کد خبر: ۳۳۳۰۷
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۴
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۴
نشریه عرب زبان الوسط:

سخنان ایران در مورد رئیس جمهور نماندن مادام العمر بشار اسد، به چه معناست؟/روابط پنهان ایران با مخالفان سوری!

روز چهارشنبه گذشته، ایرانی ها درباره بحران سوریه مسئله قابل توجهی گفتند. حسن امیر عبداللهیان، معاون وزیر امور خارجه در امور عربی و آفریقایی اعلام کرد "ایران برای بقای دائم رئیس جمهور بشار اسد در قدرت تلاش نمی کند."
نشریه عرب زبان الوسط نوشت: روز چهارشنبه گذشته، ایرانی ها درباره بحران سوریه مسئله قابل توجهی گفتند. حسن امیر عبداللهیان، معاون وزیر امور خارجه در امور عربی و آفریقایی اعلام کرد "ایران برای بقای دائم رئیس جمهور بشار اسد در قدرت تلاش نمی کند."

درست است که امیر عبداللهیان جمله خود را این گونه به پایان برد: "هرگز نمی پذیریم جای او را نیروهای تندرو بگیرند." اما نکته مهم آن چیزی است که درباره باقی ماندن اسد در قدرت و مقایسه ضمنی و قابل بحث دو جمله: اسد/ تندروها گفت.

سپس این مسوول ایرانی افزود: "تهران هنگام سفر اخضر ابراهیمی، فرستاده سازمان ملل و اتحادیه عرب به ایران طرحی را به وی ارائه داد . رایزنی های مداوم با ترکیه و قطر درباره این مسئله در جریان است و با سایر کشور مانند عربستان نیز رایزنی و جزئیات آن را اعلام خواهیم کرد."

پایان ماجرا را هیچ کس نمی تواند با این جزئیات پیش بینی کند، اما به نظر می رسد نکات مهمی وجود دارد که ایرانی ها و دشمنان شان درباره بحران سوریه به آن رسیده اند. در این جا چند نکته مطرح می کنیم:

یک: گفتن این که ایرانی ها نمی خواهند اسد تا پایان عمر در مقام ریاست جمهوری سوریه باقی بماند و پیوند دادن این مساله به عدم پذیرش به قدرت رسیدن جریان های تندرو ها به این معنی است که تهران به طور جدی درباره جایگزین اسد به میزانی که رضایت این کشور و دیگر طرف های منطقه مانند ترکیه، قطر و عربستان را جلب کند مذاکره می کند.

شاید درباره شخصیتی مانند فاروق الشرع که در نظام حضور دارد و احتمالا بسیاری از شخصیت های مخالف سوری به علاوه کشورهای منطقه با او موافق اند یا حتی درباره ایجاد تغییر جدی در جایگاه ریاست جمهوری یعنی درباره حدود اختیارات آن صحبت شده است.

مواد وضع شده در قانون اساسی جدید سوریه یعنی از ماده 90 تا ماده 117 اختیارات زیادی ازجمله تشکیل هیئت ها، کمیسیون ها، شوراها، انتصاب ها و رهبری مطلق به رئیس جمهور داده است. می توان در مورد آن به منظور پیدا کردن راه حلی در مورد قضیه ریاست جمهوری سوریه گفتگو کرد. گویی توافق طائف جدیدی است، همان گونه که در لبنان در پایان دهه هشتاد قرن گذشته اتفاق افتاد.

دوم: درست است که ارتش سوریه پیروزی هایی در میادین نبرد به دست می آورد، اما به موازات این پیروزی ها، زیربنای سوریه از بین می رود، به ویژه این که درگیری ها و عملیات نظامی که ارتش سوریه به اجرا در می آورد به علت استفاده از هواپیماهای جنگی و توپخانه سنگین، بیشتر شبیه سیاست زمین سوخته است. این مسئله به ما نشان نشان داد شهرک های واقع در حمص، ریف، دمشق و حلب کاملا ویران شده است.

این مسئله نه فقط برای سوریه، بلکه برای حامی اول آن؛ یعنی ایران بسیار هزینه دارد.

امروزه، ایران تلاش می کند نرخ تورم را به یک چهارم میزان قبلی کاهش دهد و نقدینگی خود را کنترل کند. همچنین تلاش می کند بسیاری از قوانین اقتصادی خود را که مشکلات اقتصادی فراوانی برای این کشور ایجاد کرده اند اصلاح کند. این مسائل برخلاف روند فرسایشی سوریه است. به نظر من، این امر به شدت بر ایرانی ها فشار وارد می کند، در حالی که آنان تلاش می کنند از حکومت سوریه پشتیبانی کنند و از سقوط آن جلوگیری نمایند.

سوم اینکه ایرانی ها از سوی کشورهای بزرگ اروپایی؛ مشخصا فرانسه و انگلیس و کشورهای مهم منطقه برای پذیرش راه حلی در سوریه در معرض فشار قرار دارند.

به اعتقاد ایران، چنین مسئله ای تهدید طولانی مدت برای امنیت ملی و نفوذ و پذیرش این کشور در منطقه است. احتمالا هدف قرار دادن سفارت ایران در بیروت و ربودن دیپلمات های این کشور در یمن یکی از پیام های دشمنی و کشمکش ها محسوب می شود. ممکن است این مسئله باعث شود آنان در برخی از دیدگاه های های خود در باره سوریه بازنگری کنند.

چهارم: ایران به طور پنهانی، روابطی را در سطوح مختلف با بسیاری از نیروهای مخالف سوری برای پیشگیری از هرگونه شرایط اضطراری که ممکن است در زیر ساخت قدرت حاکم در سوریه در نتیجه فروپاشی ناگهانی امنیتی و نظامی یا حتی در اثر دخالت نظامی غربی در این کشور رخ دهد، شکل داده است.

همگان اظهارات محمد جواد لاریجانی، دبیر کل شورای حقوق بشر در ایران را به یاد می آورند. وی که به منظور مشارکت در نشست های سومین کمیته مجمع عمومی سازمان ملل درباره حقوق بشر سه سال پیش به نیویورک سفر کرده بود گفت : " اگر تغییری در حکومت رخ دهد و رژیم اسد سقوط کند و پس از آن اخوان المسلمین به حکومت برسند آینده روابط ایران و سوریه به قوت فعلی باقی خواهد ماند."

سپس سخنان خود را این گونه پایان داد:" ما به هیچ وجه از آینده سوریه نگران نیستیم. جنبش اخوان المسلمین در زیر ساخت سیاسی سوریه حضور خوبی خواهند داشت، حتی اگر به طور همه جانبه حضور نداشته باشد. این مسئله تحلیل نیست، بلکه اظهاراتی علنی است که از زبان یک مسوول ایرانی بیان شده است.

آنچه گفته شده نگاهی مبتنی بر فرضیات بود که ممکن است پیشنهاد آینده ایرانی ها در سوریه باشد . گذر زمان و تحولات در این باره داوری خواهد کرد.