کد خبر: ۲۸۷۳۷۹
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۶۶۳

این «معامله» مُرده زنده کن نیست!؛ اصل قضیه بازی روانی است/ تاجیک:سرگرم شدن ایران و اعراب ثبات صهیونیست ها را فراهم کرده/ کشورهای عربی چندان حمایت نمی‌کنند

یک کارشناس مسائل بین الملل معتقد است که ترامپ درصدد است این طرح را زمانی رونمایی کند که ایران در منفعل ترین وضعیت خود در سیاست خارجی قرار داشته باشد تا بتواند طرح خود را پیش ببرد. در واقع ترامپ می خواهد زمانی کارت معامله قرن را رو کند که بیشترین بهره برداری را نه تنها در مسائل داخلی بلکه در منطقه و بخش فرامنطقه ای داشته باشد.
روز گذشته معامله قرن در کاخ سفید رونمایی شد و جرالد کوشنر طراح جوان این معامله ننگین در اینباره سخنرانی کرد. این طرح با بازتاب گسترده جهانی مواجه شد از نشست فوق العاده اتحادیه عرب تا واکنش روسیه، اردن و ایران، اما در ضیافت این رونمایی کشورهایی از جمله بحرین، عمان وامارات نیز حضور داشتند. در همین باره با نصرت الله تاجیک سفیر اسبق ایران در اردن گفتگو کرده ایم که در ادامه می خوانیم:

ارزیابی شما از طرح معامله قرن چیست و اینکه ترامپ با چه هدفی این طرح  را دنبال می کند چراکه حتی اروپا و برخی دیگر از متحدان آمریکا و سیاستگذاران این کشور، رضایت کامل خود را از این طرح اعلام نکرده اند، چه هدفی به دنبال این معامله است؟

فلسطین تلاقی هسته و عصاره دینی و جغرافیائی است که در خاورمیانه بعنوان خاستگاه ادیان الهی دارای عمق تاریخی که در آن هویت دینی و ملی فلسطینیها اعم از مسلمان، یهودی و مسیحی شکل گرفته و با آداب، سنن و مذهب آنها پیوند خورده و لذا نه یک موضوع سرزمینی صرف است و نه نه یک جغرافیای منفعل و منزوی بلکه امتداد دینی و عمق استراتژیک مذاهب الهی است در یک جغرافیای تاریخی. با این نگرش هم طرح معامله قرن نه فقط یک برآورد غلط بلکه اشتباه استراتژیک از سوی تیم دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا است؛ تیمی که اقدام به طراحی این طرح کرده با شرایط خاورمیانه و واقعیت‌های آن آشنایی کاملی ندارد و بازیهای سیاسی روانی نمیتوانند واقعیتها را عوض کنند!.

به نظر می رسد اصل قضیه بازی روانی است و ترامپ و تیمش رسانه‌ها و افکار عمومی را به بازی گرفته اند و در این زمینه هم تبحر دارند چون قرار نیست در معامله قرن و یا بازی قرن اتفاق خاصی بیفتد. این طرح بعد از چندین بار تعویق رونمائی در این مقطع با اهدافی سه گانه مطرح شده است:

1- داخلی: کسب حمابت لابی یهودی در آمریکا برای گذراندن مشکلات و تبعات استیضاح.

2- منطقه ای: سرپوش گذاشتن به مشکلات رژیم صهیونیستی و رهبران آن.

3- بین المللی: در حالیکه دنیا ، حهان اسلام، اعراب و ایران مشغول مشکلات خود هستند شرایط تثبیت هر چه بیشتر رژیم صهیونیستی را فراهم و از تمامی اطراف قضیه و ذینفعان امتیاز بگیرد! 

هسته اصلی این طرح که کوشنر به همراه رژیم صهیونیستی و عربستان آن را دنبال می کنند این است که با توسعه اقتصادی، ثبات و امنیت در فلسطین اشغالی به وجود بیاورند این در حالی است که چنین دیدگاهی در تئوری هم قابل اجرا نیست چرا که توسعه اقتصادی در شرایطی رخ می‌دهد که ثبات و امنیت ایجاد شده باشد و توسعه اقتصادی مقدم بر این دو نیست ، چه رسد به صحنه پیچیده خاورمیانه که به دلیل مداخلات خارجی از توازن خارج و روز به روز شرایط همزیستی مسالمت آمیز را از بین برده است. مخصوصاً در منطقه ای مثل غزه که هسته اصلی درگیری‌ها در آن جاست مساله سرزمین تبدیل به یک مساله هویتی شده است. البته در کرانه باختری بدلیل شهرکهای مسکونی صهیونیستی و نیز مناطق تقسیم شده طبق قطعنامه های متعدد و متفاوت مشکلات متفاوت تر هستند.

