موسسه آمریکایی "ترومن":
به منتقدان توافق با ایران گوش نکنید؛ اینها همان عاملان تعطیلی دولت آمریکا هستند/ای مردم! به سمت منتقدان بافکرتری بروید
به نظر من مهندسین توقف این فعالیتها باید آبروی خود را حفظ کنند و خود را از تمام بحثهای مربوط به ایران بیرون کشند
موسسه آمریکایی «ترومن» نوشت: همانطور که مردم آمریکا در بحث داغ توافق اخیر هستهای ایران شرکت میکنند، من گمان میکنم که بهتر است از یک جنبه به قضیه نگاه نکنیم: و آن دیدگاه مهندسین توقف اخیر فعالیت نهادهای دولتی است.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، همانگونه که پیشبینی میشد، اریک کانتر، نماینده ویرجینیا در کنگره آمریکا، و دیگر کسانی که در تعطیلی احباری دولت آمریکا دست داشتهاند، از این توافقنامه انتقاد کرده و راهبردی بهتر برای مذاکرات با ایران را پیشنهاد دادهاند. کانتر اشاره کرد که «نمیتوان به ایران اعتماد کرد» و گفت که مانند رویکرد رونالد ریگان به مذاکرات با شوروی، نگرش ما نسبت به ایران باید «مظنونانه باشد و به اثبات رسد.»
اگرچه دشوار است که بتوان متوجه شد کانتر دقیقاً از چه نوع توافقنامهای حمایت میکند، اما به سادگی میتوان به یک روند مشخص در راهبرد دلخواه او در مذاکرات پی برد: اولتیماتوم دادن، و اینکه یا آنچه که خواستی را بگیر یا خود را کنار بکش. این دقیقاً همان راهبرد مذاکراتی است که دولت را برای چند هفته تعطیل کرد، و جدا از اینکه باعث گرفتاری مردم آمریکا و هدر رفتن میلیاردها دلار شد، هیچ فایده دیگری نداشت.
نتیجه آن مشخص است و متوقف شدن فعالیت نهادهای دولتی به چشم بیشتر مردم آمریکا یک شکست تلقی شده است. بنابراین، به نظر من مهندسین توقف این فعالیتها باید آبروی خود را حفظ کنند و خود را از تمام بحثهای مربوط به ایران بیرون کشند. آنها باید بپذیرند که تعطیلی دولت اشتباه بوده است و اینکه برای پیدا کردن راهبرد مذاکراتی جدید به چند ماه زمان نیاز دارند. اگر از آنها درباره مذاکرات با ایران سؤال شود باید جدی و صادقانه بپذیرند که در موقعیتی نیستند که درباره این مذاکرات نظری بدهند زیرا آنها حتی در مذاکرات با دیگر قانونگذاران آمریکایی و رئیسجمهور نیز به شدت شکست خوردند. متأسفانه انتظار چنین اعترافی از سوی آنان را ندارم.
خوشبختانه، صدای کانتر در تمام کشور پیچیده نشد. مردم آمریکا بیشتر ترجیح میدهند برنامه هستهای ایران با مذاکرات پایان گیرد نه با جنگ، و بنابراین آنها به طور کلی نگرش پیشنهادی یا همه یا هیچ کانتر را رد میکنند. دلیل آن ساده است؛ نگرش یا همه چیز یا هیچ چیز، هیچ سودی ندارد؛ و در این مورد، انتخاب نگرش هیچ چیز منجر به جنگ میشود. این مذاکرات برای مذاکرهکنندگانی مانند کانتر که به تازگی بیاعتبار شدهاند، بسیار جدیتر از آن است که وارد آن شوند. کانتر با رد فوری مذاکرات و اعلام مخالفت که «ما نمیتوانیم اعتماد کنیم»، سیاست واقعگرایانهای را که دولتهای نیکسون، ریگان و جورج اچ دبلیو بوش در پیش گرفته بودند را رد میکند.
بنابراین، از آنجایی که کانتر و اقلیت مذاکرهکنندگان تعطیلی دولت، از بحث هستهای ایران کنار نخواهند کشید، گمان میکنم که مردم آمریکا نباید انتقادات آنها را جدی بگیرند. مردم برای اینکه بدانند از این توافقنامه حمایت کنند یا نه، باید روی خود را به سمت منتقدان با فکرتری برگردانند تا بتوانند به نکتهای اشاره کنند که نشان دهد چیزی از مذاکرات میدانند.
