از اشتباه یک مترجم تا گافهای بامزهٔ کیهان
سلام نو نوشت:
هفته گذشته ترجمه یکی از مقالات واشنگتن پست در سلام نو منتشر شد که حاشیههایی را به دنبال داشت. مطلب مذکور ترجمهٔ مقالهٔ دیوید ایگنیشس، ستوننویس مشهور واشنگتن پست بود که اخیرا به تهران آمده و دیداری هم با حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان داشته و پس از بازگشت این مقاله را به نگارش درآورده است.
هفته گذشته ترجمه یکی از مقالات واشنگتن پست در سلام نو منتشر شد که حاشیههایی را به دنبال داشت. مطلب مذکور ترجمهٔ مقالهٔ دیوید ایگنیشس، ستوننویس مشهور واشنگتن پست بود که اخیرا به تهران آمده و دیداری هم با حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان داشته و پس از بازگشت این مقاله را به نگارش درآورده است.
شایان
توجه است که این مقاله اولین بار توسط سایت تیک به فارسی ترجمه و منتشر شد
و پس از آن برخی سایتهای خبری از جمله سلام نو با ذکر منبع اولیه، اقدام
به بازنشر این مطلب کردند. ظاهرا مترجم سایت تیک به اشتباه واژه «HUNG UP»
که به معنی قطع کردن تماس تلفنی است را «دار زدن و اعدام کردن» ترجمه کرده
بود و همین موضوع علتی شد برای انتشار این اشتباه در برخی وبسایتها.
موضوع اما جایی جالب شد که روزنامهٔ افراطی کیهان در شمارهٔ روز شنبه هفتم
دی ماه خود، مطلب ویژهای را با عنوان «دستور از مرکز بود!» منتشر و در آن
موارد توهینآمیزی را به سایت سلامنو نسبت داد.
این روزنامه که طی سالهای گذشته به نمایشگاه اشتباهات فاحش حرفهای معروف شده، در خبر ویژه خود نوشت: «سایت مدعی اصلاحات «سلام نو» در حالی تیتر فوق را برای خبر خود برگزیده و با ذوقزدگی کودکانه منتشر کرده است که واژه «HUNG UP» به معنی قطع کردن تماس تلفنی و بر زمین گذاشتن گوشی است. و ظاهرا مترجم باسواد!
سلام نو مفهوم این واژه را با HANG UP که به معنی دارزدن و اعدام کردن
است، اشتباه گرفته است. البته برخی از مراجعهکنندگان به سایت مزبور، این
اشتباه فاحش را گوشزد کردهاند و حتی در نظریات ارائه شده خود (کامنت)
مدیران سایت را به خاطر این کینهتوزی کور علیه کیهان به شدت سرزنش هم
کردهاند ولی مدیران سایت که مانند بزرگترهای خود، «دانستن را حق مردم»
میدانند! نه فقط به خاطر این تحریف آشکار پوزش نخواستهاند بلکه درباره آن
سکوت کرده و خبر دروغ را کماکان روی خروجی سایت قرار دادهاند. که البته از فتنهگران کمترین توقع صداقت نیز سادهلوحانه است. مخصوصا وقتی پادوها دستور را از مرکز دریافت کرده باشند!» و به این ترتیب مترجم سایت سلام نو که این مطلب را ترجمه نکرده است، از جانب کیهان به بیسوادی متهم شد!
این
اولین بار نیست که کیهان مطالبی را راجع به پایگاه خبری تحلیلی سلام نو
منتشر میکند و توهین و تخریب سایت سلام نو از جانب این روزنامه، دیگر برای
خوانندگان و مسئولان این پایگاه خبری به امری عادی تبدیل گشته است. در این
مورد اخیر سلام نو مطلب یاد شده را طبق اصول حرفهای خبری «با ذکر منبع»
منتشر کرده بود. هرچند که سلام نو از خوانندگان خود بابت بازنشر اشتباه یک
سایت دیگر عذرخواهی میکند اما با توجه به اینکه بعید است گزارشنویس
روزنامه کیهان متوجه این نکته نشده باشد، به نظر میرسد که انتخاب این مطلب
توسط کیهان ناشی از آن است که شاید این روزنامه سوژه دیگری برای تخریب
سلام نو بهانهای بهتر از همین مطلب بازنشر شده نیافته است.
