کد خبر: ۲۷۳۶۷۱
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۱۲۳

جدایی بولتون، چرخش سیاست ترامپ به سود ایران؟

بعید نیست ببینیم ترامپ و روحانی در حال ملاقات با یکدیگر هستند و بولتون در تلوزیون به صورت زنده در حال انتقاد از این دیدار است. ترامپ هم احتمالا با حمله به شخصیت بولتون پاسخ جانانه‌ای به او می‌دهد.
بعید نیست ببینیم ترامپ و روحانی در حال ملاقات با یکدیگر هستند و بولتون در تلوزیون به صورت زنده در حال انتقاد از این دیدار است. ترامپ هم احتمالا با حمله به شخصیت بولتون پاسخ جانانه‌ای به او می‌دهد.

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ رییس جمهور آمریکا از منازعه به سمت دیپلماسی می‌چرخد و این مساله در انتخاب مشاور امنیت ملی جدید او تعیین کننده است.

به گزارش فرارو، توماس رایت، پژوهشگر ارشد موسسه بروکینگز در  آتلانتیک نوشت: برکناری ناگهانی جان بولتون از دولت ترامپ گریزناپذیر بود. این برکناری به سبیل مشهور بولتون یا تفاوت شخصیتی با رئیس جمهور ربطی نداشت. موضوع مهمتر از این حرف هاست. ترامپ می‌خواهد فصل جدیدی در کتاب سیاست خارجی خود باز کند. در کتاب سیاست او قرار است فصل «نظامی گری و فشار حداکثری» بسته شود و فصل «معامله و جستجوی جایزه صلح نوبل» گشوده شود.

ترامپ می‌خواهد با رهبران ایران ملاقات کند و با طالبان، کیم جونگ اون و پوتین در مورد کنترل تسلیحات به توافق برسد. تا زمانی که با این کار‌ها اعتبار کسب می‌کند، به خیلی از جزئیات اهمیتی نمی‌دهد.

تعداد کمی از مقامات دولت او مشتاق چنین چرخشی در سیاست خارجی هستند، اما با رهبری پمپئو این تغییرات را می‌پذیرند و به دنبال اجرای آن خواهند بود. بولتون چنین چیزی را قبول نکرد و نقش مزاحم را بازی کرد. تنش بین بولتون و ترامپ چند ماه بود که آشکار شده بود، اما بولتون می‌خواست صبر کند و ترامپ به بیزاری از درگیری شخصی مشهور است. اختلاف آن‌ها کل تابستان ادامه داشت. اما از آنجایی که احتمال دیدار قریب الوقوع ترامپ و حسن روحانی وجود دارد اختلاف بولتون و ترامپ نمی‌توانست بیش از این کش پیدا کند، پس اول این هفته با برکناری بولتون به پایان رسید.

من با چند تن از مقامات رسمی فعلی و سابق دولت ترامپ گفتگو کردم. همه آن‌ها به شرط ناشناس ماندن، راحت در مورد سیاست خارجی ترامپ بعد از بولتون صحبت کردند. این سیاستمداران دیدگاه‌های متفاوتی در مورد بولتون داشتند. برخی او را دیپلماتی برجسته و شگفت انگیز می‌دانستند که در مساله ایران، کوبا و ونزوئلا نقش رهبر جبهه تندرو را به عهده گرفته بود. برخی دیگر کم‌تر به او لطف داشتند و گفتند بولتون در وظیفه همکاری با دیگر مقامات ارشد دولت برای پیشبرد استراتژی ترامپ شکست خورده است.

اما همه موافقند که چرخش ترامپ واقعیت دارد. ما در حال ورود به یک فاز جدید هستیم. ترامپ در مسائل امنیت ملی همیشه دو تصویر از خود به نمایش گذاشته است: نظامی و تاجر.

