یادداشت فهمی هویدی در الشرق:
سخن گزاف نگویید؛ ایران خطری برای مصر و کشورهای خلیج فارس نیست/ماجرای تیتر روزنامه الاهرام بر ضد ایران و ترکیه
اینکه می گویند مصر و کشورهای حاشیه خلیج {فارس} با خطر ترکیه و ایران مواجه هستند. سخن گزافی است، زیرا معادله راهبردی جدیدی را در منطقه مطرح می کند که مصر و کشورهای حاشیه خلیج {فارس} را در اردوگاهی واحد مقابل دو کشور مهم و بزرگ همسایه جهان عرب قرار می دهد و خطرناک از این جهت که این حقیقت را نادیده می گیرد که خطر راهبردی واقعی که امنیت ملی کشورهای عربی را تهدید می کند اشغالگری اسرائیل است و نه چیز دیگری.
فهمدی هویدی روزنامه نگار و متفکر مشهور مصری در الشرق نوشت: اینکه می گویند مصر و کشورهای حاشیه خلیج {فارس} با خطر ترکیه و ایران مواجه هستند. سخن گزافی است، زیرا معادله راهبردی جدیدی را در منطقه مطرح می کند که مصر و کشورهای حاشیه خلیج {فارس} را در اردوگاهی واحد مقابل دو کشور مهم و بزرگ همسایه جهان عرب قرار می دهد و خطرناک از این جهت که این حقیقت را نادیده می گیرد که خطر راهبردی واقعی که امنیت ملی کشورهای عربی را تهدید می کند اشغالگری اسرائیل است و نه چیز دیگری.
به گزارش سرویس بین الملل تیک Tik.ir، در ادامه مقاله ی هویدی آمده است: مقوله ای که درباره آن صحبت می کنم تیتری بود که روزنامه الاهرام روز شنبه (یکم مارس) چاپ کرد. تیتر آن به این ترتیب است: "مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس با سرنوشت مشترک و خطر مشترک ترکیه و ایران مواجه هستند". متنی که در زیر این عنوان آمده بود خلاصه ای از گفتگوهای مطرح شده در سمینار مشترک مرکز مطالعات الاهرام و مرکز تحقیقات الخلیج بود. در این سمینار کارشناسان و دانشگاهیانی از دو طرف شرکت کرده بودند.
عنوان این مقاله مرا شوکه کرد، زیرا من به نسلی تعلق دارم که دیدگاه فکریاش تفاوتی ریشه ای با پیام این سمینار داشت. این تفاوت دیدگاه هم شامل موضع گیری در قبال اسرائیل و هم موضع گیری در قبال دو همسایه بزرگی می شود که دکتر جمال حمدان این دو را در کنار مصر، تشکیل دهنده مثلث قدرت در منطقه به حساب می آورد که با اتصال اضلاع آن، امت اسلامی بالندگی می یابد و با ایجاد اختلال در این اضلاع، امت اسلامی شکست می خورد.
از این رو پیامی را که عنوان مقاله در خود داشت به عنوان کودتایی منفی تلقی کردم که آگاهی را مخدوش می کند و پایه های مسلمانی را که از زمان گسترش قومیت گرایی عربی در اذهان جای گرفته بود؛ فرو می ریزد. در آن زمان بود که عرب ها هویت و عظمت خودشان را بازیافتند. از این مسئله شگفت زده شدم که این پیام عنوان سمیناری است که در آن کارشناسان راهبردی و استادان علوم سیاسی صحبت می کنند که قاعدتا نسبت به دیگران آگاهی بیشتری از راهبردهای منطقه ای دارند.
اهمیت ویژه ای که این موضوع برایم داشت باعث شد متن منتشر شده را مطالعه کنم و نکات زیر توجه مرا به خود جلب کرد:
- برگزاری این سمینار از نتایج گرم شدن روابط مصر و عربستان و تغییراتی است که در روابط قاهره با کشورهای حاشیه خلیج فارس پس از انقلاب ژوئیه ایجاد شد. این مسئله تمرکز بر پیشنهاد عربستان را که حدود دو سال و نیم پیش مطرح شد و نیز مشارکت قابل توجه عربستانی ها و اماراتی ها در این سمینار را تفسیر می کند.
