کد خبر: ۱۹۶۰۲۵
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۳
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۲۹۳۵

از «فرقه» تا «جريان»؛ مهره‌هاي سفيد مانده احمدي‌نژاد كجا هستند؟

حتي در روزهاي پاياني دولت دهم هم تيم احمدي‌نژاد به اين نتيجه نرسيده بود كه براي حضور در فضاي سياسي كشور نياز است تا از طريق پارلمان به فعاليت بپردازد. از همين رو به جاي راه‌اندازي يك جريان سياسي فعال در عرصه اجتماع، طرح تاسيس دانشگاه ايرانيان را يك‌شبه تصويب كرد تا محلي باشد براي گردهم آمدن محفل خاص يارانش. اما رفته رفته آنها با واقعيت‌هاي سياست در ايران بيشتر آشنا مي‌شوند.
حتي در روزهاي پاياني دولت دهم هم تيم احمدي‌نژاد به اين نتيجه نرسيده بود كه براي حضور در فضاي سياسي كشور نياز است تا از طريق پارلمان به فعاليت بپردازد. از همين رو به جاي راه‌اندازي يك جريان سياسي فعال در عرصه اجتماع، طرح تاسيس دانشگاه ايرانيان را يك‌شبه تصويب كرد تا محلي باشد براي گردهم آمدن محفل خاص يارانش. اما رفته رفته آنها با واقعيت‌هاي سياست در ايران بيشتر آشنا مي‌شوند.

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ تاكنون رفتارهاي تيم احمدي‌نژاد رنگ و بويي كاملا «فرقه‌گرايانه» داشته است. آنها از همان ابتدا تا الان در دايره‌اي بسته نزديك به هم فعاليت مي‌كرده‌اند. حلقه آنها حتي در سال‌هاي حضورشان در پاستور نيز چندان گسترده نبود.

حتي بعد از خروج از پاستور هم دانشگاه ايرانيان (يا دفتر جنت‌آباد) جايي شده بود براي دورهم جمع كردن حلقه بسيار نزديك آنها.

در ميان مديران و مسوولان دولت هاشمي در دهه‌هفتاد اين خلأ احساس شد كه براي آنكه به دولت كمك كنند يا در عرصه سياسي حضورشان مستمر باشد، فارغ از نزديكي به آيت‌الله هاشمي بايد يك حزب را پايه‌گذاري كنند. حزب كارگزاران با همين ايده به راه افتاد و تاكنون تداوم يافته است. دولت سيدمحمد خاتمي كه با شعار تقدم توسعه سياسي بر توسعه اقتصادي و تقويت جامعه مدني روي‌كار آمده بود، از همان ابتدا به علت اهميتي كه براي پارلمان قايل بود، فعاليت حزبي را در دستور كار داشت و جريان اصلاحات را از طريق جنبش‌هاي دانشجويي، احزاب و مطبوعات به متن جامعه برد و تا امروز از آن استفاده مي‌كند.

اما احمدي‌نژاد با هر دوي آنها تفاوت داشت. نگاه او به سياست كاملا فردگرايانه و محفلي بود. او مقر فرماندهي را پاستور مي‌ديد كه بايد توده‌هاي مردم را هدايت كند و ظاهرا خودش همچنان بر همين اعتقاد است. با اين حال بخشي از نزديكان اين حلقه احساس مي‌كنند روش‌هاي فرقه‌اي و بسته در شرايط موجود، آنها را دچار ضعف كرده است.

  آنها متوجه شدند كه براي «ماندن»، نياز به «ديده شدن» دارند و براي «ديده شدن» نياز به حضور در عرصه سياست. از همين رو فعاليت‌هاي‌شان با تغييرات مهمي روبه رو خواهد شد.  نخستين و مهم‌ترين نشانه را علي‌اكبر جوانفكر ارايه كرد. احمدي‌نژادي‌ها فكر مي‌كردند اظهاراتش در مورد وقايع پشت پرده حمله به سفارت انگليس فضاي سياسي كشور را دگرگون كند. اما اين اتفاق نيفتاد. هيچ كس راجع به آن حرفي نزد. حتي كسي لازم نديد در موردش تكذيبيه صادر كند و با بي‌تفاوتي از كنار آن گذشتند.

