کد خبر: ۲۳۰۴۱۶
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۵۴۹

چرا وضعیت ارز، سکه، طلا و کالا بحرانی است؟!

بیش از 6 ماه است که اقتصاد کشور در گیر و دار مشکلات طی طریق می کند و رهاورد آن کاهش ارزش پولی ملی به یک سوم قیمت قبل از سال 96 است.

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ در حقیقت می توان گفت که اقتصاد کشور به حدی طی 6-7 سال اخیر شکننده نشان داده است که از سال 1390 تا کنون ارزش پول ملی به یک ششم کاهش یافته است؛ یعنی یک سوم ارزش پول ملی در سال 91 و در دولت دهم و یک سوم دیگر ارزش پول ملی در سال 97 و در دولت دوازدهم تنزل پیدا کرده و از ارزش دارایی مردم کاسته است.

به گزارش «تابناک»، در این سال های اکثریت قریب به اتفاق مردم متضرر شده اند و شاهد از دست رفتن ارزش دارایی های شان بوده اند، اما عده ای محدود که از آنها به عنوان «کاسب تحریم» یاد می شود که البته تعدادشان در سال 97 نسبت به سال 91 به دلیل تجربه ای که از وقایع اقتصادی ملموس آن سال پیدا کردند، به مراتب افزایش یافت. برخی مردم هم به گمان خودشان برای حفظ دارایی خود تلاش کردند، اما غافل از اینکه در زمین چنین افرادی بازی کرده اند.

جالب است که در طول همه این سال ها هم سیاست گذاران اقتصادی کشور ما و اقتصاددانان نتوانسته اند نسخه ای شفابخش برای اقتصاد کشور و بهبود شرایط مردم ارائه کنند، بلکه اتخاذ راه حل های نصفه نیمه و تصمیمات خلق الساعه نه تنها کمکی به این وضعیت نکرده، بلکه شرایط را برای کشور و مردم به مراتب سخت تر ساخته است تا نبود تئوری اقتصادی به درد بخور همچنان در کشور احساس شود.

در سال 91 ارزش دارایی های مردم یکشبه به یک سوم کاهش یافت و بسیاری از مردم احساس کردند که ضرر جدی در این تغییر و تحولات کرده اند، اما موضوع خیلی ادامه دار نبود و پس از چند ماه به ثبات نسبی رسید، این اتفاقات با برگزاری انتخابات و روی کار آمدن دولت جدید هم به دلیل شرایط رکود و هم برخی تغییر و تحولات رفته رفته بهتر شد و ثبات ادامه داری در بازار حاکم شد.

عملکرد اقتصادی دولت یازدهم در خصوص مهار رشد تورم، ایجاد ثبات و بهبود شاخص رشد اقتصادی منهای موضوع رکود تا حد زیادی قابل دفاع بود، اما با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و ادامه دولت «حسن روحانی» این شرایط نه تنها بهتر نشد بلکه به دلیل اتخاذ برخی سیاست ها و انجام برخی جا به جایی ها هر روز بحرانی تر شد تا جایی که از تنها 6 ماه بعد از روی کار آمدن دولت دوم روحانی نشانه های یک افول اقتصادی جدی به چشم آمد.

بسیاری از «کاسبان تحریم» و «دلالان» بواسطه بی عملی دولت در حوزه اقتصادی بار دیگر فعال و میدان دار شدند و شرایط را به گونه ای پیش بردند تا وضعیت اقتصادی کشور هر روز بهم ریخته تر شود و از ناحیه ضرر مردم به دلیل کاهش ارزش دارایی های شان، جیب این افراد هر روز پرتر می شد؛ تا جایی که قیمت اکثر محصولات و کالاها بیش از دو برابر و حتی 3 برابر شد و افزایش فاصله طبقاتی هر روز بیشتر و بیشتر.

در چنین شرایطی دولت به دلیل خارج شدن آمریکایی ها از برجام و همچنین بازگردانده شدن تحریم های ظالمانه از سوی این کشور، نشان داد که هیچ گونه پیش بینی اقتصادی مناسب و کارآمدی برای این شرایط نداشته است و تنها به فکر چند نسخه لحظه ای و خلق الساعه بوده است.

که اتفاقا این نسخه ها نه تنها موجب بهبود وضعیت نشد، بلکه با ایجاد رانت های آنچنانی به بحرانی تر شدن وضعیت اقتصادی کشور انجامید تا جایی که خود آمریکایی ها از ایجاد چنین وضعیتی شگفت زد شدند و اذعان کردند که اصلا فکرش را هم نمی کردند تحریم ها باعث چنین آشفتگی اقتصادی در کشور بشود.

در این بین جدای از نقش «دولت، کاسبان تحریم و دلالان» بخشی از مردم که نسبت به شرایط موجود معترض نمایی می کردند نیز سناریو را تکمیل کردند و با عطش خریدی که از خود نشان دادند و احتکارهای نا به جای محصولات به افزایش مشکلات اقتصادی کشور و کاهش میزان دارایی ههای خود و اطرافیان شان و همچنین عامه مردم کمک کردند. این رهاورد تجربه قبلی آنها از کاهش یک شبه ارزش دارایی های شان بود.

جمع همه این مسائل باعث شده که مشکلات اقتصادی وو ناپایداری وضعیت در سال 97 نسبت به سال 91 بیشتر ادامه یابد و مردم نیز هر روز گله مند از نبود ثبات در بازار باشند، در حالی که اگر بجای خریدهای دیوانه وار تلاش می کردند دست کاسبان تحریم و دلالان را از سودجویی کوتاه کنند و با مطالبات خود دولت را وادار به تهیه نسخه جامع اقتصادی در مقابل تحریم نمایند، آنگاه خیلی زود می توانستند به ایجاد ثبات اقتصادی در کشور کمک کنند.

این انتقاد جدی به مسئولان قوا و حاکمیت وجود دارد که چرا با وجود اختیارات فراوانی که به آنها برای بهبود شرایط کشور داده اند بازهم در عرض 3 روز سکه 600 -700 هزار تومان کاهش قیمت پیدا می کند و ارز هم 2-3 هزار تومان پایین میاد، اما به یکباره این وضعیت در فاصله 2 روز برعکس می شود و قیمت ها چنان نجومی بالا می رود که مردم آرزوی همان قیمت های گران قبلی را بکنند.

چرا اینقدر سیاست گذاری ها سطحی است و اقتصاد کشور بدون صاحب رها شده است که یک سخنرانی یا تصمیم گیری تاثیرات اینچنینی بر اقتصاد، زندگی و معیشت مردم می گذارد و عده ای دلال و کاسب حرام خور می توانند چنان هیجانی در بازار ایجاد کنند که به یکباره ارزش دارایی های خود را چند برابر کرده و از ارزش پول ملی کشور و دارایی های مردم به شدت بکاهند؟

لازم است که هرچه سریع تر نسخه ای که به درد اقتصاد کشور بخورد و به بهبود شرایط مردم بیانجامد با کمک دستگاه های مسئول، قوای سه گانه، اقتصاددانان و اهل فن طراحی شود و حتی اگر نیاز است از اقتصاددانان مطرح دنیا که تجربه پیچیدن نسخه های اقتصادی شفابخش برای برخی کشورها را در کارنامه دارند، بهره گرفته شود؛ چرا که مردم دیگر توانی برای استقامت در برابر مشکلات اقتصادی برای شان باقی نمانده است!
*تابناک