کد خبر: ۲۳۴۲۳۲
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۰۱۲

۷ تغییر باورنکردنی که تکامل در انسان آینده ایجاد خواهد کرد


به عنوان یکی از گونه های جانوری، انسان ها اغلب فکر می کنند که تکامل برای آن ها رخ نمی دهد و بسیاری بر این باورند که پس از دوره ای تکامل، این فرآیند دیگر به طور کامل برای انسان متوقف شده است.

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ اما وقتی که به تکامل آینده انسان فکر می کنیم تصویر واضحی از این تغییرات تکاملی نخواهیم داشت. تکامل همیشه هدف محور نیست بلکه عمدتاً بر این موضوع استوار است که آیا یک جهش ژنتیکی شانس شما برای کشته شدن یا زنده ماندن را افزایش می دهد یا کاهش. اما برخلاف دیگر گونه های زیستی، انسان یک تیر دیگر در کمان خود دارد و آن تکنولوژی است.

بدین ترتیب توانایی ما در تغییر دادن و دستکاری محیط اطراف و یا حتی بدن خود می تواند مفهوم تکامل انسانی را به مسیر دیگری ببرد. تجسم کردن شیوه تکاملی انسان با دخالت تکنولوژی، فرآیندی بسیار غیر قابل پیش بینی خواهد بود. بدین ترتیب بسیار سخت است که بگوییم ۱۰۰٫۰۰۰ یا ۵۰۰٫۰۰۰ هزار سال دیگر چه اتفاقی برای نسل بشر رخ خواهد داد اما می توان حدس هایی زد که ممکن است بسیار نزدیک به واقعیت باشند. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با تغییراتی که انسان آینده در طی هزاران سال دیگر متحمل خواهد شد (احتمالاً) آشنا کنیم.

۷- تک نژادی شدن

در حالی که چند فرهنگی در حال شکوفا شدن است، نژادها و قومیت های متفاوت در حال در هم آمیختن با یکدیگر بیش از هر زمان دیگری هستند. روزی در آینده فرا خواهد رسید که نژاد انسان ها چنان با هم ترکیب شده که دیگر نمی توانیم نژاد یا قومیت اشخاص را تشخیص دهیم. بدین ترتیب، تاثیرات کوتاه مدت این موج می تواند افزایش موقتی در میزان تنوع قومیتی باشد و همزمان ترکیبات جدید و بسیار پیچیده ای از انسان ها توسط زوجین با پیشینه نژادی متنوع به وجود خواهند آمد.

به عبارت دیگر، ترکیب ژن های انسانی بسیار پیچیده تر از ترکیب دو یا چند رنگ با یکدیگر است. توالی های متنوعی از ژن ها وجود دارند که مسئول ویژگی های شخصی متمایز انسان ها هستند و تنها رنگ پوست در نتیجه کدگذاری ۱۰۰ ژن مختلف و متفاوت ایجاد می شود. شاید آینده نژاد بشر بیشتر به آش شله قلمکاری شبیه باشد که از ترکیبات بسیار متنوع تشکیل شده و ترکیب این همه طعم در نهایت به ایجاد طعمی جدید و هیجان انگیز منتهی شود.

۶- بی مویی

انسان ها در گذشته بخش زیادی از موهای بدن خود را به دلایل متفاوت از دست داده اند. نظریات در مورد علت از دست رفتن موی انسان ها در طول تاریخ متفاوت است. برخی بر این باورند که از دست دادن موها با نیاز به خنک شدن در صحراهای برهوت آفریقا مرتبط بوده است. بر اساس این نظریه با از دست دادن مو، میزان تعریق افزایش یافته و بدین ترتیب گرمای درون بدن سریع تر کاهش می یافته است. یک نظریه کمی ناخوشایندتر می گوید که انسان ها وارد یک فاز نیمه آبی شده اند و پره های ایجاد شده بین انگشتان دست و پا را شواهدی برای استدلال این موضوع عنوان می کنند.

این نظریه آن طور که به نظر می رسد غیرمنطقی نیست زیرا بسیاری از دیگر پستانداران بی مو مانند وال ها و شیرهای دریایی نیز در آب زندگی می کنند هر چند بدن آنها نیز تماماً بی مو نیست. برخی بر این باورند که از دست دادن موها راهی برای خلاص شدن از دست انگل هایی مانند شپش ها بوده است. شاید این موضوع کلید این سوال باشد که چرا امروزه بسیاری بی مو بودن را معیار جذاب و زیبا بودن  می دانند. اگر بی مو بودن بدین معنا باشد که احتمال کمتری برای گرفتن انگل ها از اشخاص اطرافتان داشته باشید، این موضوع باعث می شود که شانس داشتن رابطه جنسی با جنس مخالف برای شما بیشتر بوده و بدین ترتیب تکامل به نفع افراد بی مو تغییر کرده باشد.