باید گفت که مطابق سنت دیرینه آمریکا، این بحث بر سر سیاست خارجی ذاتاً کورکورانه نیست. مذاکرهکننده اصلی این توافقنامه ویلیام برنز بود که اکنون در سمت معاونت وزارت امور خارجه آمریکا فعالیت میکند. او در سال 2008 به عنوان معاون وزارت خارجه در امور سیاسی بعد از سالها خدمت در دولت بوش توسط وی انتخاب شد. برنز در سمت کنونی خود در سال 2011 به اتفاق آرا پذیرفته شد. نمیتوان اغراق کرد که این مرد چقدر در میان طرفداران گروهها و عقاید مختلف مورد احترام است. مطمئن هستم که بحثی متفکرانه و جدی بر سر توافق هستهای ایران در هفتههای آتی خواهیم داشت. اما واقعاً فکر میکنم که انتقادات نمایندگانی که باعث تعطیلی دولت شدند، دیدگاهی است که میتوانیم از آن چشم بپوشیم.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، همانگونه که پیشبینی میشد، اریک کانتر، نماینده ویرجینیا در کنگره آمریکا، و دیگر کسانی که در تعطیلی احباری دولت آمریکا دست داشتهاند، از این توافقنامه انتقاد کرده و راهبردی بهتر برای مذاکرات با ایران را پیشنهاد دادهاند. کانتر اشاره کرد که «نمیتوان به ایران اعتماد کرد» و گفت که مانند رویکرد رونالد ریگان به مذاکرات با شوروی، نگرش ما نسبت به ایران باید «مظنونانه باشد و به اثبات رسد.»
اگرچه دشوار است که بتوان متوجه شد کانتر دقیقاً از چه نوع توافقنامهای حمایت میکند، اما به سادگی میتوان به یک روند مشخص در راهبرد دلخواه او در مذاکرات پی برد: اولتیماتوم دادن، و اینکه یا آنچه که خواستی را بگیر یا خود را کنار بکش. این دقیقاً همان راهبرد مذاکراتی است که دولت را برای چند هفته تعطیل کرد، و جدا از اینکه باعث گرفتاری مردم آمریکا و هدر رفتن میلیاردها دلار شد، هیچ فایده دیگری نداشت.
نتیجه آن مشخص است و متوقف شدن فعالیت نهادهای دولتی به چشم بیشتر مردم آمریکا یک شکست تلقی شده است. بنابراین، به نظر من مهندسین توقف این فعالیتها باید آبروی خود را حفظ کنند و خود را از تمام بحثهای مربوط به ایران بیرون کشند. آنها باید بپذیرند که تعطیلی دولت اشتباه بوده است و اینکه برای پیدا کردن راهبرد مذاکراتی جدید به چند ماه زمان نیاز دارند. اگر از آنها درباره مذاکرات با ایران سؤال شود باید جدی و صادقانه بپذیرند که در موقعیتی نیستند که درباره این مذاکرات نظری بدهند زیرا آنها حتی در مذاکرات با دیگر قانونگذاران آمریکایی و رئیسجمهور نیز به شدت شکست خوردند. متأسفانه انتظار چنین اعترافی از سوی آنان را ندارم.
خوشبختانه، صدای کانتر در تمام کشور پیچیده نشد. مردم آمریکا بیشتر ترجیح میدهند برنامه هستهای ایران با مذاکرات پایان گیرد نه با جنگ، و بنابراین آنها به طور کلی نگرش پیشنهادی یا همه یا هیچ کانتر را رد میکنند. دلیل آن ساده است؛ نگرش یا همه چیز یا هیچ چیز، هیچ سودی ندارد؛ و در این مورد، انتخاب نگرش هیچ چیز منجر به جنگ میشود. این مذاکرات برای مذاکرهکنندگانی مانند کانتر که به تازگی بیاعتبار شدهاند، بسیار جدیتر از آن است که وارد آن شوند. کانتر با رد فوری مذاکرات و اعلام مخالفت که «ما نمیتوانیم اعتماد کنیم»، سیاست واقعگرایانهای را که دولتهای نیکسون، ریگان و جورج اچ دبلیو بوش در پیش گرفته بودند را رد میکند.
بنابراین، از آنجایی که کانتر و اقلیت مذاکرهکنندگان تعطیلی دولت، از بحث هستهای ایران کنار نخواهند کشید، گمان میکنم که مردم آمریکا نباید انتقادات آنها را جدی بگیرند. مردم برای اینکه بدانند از این توافقنامه حمایت کنند یا نه، باید روی خود را به سمت منتقدان با فکرتری برگردانند تا بتوانند به نکتهای اشاره کنند که نشان دهد چیزی از مذاکرات میدانند.
باید گفت که مطابق سنت دیرینه آمریکا، این بحث بر سر سیاست خارجی ذاتاً کورکورانه نیست. مذاکرهکننده اصلی این توافقنامه ویلیام برنز بود که اکنون در سمت معاونت وزارت امور خارجه آمریکا فعالیت میکند. او در سال 2008 به عنوان معاون وزارت خارجه در امور سیاسی بعد از سالها خدمت در دولت بوش توسط وی انتخاب شد. برنز در سمت کنونی خود در سال 2011 به اتفاق آرا پذیرفته شد. نمیتوان اغراق کرد که این مرد چقدر در میان طرفداران گروهها و عقاید مختلف مورد احترام است. مطمئن هستم که بحثی متفکرانه و جدی بر سر توافق هستهای ایران در هفتههای آتی خواهیم داشت. اما واقعاً فکر میکنم که انتقادات نمایندگانی که باعث تعطیلی دولت شدند، دیدگاهی است که میتوانیم از آن چشم بپوشیم.