کد خبر: ۳۲۱۸۳
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۲۶۱۹

زنگ خطر در ریاض به خاطر «تهاجم دلفریبی» روحانی و «شرط بندی» اوباما

تهجام دلفریبی روحانی و به ویژه شرط بندی اوباما در خصوص حصول توافقی با تهران که بر اثر تحریم ها از پادرآمده بود، زنگ خطری را برای ریاض به صدا در آورد.
نشریه ایتالیایی Europa نوشت: رئیس جمهور آمریکا به شیوخ اطمینان داد که سازش با تهران به معنای تغییر راهبرد آمریکا نیست.

به گزارش سرویس بین الملل «تیک» Tik.ir، عبدالله ،پادشاه عربستان چهار روز بعد از آغاز شورش در میدان تحریر در یک تماس تلفنی معروف فریاد برآورد که: «مبارک را تحقیر نکنید». آن سوی خط باراک اوباما بود که آمادۀ رها کردن متحد مصری اش و استقبال از قضیۀ تظاهرکنندگان آن هم بعد از چند تردید اولیه، بود و این پادشاه پیر که ضامن برتر وضعیت موجود بود بیم آن داشت که زلزله ای که شمال آفریقا را لرزانده بود بتواند به اقامتگاه های مجلل خلیج [فارس] نیز آسیب بزند.

رئیس جمهور آمریکا به ریاض رفت،لیکن چشم انداز منطقه با آنچه به واسطۀ بهار نمایان شده بود، تفاوت دارد. استبداد آل سعود به لطف رفاه سخاوتمندانه ای که به واسطۀ درآمد نفتی و انبوه پولی که جهت خفه کردن هر گونه فرضیۀ تغییر رژیم در نطفه، در اقتصاد تزریق می شود، هنوز محکم و پابرجاست (علی رغم تنش هایی که در عرصۀ مهاجرت بروز کرده است). بهار عربی متوقف گردید، دورۀ اخوان المسلمین این دشمنان قسم خوردۀ سعودی ها دو سال امتداد داشت و اکنون مارشال مورداعتماد یعنی السیسی مرد قدرتمند و جدید در قاهره به شمار می آید. قطر رقیب بزرگ در دنیای سنی بار دیگر از صحنه خارج شده است.

باری، عربستان سعودی بار دیگر مرکزیتی را یافته است که به نظر می رسید به خطر افتاده باشد. با این حال این پادشاهی به نظر می رسد گرفتار گیجی و آشفتگی است. در هفته های اخیر یک سلسله تدابیر تنبیهی اندیشیده شد و شاهزاده نایف، وزیر کشور عربستان عامل آن بود. ریاض اخوان المسلمین و نیز شاخۀ سعودی حزب الله و بنیادگرایان جبهۀ النصره و Isis [حکومت اسلامی عراق و شام] را تحریم نمود. از بیم یک جهاد خانگی، بازگشت به وطن با مقاصد جنگ طلبانه آن گونه که اواخر دهۀ هشتاد برای رزمندگانی که از افغانستان بازگشتند رخ داد، حکمی را در جهت منع اینکه هر تبعۀ عربستانی به عنوان سرباز در سوریه ثبت نام کند، صادر نمود. به منظور منزوی ساختن قطر، سفیر کشورش را از دوحه فراخواند و حتی خواستار تعطیلی الجزیره گردید.

اگرچه گروه های سنی در تیررس سعودی ها قرار گرفتند، این سندروم محاصره ویژگی های معینی دارد که به ایران مربوط می شود. تهجام دلفریبی روحانی و به ویژه شرط بندی اوباما در خصوص حصول توافقی با تهران که بر اثر تحریم ها از پادرآمده بود، زنگ خطری را برای ریاض به صدا در آورد. توافقی که بسیار قبل تر از اینکه این روحانی میانه رو به ریاست جمهوری برسد، روی آن کار شده بود.

در خلال یک سال گذشته، عربستان برای دو بار احساس کرد که از جانب آمریکا مورد خیانت قرار گرفته است. در سوریه که سعودی ها در آن بیهوده تلاش کردند واشنگتن را متقاعد کنند به شکلی مستقیم از شورشیان حمایت کند (زمانی این درگیری به اوج خود رسید که اوباما عقب نشینی کرد و بعد از آنکه اسد پا را از خط قرمز تسلیحات شیمیایی فراتر نهاد، از دخالت نظامی در این کشور صرفنظر کرد). در ژنو نیز در ماه نوامبر، یعنی زمانی که جامعۀ بین الملل اولین توافق مقدماتی خود را با تهران در خصوص توقف برنامۀ هسته ای در ازای کاهش تحریم ها، به امضا رساند.

ریاض به یک توافق نهایی میان آمریکا و ایران که باعث شود  ایرانی ها در ردۀ یک قدرت منطقه ای قرار گیرند، به مثابۀ یک مترسک می نگرد. به این دلیل نیز که انقلاب شرکت شل در آمریکا ممکن است برگ برندۀ اصلی یعنی باجگیری نفتی (واشنگتن همین سال آینده قرارست به اولین تولید کنندۀ طلای سیاه در جهان تبدیل شود) را از عربستان بگیرد.

سعودی ها بیم آن دارند که ترکیب سازش با تهران/ استقلال در عرصۀ انرژی به نابودی آن رابطۀ ویژه ای بیانجامد که بعد از جنگ دوم جهانی بر پایۀ یک راهبرد معین یعنی نفت در ازای امنیت، ایجاد گردیده بود.

خلاصه اوباما سعی در اطیمنان دهی به شیوخ داشت که سازش با تهران به معنای این نیست که آمریکا راهبردش را تغییر داده است و در باتلاق سوریه نیز باید به سعودی ها قدرت عمل بیشتری نشان دهد. عربستان به ویژه خواستار آن است که آمریکا تسلیحات پیشرفته تری چون موشک های ضدتانک و به ویژه موشک های قابل حمل زمین به هوای دوش پرتاب مدل منپاد را در اختیار گروه برگزیده ای از شورشیان که هم اکنون در اردن آموزش می بینند، قرار دهد. در این عرصه بازگشت به سناریوهای شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر سابق عربستان در واشنگتن که حامی یک سیاست تهاجمی تر در قبال دمشق بود، به نظر حائز اهمیت می آید.