این روزها بی مو بودن به نماد جذابیت به ویژه در زنان تبدیل شده اما جذاب بودن بی مویی در مردان نیز روز به بروز بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. اگر جذابیت جنسی همچنان به نفع افراد بی مو یا دستکم کم مو ادامه یابد، از این رو می توان انتظار داشت که در آینده انسان ها تماماً موجوداتی بی مو خواهند بود.

۵- مصونیت در برابر بیماری ها

تکامل، در بنیادین ترین سطح خود به دو اصل باز می گردد: رابطه جنسی و مرگ. هر روزه انسان هایی با جهش های ژنتیکی متعدد به دنیا می آیند اما یک جهش ژنتیکی تنها نمی تواند جهشی انقلابی در تکامل نژاد انسان ایجاد کند. این جهش باید بسیار شدید و قابل توجه باشد که بتواند منجر به ایجاد روابط جنسی متعدد و بچه های فراوان شود و همزمان شرایطی را برای شما فراهم سازد تا پیش از رسیدن به چنین هدفی دچار مرگ زودرس نشوید (جهش ژنتیکی باعث طولانی شدن عمر شده و یا دستکم عمر شما را کوتاه نکند).

به همین دلیل است که احتمال تکامل انگشت هایی طراحی شده برای استفاده از گوشی های هوشمند یا دهان هایی ویژه برای خوردن ساندویچ های مک دونالد در آینده غیرمحتمل به نظر می رسد زیرا این گونه جهش ها موضوع مرگ و زندگی نخواهند بود. اما بیماری ها بدون شک فرق بین مرگ و زندگی هستند. در آینده، ممکن است در مقابل بیماری هایی که امروزه برای انسان مرگبار هستند مقاوم شده و شواهد کنونی نیز نشان می دهد که خیلی زود به چنین مرحله ای خواهیم رسید. برای مثال در مناطقی که توسط بیماری مالاریا تحت تاثیر قرار گرفته اند یک جهش ژنتیکی موسوم به HbC در حال افزایش است که تا ۹۳ درصد افراد را از ابتلا به این بیماری مصون می سازد.

به همین ترتیب، جهش گیرنده های پروتئینی با نام CCR5-delta32 باعث مقاوم ماندن افراد به ویروس HIV شده است. دو سطح (کم یا زیاد) از مصونیت در مورد این جهش ها وجود دارد که بر اساس تعداد نسخه های ژن های مفیدی که از والدین خود دریافت می کنید تعیین می شوند اما با شایع شدن آن ها، احتمال انتقال این ژن های جهش یافته مفید در بالاترین سطح ممکن مصونیت با گذشت زمان بیشتر و بیشتر خواهد شد.

۴- گونه های فضایی

با توجه به رواج روزافزون چند فرهنگی، بسیار غیرمحتمل به نظر می رسد که نسل انسان به سمت انشقاق نژادی پیش برود مگر این که برخی از ما به فضا بروند. در حالی که اکثر ما انسان ها هنوز روی زمین هستیم و ژن های ما در کتری بزرگ و قدیمی بشریت در حال ترکیب شدن مداوم هستند، ایزولاسیونی که برای یک انشعاب نژادی انقلابی به آن نیاز داریم بسیار غیرمحتمل خواهد بود. اما سکونت گروهی از انسان ها در فضا می تواند شرایط را برای ایجاد چنین انشعاب خاصی از نسل بشر فراهم سازد.

بدین ترتیب ممکن است یک محیط زیست فضایی یا حتی دنیای بیگانه در فضا شکل گیرد و ویژگی های فیزیکی انسان های ساکن در این دنیای بیگانه بسیار مطلوب تر از ویژگی های فیزیکی انسان های روی زمین باشد.حتی در کوتاه مدت نیز، شیوه واکنش بدن به سفرهای بین ستاره ای نیز ممکن است باعث شود انسان های ساکن فضا طور متفاوتی به نظر برسند.

برای مثال کسی نمی داند که جاذبه صفر چه تاثیری بر رشد انسان ها خواهد داشت یا اتمسفری متفاوت با میزان اکسیژن بیشتر چه تاثیری بر روی بدن و مغز انسان خواهد داشت. بدین ترتیب اگر در آینده گروهی انسان را برای یک سفر طولانی بین کهکشانی مامور کنیم، شاید زمان بازگشت دیگر شباهتی به انسان های زمینی نداشته باشند.

۳- مغزهای کوچک تر

شاید ناخوشایند به نظر برسد اما ظاهراً مغز ما در واقع کوچکتر از چیزی است که در گذشته بود. علیرغم این واقعیت که ما فکر می کنیم نسبت به گذشتگان باهوش تر هستیم، بر اساس برآوردها در ۲۰٫۰۰۰ سال اخیر انسان ها حجمی به اندازه یک مشت از مغز خود را از دست داده اند. این که چنین روندی همچنان ادامه داشته باشد یا خیر به مقداز زیادی به دلیل این کوچک شدن بازمی گردد.