- این نشست در اصل برای بررسی ایده اتحاد کشورهای حاشیه خلیج {فارس} برگزار شد که ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان در نشست شورای همکاری خلیج فارس در ریاض در دسامبر 2011 میلادی مطرح کرد. اساس این پیشنهاد را توسعه ساختار شورای همکاری خلیج فارس که بیش از سه دهه به همین منوال است تشکیل می داد، به گونه ای که تبدیل به اتحادیه کشورهای خلیج فارس با رهبری عربستان شود.
- صحبت درباره ایده اتحاد، در بین نخبگان منطقه خلیج فارس پس از رد موضوع از سوی قطر و عمان و اظهار بی میلی کویت و امارات به آن، فروکش کرد. ارائه این پیشنهاد بیش از آن که ناشی از پختگی روابط کشورهای خلیج فارس باشد تلاشی برای محافظت از منطقه در برابر موج بهار عربی بود که اوایل سال 2011میلادی شروع شد. به عبارت دیگر، هدف این پیشنهاد محافظت و حمایت از نظام ها و نه تعامل و تبادل منافع میان ملت ها بود.
- در اظهار نظرها درباره اهمیت اتحاد کشورهای خلیج فارس اختلافی نبود و تشکیل این اتحادیه رویایی بلند توصیف شد که باید مدتها پیش تحقق پیدا می کرد. برخی شرکت کنندگان ملاحظاتی درباره موانع داخلی و منطقه ای داشتند که مانع از شکل گیری اتحادیه در شرایط کنونی می شود. برخی از این افراد خواستار توجه به تقویت شورای همکاری خلیج فارس از طریق گسترش چارچوب های همکاری میان کشورهای عضو و یا از بین بردن شکاف هایی شدند که در طول سی سال فعالیت این شورا مشخص شده است.
- سخنرانان کشورهای امارات، بحرین و کویت به نگرانی های ناشی از توسعه طلبی های ایران در کشورهای عربی و کشورهای خلیج فارس اشاره کردند. به اعتقاد آن ها این مسئله نیاز به سامانه دفاعی را که تامین کننده امنیت منطقه باشد را توجیه می کند. این مهم در صورت وجود یک اتحادیه که به نوبه خود اتحادی نظامی را شکل می دهد بهتر محقق می شود. برخی درباره اهمیت توسعه نیروی سپر جزیره که با ده هزار سرباز شکل گرفت و سپس به 40 هزار سرباز افزایش یافت سخن گفتند و افزودند برای این که نیروی سپر جزیره قادر به اجرای ماموریت خود باشد نیازمند افزایش نیرو تا سقف 100 هزار سرباز است.
- یک نفر حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس را مهم ترین چالش امنیتی منطقه دانست (روزنامه الشروق روز جمعه28 فوریه نوشت 25 هزار سرباز نیروی زمینی ، هوایی و دریایی آمریکا در 12 پایگاه نظامی در خلیج فارس و اطراف آن حضور دارند). اما در متن منتشر شده در روزنامه، درباره بحث ها در این خصوص مطلبی دیده نشد.
- دریافتم مقایسه صورت گرفته در سمینار بین اتحادیه پیشنهادی کشورهای خلیج فارس و تجربه اتحادیه اروپا، با مبالغه بسیار همراه بود. زیرا تفاوت این دو برابر با با فاصله کشورهای خلیج فارس و کشورهای اروپایی از نظر تمدن و دموکراسی و دانش و غیره است.
- در این سمینار به هیچ وجه درباره خطر اسرائیل برای مصر و منطقه خلیج فارس صحبت نشد، اما متن منتشر شده به مطرح شدن این موضوع در گفتگوی اختصاصی با استاد ضیاء رشوان ، مدیر مرکز مطالعات اهرام که خارج از سمینار صورت گرفت، اشاره کرد. در این گفتگو درباره مشترکات مصر و خلیج فارس از جمله در مورد دخالت کشورهای غیر عربی در امور دو طرف صحبت و از دو کشور ترکیه و ایران نام برده شد.
