کد خبر: ۲۱۷۲۸
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۷:۳۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۴۹۶

انتقاد شدید بقایی از مشاور روحانی/:آیا واقعاً‌ آقای روحانی خطاب به آقای آشنا گفته اند مردم به قیافه و پرستیژ من رأی داده اند؟


طرح هدفمندی یارانه ها، قانون مصوب مجلس شورای اسلامی است،؛ قانونی با هزاران ساعت کار کارشناسی؛ یک مطالبه جدی عمومی که سالیان سال با وجود اشاره‌های مکرر در قانون برنامه، زمین مانده بود و آقای احمدی‌نژاد آن را اجرایی کرد.

حمید بقایی در گفت و گو با «ندای انقلاب» به اظهارات حسام‌الدین آشنا انتقاد کرده است.

  خلاصه‌ای از این مصاحبه به شرح زیر است:

- به رویه مشاورین آقای روحانی توجه کنید: یکی از این مشاورین دایماً در حال فحاشی و تهمت و افترا بستن است؛ مشاور دیگری که خودش پرونده قضایی دارد دیگران را به محاکمه تهدید می‌کند؛ مشاور دیگری هم دیدیم که اخیراً از موضع برج عاج روشنفکری، چطور به راحتی مردم را نادیده می‌گیرد و به اقشار زحمتکش جامعه همچون رانندگان تاکسی توهین می‌کند و آقای آشنا هم که یک سری اطلاعات غلط و تحلیل‌های ضد و نقیض را در همین مصاحبه اخیرش مطرح می‌کند.

- تعجب می کنم. آقای آشنا که سابقه کار امنیتی در وزارت اطلاعات هم دارند. اسنادی که در لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده، عمدتاً بر محور براندازی و جریان‌سازی در اوایل انقلاب بوده است. آیا ایشان واقعاً اعتقاد دارند اینها اسناد اداری است؟ آیا از نظر ایشان وظیفه سفارتخانه‌ها باید تلاش برای براندازی باشد؟! اخیراً جاسوسی آمریکا در سفارتخانه‌هایش حتی صدای متحدین این کشور را هم درآورده است ... آمریکایی‌ها سال‌هاست دارند تلاش می‌کنند ننگ اتهام جاسوسی و براندازی را در ماجرای تسخیر سفارت از خود پاک کنند ولیکن موفق نشده‌اند. به نظر می‌رسد این بار آقای آشنا به کمک آنان شتافته‌اند که بابت این موضوع باید از‌ آقای آشنا تشکر کنند!

- آقای آشنا طرح هولوکاست را دلیل شروع تحریم‌ها علیه ایران دانسته است! باید اشاره کرد اولاً آقای احمدی‌نژاد هولو کاست را نفی نکرد، بلکه فقط سؤال کرد که حتی در حد سؤال کردن هم صدای صهیونیست‌ها را درآورد. حالا نمی‌دانم دقیقاً آقای آشنا چرا از این بابت ناراحتند؟ اما این ساده‌اندیشی است که بگوییم طی سال‌های گذشته فشارها و تحریم‌های غربی‌ها علیه ایران فقط به خاطر بحث هولوکاست بوده است!!!

... آمریکایی ها سال ها قبل اعلام کردند که در حال تدوین نقشه سیاسی جدید خاورمیانه(غرب آسیا) هستند و در این میان ایران یکی از مهم‌ترین موانع اجرای سیاست‌های سلطه‌طلبانه آمریکا در منطقه است. تحریم یعنی جنگ تمام عیار اقتصادی با ایران. آقای آشنا و همفکرانشان واقعاً نمی‌دانند در منطقه چه اتفاقی در حال وقوع است؟! آیا ربط دادن هولوکاست به تحریم‌ها، ناشی از همان سیاست کشیدن شکل مار به جای نوشتن مار نیست؟! همان حکایت معروف کسی که به جای نوشتن مار، شکل مار را می‌کشد.

- طرح هدفمندی یارانه ها، قانون مصوب مجلس شورای اسلامی است،؛ قانونی با هزاران ساعت کار کارشناسی؛ یک مطالبه جدی عمومی که سالیان سال با وجود اشاره‌های مکرر در قانون برنامه، زمین مانده بود و آقای احمدی‌نژاد آن را اجرایی کرد. آن وقت شما از راه می‌رسید و می‌گویید ایراد دارد؟! آیا اجرای قانون هدفمندی، یعنی مین گذاشتن زیر پای دولت فعلی؟! از کی تا به حال کار برای مردم و اجرای قانون در این مملکت شده مین کار گذاشتن؟! آیا این نوع حرف‌ها توهین به قانون و مصوبات قانونی در این مملکت نیست؟

ایشان حتی مسکن مهر را هم زیر سؤال برده‌اند. حق دارند! مثلی داریم که شکم سیر از گرسنه خبر ندارد! دولت باید به فکر حل مشکلات مردم و رفع نیازهای اساسی آنها باشد. یک عبارت خاصی در ادبیات سرمایه‌داری هست که می‌گوید: بهترین راه مبارزه با فقر، کشتن فقرا است!! البته حرجی بر آقایان نیست. وقتی تفکر، تفکر کارگزارانی است نتیجه همین خواهد شد. درباره مسکن مهر باید از مردم پرسید؛ چرا که آنان ولی نعمت ما هستند.