اگر، آنطور که برخی اعتقاد دارند، این کاهش سایز به دلیل تغییر در رژیم غذایی ناشی از تغییر سبک زندگی از شکارچی گری به کشاورزی و دامداری رخ داده باشد، پس نیازی نیست که نگران کاهش بیشتر اندازه مغز خود باشیم. بر اساس این فرضیه، کاهش سریع و شدید در میزان پروتئین دریافتی (بدلیل کاهش مصرف گوشت و افزایش دانه های گیاهی) بدن باعث شده که حجم مغز ما کاهش یابد.اما برخی از محققان بر این باورند که این کاهش حجم بیشتر به کارآمدی و راندمان کاری مربوط می شود.

مغز کوچکتر در واقع کارکرد بهتر و بهینه ترین نسبت به مغز بزرگ تر دارد زیرا سیگنال هایی که برای کار کردن مغز درون آن رد و بدل می شوند زودتر و در مسافت های کمتری به مقصد می رسند. از این رو بسته به دلیل کاهش سلول های مغزی و حجم کل مغز، ممکن است که در آینده همه به یک سری انسان مغز نخودی تبدیل شویم!

۲- برتری نِردها

وقتی از قدرت مغز صحبت می کنیم، عموماً تصور ما از تکامل نوعی رقابت تسلیحاتی بیولوژیکی است که باعث تغییر بدن در طول میلیون ها سال شده است اما به عنوان گونه حیوانی متفکر و بسیار اجتماعی، آینده نسل بشر ممکن است آنچنان هم عضلانی نباشد. موثرترین فشار روی انتخاب جنسی، قضاوتی است که هر یک از زوجین از طرف دیگر دارد مبنی بر اینکه او تا چه اندازه می تواند در بدنیا آمدن کودکانی سالم و قوی خوب عمل کند. در روزگاران گذشته، این توانایی متضمن داشتن بدنی عضلانی یا لگنی پهن تر بود اما در جامعه مدرن امروزی توانایی بدست آوردن مقدار بیشتری پول فاکتور موثر و اصلی در انتخاب جفت است و این خصیصه با برتری هوشی و نه زور بازو میسر می شود.

هر چه تکنولوژی بیشتر پیشرفت کند، تاثیر هوش بر روی موفقیت اقتصادی و اجتماعی بیشتر خواهد شد. این موضوع باعث می شود که افراد باهوش انتخاب های جذاب تری باشند زیرا مطالعات نشان داده که در دوران رکود اقتصادی، احتمال گرایش زنان به سمت مردان کمتر-سلطه گر (با ویژگی های شخصیتی مردانه کمتر) بسیار بیشتر می شود. این موضوع نشان می دهد که امروزه اقتصاد در انتخاب زوج به اصلی ترین فاکتور تبدیل شده و کسانی که بتوانند از هوش خود بهتر برای موفقیت اقتصادی استفاده کنند بیشتر مورد توجه قرار گرفته و غالب خواهند شد.

۱- ظهور فرا انسان ها

وقتی از تکامل صحبت می کنیم، انسان ها موردی خاص و ویژه محسوب می شوند. همه ما از تاثیر تکامل بر موجودات دیر مطلعیم اما مطمئن نیستیم که این موضوع چه تاثیری بر گونه هایی دارند که از لحاظ تکنولوژیکی بسیار پیشرفته شده و  بدون نیاز به تکامل توانایی غلبه کردن بر چالش های تکاملی را دارند. بدین ترتیب از دنیای انتخاب طبیعی خارج شده و با کشف راه های جدیدتر و بهتر برای بهبود بخشیدن خودمان به صورت مصنوعی وارد فاز انتخاب غیرطبیعی خواهیم شد. تمامی این اتفاقات با پیشرفت در مهندسی ژنتیک، اعضای مصنوعی سایبرنتیک، نانوتکنولوژی، دانش رباتیک و هوش مصنوعی رخ خواهد داد.

زمانی که تکنولوژی را با بدنمان پیوند دهیم، به یکباره به اربابان آینده گونه های انسانی و حیوانی تبدیل خواهیم شد. برخی می گویند شاید روزی فرا برسد که بتوانیم هوش و دانش خود را نیز روی مغز دیگران بارگذاری کنیم، به جریان های اطلاعاتی روان تبدیل شده، بتوانیم با سرعت نور سفر کنیم، گاهی خود را روی بدن هایی رباتیک بارگذاری کرده و طوری زاد و ولد کنیم که با سبک کنونی کاملاً متفاوت است. بدین ترتیب انسان می توان به یک کلونی از باکتری ها سوار بر سفینه های فضایی تبدیل شود.