کد خبر: ۱۹۹۹۸۰
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۶ - ۲۳:۵۹
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۹۰۲

"دوست دارم در فیلم‌های اجتماعی بازی کنم"

قاسم زارع بازیگر توانمند و بدون حاشیه‌ای است که سال‌ها در تلویزیون، سینما و تئاتر نقش‌های جذابی بازی کرده است.

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ زارع جزو آن نسل بازیگران با تجربه‌ای است که سابقه سال‌ها کار تئاتری دارد. او فعالیتش را در تئاتر از دهه 50 و فعالیت در سینما را از دهه 60 با بازی در فیلم صنوبرهای سوزان آغاز کرد.

آژانس شیشه‌ای و موج مرده (ابراهیم حاتمی‌کیا) سنگ، کاغذ، قیچی (سعید سهیلی)، اخراجی‌ها (مسعود ده‌نمکی)، زاگرس (محمدعلی نجفی)، دختر شرینی فروش (ایرج طهماسب)، خانه‌ای روی آب (بهمن فرمان‌آرا)، جایی برای زندگی (محمد بزرگ‌نیا) فریاد (مسعود کیمیایی) و نفوذی (احمد کاوری) از عمده کارهای بازیگری این بازیگر محسوب می‌شوند.

در تلویزیون هم قاسم زارع با دقت و وسواس نقش‌هایش را انتخاب می‌کند و با هنرمندانی چون فریدون جیرانی و پوریا آذربایجانی همکاری داشته است.

با زارع درباره فعالیت‌های بازیگری‌اش گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

آخرین بازیتان در تلویزیون در سریال موفق پلیسی نوار زرد بود. براساس چه ویژگی‌هایی در این سریال بازی کردید؟

نکته مهم در موفقیت سریال نوار زرد متن فیلمنامه‌اش بود که خیلی خوب و درست نوشته شده است. کریم لک‌زاده و پوریا آذربایجانی نویسنده و کارگردان سریال جوانان بااستعدادی هستند. پوریا آذربایجانی را از دوران دانشجویی‌اش می‌شناسم، در حین کار متن با پیشنهادهای کارگردان و من درباره نقشم تغییراتی به وجود آمد که بیشتر تاکید بر دوری از زیاده‌گویی و توجه به موجزگویی بود.

یک‌سری کلیات وجود دارد و نیازی نیست که دوباره در ساختار یک سریال به آن تاکید شود و مخاطب هم این مساله را می‌داند. بنابراین ریتم سریال به گونه‌ای بود که مخاطب با فضای آن ارتباط برقرار می‌کرد.

یکی از نقاط قوت سریال نوار زرد نشان‌دادن چهره‌ای واقعی و ملموس از شخصیت پلیس ایرانی و به دور از کلیشه‌های رایج پلیس خیلی منزه و غیرزمینی و عاری از خطا بود... .

همه نوع پلیسی داریم و آنها هم مثل ما انسان بوده و مبری از خطا نیستند. بنابراین باید تمام وجوهات شخصیتی پلیس را در درام تعریف کرد تا مخاطب با شخصیتش ارتباط برقرار کند.

در نقش سرهنگ اداره آگاهی برخلاف نقش‌های گذشته‌تان بازی درونی و زیرپوستی ارائه کردید...
روز اولی که به دفتر تهیه‌کننده رفتم با پوریا آذربایجانی به این جمع بندی رسیدیم که زیاد رفتارهای سرهنگ را بیرونی نشان ندهیم و در فیزیک این شخصیت هم از ظاهری ساده با موهای کوتاه استفاده شد تا خلقیات و روحیاتش را نشان بدهد که یک نظامی واقعی و حرفه‌ای است و به نظرم کلیت نقش هم خوب از کار درآمد.

دیالوگ‌های شخصیت‌ها کوتاه، اما در عین حال تاثیرگذار و مفهومی است...
دیالوگ‌ها بسیار هوشمندانه و هدفمند نوشته شده بود. به نظرم کارگردانی در کارش موفق می‌شود که برای خرد جمعی احترام قائل است و به نظرات عوامل احترام قائل است و از پیشنهادهای خوب استفاده می‌کند.
رابطه منطقی و توام با احترام متقابل با سرگرد کیهان دارد و یکی از بخش‌های خوب مجموعه رابطه بین این دو نفربه عنوان فرمانده و نیروی تحت امرش است... .
سرهنگ تجربیات زیادی دارد و گاهی مواقع اشتباهات کیهان را به او گوشزد می‌کند و خیلی مواظب اوست، زیرا بسیار باهوش و وظیفه‌شناس است و در خیلی از جاها که مورد تفحص و بازرسی قرار می‌گیرد با حمایت از او اجازه می‌دهد به کارش بدون دغدغه ادامه بدهد.