در حالی که او به انتخابات نزدیک می‌شود امیدوار است از چهره نظامی به تاجر چرخش پیدا کند، چهره‌ای که به عنوان تندرو از خود ساخته را خراب کند و مخالفان دمکراتش را به اشتباه بیاندازد. از زمانی که او از چهره‌های سرشناس مخالفش در دولت خلاص شد، به دنبال حذف محدودیت‌های قانونی بر تصمیم گیری هایش بوده است تا بتواند بر اساس غریزه و باور‌های اصلی خود که به سه دهه پیش بر می‌گردد، راحت‌تر مانور دهد.

اگرچه ترامپ بولتون را اخراج کرده است کاملا از دست او رها نشده است. همه منتظرند یک میانه رو (مثل متیس، مک مستر یا گری کوهن) در مقابل رییس جمهور بایستد، اما فعلا آن‌ها ساکت اند. اما اکنون بولتون آماده است این سکوت را بشکند. او ۱۲ دقیقه بعد از ترامپ، توییتی بر خلاف توییت رییس جمهور منتشر کرد. او پاسخ خبرنگاران را داد و به یکی از آن‌ها پیام داد «به وقتش توضیح خواهم داد. اما به شما واقعیت‌هایی در مورد استعفا گفته ام. تنها نگرانی من امنیت ملی آمریکاست.»

بلومبرگ گزارش داد ترامپ و بولتون در مورد برداشتن تحریم‌های ایران برای تسهیل دیدار روحانی و ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل اختلاف نظر داشتند.

اگر بولتون لب به سخن گفتن باز کند، برای تندرو‌های کنگره سخت‌تر می‌شود که چشم خود را برروی انتقادات میانه رو‌ها ببندند و حمایت بدون شرط از ترامپ را ادامه دهند. مخصوصا اینکه انتقاد بولتون به ترامپ در مورد مساله ایران است که برای تندرو‌های کنگره بسیار مهم است.

دور از انتظار نیست که ببینیم ترامپ و روحانی در حال ملاقات با یکدیگر هستند و بولتون در تلویزیون به صورت زنده در حال انتقاد از این دیدار است. ترامپ هم احتمالا طبق معمول با حملات گسترده به شخصیت بولتون و هرکسی که با او در ارتباط است به صورت جانانه پاسخ او را خواهد داد.

نتیجه می‌تواند یک انشقاق جدید در سیاست خارجی جمهوری خواهان باشد که چالشی از سمت جناح راست آن‌ها خواهد بود.

البته ترامپ در این موضوع حامیان خاص خود را دارد. یک مقام دولتی به من گفت: حق با ترامپ است. «ما باید اول روی چین تمرکز کنیم، موقعیتمان در قبال روسیه را تغییر دهیم. آشفتگی در رابطه با کره شمالی به نفع پکن است. باید از افغانستان بیرون بیاییم یا واقعا نقشمان در آنجا را کم کنیم.»، اما بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی جمهوری خواه هنوز متقاعد نشده اند.

تبعات بین المللی این چرخش دیپلماتیک عمیق خواهد بود مخصوصا به این دلیل که این چرخش با سبک خاص ترامپ صورت خواهد گرفت: با تدارکات رسمی ناچیز و تمرکز بر دیدار مستقیم سران.

مارتین ایندیک، از مقامات سابق دولت اوباما و کلینتون در این مورد چند پرسش جذاب در توییتر مطرح کرد: «کیم، روحانی، شی جین پینگ و طالبان از اینکه ترامپ نیاز به معامله با آن‌ها دارد چه نتیجه‌ای می‌گیرند؟ نتاینیاهو و بن سلمان به عنوان اعضایی که جدا شده اند چه می‌کنند؟»

این‌ها پرسش‌های درستی است. عدم وجود بحران خارجی و چرخش دیپلماتیک ترامپ سیاست جهانی را برای سال آینده تعریف می‌کند و رقبای آمریکا را در موقعیت قطب قرار می‌دهد. آن‌ها می‌دانند که نباید مذاکرات ترامپ شکست بخورد و امیدوار می‌شوند امتیازاتی به دست آورند.

کیم جونگ اون می‌داند هرچه به انتخابات ۲۰۲۰ نزدیک شویم موقعیت او در برابر ترامپ تقویت می‌شود و ترامپ بیشتر نیاز به معامله با او دارد.