آثار اين بي‌توجهي در يادداشت جوانفكر روشن بود. جايي كه نوشت: «دكتر احمدي‌نژاد عضو محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام و رييس‌جمهور سابق١٨ روز پيش در يك گفت‌وگوي تصويري اعلام كرد كه يك مامور اطلاعاتي انگليس در فاصله سال‌هاي ٩١-٩٠ در ايران چند بار در مجلس با يك نماينده ملاقات كرد! انتظار اين بود كه طي روزهاي گذشته نمايندگان مجلس با احضار وزير اطلاعات يا در قالب طرح سوال، درباره سخنان روشنگرانه دكتر احمدي‌نژاد از وي توضيح بخواهند اما چنين نكردند.»

تا اينجاي كار يادداشت جوانفكر مشخص مي‌كند كه آنها خلأ حضور در مجلس را احساس كرده‌اند. بطور معمول دولت‌هاي مستقر، حامياني در مجلس دارند. همچنان كه هاشمي قبل از كارگزاران داشت يا امروز حسن روحاني با وجود آنكه جرياني حزبي را رهبري نمي‌كند، حامياني در مجلس دارد. براي دولت احمدي‌نژاد اين نقش را جبهه پايداري با سرگروهي رسايي، كوچك‌زاده و به ويژه روح‌الله حسينيان ايفا مي‌كردند . 

اظهارات جوانفكر نشان مي‌دهد كه آنها متوجه شدند به خاطر نبود صداي حمايت‌كننده‌اي در مجلس كه بتواند از ظرفيت‌هاي قانوني و مصونيت‌هاي نمايندگي به نفع‌شان استفاده كند، ضعف بزرگي است. اما اين موضوع نياز به باز كردن حلقه بسته اطراف‌شان دارد.

بسته بودن، وفاداري به راس جريان، حفاظت و حمايت بي‌دريغ از اعضاي اصلي، قرباني كردن اعضاي درجات پايين‌تر به نفع اعضاي اصلي (همچون ماجراي رحيمي) و كردان از مهم‌ترين مشخصه‌هاي رفتارهاي فرقه‌اي است كه در تيم احمدي‌نژاد به روشني قابل مشاهده   هستند.

هفته گذشته يك كانال خبري كه اخبار شبه امنيتي و پشت پرده را منتشر مي‌كند به اين مساله اشاره كرده و مدعي شد تيم احمدي‌نژاد در حال زمينه‌چيني براي ورود به انتخابات است: «طبق اخبار رسيده تيم احمدي‌نژاد براي ورود به مجلس يازدهم از همين الآن در حال آماده كردن خود هستند و در نظر دارند كميته‌اي تشكيل دهند كه رياست آن برعهده آقاي شيخ الاسلام و دكتر الهام است و در آن نيز همه بزرگان اين جريان از وزرا و افراد شاخص به شهرستان‌هاي مهم بروند و خودشان با مردم ارتباط بگيرند و فضا را آماده كنند و از هر شهري هم يك نفر پاي كار بيايد.»

اين كانال در ادامه مي‌نويسد: در همين راستا آقاي جوانفكر جايي نقل كرده است: «اگر برنامه خوب پيش برود ما تلاش مي‌كنيم خود آقاي احمدي‌نژاد را هم قانع كنيم تا كانديدا شود و با يك راي بالا در شهر بزرگي مثل تهران بالا بيايد و بحث رياست مجلس را مطرح كنيم و ديگر اينكه ببينيم آيا براي مجلس هم احمدي‌نژاد را رد صلاحيت مي‌كنند يا خير؟» او ادامه داده: «البته هنوز با احمدي‌نژاد وارد بحث نشده‌ايم اما ايشان را هم مي‌آوريم وسط ميدان و قرار است اين‌بار شفاف وارد شويم و با شناسنامه ياران احمدي‌نژاد مي‌آييم تا معلوم ‌شود آيا همچنان داستان انحراف و ارتباط با احمدي‌نژاد جرم است و ببينيم شوراي نگهبان همچنان مي‌خواهد با انگ انحراف، احمدي‌نژادي‌ها و خيلي از افراد را رد كند يا خير!» يكي از رسانه‌ها نيز اعلام كرده است: «محمود احمدي‌نژاد در منزل غلامحسين ‌الهام خبر از كانديداتوري خود براي مجلس آينده از شهرستان گرمسار را داده. دراين نشست، الهام ‌نيز قرار شد كانديدا شود.»

