جزئیاتشایعهخداحافظی«فردوسیپور»ازتلویزیون
هفته گذشته نامهای با عنوان خداحافظی عادل فردوسیپور از تلویزیون منتشر شد امری که سابقه قبلی دارد و فردوسی یکبار دیگر برای ترک صداو سیما اقدام کرده بود که به نتیجه مطلوب دست نیافت.
دراوایل دهه70، جوانی لاغراندام از رفسنجان وارد حوزه گزارشگری فوتبال در تلویزیون شد. آنطور که برخی گفتهاند چند باری آزمون داد و نهایتاً از زیر دست آقای جواد خیابانی که آنروزها نفر اول گزارش ورزشی سیما بود، رد شد و توانست به جامجم ورود کند.
او به واسطه لحن متفاوت و همچنین اشرافش به زبان انگلیسی به سرعت توانست جایش را در تلویزیون باز کند. پس از جامجهانی98 پروبال بیشتری گرفت و در بین مخاطبان شناخته شد. اما اوج شهرت عادل فردوسیپور به واسطه برنامه جنجالیاش است.
«90» نخستین برنامه ورزشی با مختصاتی بود که تا آن روزها در سیمای جمهوری اسلامی ساخته میشد. جسارت و صراحت فردوسیپور باعث شد که این برنامه مخاطبان میلیونی پیدا کند. هرچند برخی معتقد بودند این برنامه کپی چند برنامه مشابه اروپایی است و علت دیگر دیده شدنش تداوم و استمرار پخش در این سالهاست؛ شانسی که کمتر برنامه تلویزیونی پیدا کرده است. اما آنچه مشخص است، هرچه که هست، فردوسیپور و نود بسیار شناخته شدند و محبوبیت فراوانی هم به دست آوردند؛ این مشخصهای است که طرفداران و منتقدان این برنامهساز به آن اذعان دارند.
حواشیغیرفوتبالی
البته شهرت فردوسیپور صرفاً به گزارشها و برنامههایش محدود نیست. این برنامهساز تلویزیون که به مشهورترین مجری سیما تبدیل شده بود در لابهلای برنامه و اجراهایش، گاهی متلکهایی هم به برخی اشخاص، جریانات و اتفاقات فرافوتبالی هم میزند. این رویه به طوری بود که بیشتر به سمت جریان سیاسی خاصی بود و به همین دلیل شائبه سیاسیکاری در روند کاری عادل به وجود آمد. او همواره خودش را فردی مستقل معرفی میکند ولی از این که نظرات غیرفوتبالیاش را درباره مسائل مختلف بیان کند، ابایی ندارد.
چه موضوعات سینمایی چه حوادثی مثل پلاسکو و... گفتوگویش با آقای حسن خمینی و دکتر ظریف یکی دیگر از اتفاقاتی بود که باعث حواشی متعددی شد و عدهای فردوسیپور را به اقدامات فراورزشی متهم کردند. منتقدان معتقد بودند نود برنامهای صرفاً ورزشی است و ورود عادل به مسائل غیر، باعث شلختگی موضوعی در برنامههای سیما خواهد شد و مثلاً ممکن است برنامه هفت که سینمایی است هم به مسائل ورزشی ورود کند! اما با تمام این حواشی متعدد در طول سالیان اخیر، فردوسیپور همچنان نفر اول گروه ورزش شبکه سه بوده و حتی برخی این استمرار و دوامش را نوعی امتیاز ویژه میدانند که گویا در پشت پرده وجود دارد و عادل را نسبت به بقیه برنامهسازان سیما متفاوت میکند. آقایان رضا رشیدپور، فرزادحسنی، علی ضیا، احسان علیخانی و... همگی به دفعات به دلیل برخی صحبتهایشان در مقابل دوربین، مدتی را ممنوعالتصویر شدهاند اما تنها استثنای رسانه ملی تا به امروز عادل فردوسیپور است! رویه فوق و چند ماجرای درگوشی دیگر باعث شده که چند نفری هم عادل را برخلاف رویه انتقادیاش در موضوعات مختلف، برنامهسازی نزدیک و محرم با حاکمیت بدانند که همین منجر به حکومت 18سالهاش در تلویزیون شده است.
نامهعجیب!