گفتنیست
که سلام نو طی مدت فعالیت خود اطلاعرسانی و روشنگری صحیح و صادقانه در
راستای قانون و مصالح کشور را در دستور خود قرار داده و از هیچ مرکزی دستور
دریافت نمیکند و کیهان هم توضیح نداده که بنا به چه استناداتی این فرض را
مطلق گرفته که مطالب منتشره در سلام نو بر اساس دستوراتی یک مرکز خاص است.
این موضع کیهان که در تیتر مطلب خود به آن اشاره کرده، بیشتر یادآور مثل
قدیمی «کافر همه را به کیش خود پندارد» بود.
جدا
از اتهامات وارد شده توسط کیهان، در این ماجرا عدو سبب خیر شد و کیهان با
هدف تخریب یک سایت اصلاحطلب، عملا به دیدار مدیر مسئول خود با این
روزنامهنگار آمریکایی اذعان کرد. هرچند که به لحاظ قانونی منعی بر این امر
وجود ندارد اما همه میدانیم که اگر مدیرمسئول یکی از روزنامههای
اصلاحطلب با ستون نویس آمریکایی دیدار میکرد، کیهان چه اخبار ویژهای را
راجع به آن روزنامه منتشر میکرد. در این زمینه شاید بد نباشد یادآور شویم
که کیهان هنوز اسناد مورد ادعای خود در خصوص جلسه جرج سوروس با خاتمی را
منتشر نکرده است.
در
عین حال به نظر میرسد که گرانیهای حاصلکار دولت مورد حمایت کیهانیها
فشار زیادی را بر آنها وارد کرده که دوستان کیهانی گافهای بامزه خودشان
را فراموش کردهاند. حال که هم سایت منبع مقاله مورد اشاره و هم سلام نو
اشتباه مذکور را اصلاح کردهاند، شاید بد نباشد که چند مورد از خبرهای
نادرست منتشره در کیهان را هم به دستاندرکارانش یادآوری کنیم و از آنها
درخواست کنیم که آنها هم ضمن عذرخواهی از خوانندگان، این مطالب را از روی
خروجی سایت کیهان بردارند. گرچه ما برعکس این روزنامه خاص، ضمن احترام به
همه روزنامهنگاران کشور، کمترین توقع صداقت را از روزنامه کیهان هم
سادهلوحانه نمیدانیم و هنوز به آن امید داریم.
۱-
روزنامه کیهان در شماره ۱۰ خرداد ماه ۱۳۸۷ خود مطلبی از یک سایت طنز را
کپی و به نقل از آسوشیتد نیوز(!) منتشر کرد. بازخوانی این مطلب جذاب
روزنامه آقای شریعتمداری شاید خالی از لطف نباشد:
منابع
موثق خبری میگویند، هیچ میدانید که سناتور «باراک اوباما»ی آمریکایی که
شاید «بختش بزند» و رئیس جمهور هم شود، ایرانی الاصل «از آب» درآمده است.