- درباره مهم ترین مسئله ای که در تیتر مقاله آمده بود یعنی این که کشورهای خلیج فارس و مصر با خطر ترکیه و ایران مواجه هستند؛ هیچ اثری در متن منتشر شده پیدا نکردم. احتمال دادم مسئول صفحه از این طریق خواسته بود با الهام گرفتن از رویکرد سیاسی مصر عنوانی جنجالی برای متن برگزیند بنابراین چنین عنوانی را انتخاب کرده بود. او به این ترتیب ،بحران مصر با ترکیه و ناخرسندی مصر از موضع ایران را در متن خود منعکس کرده بود بدون آن که به ذهنش خطور کند که به خطر اسرائیل هم اشاره کند تا به موضع رسمی مصر پایبند مانده باشد.
این کار او موجب شد این سمینار بیش از آن که گفتگوی راهبردی باشد به شوخی راهبردی شبیه شود.
به گزارش سرویس بین الملل تیک Tik.ir، در ادامه مقاله ی هویدی آمده است: مقوله ای که درباره آن صحبت می کنم تیتری بود که روزنامه الاهرام روز شنبه (یکم مارس) چاپ کرد. تیتر آن به این ترتیب است: "مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس با سرنوشت مشترک و خطر مشترک ترکیه و ایران مواجه هستند". متنی که در زیر این عنوان آمده بود خلاصه ای از گفتگوهای مطرح شده در سمینار مشترک مرکز مطالعات الاهرام و مرکز تحقیقات الخلیج بود. در این سمینار کارشناسان و دانشگاهیانی از دو طرف شرکت کرده بودند.
عنوان این مقاله مرا شوکه کرد، زیرا من به نسلی تعلق دارم که دیدگاه فکریاش تفاوتی ریشه ای با پیام این سمینار داشت. این تفاوت دیدگاه هم شامل موضع گیری در قبال اسرائیل و هم موضع گیری در قبال دو همسایه بزرگی می شود که دکتر جمال حمدان این دو را در کنار مصر، تشکیل دهنده مثلث قدرت در منطقه به حساب می آورد که با اتصال اضلاع آن، امت اسلامی بالندگی می یابد و با ایجاد اختلال در این اضلاع، امت اسلامی شکست می خورد.
از این رو پیامی را که عنوان مقاله در خود داشت به عنوان کودتایی منفی تلقی کردم که آگاهی را مخدوش می کند و پایه های مسلمانی را که از زمان گسترش قومیت گرایی عربی در اذهان جای گرفته بود؛ فرو می ریزد. در آن زمان بود که عرب ها هویت و عظمت خودشان را بازیافتند. از این مسئله شگفت زده شدم که این پیام عنوان سمیناری است که در آن کارشناسان راهبردی و استادان علوم سیاسی صحبت می کنند که قاعدتا نسبت به دیگران آگاهی بیشتری از راهبردهای منطقه ای دارند.
اهمیت ویژه ای که این موضوع برایم داشت باعث شد متن منتشر شده را مطالعه کنم و نکات زیر توجه مرا به خود جلب کرد:
- برگزاری این سمینار از نتایج گرم شدن روابط مصر و عربستان و تغییراتی است که در روابط قاهره با کشورهای حاشیه خلیج فارس پس از انقلاب ژوئیه ایجاد شد. این مسئله تمرکز بر پیشنهاد عربستان را که حدود دو سال و نیم پیش مطرح شد و نیز مشارکت قابل توجه عربستانی ها و اماراتی ها در این سمینار را تفسیر می کند.
- این نشست در اصل برای بررسی ایده اتحاد کشورهای حاشیه خلیج {فارس} برگزار شد که ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان در نشست شورای همکاری خلیج فارس در ریاض در دسامبر 2011 میلادی مطرح کرد. اساس این پیشنهاد را توسعه ساختار شورای همکاری خلیج فارس که بیش از سه دهه به همین منوال است تشکیل می داد، به گونه ای که تبدیل به اتحادیه کشورهای خلیج فارس با رهبری عربستان شود.