بلافاصله پس از اتمام جامجهانی2018 روسیه و حواشی ویژهبرنامه شبکه سه که تهیهکنندهاش فردوسیپور بود، نامهای در فضای مجازی دست به دست شد که نویسندهاش عادل فردوسیپور عنوان شده بود. دراین نامه آمده است: «با سلام و عرض ادب خدمت همه ملت عزیز ایران به ویژه فوتبالدوستان عزیز که در همه این سالها به بنده لطف و عنایت ویژه داشتند. این نامه دردناکترین متنی است که در تمام زندگی خود به قلم بردهام چرا که در مورد معشوقه خود یعنی فوتبال است. در همه این سالها سعی من بر این بوده است که بتوانم لحظات زیباتری را در زندگی شما ایجاد کنم. تمامی این سالها در تمام برنامهها تلاش کردهام که نام عادل زینتبخش برنامههایم باشد. اکنون احساس من بر این است که نیاز به مصالحه با ارزشها و اصولهایم مرا در شرایط سختی قرار داده است و مرا مصمم به تصمیمی همچون نوشیدن زهری در جام بلورین کرده است. میخواهم از همه شما مردم قدرشناس ایران و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که در این مدت به بنده اجازه خدمترسانی عطا نمودند، تشکر کنم. همچنین از تمامی عوامل برنامه ۲۰۱۸ و مردم عزیز ایران به خاطر فاجعه اسفبار عدم حضور کارلوس پویول فوتبالیست محبوب اسپانیا در برنامه عذرخواهی میکنم و امیدوارم کارلوس عذرخواهی مرا پذیرا باشد. و آخرین صحبت من تشکر از عوامل بسیار سختکوش برنامه نود و ۱۲۰ است که مردم در همه حال نسبت به بنده لطف و عنایت ویژه داشتند.» هرچند که متن و نحوه انتشار این نامه آنقدری عجیب بود که بدون تکذیب هم، نادرست بودنش مشخص بود اما بلافاصله با تکذیب فردوسیپور مواجه شد. رییس جوان شبکه سه هم در واکنش به این اتفاق در فضای مجازی نوشت:
«نامه جعلی منتسب به عادل را دیدید؟ به نظرتان چه کسی این نامه را نوشته؟ چه کسی این نامه را منتشر کرده؟ و اساساً هدف از این کار چه بوده؟ نکته جالب توجه این بود که احتمالاً آنقدری که طراحی کرده بودند، موجی بلند نشد و در نهایت اینکه آیا آنها اندک هوشی برای مردم قائل نبودند که چنین متن سخیفی را دستمایه چنین کاری کردند.»
آش کشک...!
ماجرای فوق تمام شد اما سؤالاتی درباره این مسأله به وجود میآید. آیا متن منتشر شده صرفاً یک شوخی و شایعه مجازی بوده است؟ آیا نگارنده نامه هدفش صرفاً بازی رسانهای بوده است؟ آیا منتشر کننده این متن با نزدیکان عادل فردوسیپور ارتباطی داشته و هدفش اعمال فشار برتلویزیون در مقابل مجری مشهور بوده است؟ نگارنده هرکه بوده و هدفش هرچه بوده، موضوع مهمتر بررسی این اتفاق درصورتی است که روزی واقعاً عادل فردوسیپور از سیما جدا شود.
فردوسیپور به جز فعالیت رسانهای در دانشگاه هم مشغول است اما طبعاً شغل و علاقه اصلیاش اجرا و برنامهسازی است. اگر روزی تصمیم بگیرد از رسانه ملی جدا شود چه انتخابهایی خواهد داشت؟ نخستین انتخاب مهاجرت و اجرا در شبکههای فارسیزبان غیر ایرانی است که تجربه نشان داده به دلایل مختلف نمیتوانند با آنتن رسانه ملی(مگر درمواردی خاص) رقابت کنند؛ تصور کنید برنامهای مثل90 در شبکهای بیگانه تولید شود. آیا آن بستر به اندازه شبکه3 (حتی امروز که تلویزیون دچار ریزش مخاطب است) فراگیر است؟ آیا مدیران و ورزشکاران با توجه به قوانین کشور حاضر به تعامل با آن شبکه خواهند بود؟ اگر از انتخاب اول بگذریم، مورد بعدی که محتملتراست، ورود به بستر فضای مجازی است.
البته فردوسیپور قبلاً هم با برنامه «هتریک» این تجربه را کسب کرده، تجربهای که شاید شکست نباشد اما قطعاً یک موفقیت هم به حساب نمیآید. پس با این اوصاف بهترین شرایط چیست؟ این را هم نباید فراموش کرد که عادل فردوسیپور به واسطه سواد، لحن و شهرتش یکی از وزنههای تلویزیون به حساب میآید و قطعاً حضورش در سیما به این رسانه پرستیژ میدهد. تلویزیون برای تبدیل عادل جوان به یک مجری مشهور سالها وقت هزینه کرده و منطقی نیست که این راه را بیجهت مسدود کند. پس یک بررسی ساده نشان میدهد که جدایی امثال عادل فردوسیپور از تلویزیون(با تمام نقدها و حواشیاش) به سود سیما نیست و دوچندان به ضرر فردوسیپور است؛ پس با هم بسازید!
*صبح نو
دراوایل دهه70، جوانی لاغراندام از رفسنجان وارد حوزه گزارشگری فوتبال در تلویزیون شد. آنطور که برخی گفتهاند چند باری آزمون داد و نهایتاً از زیر دست آقای جواد خیابانی که آنروزها نفر اول گزارش ورزشی سیما بود، رد شد و توانست به جامجم ورود کند.
او به واسطه لحن متفاوت و همچنین اشرافش به زبان انگلیسی به سرعت توانست جایش را در تلویزیون باز کند. پس از جامجهانی98 پروبال بیشتری گرفت و در بین مخاطبان شناخته شد. اما اوج شهرت عادل فردوسیپور به واسطه برنامه جنجالیاش است.
«90» نخستین برنامه ورزشی با مختصاتی بود که تا آن روزها در سیمای جمهوری اسلامی ساخته میشد. جسارت و صراحت فردوسیپور باعث شد که این برنامه مخاطبان میلیونی پیدا کند. هرچند برخی معتقد بودند این برنامه کپی چند برنامه مشابه اروپایی است و علت دیگر دیده شدنش تداوم و استمرار پخش در این سالهاست؛ شانسی که کمتر برنامه تلویزیونی پیدا کرده است. اما آنچه مشخص است، هرچه که هست، فردوسیپور و نود بسیار شناخته شدند و محبوبیت فراوانی هم به دست آوردند؛ این مشخصهای است که طرفداران و منتقدان این برنامهساز به آن اذعان دارند.
حواشیغیرفوتبالی
البته شهرت فردوسیپور صرفاً به گزارشها و برنامههایش محدود نیست. این برنامهساز تلویزیون که به مشهورترین مجری سیما تبدیل شده بود در لابهلای برنامه و اجراهایش، گاهی متلکهایی هم به برخی اشخاص، جریانات و اتفاقات فرافوتبالی هم میزند. این رویه به طوری بود که بیشتر به سمت جریان سیاسی خاصی بود و به همین دلیل شائبه سیاسیکاری در روند کاری عادل به وجود آمد. او همواره خودش را فردی مستقل معرفی میکند ولی از این که نظرات غیرفوتبالیاش را درباره مسائل مختلف بیان کند، ابایی ندارد.
چه موضوعات سینمایی چه حوادثی مثل پلاسکو و... گفتوگویش با آقای حسن خمینی و دکتر ظریف یکی دیگر از اتفاقاتی بود که باعث حواشی متعددی شد و عدهای فردوسیپور را به اقدامات فراورزشی متهم کردند. منتقدان معتقد بودند نود برنامهای صرفاً ورزشی است و ورود عادل به مسائل غیر، باعث شلختگی موضوعی در برنامههای سیما خواهد شد و مثلاً ممکن است برنامه هفت که سینمایی است هم به مسائل ورزشی ورود کند! اما با تمام این حواشی متعدد در طول سالیان اخیر، فردوسیپور همچنان نفر اول گروه ورزش شبکه سه بوده و حتی برخی این استمرار و دوامش را نوعی امتیاز ویژه میدانند که گویا در پشت پرده وجود دارد و عادل را نسبت به بقیه برنامهسازان سیما متفاوت میکند. آقایان رضا رشیدپور، فرزادحسنی، علی ضیا، احسان علیخانی و... همگی به دفعات به دلیل برخی صحبتهایشان در مقابل دوربین، مدتی را ممنوعالتصویر شدهاند اما تنها استثنای رسانه ملی تا به امروز عادل فردوسیپور است! رویه فوق و چند ماجرای درگوشی دیگر باعث شده که چند نفری هم عادل را برخلاف رویه انتقادیاش در موضوعات مختلف، برنامهسازی نزدیک و محرم با حاکمیت بدانند که همین منجر به حکومت 18سالهاش در تلویزیون شده است.
نامهعجیب!
بلافاصله پس از اتمام جامجهانی2018 روسیه و حواشی ویژهبرنامه شبکه سه که تهیهکنندهاش فردوسیپور بود، نامهای در فضای مجازی دست به دست شد که نویسندهاش عادل فردوسیپور عنوان شده بود. دراین نامه آمده است: «با سلام و عرض ادب خدمت همه ملت عزیز ایران به ویژه فوتبالدوستان عزیز که در همه این سالها به بنده لطف و عنایت ویژه داشتند. این نامه دردناکترین متنی است که در تمام زندگی خود به قلم بردهام چرا که در مورد معشوقه خود یعنی فوتبال است. در همه این سالها سعی من بر این بوده است که بتوانم لحظات زیباتری را در زندگی شما ایجاد کنم. تمامی این سالها در تمام برنامهها تلاش کردهام که نام عادل زینتبخش برنامههایم باشد. اکنون احساس من بر این است که نیاز به مصالحه با ارزشها و اصولهایم مرا در شرایط سختی قرار داده است و مرا مصمم به تصمیمی همچون نوشیدن زهری در جام بلورین کرده است. میخواهم از همه شما مردم قدرشناس ایران و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که در این مدت به بنده اجازه خدمترسانی عطا نمودند، تشکر کنم. همچنین از تمامی عوامل برنامه ۲۰۱۸ و مردم عزیز ایران به خاطر فاجعه اسفبار عدم حضور کارلوس پویول فوتبالیست محبوب اسپانیا در برنامه عذرخواهی میکنم و امیدوارم کارلوس عذرخواهی مرا پذیرا باشد. و آخرین صحبت من تشکر از عوامل بسیار سختکوش برنامه نود و ۱۲۰ است که مردم در همه حال نسبت به بنده لطف و عنایت ویژه داشتند.» هرچند که متن و نحوه انتشار این نامه آنقدری عجیب بود که بدون تکذیب هم، نادرست بودنش مشخص بود اما بلافاصله با تکذیب فردوسیپور مواجه شد. رییس جوان شبکه سه هم در واکنش به این اتفاق در فضای مجازی نوشت:
«نامه جعلی منتسب به عادل را دیدید؟ به نظرتان چه کسی این نامه را نوشته؟ چه کسی این نامه را منتشر کرده؟ و اساساً هدف از این کار چه بوده؟ نکته جالب توجه این بود که احتمالاً آنقدری که طراحی کرده بودند، موجی بلند نشد و در نهایت اینکه آیا آنها اندک هوشی برای مردم قائل نبودند که چنین متن سخیفی را دستمایه چنین کاری کردند.»
آش کشک...!
ماجرای فوق تمام شد اما سؤالاتی درباره این مسأله به وجود میآید. آیا متن منتشر شده صرفاً یک شوخی و شایعه مجازی بوده است؟ آیا نگارنده نامه هدفش صرفاً بازی رسانهای بوده است؟ آیا منتشر کننده این متن با نزدیکان عادل فردوسیپور ارتباطی داشته و هدفش اعمال فشار برتلویزیون در مقابل مجری مشهور بوده است؟ نگارنده هرکه بوده و هدفش هرچه بوده، موضوع مهمتر بررسی این اتفاق درصورتی است که روزی واقعاً عادل فردوسیپور از سیما جدا شود.
فردوسیپور به جز فعالیت رسانهای در دانشگاه هم مشغول است اما طبعاً شغل و علاقه اصلیاش اجرا و برنامهسازی است. اگر روزی تصمیم بگیرد از رسانه ملی جدا شود چه انتخابهایی خواهد داشت؟ نخستین انتخاب مهاجرت و اجرا در شبکههای فارسیزبان غیر ایرانی است که تجربه نشان داده به دلایل مختلف نمیتوانند با آنتن رسانه ملی(مگر درمواردی خاص) رقابت کنند؛ تصور کنید برنامهای مثل90 در شبکهای بیگانه تولید شود. آیا آن بستر به اندازه شبکه3 (حتی امروز که تلویزیون دچار ریزش مخاطب است) فراگیر است؟ آیا مدیران و ورزشکاران با توجه به قوانین کشور حاضر به تعامل با آن شبکه خواهند بود؟ اگر از انتخاب اول بگذریم، مورد بعدی که محتملتراست، ورود به بستر فضای مجازی است.
البته فردوسیپور قبلاً هم با برنامه «هتریک» این تجربه را کسب کرده، تجربهای که شاید شکست نباشد اما قطعاً یک موفقیت هم به حساب نمیآید. پس با این اوصاف بهترین شرایط چیست؟ این را هم نباید فراموش کرد که عادل فردوسیپور به واسطه سواد، لحن و شهرتش یکی از وزنههای تلویزیون به حساب میآید و قطعاً حضورش در سیما به این رسانه پرستیژ میدهد. تلویزیون برای تبدیل عادل جوان به یک مجری مشهور سالها وقت هزینه کرده و منطقی نیست که این راه را بیجهت مسدود کند. پس یک بررسی ساده نشان میدهد که جدایی امثال عادل فردوسیپور از تلویزیون(با تمام نقدها و حواشیاش) به سود سیما نیست و دوچندان به ضرر فردوسیپور است؛ پس با هم بسازید!
*صبح نو