کش و قوسها بر سر صندلی پدر معنوی اصولگرایان!/خروج باهنر از لابی سیاست پارلمانی
روز انتخاب برای اصولگرایان سنتی به سر رسید و قرعه دبیرکلی جبهه پیروان خط امام و رهبری اینبار به نام محمدرضا باهنر افتاد.
به گزارش خبرآنلاین، سالها بعد از آنکه حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری با دلخوری از برخی تک رویها در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم گوشه عزلت را برگزید و خود را روز به روز از تشکیلات سیاسی راست سنتی دور کرد، تا بسیاری از سیاسیون صراحتا از «پر نشدن خلاء ناطق نوری در میان اصولگرایان» سخن بگویند، حال این روزها خلاء از دست دادن حبیب الله عسگراولادی، مردی دیگر از دایره مردان اعتدالی این جریان، اصولگرایان را به سمت انتخاب جایگزینی دیگر کشانده است، جایگزینی که شاید به مانند دو سلف خود چندان وجه «ریش سفیدی» و «میانجیگری» را نداشته باشد اما هر آنچه باشد قرعه اینبار به نام «محمدرضا باهنر» افتاده است.
کش و قوسها بر سر صندلی پدر معنوی اصولگرایان!
روزهای پرتب و تاب «انتخاب» برای استخوان دار ترین تشکیلات اصولگرایان به سر رسید و تنها چند ساعت پیش از برگزاری مراسم چهلمین روز درگذشت حبیبِ سیاست ایران، دبیرکل جدید جبهه پیروان خط امام و رهبری انتخاب شد تا صندلی که سالهای زیادی پیرمرد میانجیگر و پدر معنوی اصولگرایان را به خود دیده بود با رای 17 تشکل اصولگرا زین پس در اختیار محمدرضا باهنر قرار گیرد.
گمانهها درباره دبیرکل جبهه پیروان خط امام رهبری به عنوان بانفوذترین و باسابقهترین تشکیلات سیاسی راست سنتی تنها یک روز بعد از درگذشت حبیب الله عسگراولادی آغاز شد، گرچه باهنر از جایگاه نایب رییسی این جبهه از مدتها پیش و در دوران بیماری حبیب الله عسگراولادی، موقتا به عنوان قائم مقام او بر صندلی پیرمرد تکیه زده بود تا عهده دار انسجام درونی این تشکیلات سیاسی باشد اما با فوت عسگراولادی احتمالات بر سر جانشینی وی مطرح شد. احتمالاتی که در یک سر طیف آن ایده پردازی نمادین باهنر مبنی بر باقی ماندن جایگاه دبیرکلی در اختیار مرحوم عسگراولادی بود و سوی دیگر آن از بازگشت علی اکبر ناطقنوری به دنیای سیاست با پذیرش دبیرکلی این جبهه حکایت داشت. در میانه این طیف نیز نام چهرههایی چون سید مرتضی نبوی، محمد نبی حبیبی، محمدرضا باهنر و منوچهر متکی مطرح میشد. امری که شاید حکایتگر اختلاف و رقابت درون گروهی طیفهای مختلف جبهه پیروان خط امام و رهبری برای تصاحب صندلی ریاست جبهه پیروان خط و امام رهبری بود.
رییس جدید بر مدارِ اعتدال رییس پیشین
در این میان آنچه بیش از همه انتظارات از دبیرکل آینده این جبهه را فزونی بخشیده است، انتخاب مردی بر همان مدار حرکتی رییس پیشین این تشکل اصولگرا بود، چه آنکه حبیب الله عسگراولادی، پیرمردِ اعتدالگرای اصولگرایان در دوران ریاستش بر جبهه پیروان تلاش زیادی برای تسری مشی سیاسی اعتدالگرایانه در بین طیفهای تحت لوای این جبهه و دیگر تشکلهای اصولگرا داشت. اواخر حیات او نیز به گونهای پیش رفت که حبیبِ سیاست این مسیر را واضحتر برای همگان تببیین کرد و از تشکیل حزب فراگیر اصولگرایان سخن به میان آورد.
در دیگر سو نقش میانجیگری عسگراولادی در سالهای حضور سیاسیاش خصوصا در بزنگاهها و دوران پرچالش سیاست کشور چون انتخابات سال 88، رییس آینده این جبهه را در معرض انتظارات بالایی از نقش میانجیگیری و ریش سفیدی در جریان راست سیاسی کشور قرار داده است.
در کنار این دو مهم، اما «بازسازی» جریان راست سنتی برای نقش آفرینی موثر در انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری آتی، انتظار دیگری است که از دبیرکل آینده این جبهه میرود، تا اینگونه رویای وحدت اصولگرایان و قرار گرفتن زیر چتر وحدت که بعد از انتخابات مجلس هشتم به امری دور از دسترس تبدیل شده، شاید در دو انتخابات پیش رو به واقعیت مبدل گردد.رویایی که در سایه سر برآوردن جبهههای جدیدی در بدنه اصولگرایی چون پایداری و ایستادگی و دیگر نواصولگرایانی چون ایثارگران و رهپویان از مدتها قبل زنگ خطر تفرق و انشقاق در جریان راست سیاسی کشور را به صدا در آورده است.
