کد خبر: ۳۰۳۰۶
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۳
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۲۹۴۳
الحیات:

ایران و عربستان همین الآن باید متحد شوند، نه فردا/آیا زمان آن رسیده که خردمندان ریاض و تهران ابتکار عمل را به دست بگیرند؟

شاید ایده اتحاد میان عربستان و ایران با توجه به فضای لتهب و روابط تیره دو کشور، ایده‌ای تحریک آمیز، تخیلی یا آرمانی به نظر برسد. اما این ایده شایسته بررسی است و نباید آن را غیرممکن دانست. عربستان به یک متحد قوی نیاز دارد؛ ایران هم همینطور و به عبارت دیگر، دو کشور "همین الآن، الآن و نه فردا" به شدت به یکدیگر نیاز دارند.
الحیات نوشت: شاید ایده اتحاد میان عربستان و ایران با توجه به فضای لتهب و روابط تیره دو کشور، ایده‌ای تحریک آمیز، تخیلی یا آرمانی به نظر برسد. اما این ایده شایسته بررسی است و نباید آن را غیرممکن دانست. عربستان به یک متحد قوی نیاز دارد؛ ایران هم همینطور و به عبارت دیگر، دو کشور "همین الآن، الآن و نه فردا" به شدت به یکدیگر نیاز دارند.

به گزارش سرویس بین الملل تیک Tik.ir، پیش از رد این ایده و بررسی آن ، باید سه پیش شرط تحقق یابد. نخست: کنار گذاشتن اختلافات عقیدتی و در نظر نگرفتن مسائل گذشته، دست کم به طور موقت. دوم: تمرکز بر فقط نقاط اشتراک، همگرایی و عوامل مشترک. سوم: طرح این سوال مهم که آیا ادامه یافتن وضع کنونی و پیامدهای منفی آن برای دو کشور و دو ملت و بقیه ملت ها و کشورهای منطقه مسئله‌ای درست و مثبت است؟ در این صورت به نتیجه ای خواهیم رسید که برآیند آن امکان تشکیل اتحادی قوی، محکم و ماندگار بین عربستان و ایران است که قطعا به ثبات و توسعه فراگیر و مصلحت دو کشور منجر خواهد شد.

ما در جهان گشتیم و هیچ کشوری مناسب تر از ایران در همه ابعاد سیاسی، ژئوپلیتیکی، راهبردی و اقتصادی برای اتحاد با عربستان نیافتیم. تشکیل اتحادیه با کشورهای عربی خلیج فارس را بررسی کردیم، و آن را باری سنگین و انسجام بین آنها را شکننده یافتیم. به اتحاد با مصر اندیشیدیم و روشن شد که به علل مختلف زیانش بیش از سود آن است.

مهمترین علت عبارت است از: ضرورت دادن فرصتی بیش از دو دهه به مصر برای بازسازی خود، پس از آن که ایفای نقش رهبری کشورهای عربی آن را خسته و ضعیف کرده و موجب از دست رفتن نقش محوری و اصلی آن شده است. ترکیه و پاکستان را زیر ذره بین قرار دادیم و متوجه شدیم ویروس هایی مسری در آنها وجود دارد که تشکیلات سیاسی و ساختار اجتماعی عربستان را به خطر خواهد انداخت. اتحاد با کشورها، انتخاب بین دو گزینه است: یا بالنی است که شما را بالاتر می برد یا وزنه ای است که شما را به زیر می کشد.

در خاورمیانه سه تحول مهم رخ داده است، نخست: خلأ قدرت ناشی از خروج عراق از صحنه پس از سال 2003 میلادی که نظام حاکم بر منطقه خلیج فارس را از حالت سه قطبی به دو قطبی تبدیل کرده است.

دوم: اختلال در توازن قدرت و نظام خاورمیانه ای در سال 2011 میلادی پس از خروج مصر از صحنه و ناآرام شدن سوریه و تنها ماندن عربستان در نظام عربی.

سوم: تغییر کانون قدرت به سمت خلیج فارس، به علت مطالب پیش گفته. این تحولات موجب افزایش مسئولیت راهبردی عربستان سعودی شد و این کشور به همراه ایران به دو بازیگر اصلی نه تنها در منطقه خلیج فارس، بلکه در کل خاورمیانه تبدیل شدند.

در این شرایط، دکتر حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد و پیام های حسن نیت فرستاد.

عربستان سعودی اظهارات خوش بینانه روحانی را به علت چهار ویژگی سیاست خارجی ایران، با اظهاراتی متوازن و محتاطانه پاسخ داد: نخست؛ نوساناتی که در اظهارات رؤسای جمهور ایران یکی پس از دیگری، بر اساس رویکردهایشان از افراطی تا میانه رو معتدل وجود داشته است. دوم: شکافی که بین اظهارات سیاستمداران این کشور وجود دارد. سوم: تفاوت میان اظهارات سیاسی و رسانه ای با اقدامات عملی ایرانی ها. چهارم: رشد قدرت نظامی و سلاح های راهبردی در ایران.

و بر همین اساس، تردیدها افزایش و اعتماد به میزان زیادی کاهش یافت و فضای جنگ سرد را بر روابط این دو قدرت منطقه ای حاکم کرد. در مقابل، می‌توان به همگرایی سریع و جدی سیاسی دو کشور به عنوان نوعی به رسمیت شناختن جایگاه و اهمیت یکدیگر و ابراز اشتیاق به همکاری متقابل، با هماهنگی بیشتر و نزدیک تر نگریست.

فضای سیاسی کنونی، ما را به یاد دوران پس از جنگ جهانی دوم می اندازد، زمانی که رهبران ابرقدرتها دور هم جمع می شدند، نقشه می کشیدند و کشورها، جوامع و مناطق نفوذ را مانند یک قرص نان میان خود تقسیم می کردند. این اقدامات به گسترش انقلابها، سقوط و ظهور نیروها و رهبران در سراسر خاورمیانه منجر شد، در حالی که کشورها و ملت ها در آن زمان تحت تاثیر این تحولات بودند و از خود هیچ اختیاری نداشتند. حتی سازمان های بین المللی و منطقه ای مانند "جنبش غیر متعهدها"، "اتحادیه عرب"، "سازمان کنفرانس اسلامی"، "شورای همکاری خلیج فارس" و دیگر سازمانها که در آن دوران به وجود آمدند، فرتوت شده اند و تاریخ مصرف آنها به پایان رسیده است و اکنون در حال احتضار به سر می برند.

آیا زمان آن رسیده است که خردمندان در عربستان سعودی و ایران ابتکار عمل را به دست بگیرند، دور هم جمع شوند و منافع راهبردی، حیاتی، حساس و حاشیه ای خود را روی نقشه هایی روشن تعیین کنند؟