در واقع، آن طور که «ایتارتاس» گزارش میکند، گزارش «آسوشیتدنیوز» به ما
میگوید که شخصی به اسم دکتر «اندی واسهول» از موسسه تحقیقات تاریخی
دانشگاه معتبر «ام. آی. تی» آمریکا، اعلام کرده که طبق تحقیقاتش، «باراک
حسین اوباما» اصلا اهل جنوب ایران و شیعه است! به عبارت دیگر، اصل و نسبش
همان خانواده معروف «اوباما»ی «بوشهر» است که در دوران قاجاریه جلای وطن
کرده و طی چند نسل سر از آمریکا درآورده است! به این ترتیب که، جد بزرگش در
واقع «میرحسن خان اوبامایی» که از میرآبهای معروف «بوشهر» بوده (و به
همین خاطر هم اسمش «اوباما» یا «آب با ما» بوده)، بعد از یک نزاع خونین با
سقاباشی «ناصرالدین شاه قاجار» از این شهر فرار کرده و به مرز عثمانی
میرود و بعدش، در «حلبچه» به عنوان تاجر زردچوبه و سپس به عنوان تاجر
زعفران فعالیت کرده و رفته «حلب» (در سوریه فعلی)! ظاهرا، «میرحسن خان»
همانجا هم فوت میکند و پسرش، «علی اصغر اوباما» به خاطر ضدیت اهالی عثمانی
با شیعیان ایرانی، راه «طرابلس» را پیش میگیرد و آنجا به تجارت تنباکو
مشغول میشود! اما، بعد از اینکه قلیان چاق کردن در آنجا ممنوع میشود، این
خانواده هم «تکه پاره» شده و هر «تکهاش» به جایی مهاجرت کرده است!
میگویند، حالا این وسط پدربزرگ «حسین» کمی قبل از جنگ جهانی دوم میآید و
به همراه خانوادهاش به جنوب غربی آفریقا مهاجرت و برای امرار معاش هم از
پشم شتر پارچه درست میکند طوری که، بعد از جنگ «برک» (همان «باراک»)
ایرانی کلی محبوبیت پیدا میکند و شهرتش به آمریکا و به گوش معاون شهردار
«واشنگتن» میرسد، که او را به «لس آنجلس» دعوت میکند! خلاصه، این جوری
میشود که جناب پدربزرگ در تگزاس مستقر میشود و به تولید و تجارت «برک»
میپردازد، اما چون واردات شتر و پشمش به آمریکا ممنوع میشود، او هم
ورشکسته میشود! گزارشها باز هم میگویند، پدر «باراک» که اسمش «حسین
اوباما» بوده، بعد از مدرسه و دانشگاه تابعیت ایرانی- آمریکایی میگیرد و
بعدش هم با یک دختر مسیحی ازدواج میکند و به اصرار همسر و خانواده همسرش
دینش میشود «اسلامی- مسیحی»! و چون نمیتواند اسم ایرانی روی پسرش بگذارد،
پس اسمش را میگذارد «باراک» (همان «برک») و اسم خودش را در اسم بچه
میگنجاند (باراک حسین اوباما). حالا، میگویند افشای این موضوع میتواند
کلی دردسر برای آینده سیاسی جناب «اوباما» ی آمریکایی درست کند! بهرحال، تا
حالا که خود «اوباما» که خودش را کشته تا حمایت صهیونیستها را جلب کند،
در این مورد اظهارنظری نکرده است.
۲-
روزنامه کیهان در ۱۹ بهمن ۱۳۹۱ در گزارش خود با عنوان «دمشق: پاسخ ما در
راه است/پرواز جنگندههای سوریه بر فراز تل آویو اسرائیل را به لرزه
درآورد» به نقل از سایت خبری دامپرس سوریه گزارش میدهد که این
جنگندهها که ارتفاع پایین پرواز میکردند، اعلامیههایی را بر فراز
تلآویو پخش کردند که در آن نوشته شده بود: پاسخ ما در راه است.
این
در حالی بود که خبر مذکور خبر طنزی بود شبکه خصوصی ۱۰ رژیم صهیونیستی
منتشر کرده و یک سایت نیز آن را نقل کرده بود. اما کیهان این مطلب را خیلی
جدی گرفت و تیتر یک کیهان را به این خبر غیرجدی اختصاص داد.
۳-
روزنامه کیهان در شمارهٔ ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ و در یکی دیگر از «خبرهای ویژه»
جالب خود، گزارشی درباره سایت «فرندفید» منتشر کرد و نوشت: سایت
فرند فید که بودجه آن از سوی تشکیلات رادیو فردا -وابسته به سازمان سیا- و
از فتنه سبز حمایت میکند با چاپ صفحه اول کیهان در صدر اخبار خود نوشت
«از روزنامه کیهان به عنوان هیزم آتش چهارشنبه سوری استفاده میکنیم»!