شاید از همین رو بود که در میانه گمانهها از ریاست آینده جبهه پیروان، پیش از دیگران، انگشتها به سوی علی اکبر ناطق نوری نشانه رفت و اکثریت او را مردی در قامت تحقق چنین رویایی متصور شدند.
ناطق نوری و دوران نقش آفرینیهای فراجناحی در سیاست
علی اکبر ناطق نوری که سالهای زیادیست دور از هیاهوی سیاست، خود را درگیر رتق و فتق امور دفتر بازرسی مقام معظم رهبری کرده است، بعد از انتخابات 24 خرداد که بسیاری روی کار آمدن روحانی را نتیجه برنامهریزیهای پشت پرده او میدانستند در سیبل نگاهها و تحلیلهای سیاسی راست و چپ سیاست ایران قرار گرفته است. در یک سو اصلاحطلبان که از دست گذاشتن بر یک گزینه غیرحزبی در انتخابات ریاست جمهوری راضی و خشنود به نظر می رسند بیمیل نیستند که انتخابات مجلس را نیز با همان رویکرد پیش ببرند و ناطق نوری سرلیست آنها در انتخابات باشد. این درحالیست که دفتر ناطق نوری عزم وی برای کسب جایگاه ریاست مجلس دهم را تکذیب کرده است.
در دیگر سو برخی خبرها حکایت از آن داشت که اصولگرایان بعد از درگذشت حبیب الله عسگراولادی پیشنهاد دبیرکلی این جبهه را به وی دادهاند. بنا به گفته همت بیگ مرادی، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی نمایندگان ادوار پس ازدرگذشت عسگراولادی اعضای شورای مرکزی جبهه پیروان و بعضی از شخصیتهای سیاسی که نمیتوان نام آنها را اعلام کرد، به ناطق نوری رسماً پیشنهاد ریاست جبهه پیروان را دادند که وی قبول نکرده بود. چندی بعد نیز خبر ارسال نامه ای از سوی شورای مرکزی جبهه پیروان به ناطق نوری رسانهای شد که محسن کوهکن این خبر را تکذیب کرد.
محمدرضا باهنر نایب رییس این جبهه نیز با تکذیب هرگونه دیدار شورای مرکزی جبهه با ناطق نوری، عنوان کرده بود« تاکنون بنده هیچ پیشنهادی به آقای ناطق نوری برای حضور در جبهه پیروان ندادهام، یکی از دلایلم نیز که این پیشنهاد را با ایشان مطرح نکردم این بود که میدانستم وی این مسئولیت را نمیپذیرد و به این مسئله یقین دارم.»
وی در عین حال این را هم مطرح کرد که رئیس جبهه باید از میان اعضای جبهه باشد و طبق اساسنامه نمیتوان کسی را از بیرون آورد تا اینگونه به بخش زیادی از گمانهها پیرامون شیخ نور پایان دهد. در بحبوحه این تایید و تکذیبها اما ناطق نوری در هفتمین روز از درگذشت پیرمرد موتلفه خیال همه را راحت کرد و با قاطعیت جانشینی عسگراولادی را قبول نکرد. علیاکبر ناطقنوری، عضو مجمع تشخیص مصلحت در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا پس از مرحوم عسگراولادی شما رهبری جریان راست سنتی را برعهده خواهید گرفت گفت: خیر.
عسگراولادی رییس نمادین جبهه پیروان نشد!
اما این همه حواشی انتخاب رییس جدید جبهه پیروان در 40 روز گذشته نبود، چه آنکه در میانه گمانهها بر سر انتخاب دبیرکل این جبهه، محمدرضا باهنر از ایدهای نمادین پرده برداشت و پیشنهاد داد مرحوم عسگراولادی به صورت نمادین همچنان دبیرکل جبهه پیروان باقی بماند و فردی به عنوان نائب وی در دبیرکلی منصوب شود.
این پیشنهاد اما با استقبال مثبتی از سوی دیگر تشکلهای این جبهه روبرو نشد و سیدکمال سجادی سخنگوی جبهه در اظهاراتی عنوان کرد«باهنر به عنوان دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو جبهه پیروان نظر خود را ارائه داده و هنوز 16 دبیرکل احزابی چون کارگران، مؤتلفه اسلامی، کارمندان و... اظهارنظر نکردهاند.»وی تاکید کرد: مرحوم عسگراولادی در زمان انتخاب مجمع عمومی مقید به رایگیری بود و همیشه وی بدون اجماع و مخالف انتخاب میشد، بنابراین دبیرکل با رایگیری از 17 حزب موجود در جبهه انتخاب خواهد شد.
مرتضی نبوی نیامد، باهنر رییس شد!