- کمی تاریخ، آن هم نه تاریخ ده ها سال قبل بلکه تاریخ چند ساله اخیر را به یاد مشاورین محترم دولت می‌آورم! در دوران‌ آقای هاشمی رفسنجانی، اوضاع چه طور بود؟ مگر نه این که در دوران ریاست جمهوری ایشان سفرای بسیاری از کشورهای اروپایی از ایران رفتند؟ مگر نه این که برای ایشان و تعدادی از وزرای دولت پرونده‌های قضایی بین‌المللی تشکیل شد؟ مگر نه این که ایشان را به عنوان یک متهم بین‌المللی معرفی کردند؟ پرونده میکونوس و‌ آمیا را فراموش کرده‌اید؟ در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی یادشان رفته که در آن سال‌ها ایران را جزو محور شرارت دانستند؟ مگر بعد از ۱۱ سپتامبر نمی‌گفتند که قبل از حمله به عراق، باید به ایران حمله کرد؟ مگر به شکل بسیار جدی و مکرراً ایران به حمله نظامی تهدید نمی‌شد؟ آیا در دوران آقای احمدی نژاد هم همین طور بود و کشور به چنان حد و مرزی رسید؟ معلوم است سیاست خارجی را نمی‌دانند و درک درستی از اوضاع ندارند. لابد در وزارت اطلاعات هم همین طور تحلیل می‌کردند!

- متأسفانه آقای "آشنا"، آشنا به مقررات مالی نیستند! و ظاهراً بیشتر به موضوعاتی چون کلید و قفل و پرستیژ آشنا هستند! هیچ اشکال قانونی در خصوص این موضوع وجود نداشت و دلیل بازگرداندن آن هم فقط و فقط همین نوع جوسازی‌هایی بود که انجام شد. هیأت رییسه دانشگاه هم تصمیم گرفتند عطای آن را به لقایش ببخشند.

درباره زمین نمایشگاه بین‌المللی هم اعلام کرده‌اند که این اقدام کار گذاشتن مین در میان ارتباطات دولت و صدا و سیما بوده است! اولاً باید گفت به نظر نمی‌رسد مشکل خاصی وجود داشته باشد! ‌لااقل درباره آقای آشنا هر شبکه‌ای را در هر ساعتی از شبانه روز بزنید بالاخره ایشان در یکی از شبکه‌ها دارد صحبت می‌کند و تحلیل ارائه می‌دهد!‌ شاید ایشان شبکه اختصاصی ۲۴ ساعته می‌خواهند که خب موضوع دیگری است! دوماً موضوع واگذاری زمین نمایشگاه به صدا و سیما فقط لایحه‌ای بود که برای تقویت صدا و سیما از طرف دولت به مجلس شورای اسلامی ارائه شد. خب ایشان و همفکرانشان اجازه می‌دادند که این لایحه در مجلس مطرح شود و آن وقت می‌رفتند از ردّ آن دفاع می‌کردند نه این که خودشان هم جای نمایندگان مجلس بنشینند و تصمیم گیری کنند. ضمن این که اصلاً کجای این موضوع خلاف قانون است؟

- آیا واقعاً‌ آقای روحانی خطاب به آقای آشنا گفته اند مردم به قیافه و پرستیژ من رأی داده اند؟ معنای این جمله این است که کار و تلاش و مردمی بودن تعطیل و به جای آن فقط قیافه و پرستیژ در صدر قرار می‌گیرد. آیا از نظر آقای روحانی در دین مبین اسلام هم همین طور است؟ آیا سیره حضرت امام(ره) هم همین طور بوده است؟ مگر نه این که بارها اعلام کردند مردم ولی نعمت ما هستند. آیا مبنای اصلی را قیافه و پرستیژ دانستن، توهین به مردم ایران نیست؟ اگر نظری به ماه‌های گذشته بیندازیم می‌بینیم سفرهای استانی، حضور در میان اقشار مردم و حتی رسیدگی به نامه‌های مردمی تعطیل شده و در دستور کار دولت نیست. پس نباید ادعای آقای آشنا عاری از حقیقت باشد.

- آقای آشنا اعلام کرده‌اند که در سال‌های آخر دوره شهرداری احمدی‌نژاد در جلسات مشاوره به آقای احمدی‌نژاد شرکت نمی‌کرده. اتفاقاً بنده این موضوع را از مسؤول برگزاری این جلسات تحقیق کردم. موضوع این طوری که آقای آشنا مدعی شده‌اند نیست و ایشان به عنوان یک عضو عادی، تا آخرین روز در جلسات شرکت می‌کرده‌اند و پای ثابت جلسات بوده‌اند.

- من از گروه مشاورین آقای روحانی دعوت می کنم یک روز از برج عاج روشنفکری و تئوری‌پردازی صرف بیایند تا با هم برویم میان مردم، برویم بازار و شوش و جاهایی که مردم حضور دارند و ناهار هم مهمان بنده! کمی باید پرستیژ بازی و تئوری بافی را کنار بگذارند و بیایند میان مردم تا متوجه بشوند که چه قدر نظرات و تحلیل هایشان با مردم فرق دارد.