 فارغ از صحت و سقم ادعايي مطرح شده در مورد گفته‌هاي حلقه احمدي‌نژاد شرايط موجود نشان مي‌دهد آنها براي خروج از بن‌بستي كه در آن گرفتار شدند راه چاره‌اي جز رفتن به سمت نهادهاي انتخابي مانند شوراي شهر و مجلس ندارند.

حضور در مجلس يا شوراي شهر آنها را از دايره بسته خود رها مي‌كند و در صورت حضور (هرچند حداقلي در مجلس) آنها را به سمت تبديل شدن به يك جريان سياسي سوق مي‌دهد. ظاهرا تيم احمدي‌نژاد به اين نتيجه رسيده‌ است كه دايره را كمي بازتر كند و بخشي از نيروهايش را به جاي تربيت براي پاستور، براي حضور در بهارستان آماده كند. آن‌طور كه كانال «گفتن نگيد» مدعي است جوانفكر نقش مهمي در اين زمينه دارد.

رفتارشناسي تيم احمدي‌نژاد نشان مي‌دهد مواردي را كه آنها قصد دارند در رابطه با آن زمينه‌چيني كنند را بايد از يادداشت‌هاي كساني چون جوانفكر دريافت كرد. همچنان كه ماجراي «بست‌نشيني» را ابتدا جوانفكر طرح كرد و پروبال داد.

در صورتي كه تيم احمدي‌نژاد صدايش از تريبون مجلس به گوش نرسد در همين بن‌بست باقي خواهد ماند. اين تجربه‌اي است كه آنها طي يك سال گذشته كسب كردند. آنها ابتدا باور نداشتند ممكن است احمدي‌نژاد در شرايطي قرار گيرد كه حتي ناچار باشد مشايي را هم در دادگاه ببيند. امروز ديگر هيچ كدام از رسانه‌هاي رسمي توجهي به او ندارند. نه صداوسيما اظهاراتش را منتشر مي‌كند و نه حتي حرف‌هايش از سوي رسانه‌هاي اصلاح‌طلب بازتاب داده مي‌شود. در اين شرايط استفاده از تريبون مجلس مي‌تواند آنها را همچنان سرپا نگه دارد.

آنچه كانال اصولگراي «گفتن‌ نگيد» ادعا مي‌كند در رفتارهاي آنها نيز كم و بيش ديده مي‌شود. اين روزها كه آنها در تب و تاب هستند، خبري از غلامحسين الهام كه نقش محوري در مسائل حقوقي و دفاع از آنها را داشت، نيست. شيخ الاسلام كه غائله يكشنبه سياه بر سر استيضاح او برپا شد، ديده نمي‌شود. مرتضي تمدن كه تا همين اواخر در كنار احمدي‌نژاد در مراسم‌ها حاضر بود، صدايي و اثري از خود بروز نمي‌دهد و مجتبي هاشمي‌ثمره گويا از صفحه روزگار محو شده و هيچ نشانه‌اي از او نيست.

همچنين مي‌توان به حسن موسوي اشاره كرد كه در مقطعي حتي بحث بر سر كانديداتوري وي در سال ٩٢ از سوي جريان احمدي‌نژاد نيز بر سرزبان‌ها بود. اين جمع به علاوه بخشي از بهاري‌ها به احتمال فراوان در انتخابات مجلس آينده ثبت‌نام خواهند كرد و هدف‌شان از ثبت‌نام يك بازي برد- برد با نظام و شوراي نگهبان است.

اگر آنها تاييد صلاحيت شوند، تيم احمدي‌نژاد در مجلس داراي نمايندگاني خواهد بود كه آنها را از وضعيت بن‌بست خارج مي‌كند. ضمن آنكه بدنه اجتماعي كه به اين افراد راي مي‌دهند نيز تحريك و فعال مي‌شوند. در صورت ردصلاحيت گسترده هم زمينه براي حمله به شوراي نگهبان در كنار ساير قوا براي‌شان فراهم مي‌شود.
منبع : روزنامه اعتماد