اما هرچقدر احتمال بازگشت ناطقنوری به بدنه اصولگرایان با پذیرش دبیرکلی جبهه پیروان کمرنگتر میشد، گمانهها حول دیگر گزینهها چون باهنر و مرتضی نبوی از اعضای شاخص اصولگرایان اصیل که صبغه سیاسی هر دو به جامعه اسلامی مهندسین باز میگشت، بیش از نبی حبیبی ومتکی مطرح بود، چه آنکه حزب موتلفه در فاصله چند روزه باقیمانده تا جلسه جبهه پیروان در اطلاعیهای رسما از عدم معرفی کاندیدا برای دبیرکلی این جبهه خبر داد تا خط قرمزی بر نام نبی حبیبی کشیده شود، منوچهر متکی نیز که از مدتها قبل و بعد از انتخابات از حضور در جلسات جبهه پیروان خودداری کرده بود گزینهای حداقلی محسوب میشد تا اینگونه نگاهها به دو مرد شاخص جامعه اسلامی مهندسین دوخته شود.
قرعهای که در نهایت به نام محمدرضا باهنر افتاد و او دبیرکل جدید جبهه پیروان خط امام رهبری شد. چه آنکه نبوی که در آخرین دور از انتخابات شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین به دلیل حضور در هیات 5 نفره شورای عالی حل اختلاف قوا از کاندیدا شدن انصراف داده بود، اینبار نیز با همین دلیل حاضر با کاندیدا شدن برای جایگاه دبیرکلی جبهه پیروان نشد. تا باهنر بدون رقیب در قد و قواره دبیرکلی جبهه پیروان ظاهر شود.
مهندس جوانی که مرد لابیهای پنهان مجلس شد
مرد پشت پرده و لابیهای پنهان مجلس، دیگر این روزها صحنه گردانی پارلمان را اوج سیاست ورزی خود نمیداند، گویی دهه جدید زندگی باهنر قرار است با نقش آفرینی اصلی در دنیای سیاست گذران شود.
مهندس جوان دهه 60، فاصله برادر محمد جواد باهنر نخست وزیر وقت تا محمدرضا باهنر شدن را به سرعت طی کرد، او که در سایه نام برادر شهیدش، مراوداتش با بزرگان نظام و سیاست در نخستین روزهای شکل گیری نظام جمهوری اسلامی آغاز شده بود، بعد از شهادت برادرش به اصرار آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمی رفسنجانی، نامزد شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شد تا اینگونه اسم شهید باهنر در عالم سیاست ماندگار بماند.
باهنر اما آنقدر هوش و ذکاوت سیاسی داشت تا اصول سیاست ورزی و مرد سیاست بودن را به سرعت از بزرگان سیاست بیاموزد و از سایه برادر شهیدش بیرون بیاید.
«مرد لابیهای مجلس»؛ دیگر سالهای زیادیست همراه و همزاد او شده است، چه به تحسین، چه به نقد. باهنر نه تنها لابیگری خود را انکار نمیکند که آن را از اصول و شروط وکیل المله بودن و در اندازه امر به معروف و نهی از منکر میداند.
مرد پشت صحنه پارلمان اما این روها دیگر تمایلی به ماندن در اندرونی سیاست پارلمان ندارد، انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اولین گام از تلاش باهنر برای ترک رویه سالهای پیشین و قرار گرفتن در زمره مردان اصلی سیاست بود. تلاشی که به سرانجام نهایی نرسید و او به سرعت از دایره انتخابات کنار رفت.
درگذشت حبیب الله عسگراولادی، و طرح جایگزین وی در سمت دبیرکلی جبهبه پیروان بار دیگر نام باهنر را بر سر زبانها انداخت تا او اینبار فارغ از جایگاه نایب رییسی مجلس نهم، دبیرکلی جبهه پیروان را نیز در لیست مناصب سیاسی خود به ثبت برساند. جایگاهی که شاید فراستی بیش از ژنرال مجلس بودن را از باهنر بطلبد.
باهنر در شرایطی دبیرکلی بانفوذترین سامانه تصمیم ساز عقلای اصولگرایان را برعهده گرفته است که پرچمهای زیادی از گوشه و کنار جریان اصولگرایی بالا رفته است، طیفهایی که چندان سر سازگاری با اصولگرایان سنتی ندارند و خود را برحقتر و اصولگراتر میدانند و حاضر به حضور زیر خیمه این تشکیلات سیاسی باسابقه و ریشهدار نیستند.
باهنر که از مدتها پیش در کنار حبیب الله عسگراولادی طرح تاسیس«حزب فراگیر» را کلید زده بود، گویی عزم خود برای تحقق این هدف را جزم کرده است، چه آنکه اخبار منتشر شده پیش از انتخاب دبیرکل این جبهه ، حکایت از آن داشت که وی دیدارهایی با جبهه پایداری و ایثارگران در راستای ایجاد وحدت بین اصولگرایان در انتخابات آتی داشته است. شاید باهنر پس از استاد خود بتواند آرزوی دیرین او در ایجاد حزب جریان ساز قوی به مانند حزب جمهوری اسلامی را تحقق بخشد، امری که عسگراولادی در سالهای حضورش در دبیرکلی این جبهه بسیار برای آن تلاش کرد اما انشقاقات اصولگرایی راه را بر پیرمرد سیاست دشوار ساخت.