ایران حتی شاید در موقعیت قوی تری هم باشد. ایران می‌تواند به مذاکرات سرعت بخشد و سپس همانطور که انتخابات نزدیک‌تر می‌شود دیپماسی مسلح تری در برابر ترامپ در پیش بگیرد.

اما مساله روسیه متفاوت است. پوتین احتمالا می‌خواهد ترامپ دوباره در انتخابات پیروز شود. پوتین می‌تواند روی توافق نامه کنترل تسلیحلت سرمایه گذاری کند تا مسیر بازگشت روسیه به گروه ۸ تسهیل شود و برخی تحریم‌ها برداشته شود.

ضمنا نتانیاهو و بن سلمان خودشان باید پای لرز خربزه‌ای که خورده اند بنشینند. مقصر خودشان هستند. آن‌ها ترامپ را تشویق کردند از برجام خارج شود، اما در اینکه فکر می‌کردند می‌توانند اضاع را کنترل کنند اشتباه کردند. ترامپ در ابتدا، کاری که آن‌ها می‌خواستند را انجام داد، اما احتمال استفاده از نیروی نظامی در برابر ایران وجود ندارد و دیپماسی گزینه محتمل تری است.
 
جانشین جان بولتون چه کسی خواهد بود؟
اولین گام ترامپ انتخاب جاشنین بولتون است. ترامپ زمانی برای کاغذبازی ندارد و از تنش بین کارمندان دولت خسته شده است. او می‌داند اگر می‌خواهد در چرخش جدید در سیاست خارجی موفق باشد، باید تیم او هماهنگ باشند. ریچارد گرنل، سفیر آمریکا در آلمان که یکی از گزینه‌های جانشینی بولتون است رابطه خوبی با پمپئو ندارد. داگلاس مک گرگور، نظامی سرنشناس گزینه دیگر ترامپ است که از دیدگاه‌های رییس جمهور در مورد سوریه و روسیه دفاع کرده است. ترامپ وقتی از حمله هوایی به ایران منصرف شد با او مشورت کرده بود. اما مک گرگور مورد حمایت جمهور‌ی خواهان نخواهد بود.

اگر ترامپ می‌خواهد شخصی حرفه‌ای را انتخاب کند که از سیاست او پیروی کند و با پمپئو کار کند چند گزینه دارد. استیو بگیم، نماینده رییس جمهرو در امور کره شمالی. راب بلیر، که مشاور امنیت ملی یکی از وزاری دولت ترامپ است. این دو مورد احترام همکاران خود هستند، اما با ترامپ زیاد رابطه ندارند. رابرت اوبریان، نمیانده دولت در امور گروگان‌ها هم گزینه دیگری است که مورد حمایت جمهوری خواهان است.

براین هوک هم جزو گزینه هاست که رابطه نزدیکی با ترامپ دارد. هوک مورد حمایت جمهوری خواهان است، اما برخی نگرانند تمرکز او بر ایران و خارومیانه، تمرکز او بر آسیا و اروپا را کم کند.
 
برایان هوک، رئیس «گروه اقدام ایران» یکی از  گزینه های جانشینی بولتون است

صرفنظر از اینکه ترامپ چه کسی را انتخاب می‌کند ترامپ بر اوضاع مسلط است. این ترامپ است که تصمیم می‌گیرد. کسانی مثل پمپئو که در دولت باقی مانده اند این مساله را پذیرفته اند. کسانی که مثل مارک اسپر جدید می‌آیند هم این درس را می‌آموزند. مشاور بعدی امنیت ملی هم باید بین اطاعت از ترامپ و اصول خود تعادل برقرار کند.

خیلی‌ها از اینکه ترامپ در حال استقبال از دیپلماسی است، نفس راحتی می‌کشند، اما وقتی با ترامپ سروکار داریم هرگز چیزی ساده و سرراست نیست. تمرکز او بر مزایای سیاسی مذاکره و میل غیر عادی او به اینکه تاجر به نظر برسد ممکن است پروژه او را خنثی کند و بحران‌هایی که از آن‌ها گریزان است، به وجود بیاید.