در دوران فعالیت‌های بازیگریتان بازی‌های خوبی در نقش ماموران امنیتی در کارهایی مثل آژانس شیشه‌ای ارائه کردید...
من بازیگرم ومنتظر دریافت پیشنهادهای کاری هستم ودوستان کارگردان در وهله اول پیشنهاد کاری به من می‌دهند و مرحله دوم انتخاب من در قبال پیشنهادها است. اغلب پیشنهادهای بازیگری‌ام شبیه ماموران امنیتی و اطلاعاتی است و من نقش فرمانده نیروی انتظامی و مامور امنیتی زیادی بازی کرده‌ام. ازچند کارگردان در مورد این که چرا من را برای این نقش‌ها انتخاب می‌کنند سوال کردم و آنها گفتند تو این نقش‌ها را خوب بازی می‌کنی.

آیا به بازی درآثار دفاع مقدسی علاقه خاصی دارید؟
من سال‌ها در دوران جنگ به صورت عینی و نزدیک با جنگ روبه‌رو بودم و شرایط حرفه‌ای و پیشینه‌ام در انتخاب نقش‌های دفاع مقدس تاثیر داشته است و هیچ وقت نمی‌توان از شرایط بچه‌های جبهه دور شد، چرا که هنوز با این آدم‌ها زندگی می‌کنیم.

آیا در انتخاب نقش‌هایتان ملاک‌های خاصی دارید؟
سعی می‌کنم در طول فعالیت کاری هر نقشی را بازی نکنم. خصوصا حالا که تجربیاتم زیادتر شده و حساسیتم در انتخاب نقش‌ها بیشتر شده است. به هر حال بازیگران و کارگردان و عوامل و موضوع فیلم در انتخابم تاثیر خواهد داشت. دوست دارم فیلمی را بازی کنم که قابل دفاع باشد و مسائل مهم اجتماعی را مطرح کند. به هر حال من وجهه‌ای در این سال‌ها پیدا کرده‌ام که نباید با انتخاب غلط و شتابزده کمرنگش کنم، بنابراین نقش‌هایی را در سینما و تئاتر و تلویزیون انتخاب می‌کنم که دارای اوج و فرودهای دراماتیک باشد و بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.

مخاطبان بیشتر شما را با کدام یک از کارهایتان می‌شناسند؟
مردم همیشه نسبت به من لطف داشته‌اند، اما برای آنها نقش مامور امنیتی «آژانس شیشه‌ای» یا فرمانده عصبانی «اخراجی‌ها» جذابیت بیشتری دارد و در‌باره‌اش با من حرف می‌زنند.

در تئاتر بعد از مدت‌ها با حضور در نمایش بوی خواب به کارگردانی سهراب سلیمی در نقش یک دکتر تا حدی منفی و مرموز حضور شایسته‌ای داشتید... .
این آدم ظاهرا دکتر است و معتقدم جهان اثر نمایش در یک خواب (خواب جان براون شخصیت اصلی نمایش) رخ می‌دهد و بن‌‌مایه اصلی نمایش تنهایی انسان معاصر است؛ آدمی که بیشتر بیزینس من است. من در شروع تمرینات نظراتم را درباره نقش دکتر مطرح کردم. در شروع من نقش را بیرونی و اگزجره بازی می‌کردم. آدمی که خودش نرمال نیست و نیاز به درمان دارد و حتی در بخش‌هایی که با فرد مجهولی در آن ور خط مشغول گفت‌وگوست، این حالت غیرطبیعی بودنش بیشتر خودنمایی می‌کند، اما کارگردان از من خواست در نوع بازی‌ام تجدیدنظر کنم و فقط چند جایی مثل همین صحنه‌های مکالمه‌اش بیرونی بازی کردم و در سایر موارد هم بازی‌ام به سمت درونی‌تر شدن رفت.