پس مساله فلسطین فقط بعد جغرافیائی و یا چند پاره گی کنونی سرزمینی نیست. اگر چه ممکن است زمانی مساله سرزمین را صرفاً به عنوان یک مساله جغرافیایی، ارضی و مرزی مدنظر قرار دهیم در حالی که فلسطین خاستگاه ادیان الهی است پس مساله آن عادی نیست. فلسطین مساله ای با عمق تاریخی است که در آن هویت دینی و ملی مردم فلسطین اعم از مسلمان، یهودی و مسیحی مطرح می‌شود. یعنی سرزمین فلسطین با آداب، سنن و مذهب مردم آن منطقه پیوند خورده است و یک جزیره نیست که بگوئیم متعلق به کسی است. 

ممکن است کوشنر بخواهد از این طریق سعودی‌ها را بدوشد و پولی هم از این طریق رد و بدل شود و یا با سرمایه گذاری آنها و چند کشور عربی در قالب طرحهای توسعه ائی هزینه شود اما اصل ماجرا هم از نظر تئوری مشکل دارد و هم عملیاتی شدن آن، بعید است. یعنی با تامین مالی صرف نمی‌توانند منطقه غزه و یا کرانه باختری را تبدیل به منطقه مانند سنگاپور کنند این ایده عملیاتی نیست و از درون معامله قرن هم چنین ایده ای بیرون نمی آید. ۷۰ سال است که قطعنامه های مختلف سازمان ملل و طرح های متعدد صلح اعم از مادرید و اسلو مطرح شده و هیچ اتفاقی نیفتاده است و این امر ریشه در ماهیت این منطقه ژئو استراتژیک دارد.

 اشاره کردید به این که طرح پخته نیست و بازی روانی ترامپ است کمی توضیح دهید.

یکی از دلایلی که می گویم معامله قرن در هسته مرکزی خود چیزی ندارد و قرار نیست طرحی مرده زنده کن باشد این است که ترامپ در دو سال و نیم اخیر حمایت صد درصدی از نتانیاهو داشته است و تمام تخم مرغ هایش را در سبد نتانیاهو گذاشته این در حالی است که وی با مشکلات متعدد بین المللی، داخلی و مسائل مرتبط با فساد مواجه است. لذا الان در کنار تحقق شرایطی که بالا اشاره کردم برای جلوگیری از بحران داخلی رژیم صهیونیستی نیز زمان مناسبی برای اعلام این طرح تلقی میشود. اما متاسفانه به این دقت نمیشود که نه تنها صاحبان اصلی این قضیه یعنی فلسطینیها با این روند آمریکا که خود را از یک بیطرف به طرف حامی رژیم صهیونیستی تبدیل کرده مخالفند بلکه حامیانشان یعنی دنیای اسلام و حتی کشورهای عربی همپیمان آمریکا از جمله اردن نیز با این طرح که باعث افزایش آشوب در منطقه میشود مخالف هستند! و این اوضاع باعث شده که در چنین شرایطی آمریکا قدرت تاثیرگذاری بر دو طرف را ندارد تا مسائل و مشکلات را حل کند. ترامپ با انتقال سفارت کشورش از تل‌آویو به قدس و به رسمیت شناختن اشغالگری صهیونیست‌ها بر منطقه جولان اشغالی سوریه  از حالت بی‌طرفی که در مورد موضع فلسطین ادعا می‌کرد خارج شده و دیگر نمی‌تواند برای حل این مساله به عنوان نقش میانجی عمل کند. از سوی دیگر طبیعی این بود که ترامپ ترجیح می داد زمانی طرح معامله قرن را رونمایی کند که موضع نتانیاهو در درون اسرائیل تثبیت شده باشد، اما الان هم با توجه به فسادهای نتانیاهو و انتخابات بی نتیجه و مشکلاتی که برای این رژیم بوجود امده ترامپ قصد دارد یکبار دیگر به کمک این رژیم بپردازد.

از سالی که کوشنر داماد ترامپ وارد کاخ سفید شد، یعنی از همان سال 2017، این طرح مورد بررسی و اجرایی شدن بود چرا سه سال رونمایی و اجرای ان به طول انجامید؟ دلیل این تاخیر چه بود؟

به تعویق افتادنهای مکرر برای رونمائی از این طرح که ترامپ دستور داده ساعت 5 سه شنبه به وقت گرینویچ رونمائی شود علاوه بر بازی روانی دارای اهداف دیگری است. یعنی بخش دیگری از دلایل تعویق رونمائی این طرح ممکن است این باشد که رئیس جمهوری آمریکا می‌داند یکی از مخالفین چنین اقدامی جمهوری اسلامی ایران است. ترامپ درصدد است این طرح را زمانی رونمایی کند که ایران در منفعل ترین وضعیت خود در سیاست خارجی قرار داشته باشد تا بتواند طرح خود را پیش ببرد. در واقع ترامپ می خواهد زمانی کارت معامله قرن را رو کند که بیشترین بهره برداری را نه تنها در مسائل داخلی بلکه در منطقه و بخش فرامنطقه ای داشته باشد.

