی‌ساز که فرو ریخته در کجای معادله قرار می‌گیرد؟ آیا با دوگانه دولتی- شخصی می‌توان برای تمام مشکلات کشور راه حل ارائه کرد؟ گویا دولت فعلی، با کمک برخی اشخاص و احزاب، قصد ندارند در مسیری که برگزیده‌اند اندکی تامل کنند. طبق مشاهدات دوستانی که به مناطق زلزله‌زده سفر کرده بودند، کاملاً واضح است که میزان تخریب در مناطق مرفه‌نشین جامعه با بخش‌های فقیر‌نشین تفاوت بسیار زیادی داشته است. آقای روحانی، مشکل دولتی یا خصوصی بودن ساخت‌وساز نیست. مشکل عدم توازن در میزان توانایی مالی میان اقشار جامعه است. فاصله طبقاتی در جامعه امروز ایران بیداد می‌کند. حتی پولدارها در زلزله بیشتر از فقرا زنده می‌مانند یا بهتر بگوییم، حق بیشتری برای زندگی دارند.
 
اندیشه حاکم بر دولت بجای آنکه فکری برای این معادله نا‌موزون کند و بتواند راهکاری برای کم‌شدن شکاف طبقاتی بیابد، کماکان معتقد است باید بخش خصوصی تمام سرمایه کشور را در دست خود محصور کند. پرواضح است رقبای دولت نیز برای این شکاف طبقه‌ای راهکار مشخص و درست و حسابی ارائه نکرده‌اند. احمدی‌نژاد و دوستانش که چند روزی است به‌شدت دنبال جلب توجه هستند، سفر به مناطق زلزله‌زده را فرصت مناسبی برای این موضوع یافته‌اند. احمدی‌نژاد مانند همیشه وقتی از وی سوالی می‌شود (این بار در مورد مسکن مهر) با فرار به جلو سعی می‌کند بجای پاسخ‌گویی، صورت مسئله را پاک کند.
 
مسئولان و مجریان سیاسی کشور باز هم ثابت کردند که برداشت جناحی و سوءاستفاده برای حذف رقبا مهمترین هدف آن‌ها در نزدیکی به مردم است. اما باید توجه داشت این رویه موجب نمی‌شود که به دنبال سیاست‌زدایی از جامعه باشیم. باید دقت کرد که سیاست‌ورزی با زد و بندها و دوزوکلک‌های سیاسی کاملا تفاوت دارد. سیاست‌ورزی اجتماعی اتفاقا نقطه مقابل این طرز عملکرد مسئولان است. وقتی از سیاست‌ورزی اجتماعی سخن به میان می‌آید، عملا قصد و هدف از آن کم کردن میزان اختیار مسئولان این‌چنین برای تصمیم‌گیری در امور سیاسی است. هرچه جامعه در تصمیم‌گیری سیاسی بیشتر دخیل باشد و هرچه سیاست در روزنه‌ها و موضوعات مختلف زندگی مردم نهادینه شود، اتفاقا میدان عمل برای سواری‌های سیاسی از رخدادهای اجتماعی کمتر می‌شود. برخی با انتقاد از سیاسی‌کردن آسیب‌های ناشی از زلزله اخیر، آن را نوعی غفلت در رسیدگی به آلام و مشکلات آسیب‌دیدگان تلقی کرده‌اند.
 
نگاهی که معتقد است زندگی مردم را نباید به سیاست گره زد و مباحث سیاسی باید به پشت درهای بسته منتقل شود، عملا فرصت را برای موج‌سواران سیاسی بیشتر مهیا می‌کند. مردم رعیت نیستند که برای تصمیم‌گیری در مورد زندگی آن‌ها نیازی به حضورشان نباشد و ایشان موظف به تمکین از اوامر باشند. مردم صاحب‌اختیاران اصلی عرصه سیاست‌ورزی در جمهوری‌ها محسوب می‌شوند. هرچه آن‌ها در این حیطه بیشتر حضور داشته باشند، از اتخاذ سیاست‌های غلط بیشتر جلوگیری می‌شود.
 
روزنامه همدلی :در پایان باید به نکته‌ای دیگر اشاره کرد. آیا کسی در مورد حضور احزاب سیاسی در این واقعه نشانه‌ای دیده است؟ آیا به غیر از صدور چند پیام تسلیت، اثری از احزاب در میان زلزله‌زدگان کرمانشاه دیده می‌شود؟ آیا احزابی که در ایام انتخابات همواره از مطالبات مردم سخن به میان می‌آورند، خود را موظف به حضور در این میدان دیده‌اند؟ این موضوع نشان می‌دهد که احزاب سیاسی در ایران هنوز به آن معنای واقعی که نماینده طیف مشخصی از مردم باشد، شکل نگرفته و صرفا بنگاه‌هایی برای کاسبی و تجمیع آرای مردم در موسم انتخابات تلقی می‌شوند. باید اذعان کرد مادامی که احزاب واقعی برخاسته از بطن جامعه شکل نگیرد و همواره اشخاص تعیین‌کننده خط مشی سیاسی کشور باشند، هیچ اتفاق مهمی در عرصه سیاسی کشور به وجود نخواهد آمد.