- صحبت درباره ایده اتحاد، در بین نخبگان منطقه خلیج فارس پس از رد موضوع از سوی قطر و عمان و اظهار بی میلی کویت و امارات به آن، فروکش کرد. ارائه این پیشنهاد بیش از آن که ناشی از پختگی روابط کشورهای خلیج فارس باشد تلاشی برای محافظت از منطقه در برابر موج بهار عربی بود که اوایل سال 2011میلادی شروع شد. به عبارت دیگر، هدف این پیشنهاد محافظت و حمایت از نظام ها و نه تعامل و تبادل منافع میان ملت ها بود.
- در اظهار نظرها درباره اهمیت اتحاد کشورهای خلیج فارس اختلافی نبود و تشکیل این اتحادیه رویایی بلند توصیف شد که باید مدتها پیش تحقق پیدا می کرد. برخی شرکت کنندگان ملاحظاتی درباره موانع داخلی و منطقه ای داشتند که مانع از شکل گیری اتحادیه در شرایط کنونی می شود. برخی از این افراد خواستار توجه به تقویت شورای همکاری خلیج فارس از طریق گسترش چارچوب های همکاری میان کشورهای عضو و یا از بین بردن شکاف هایی شدند که در طول سی سال فعالیت این شورا مشخص شده است.
- سخنرانان کشورهای امارات، بحرین و کویت به نگرانی های ناشی از توسعه طلبی های ایران در کشورهای عربی و کشورهای خلیج فارس اشاره کردند. به اعتقاد آن ها این مسئله نیاز به سامانه دفاعی را که تامین کننده امنیت منطقه باشد را توجیه می کند. این مهم در صورت وجود یک اتحادیه که به نوبه خود اتحادی نظامی را شکل می دهد بهتر محقق می شود. برخی درباره اهمیت توسعه نیروی سپر جزیره که با ده هزار سرباز شکل گرفت و سپس به 40 هزار سرباز افزایش یافت سخن گفتند و افزودند برای این که نیروی سپر جزیره قادر به اجرای ماموریت خود باشد نیازمند افزایش نیرو تا سقف 100 هزار سرباز است.
- یک نفر حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس را مهم ترین چالش امنیتی منطقه دانست (روزنامه الشروق روز جمعه28 فوریه نوشت 25 هزار سرباز نیروی زمینی ، هوایی و دریایی آمریکا در 12 پایگاه نظامی در خلیج فارس و اطراف آن حضور دارند). اما در متن منتشر شده در روزنامه، درباره بحث ها در این خصوص مطلبی دیده نشد.
- دریافتم مقایسه صورت گرفته در سمینار بین اتحادیه پیشنهادی کشورهای خلیج فارس و تجربه اتحادیه اروپا، با مبالغه بسیار همراه بود. زیرا تفاوت این دو برابر با با فاصله کشورهای خلیج فارس و کشورهای اروپایی از نظر تمدن و دموکراسی و دانش و غیره است.
- در این سمینار به هیچ وجه درباره خطر اسرائیل برای مصر و منطقه خلیج فارس صحبت نشد، اما متن منتشر شده به مطرح شدن این موضوع در گفتگوی اختصاصی با استاد ضیاء رشوان ، مدیر مرکز مطالعات اهرام که خارج از سمینار صورت گرفت، اشاره کرد. در این گفتگو درباره مشترکات مصر و خلیج فارس از جمله در مورد دخالت کشورهای غیر عربی در امور دو طرف صحبت و از دو کشور ترکیه و ایران نام برده شد.
- درباره مهم ترین مسئله ای که در تیتر مقاله آمده بود یعنی این که کشورهای خلیج فارس و مصر با خطر ترکیه و ایران مواجه هستند؛ هیچ اثری در متن منتشر شده پیدا نکردم. احتمال دادم مسئول صفحه از این طریق خواسته بود با الهام گرفتن از رویکرد سیاسی مصر عنوانی جنجالی برای متن برگزیند بنابراین چنین عنوانی را انتخاب کرده بود. او به این ترتیب ،بحران مصر با ترکیه و ناخرسندی مصر از موضع ایران را در متن خود منعکس کرده بود بدون آن که به ذهنش خطور کند که به خطر اسرائیل هم اشاره کند تا به موضع رسمی مصر پایبند مانده باشد.
این کار او موجب شد این سمینار بیش از آن که گفتگوی راهبردی باشد به شوخی راهبردی شبیه شود.