اما
گویا منابع اطلاعاتی همیشه موثق کیهانیان به آقای شریعتمداری نگفته بودند
که شبکههای اجتماعی از جمله توییتر، فیسبوک و فرندفید مانند سایت روزنامه
کیهان نیستند که یک مطلب را به طور مشخص برای تیتر یک خود انتخاب کنند.
بلکه این نوع سایتها کاربر محور بوده و محل گفتگو، بحث و به اشتراک گذاشتن
مطالب مورد توجه و علاقه کاربران است و هر کس که در اینگونه سایتها عضو
شود، میتواند هر آنچه را که میپسندد با دیگر دوستان خود به اشتراک
بگذارد. حتی خود آقای شریعتمداری هم میتوانند این کار را امتحان کنند و هر
مطلبی که میخواهند را بصورت تیتر(!) در شبکههای اجتماعی منتشر کنند.
البته از این امر که بگذریم، انتشار چنین خبر ویژهای در کیهان نشاندهنده
اعتماد به نفس بالای این روزنامه است که همواره فکر میکند مطالبش برای
تمام دنیا مهم است و اگر فرندفید یک رسانه خبری رسمی بود، از کیهان نقل
میکرد.
۴- یکی
دیگر از این گافها هم در اخبار ویژه این روزنامه به چاپ رسید و در آن به
این نکته اشاره شده بود که سایت خبری اعتدال متعلق به حسن روحانی بوده و
در ادامه تاکید کرد که سایت مذکور سایت رسمی ریاست جمهوری است! این در حالی
است که اعتدال یک سایت خبری نزدیک به اصولگرایان بوده و آدرس سایت رسمی
ریاست جمهوری president. ir است.
۵-
در تاریخ ۷ دی ۸۷ روزنامه کیهان در خبری بهاره رهنما (بازیگر سینما و
تلویزیون) را با بهاره هدایت به شکل جالبی اشتباه گرفت که این امر هم از
روزنامه کیهان که اشراف کاملی نسبت به فضای سیاسی کشور دارد و حتی میتواند
آینده را هم پیشبینی کند خیلی بعید بود. کیهان در این خبر خود بهاره
رهنما را عضو دفتر تحکیم وحدت معرفی کرده بود.
۶-
۱۲ بهمن ۸۹ هم روزنامه کیهان بار دیگر حرفهایگری رسانهای خود را ثابت
کرد و دیکتاتور سقوط کرده تونس را «علیه السلام» خواند. روزنامه آقای
شریعتمداری در صفحه آخر این شماره روزنامهاش طی مطلبی با عنوان «آمریکا به
دلیل نگرانی از خیزش مردمی رئیس «سیا» را به عربستان فرستاد» نوشت:
زین العابدین بن علی (ع) رئیس جمهور فراری تونس، به همراه خانواده خود، سه هفته پیش وارد شهر ساحلی جده عربستان شده است.
۷-
روزنامه کیهان، ۲۵ دی ۹۱ در انتشار صحبتهای شهید مصطفی احمدی روشن در جمع
فعالین مجازی در تیتر و تمام متن خبر، به اشتباه برای نام کوچک شهید احمدی
روشن، به جای مصطفی از علیرضا که نام فرزند شهید احمدی روشن است استفاده
کرد.
این ۷ مورد
اشاره شده تنها چند نمونه از گافهای قابل توجه روزنامه کیهان است و لیست
کردن تمام آنها باعث طولانیتر شدن این نوشتار خواهد شد. در عین حال سلام
نو مجددا بابت بازنشر اشتباه یک سایت دیگر در ترجمهی «یک کلمه» عذرخواهی
میکند و به کیهان هم این حدیث حضرت علی (ع) را یادآوری میکند:
يَكتَسِبُ الكاذِبُ بِكَذِبِهِ ثَلاثا: سَخَطُ اللّه عَلَيهِ وَاستِهانَةُ النّاسِ بِهِ وَمَقتُ المَلائِكَةِ لَهُ؛
دروغگو
با دروغگويى خود سه چيز بدست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه
تحقيرآميز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود.