«صفر» با کمک اهالی فیسبوک از مرگ گریخت
چه بپذیریم و چه رد کنیم، خوب و بد بودن شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک بسته
به کارکردیست که ما از آنها میگیریم؛ یعنی این شبکهها ابزاری هستند در
دست ما. در مورد نهادهای خیریه اما ماجرا فرق کرده و تاثیر تصمیمات مدیران
این نهادها در خروجی مجموعه اهمیت بیشتری دارد تا تعامل مردم با ایشان.
حالا اینها چه ربطی به بحث دارند، تنها زمانی معلوم میشود که ماجرای «صفر»
را بدانیم.
به گزارش «تابناک»، متهمی که شش هفت سال پیش در یک نزاع خیابانی فردی هم سن و سال خود را مجروح کرده و به قتل رسانده بود، با پیگیری «جمعیت امداد دانشجویی-مردمی امام علی(ع)» و گردآوری دیه مقتول به کمک مردم از مرگ گریخت و با رضایت خانواده متوفی به زودی به زندگی عادی بازخواهد گشت.
صفر که در زمان نزاع شانزده سال بیشتر نداشت، به قصاص محکوم است و چه بسا اگر زودتر به سن قانون رسیده بود، تاکنون به مجازات اعدام نیز رسیده بود اما گویا سرنوشت او چیز دیگری بود؛ اینقدر متفاوت که چند بار تا پوی چوبه دار هم برود و زنده بازگردد تا زمان گذشته و درد دو خانواده تا حدودی ساکت شود.
از یک سو خانواده نوجوان جان باخته اینقدر رنج کشیده و گریه کردهاند که حاضر شدهاند 190 میلیون تومان از دیه را گرفته و رضایت دهند و از سوی دیگر خانواده جنوب شهری صفر به لقمه نان خودشان برسند، چیزی در بساطشان نمیماند؛ اصلا همین دلیل شاید یکی از مهم ترین دلایل شکل گیری آن نزاع شوم و نتیجه ده ها بار شوم تر آن بوده است. فرزندی که برای کمک به خانواده گاه به همراه پدر برای جمع کردن ضایعات میرفت، به عادت خیلی از هم سالان و هم محلهای ها، چاقو در جیب میگذاشت و... .
زندگی به صفر لبخند زده بود اما مگر 190 میلیون تومان پول مقدار اندکی است که بتوان به راحتی جورش کرد؟ از اینجای داستان به بعد، تلاش برای شناساندن صفر آغاز شد؛ در سطح اول خیلی محدودتر، برخی خیرین در جریان داستان این پسر 23 ساله قرار گرفته و به یاری ایشان مبلغ شصت میلیون تومان جمع میشود اما هنوز 130 میلیون دیگر باقیمانده که جمع آوری آن به نظر ساده نیست.
در سطح بعدی تلاش برای آشنایی مردم با داستان صفر، جمعیت امداد دانشجویی-مردمی امام علی(ع) وارد گود شده و گردانندگان آن تصمیم میگیرند ماجرا را از طریق یک صفحه در فیسبوک به مردم معرفی کرده و از اهالی این دنیای مجازی بخواهند که هرکسی که قادر است، تنها ده هزار تومان واریز کند تا با رسیدن عدد متقاضیان آزاد سازی صفر به 13000 تن، مبلغ تکمیل شود.
از اینجا به بعد، صفحه کمک به آزادسازی صفر در فیسبوک لایک خورده و به دیگران توصیه میشود و اینقدر دست به دست میشود که مورد پسند بیست هزار تن قرار گرفته و مهم تر از آن، مبلغ آزادسازی تامین میشود؛ این نوید بلافاصله توسط مسئولان جمعیت امام علی(ع) به اطلاع کاربران دنیای مجازی رسیده و از ایشان درخواست میشود که دیگر مبلغی به حساب اعلام شده واریز نکنند.
در ادامه مسیر، بار دیگر با خانواده نوجوان جان باخته در نزاع هفت سال پیش صحبت شده و سرانجام روز گذشته مبلغ به حساب واریز میشود تا پس از طی مراحل قانونی، در اختیار ایشان قرار گیرد. دیگر صفر را از اینجا به بعد میتوان آزاد شده دانست؛ آزاد شده که نه، فردی که چند سال از دوران شیرین زندگی را به تاوان اشتباهش داده و میبایست جانش را هم بدهد اما عفو خانواده «مهدی» و یاری جمع بزرگی از هموطنان به یاری اش آمد تا بخت این را داشته باشد که پس از سالها زندگی متفاوتی را تجربه کند.
با
ابتکار یک موسسه خیریه و مدد بی نظیر اهالی فیسبوک که از بدیهایشان
بیشتر شنیدهایم تا خوبی هایشان، در زمانی کوتاه هم مبلغ مورد نیاز برای
آزادی صفر جمع میشود و هم واریزها به رغم اعلام کفایت، ادامه یافته و
انباشته میشود تا بتوان برای درمان چند کودک بیمار از آنها بهره جست اما
همه اینها تنها صورت ماجراست؛ وجه پنهان ماجرا آن روز آشکار میشود که
بدانیم آرزوی برادر مرحوم مهدی محقق شده یا در مسیر تحقق قرار گرفته است:
«از همه کسانی که این قدم خیر را برداشتهاند، متشکریم و امیدواریم که کمک مردم فقط پول دادن نباشد و جامعه از خشونت و چاقوکشی پاک شود.»؛ راستی! چرا برای تحقق این آرزو از فیسبوک و امثال آن بهره نگرفته و دست بکار نشویم؟
به گزارش «تابناک»، متهمی که شش هفت سال پیش در یک نزاع خیابانی فردی هم سن و سال خود را مجروح کرده و به قتل رسانده بود، با پیگیری «جمعیت امداد دانشجویی-مردمی امام علی(ع)» و گردآوری دیه مقتول به کمک مردم از مرگ گریخت و با رضایت خانواده متوفی به زودی به زندگی عادی بازخواهد گشت.
صفر که در زمان نزاع شانزده سال بیشتر نداشت، به قصاص محکوم است و چه بسا اگر زودتر به سن قانون رسیده بود، تاکنون به مجازات اعدام نیز رسیده بود اما گویا سرنوشت او چیز دیگری بود؛ اینقدر متفاوت که چند بار تا پوی چوبه دار هم برود و زنده بازگردد تا زمان گذشته و درد دو خانواده تا حدودی ساکت شود.
از یک سو خانواده نوجوان جان باخته اینقدر رنج کشیده و گریه کردهاند که حاضر شدهاند 190 میلیون تومان از دیه را گرفته و رضایت دهند و از سوی دیگر خانواده جنوب شهری صفر به لقمه نان خودشان برسند، چیزی در بساطشان نمیماند؛ اصلا همین دلیل شاید یکی از مهم ترین دلایل شکل گیری آن نزاع شوم و نتیجه ده ها بار شوم تر آن بوده است. فرزندی که برای کمک به خانواده گاه به همراه پدر برای جمع کردن ضایعات میرفت، به عادت خیلی از هم سالان و هم محلهای ها، چاقو در جیب میگذاشت و... .
زندگی به صفر لبخند زده بود اما مگر 190 میلیون تومان پول مقدار اندکی است که بتوان به راحتی جورش کرد؟ از اینجای داستان به بعد، تلاش برای شناساندن صفر آغاز شد؛ در سطح اول خیلی محدودتر، برخی خیرین در جریان داستان این پسر 23 ساله قرار گرفته و به یاری ایشان مبلغ شصت میلیون تومان جمع میشود اما هنوز 130 میلیون دیگر باقیمانده که جمع آوری آن به نظر ساده نیست.
در سطح بعدی تلاش برای آشنایی مردم با داستان صفر، جمعیت امداد دانشجویی-مردمی امام علی(ع) وارد گود شده و گردانندگان آن تصمیم میگیرند ماجرا را از طریق یک صفحه در فیسبوک به مردم معرفی کرده و از اهالی این دنیای مجازی بخواهند که هرکسی که قادر است، تنها ده هزار تومان واریز کند تا با رسیدن عدد متقاضیان آزاد سازی صفر به 13000 تن، مبلغ تکمیل شود.
از اینجا به بعد، صفحه کمک به آزادسازی صفر در فیسبوک لایک خورده و به دیگران توصیه میشود و اینقدر دست به دست میشود که مورد پسند بیست هزار تن قرار گرفته و مهم تر از آن، مبلغ آزادسازی تامین میشود؛ این نوید بلافاصله توسط مسئولان جمعیت امام علی(ع) به اطلاع کاربران دنیای مجازی رسیده و از ایشان درخواست میشود که دیگر مبلغی به حساب اعلام شده واریز نکنند.
در ادامه مسیر، بار دیگر با خانواده نوجوان جان باخته در نزاع هفت سال پیش صحبت شده و سرانجام روز گذشته مبلغ به حساب واریز میشود تا پس از طی مراحل قانونی، در اختیار ایشان قرار گیرد. دیگر صفر را از اینجا به بعد میتوان آزاد شده دانست؛ آزاد شده که نه، فردی که چند سال از دوران شیرین زندگی را به تاوان اشتباهش داده و میبایست جانش را هم بدهد اما عفو خانواده «مهدی» و یاری جمع بزرگی از هموطنان به یاری اش آمد تا بخت این را داشته باشد که پس از سالها زندگی متفاوتی را تجربه کند.
واکنش صفر به خبر تامین شدن مبلغ دیه و آزادی قریب الوقوع، هم قول های
متعدد به جبران گذشته برای خانواده است و هم این دست خط.
«از همه کسانی که این قدم خیر را برداشتهاند، متشکریم و امیدواریم که کمک مردم فقط پول دادن نباشد و جامعه از خشونت و چاقوکشی پاک شود.»؛ راستی! چرا برای تحقق این آرزو از فیسبوک و امثال آن بهره نگرفته و دست بکار نشویم؟