در مورد نقش ایران و اینکه معتقد هستید سیاست خارجی ما منفعل شده است، کمی بیشتر توضیح دهید.

 نگاه و نقش ایران در معادلات منطقه نیز در این ماجرا از اهمیت بسزایی برخوردار است. واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران در هر شرایطی قدرت تأثیرگذاری در منطقه را دارد. از سوی دیگر دیدگاه های مختلفی چه درعرصه نخبگی و روشنفکران و چه در عرصه افکار عمومی درباره فلسطین وجود دارد. ما قدرت تاثیرگذاری در جهان اسلام را داریم با این حال باید از ظرفیت های نخبگی جهان مخصوصاً در بخش های تاثیرگذار و تولید کننده مانند رسانه ها به ویژه در مناطقی مانند اروپا استفاده کنیم. باید از روشی که تنها خودمان مجبور به تامین هزینه‌ها باشیم دوری کنیم و باید به سمت استفاده از ظرفیت های موجود و تولید قدرت نرم در دنیا پیش برویم. از این منظر با نقض فاحش مصوبات و قطعنامه‌های گوناگون سازمان ملل و شورای امنیت و زیر پا گذاشتن قوانین بین‌المللی در اقداماتی که ترامپ تا کنون انجام داده و در این طرح دنبال میشود و متاسفانه برای ترامپ نیز به یک رویه بدل شده باید از این منظر به بسیج افکار عمومی بپردازیم. طبیعی است که این طرح مورد مخالفت مردم و گروههای فلسطینی نیز قرار خواهد گرفت و حسب اطلاعاتی که به رسانه ها راه یافته محمود عباس رئیس دولت خودگردان حاضر به مکالمه تلفنی با ترامپ نشده و چه بسا ناچار به پرداخت هزینه نیز باشد اما شاید و ناچارا" کم‌هزینه‌ترین گزینه از بین تمام گزینه‌های هزینه‌زا برای دولت خودگردان فلسطین، اعلام انحلال باشد زیرا با توجه به تبعات این طرح که فقط مصائب ان برای فلسطینیها خواهد بود باید روشی در پیش گرفت که هزینه این اقدام متوجه ترامپ و دولت اشغالگر گردد! در اینصورت بعید نیست دور جدیدی از درگیریها و گسترش خشونت را در این منطقه شاهد باشیم.

کشورهای عربی چه طور، انها چه نقشی در این معامله داشتند؟

بیشترین اطلاعاتی که تا کنون از این طرح به رسانه‌ها درز کرده نشان می دهد داماد ترامپ و سعودی ها پشت این طرح هستند؛ اردنی ها و مصری ها که همسایگان فلسطین و باید تبعات بعدی آنرا متحمل شوند روی خوشی به این طرح نشان ندادند چرا که نه تنها از این ماجرا احتمالا" سودی نمی برند بلکه متضرر هم خواهند شد در واقع تنها کسانی که پای طرح معامله قرن هستند سعودی‌ها و اماراتی‌ها هستند و بقیه کشورهای عربی چندان حمایتی از این طرح نمی‌کنند. زیرا یکی از مسائل دیگری که در این زمینه عنوان می شود بحث تحرک اقتصادی و یا توسعه اقتصادی این طرح است. و این در حالی است که مساله اصلی فلسطین مشکل اقتصادی نیست نه این‌که مردم فلسطین مشکل اقتصادی نداشته باشند، بلکه در حال حاضر مساله اصلی آنها مسائل سیاسی و امنیتی است و تا این دو موضوع حل نشود و مردم فلسطین به حق و حقوق واقعی خود یعنی اسکان در سرزمین آباء و اجدادی و حقوق حقه خویش نرسند هرگونه طرح اقتصادی در این چارچوب خوش‌خیالی است.  این طرح بیانگر عدم تجانس و هماهنگی بین دو رویکرد است که آیا مساله اول  فلسطین در حال حاضر  مساله سیاسی و امنیتی و یا اقتصادی است و این موضوع باعث شده که رونمایی از این طرح تا کنون به تعویق بیفتد. زیرا ترامپ و نتانیاهو با خوش خیالی بر این  تصورند که می‌توانند از طریق پول سعودی‌ها و سرمایه‌ گذاری محدود خودشان  یک مدل توسعه اقتصادی برای فلسطینی‌ها تدوین کنند و با موضوع توسعه مشکل فلسطین حل می‌شود، در حالی که همان‌ طور که اشاره شد مساله اصلی  فلسطین یک مساله سیاسی و امنیتی بر مبنای ریشه هائی با هویت ملی است. اما ترامپ به غلط در حالی که منطقه در دوران پساداعش با مشکلاتی روبروست و نیازمند کمک‌های سیاسی – امنیتی و اقتصادی است تلاش دارد که از نیازهای کنونی منطقه سوء‌استفاده کرده و از این طریق به اهداف سه گانه که در بالا بر شمرده شد دست پیدا کند!